حقایق جالب فیلم Interstellar - میان ستارهای - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: فیلم و سینما (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=22) +--- موضوع: حقایق جالب فیلم Interstellar - میان ستارهای (/showthread.php?tid=286688) |
حقایق جالب فیلم Interstellar - میان ستارهای - Волшебник - 26-06-2020 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. امروز قصد داریم تا فیلم محبوب Interstellar را بررسی کنیم؛ یکی از فیلمهای بسیار موفق کارگردان برجستهی سینما، کریستوفر نولان و با هنرنمایی متیو مککانهی. کریستوفر نولان که یکی از موفقترین کارگردانهای دو دههی اخیر سینما محسوب میشود با خلق آثار جذابی که عموما خط داستانی پیچیدهای دارند، بیننده را پای نمایشگر میخکوب میکند، فیلمهایی نظیر فیلم Inception، فیلم Memento و سهگانهی شوالیهتاریکی. فیلمهای او علاوهبر پولساز بودن برای سازندگان فیلمهای سینمایی و موفقیت در جریان اصلی هالیوود، میتوانند پر از رمز و رازهای کوچک و بزرگ برای بینندگان حرفهای سینما باشند. فیلم اینتراستلار یا همان میان ستارهای بدون شک جز همین دسته قلمداد میشود؛ فیلمی که در دنیای مرموز کهکشان به کند و کاش میپردازد و علاوهبر داستان علمی تخیلی آن، بار احساسی بسیار زیادی را همراه خود تا لحظهی آخر فیلم حمل میکند. اگر فیلم را دیده باشید (اگر ندیدهاید حتما و حتما این کار را انجام دهید) پس از پایان آن صدها سؤال دارید که دوست دارید جوابشان را بدانید، جوابهایی که شاید در گوشهای از خود فیلم حضور داشته باشند. در این مقاله بههیچعنوان قصد نداریم که جواب این سؤالها یا حدسوگمانهای پایان داستان آن را بررسی کنیم و تنها به بیان چند نکتهی کوچک و بررسی حقایق جالب آن خواهیم پرداخت؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاع نداشته باشید. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ۱- تارس واقعا وجود دارد شخصیت تارس، ربات حاضر در فیلم که اسم او مخفف اصطلاح (technically artificial robotic system) است، از لحاظ رفتاری و ظاهری با سایر رباتهای حاضر در فیلمهای دیگر مانند R2-D2 یا بندر، متفاوت است. تارس در این فیلم هیچگونه رفتار انسانی ندارد ولی شخصیت او قابل برنامهریزی است و میتوان با دادن برنامهی صحیح به آن، رفتار متفاوتی از او انتظار داشت. هرچند نحوهی حرکت او در سکانسهای فیلم کمی غیرقابل توصیف است ولی بااینحال او در تمام صحنههای فیلم حضور داشته است. حضور تارس در فیلم حاصل جلوههای ویژه نبوده و تیم سازندهی فیلم واقعا یک ربات برای شخصیت تارس خلق کردند. این ربات توسط بیل اروین کنترل و صدای تارس نیز صدای او بود؛ در مراحل پایانی ساخت فیلم صدای او از شخصیت تارس حذف شد. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ۲- دکتر کیپ ترون دو قانون برای منطق فیلم قرار داد دکتر کیپ ترون، فیزیکدان برجسته و نامزد کسب جایزهی نوبل برای منطق این فیلم دو قانون وضع کرد که هردو توسط کریستوفر نولان تایید شد و مورد تصویب تیم سازندهی فیلم قرار گرفت. قانون اول این بود که هیچگونه صحنهای در فیلم نباید قوانین فیزیک که ثابت شدهاند را نقض کند و قانون دوم او این بود که هرگونه حدس و گمان در فیلم دربارهی مسائلی که بشر از آن آگاه نیست باید از جانب یک دانشمند بیان شود و نه از جانب نویسندهی فیلم. کریستوفر نولان با این قوانین موافقت کرد و این قوانین نهتنها باعث نشد تا خط داستانی فیلم افت کند بلکه باعث جذابتر شدن آن شد. موضوعی که بین دکتر ترون و نولان حل نشد این بود که دکتر ترون بههیچوجه موافق حرکت شخصیتهای