انجمن های تخصصی  فلش خور
یه داستان از دیپ وب - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42)
+--- موضوع: یه داستان از دیپ وب (/showthread.php?tid=290328)



یه داستان از دیپ وب - LUGAN - 16-10-2020

سلام بچه ها!من بالاخره یه داستان تونستم از دیپ وب پیدا کنم!

استانی از دیپ وب ❗️

? چند سال پیش مردی به نام جیمز در آمریکا از روی کنجکاوی با کمک دوستانش که تو این زمینه اطلاعات داشتن،چت رومی رو پیدا کرد و شروع به صحبت با بقیه کرد.موضوعی همه در این چا روم در حال صحبت راجع بهش داشتن این بود که یکی از اعضا به صورت زنده از خودش و دختری که طناب پیچ شده بود فیلم میگرفت.توی چت روم نوشت: دوست دارید با دختر چیکار کنم؟ بقیه جواب های مختلف میدادن از جمله "اعضای بدنش رو ببر" یا " شکنجه ش بده"...اون هم جلوی دوربین این کارارو انجام میداد و آخر دختر از خونریزیه زیاد مرد!!

جیمز تایپ کرد : بس کنید..شماها مریضید...الان با پلیس تماس میگیرم! و بعد از مرورگر خارج شد.
یک دفعه یک پیامی اومد : به نفعته به پلیس زنگ نزنی. جیمز توجهی نکرد و رفت سمت تلفن..که تصویره خودش رو توی کامپیوتر دید..دوباره پیام اومد: دست به اون تلفن نزن...جیمز روی وب کم رو پوشوند...پیامی به موبایله جیمز اومد که تمام اطلاعات جیمز رو گفته بود و گفت...وب کم رو آزاد کن و گوشیو بنداز دور..وگرنه با تو این چت روم رو ادامه میدم(ینی میام تورو اذیت میکنم و میکشم).
جیمز ترسید و به پلیس زنگ نزد...تا چند هفته این پیام ها به دستش میرسید و مجبور شد از اون خونه و حتی شهرش نقل مکان کنه.??
#deepweb ⛓


RE: یه داستان از دیپ وب - مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב - 16-10-2020

همچين ريسكي نبايد مي كرد اصلا
چون كنجكاوي بايد سرجاش باشه
تهديد يا همون لو دادن اون افراد كاراشتباهي


RE: یه داستان از دیپ وب - BIG-DARK - 16-10-2020

ادامش


RE: یه داستان از دیپ وب - جاویدم - 16-10-2020

طرف اونقدر خبره بوده که تونسته وب کمو اطلاعات سیستمو ما بقیه آلاتشو Hک کنه ولی از پلیس میترسه؟
اوکی. داستاته دیگه.
باحال بود


RE: یه داستان از دیپ وب - ☪爪尺.山丨几几乇尺☪ - 16-10-2020

داستانش واقیه...

قبلا خوندم....

ولی داستانشو کامل ننوشتی....

ادامه داستانش اینه:

طرف میره بعد از چند سال این داستانو تو فیسبوک میزاره بعد مفقود الاثر میشه