انجمن های تخصصی  فلش خور
خاطرات پارک جانگ مین - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: فیلم و سینما (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=22)
+---- انجمن: فیلم و سینمای کره، ژاپن و چین (آسیای شرقی) (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=71)
+---- موضوع: خاطرات پارک جانگ مین (/showthread.php?tid=29696)



خاطرات پارک جانگ مین - ♥ Sky Princess♥ - 04-03-2013

الکل
اولین تجربه من با الکل سوم ابتدایی بود . من با مادرم خونه ی عموم بودم و خوردم . فکر میکردم واقعا رویداد مهم و بزرگی اگه کسی شراب البالو بخوره . بعد از خوردنش احساس کردم صورتم داغ شد . اون موقعه من تصمیم گرفتم دیگه از این چیزای افتضاح نخورم . ولی حالا من عاشق الکل شدم . شوخی کردم . این شوخی بود . به هر حال من عاشق الکلم و حتی بعد از خوردنش مست میشم ولی من هیچ وقت اونقدر نمیخورم . همکارا ازم می پرسن که چرا هیچ وقت مست نمی شم . به خاطر این که وقتی احساس کنم دارم مست میشم حتی یه ذره من سریع اونجا رو ترک میکنم . چی می شه اگه من برم سر یه قرار ؟ من هیچ وقت دست به الکل نمی زنم وقتی سر یه قرار مهم هستم . ولی بزارین بگم اگه من مست بشم س.ک.س.ی می شم و ممکنه براتون دردسر بشه

زیبایی
زیبا ترین قسمت بدن یه زن ... هنوز هم برای من قلبشه . اگرچه ظاهر هم مهمه ، من فکر میکنم یه زن که بدونه چه طوری مراقب بقیه باشه بهترینه . لازم نیست کار خاصی بکنه . فقط به کار من احترام بزاره . فکرمیکنم یه زن این طوری زیباست . دیگه ، من زنی رو که فقط به فکر خودش باشه دوست ندارم زنی که انتظار داره تا کسی براش کاری بکنه هم دوست ندارم . من نمی تونم با همچین ادمایی کنار بیام . به هر حال من زنی رو دوست دارم که بهم قدرت و انرژی مثبت بده . من واقعا همچین ادمی رو دوست دارم

راحتی
هر وقت که من استرس دارم و درشرایط خوبی نیستم : ماساژ رفتن و خواب و خوردن غذا و ورزش و خرید و اشپزی و خوندن مجلات و طراحی داخلی من رو سرحال میاره . حالا توی اتاقم توی تایوان تقریبا حدود تعداد زیادی مجله ی طراحی داخلی دارم . یکی از رویاهای من تبدیل به طراحی داخلیه . مثلا ساختن یه چیزی شبیه هتل جونگ مین و چیزایی مثل اون . چرا ؟ چون طرح هایی مثل دیوار مبلمان و روشنایی و این چیزا باعث راحتی و شادی ادم می شه . از الان به بعد میخوام طراحی هم یاد بگیرم و باید من رو ساپرت کنید

رویا . ارزو
من از بچگی اهسته دوئیدن رو دوست داشتم و همیشه من بودم که انتخاب می شدم که دنبال بقیه بکنم . از اون زمان من محبوب بودم . از وقتی من ابتدائی بودم روز و.ل.ن.ت.ا.ی.ن برام تاثیر زیادی داشت . همیشه دخترا دنبال من راه می افتادن . همون موقعه دو تا از دخترای همکلاسیم من رو انتخاب کرده بودن . با خودم میگفتم کدوم گل رو که جلومه بگیرم ؟ "XX"؟ "OO"؟ "XX"؟ "OO"؟ ( کدوم رو باید انتخاب کنم ؟ من واقعا تردید داشتم) اخر سر من گلای"OO" رو گرفتم (اوکی من "OO" رو به عنوان *****م قبول کردم) اما من این موضوع رو توی خونی "XX" اعلام کردم . حالا فکر کردن بهش خیلی بده . رویای اون زمان من (وقتی که بچه بودم) این بود که پلیس بشم . در کره این یه مستند در مورد پلیس ها پخش کردن . بعد از اون من این تصمیم رو گرفتم . من میخواستم از مردم محافظت کنم . من واقعا اراده ی این کار رو داشتم . ولی حالا فکر میکنم خیلی وقت ها اصلا سر در نمیارم پلیس ها چی کارمیکنن . حال فکر میکنم می تونم یه پلیس خوب باشم . البته اگه فعالیت ها و کارام بزاره

خوردن
اگه خودم درستش کنم چیز خوبیه . زمان زیاد و اضافه کردن عشق و ادویه ها , خوشمزه گی اشو چند برابر می کنه . به نظر من این یک حس عالیه.
غذایی را که دو ست دارم برام درست کنید samgetang است.از اونجایی که مادرم در آشپزی خیلی ماهره من در طعم غذاها خیلی سخت گیرم.اگه غذایی که درست می کنید بد باشه ایرادی ندارد , تغییر چندانی ندارد من به قرارم باهاتون ادامه میدم,اما اگر ازدواج کردیم من نمیذارم همچین چیزی بشه! اگه میخواید با من ازدواج کنید باید خیلی زیاد تمرین آشپزی کنید.