فیلم با سرعتی بیش از سرعت نور نبود ولی کارگردان فیلم با این موضوع مشکلی نداشت. ۳- کرمچالهی موجود در فیلم اشارهای به داستان اودیسهی فضایی دارد این موضوع برکسی پوشیده نیست که کریستوفر نولان برای ساخت فیلم اینتراستلار از فیلم اودیسهی فضایی محصول سال ۲۰۰۱ به کارگردانی استنلی کوبریک، الهام گرفته است. این واقعیت که کرمچالهی موجود در فیلم Interstellar در نزدیکی زحل قرار دارد، اشارهای بسیار ریز به برنامهی کوبریک برای ساخت اودیسهی فضایی دارد. برنامهی اصلی کوبریک بهتصویر کشیدن سیارهی زحل در فیلم خود بود که در انتها به جای آن سیارهی مشتری در فیلم قرار گرفت. امکانات دههی ۶۰ میلادی آنقدر نبود که بتوانند حلقههای سیارهی زحل را بهخوبی نشان دهند. بااینحال کریستوفر نولان با انجام اینکار علاوهبر نشان دادن زیبایی سیارهی زحل به بهترین شکل ممکن، اشارهی کوچکی به فیلم محبوب اودیسهی فضایی داشت. ۴- آن هاتاوی در سکانسهای سیاره یخزده، دچار هیپوترمی شد هیپوترمی یک بیماری عمومی است که بهدلیل کاهش دمای بدن باعث آسیب رساندن به اندامها و ایجاد اختلال در کارکرد آنها میشود. با کاهش گلوکز، اسید متابولیک بدن افزایش میيابد و اگر به میزان زیادی برسد میتواند باعث مرگ فرد بیمار بشود. در مراحل ساخت فیلم در سیارهی یخزده که در کشور ایسلند انجام میشد، دمای محیط بهمقدار زیادی و بهطور ناگهانی کاهش پیدا میکرد. آن هاتاوی که قبل از این نیز سابقهی بیماری هیپوترمی را داشته است، در شرایط فیلمبرداری فیلم در آن منطقه نیز دوباره دچار این بیماری شد. در برخی از مراحل ساخت فیلم آن هاتاوی تنها دقایقی با مرگ فاصله داشته است که بهدلیل وجود سیستم گرمایشی در پشت صحنه او هر چند دقیقه با کمک آن دمای بدن خود را افزایش میداد و دوباره به ایفای نقش خود بازمیگشت. ۶- استیون اسپیلبرگ کارگردان اینتراستلار بود قبل از اینکه کریستوفر نولان قرارداد خود را برای ساخت این فیلم امضا و این فیلم را به یکی از پرهزینهترین فیلمهای سینما تبدیل کند، استیون اسپیلبرگ قصد داشت تا کارگردانی این اثر را برعهده بگیرد. از سال ۲۰۰۶ اسپیلبرگ قصد داشت این فیلم را کارگردانی و جاناتان نولان، برادر کریستوفر نولان را برای نوشتن فیلمنامه دعوت کند. زمانیکه اسپیلبرگ برای ساخت فیلمهای خود این پروژه را ترک کرد، جاناتان نولان برادر خود را برای کارگردانی این اثر به سازندگان فیلم پیشنهاد داد. کریستوفر نولان قبل از پذیرفتن این مسئولیت ایدههایی برای ساخت یک فیلم علمی تخیلی در ذهن داشت که ترکیب ایدههای او و فیلمنامهی برادرش جاناتان، فیلمی که درنهایت اکران شد را شکل دادند. ۷- تا حد ممکن از پردهي سبز در فیلم استفاده نشده است معمولا ساخت فیلمهای پرهزینه مانند Interstellar جلوی پردهی سبز انجام میشود و بعد از ایفای نقش بازیگران، با جلوههای ویژه جزییات پیرامون آنها را به صحنه اضافه میکنند. کریستوفر نولان از این ایده اصلا خوشش نمیآمد؛ او نمیخواست بازیگران به چیزی عکسالعمل نشان بدهند که در واقعیت آن را نمیبینند. بنابراین تیم سازندهی فیلم قبل از آغاز فیلمبرداری هر صحنه، جلوههای ویژه آن را میساختند و کارگردان آنها را در فضای پیرامون بازیگران بهتصویر میکشید، به این صورت عکسالعمل بازیگران به جزییات پیرامون خود بسیار واقعیتر شکل میگرفت. شخصیتهای فیلم اگر از پنجرهی فضاپیما بیرون را نگاه میکردند، پردهی سبزی نمیدیدند بلکه ستارگان یا سطح سیارهها را میدیدند. این تصمیم کریستوفر نولان بهگفتهی بازیگران فیلم یکی از نکات بسیار مثبت آن بود که عکسالعملهای شخصیتهای داستان را بسیار واقعیتر نشان میداد. ۸- داستان فیلمنامهی اولیه بسیار متفاوتتر از نسخهی نهایی بود فیلمنامهی ابتدایی فیلم زمانیکه اسپیلبرگ کارگردان آن بهشمار میرفت، نوشته شده است و جزییات داستان آن با چیزی که ما شاهد آن بودیم بسیار متفاوت بود. تفاوتهایی نظیر اینکه مورف یک پسر بود، بهجای انسانها رباتها و کاوشگرها به فضا ارسال شدند تا بهدنبال خانهی جدید بگردند و این رباتها بودند که کوپر را به محل مخفی ناسا بردند؛ فیلمبرداری محل مخفی ناسا در یک جزیره در کالیفرنیا انجام شده است. در فیلمنامهی ابتدایی، رباتها بسیار شبیه به انسان بودند، آنها دست و پا داشتند و یک نمونهی پیشرفته از انسان بهشمار میرفتند و زمانیکه سفینهی فضایی آنها میان دو سیاهچاله قرار گرفته بود، تارس در فضا نابود شد و هیچوقت پیدا نشد (بله! دو سیاهچاله در فیلمنامه وجود داشت). مهمترین تفاوت این بود که کاوشگران تنها به سیارهی یخزده سفر کردند که با رسیدن به آنجا متوجه شدند که یک گروه از دانشمندان چینی سالها قبل به آن مکان رسیده بودند ولی توسط تشعشعات سیاره از بین رفتند. ۹- ساخت یک برنامهی جدید برای بهتصویر کشیدن سیاهچاله بهجای اینکه تصاویر کرمچاله و سیاهچالهی موجود در فیلم نتیجهی تخیلات تیم سازندهی آن باشد، تیم جلوههای ویژهی این فیلم با کمک دکتر کیپ ترون (دکتر کیپ ترون در ساخت این فیلم کمک بسیار زیادی کرد) سعی کردند تصاویر کرمچاله و سیاهچاله را تا جای ممکن واقعی نشان دهند. دکتر ترون با جمعآوری یک تیم جلوههای ویژه به رهبری پائول فرانکلین، توانست تصاویری بسیار واقعی از این پدیدههای کیهانی را در اختیار ما قرار دهد؛ چند سال پس از اکران این فیلم دانشمندان موفق شدند تا تصویری از افق رویداد یک سیاهچاله ثبت کنند، این تصویر باعث شد تا ببینیم سایهچالهی موجود در این فیلم چقدر به واقعیت نزدیک است. دکتر ترون اطلاعات و جزییات بسیار زیادی از سیاهچالهها در اختیار تیم جلوههای ویژه قرار داد، این اطلاعات بهقدری زیاد بودند که تیم جلوههای ویژه مجبور به طراحی و ساخت یک برنامهی CGI جدید شدند تا بتواند این اطلاعات را پردازش و تصاویر نهایی را در اختیار تیم سازنده قرار دهد. ۱۰- متیو مککانهی و کریستوفر نولان دربارهی یکدیگر اشتباه فکر میکردند زمانیکه کارگردان این فیلم، کریستوفر نولان و نقش اصلی آن یعنی متیو مککانهی برای شروع مراحل ساخت فیلم به محل فیلمبرداری رسیدند، هرکدام از آنها دربارهی شخصیت دیگری در اشتباه بودند. در مصاحبهای که هردوی آنها در آن حاضر شدند، متیو مککانهی گفت که فکر میکرد که نولان یک شخص بهشدت ایدهآلگرا باشد و نولان نیز دربارهی مککانهی گفت که در تصورات او مککانهی یک فرد بسیار آرام و با آرامش است. هر دوی آنها سخت در اشتباه بودند و این موضوع باعث شد تا در اوایل مراحل ساخت فیلم بسیار غافلگیر شوند. کریستوفر نولان دربارهی شخصیت متیو مککانهی گفت: مککانهی یک فرد بسیار پر جنب و جوش است که درمورد تمام موضوعات حتی موضوعات کوچک بسیار جدی است و درست انجام دادن جزییات برای او بسیار مهم قلمداد میشود. از سوی دیگر، متیو مککانهی دربارهی کریستوفر نولان گفت: نولان اصلا یک فرد بهشدت ایدهآلگرا نیست، او تمام ایدهها و نظرات را در طول ساخت فیلم بررسی میکند. او بیشتر نظرات و پیشنهادها کاربران و تیم سازندهی فیلم را بهدقت گوش میدهد و حتی برخی از آنها را در ساخت فیلم اعمال میکند و این موضوع برای من بسیار جالب و شگفتانگیز بود. نولان از اشتباه کردن دیگران در هنگام ساخت فیلم نهتنها عصبانی و ناراحت نمیشود بلکه بهدلیل اینکه هر اشتباه باعث میشود تا آن کار را بهتر انجام دهی، خوشحال هم میشود. شخصیت کریستوفر نولان بسیار شگفتانگیزتر از چیزی است که قبلا فکر میکردم. |