مد
برای اینکه به روز باشم چی کار باید بکنم؟
در حقیقت مهمترین چیز اینه که عاشق خودت باشی.
من همیشه با نگه داشتن هیکلم مثل الان به روز هستم و مجله های مد را می خونم.
اگر نمیدانید چه استایلی مناسبه باید سعی کنید چیزی را که خوشتون میاد دنبال کنید حتی اگه مد نباشه. علاوه بر این باید برای خودتون خرید کنید. وقتی درباره ی مد صحبت می کنیم مردم لباس های زیادی می خرند.اما مد واقعی تنها با نشان دادن پوشیدن لباس ها نیست.
برای من فکر کنم بیشترین راه به روز بودن مطالعه کردن مهارت های مدل مو وآرایش صورت است و خوردن غذاهایی که برای زیبایی خوبه.

بازی

وقتی ابتدایی بودم در مسابقه دوچرخه سواری که آن زمان خیلی مشهور بود شرکت کردم.همچنین من در پارک اله کلنگ بازی می کردم.اگرچه این بازی خوبی نبود , یک بار باعث شدم یکی از دوستام در حین اله کلنگ بازی فکش آسیب ببینه , از آن به بعد اله کلنگ پارک برام ترسناک شد.همچنین دوست دارم توبازی با دیگران کمی جرزنی کنم
اگرچه معلمم گفته وقتی جرزنی می کنم بامزه میشم,من گاهی اوقات سرزنششون میکنم کسانی را که این کار رو بکنند. معلمم سریعا سر دانش آموز بد داد میزد و می گفت :اگرچه معنی xx میدونی اما بهتره به oo گوش کنی , من برای دوسال به شماها درس دادم به معلمتون احترام بگذارید.
گاهی اوقات هم معلمم می گفت:اگرچه من معلمم و حق داوری دارم اما دانش آموزان مقام خودشون را دارند پس لطفا همدیگر را درک کنید.
(می خنده)
معلم من هنوزم پر انرژی است.دوست دارید برید و درس دادانشو گوش کنید؟

پیشینه

در دوران ابتدایی همیشه می خواستم عضو نمایش کلاس بشم و بالاخره عضو شدم ویک مهمانی معمولی که همه برگذار می کردند گرفتم.با وجود اینکه وضع مالی خانواده برای مهمانی گرفتن زیاد خوب نبود من فقط گریه می کردم و می گفتم: نه نه...
بنابراین مامانم برایم پیتزا و جوجه سرخ شده آماده کرد و من به پشت ساختمان مدرسه بردم و با دوستانم در آنجا جشن گرفتیم . آن لحظه ها خیلی بادوام بود.
اگرچه من الان می خندم و این داستان را تعریف می کنم صحبت کردن درباره ی دوران ابتدایی در خانواده ام هنوز برایم سخت است چون در آن زمان خانواده ام در شرایط سختی بودند. من خودم را باور داشتم و فکر می کردم من می تونم خوب زندگی کنم واین یک احساس قوی در قلبم بود.
من دوست ندارم انکار کنم وگاهی اوقات هم درباره ی داستان خانواده ام با دیگران صحبت می کنم. چون این تعریف ها تا به امروز و از این به بعد کمک می کنه تا جونگ مین خودشو بسازه من اینجوری فکر می کنم.حالا من قطعا راههایی را که انتخاب کردم می گذرونم و من می خواهم به یک شخصیت بهتری برسم.

من هستم

از دوران ابتدایی زندگی هنرمندی را شروع کردم. من برای یک سریال انتخاب شدم
از همان موقع من می خواستم یک هنرمند بشم.در دوران راهنمایی ام وارد کمپانی شدم.در آن زمان آنها می گفتند من باید حدود 200000 ین برای شروع کارم پرداخت کنم ,
مادرم بدون گفتن کلمه ای به من سریعا پول داد. با وجود اینکه می دونستم آن پول به خانواده ام بر میگرده خیلی استرس داشتم اما مامانم باور داشت که آن پول به ما بر میگرده.متاسفانه ما به نیرنگ هایی که در جامعه بود فکر نمی کردیم , بعد از مدتی کلاه برداری کردند و ما خیلی پشیمان و ناراحت شدیم, اگرچه این اتفاق افتاد من نباید جا میزدم. اگرچه من برای انجام آن پافشاری می کردم و ازمون کلاه بردای شده بود من به بهترین شکل سعی خودمو می کردم تا کاری را که می خواهم انجامش بدهم.
من سعیمو می کنم اولین باشم واین کا را برای نشان دادن به کسانی که از من کلاهبرداری کردند انجام می دهم. بنابراین من نمیتونم احساسم را در آن زمان فراموش کنمو من از آن موقع فکر می کنم من نباید مادرم را ناامید کنم وباید سخت به کارم ادامه بدم .


RE: خاطرات پارک جانگ مین - امیر2 - 15-04-2013

زیباست ممنون


RE: خاطرات پارک جانگ مین - Baran200 - 16-10-2013

مرسیHeart


RE: خاطرات پارک جانگ مین - ko*minam - 18-11-2013

مرسی♥♥


RE: خاطرات پارک جانگ مین - گل سا2 - 21-11-2013

ممنون!!HeartHeart


RE: خاطرات پارک جانگ مین - ko*minam - 22-11-2013

ازهمووووووووون بچگی شربوده!!!Big Grin