از کولاکوویچ تا ازدواج با ستاره تیم ملی والیبال - نسخه‌ی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: فوتبال و سایر ورزش ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=20) +--- موضوع: از کولاکوویچ تا ازدواج با ستاره تیم ملی والیبال (/showthread.php?tid=281887)

از کولاکوویچ تا ازدواج با ستاره تیم ملی والیبال - AMIRMAHDI_AEZAZI - 20-04-2020 علی شفیعی ملی پوش تیم ملی والیبال ایران در این روزهای قرنطینه هم تمرینات خود را ادامه می دهد. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. مهری رنجبر: علی شفیعی سرعتی زن ملی پوش والیبال ،کولاکوویچ را مربی مثال زدنی می داند. او که روزهای اوج بازی اش با کولاکوویچ بود ،مرد مونته نگرویی را به لحاظ اخلاقی قبول دارد، هرچند معتقد است تا سرمربی جدید نیاید نمی شود حرفی درباره او زد. ملی پوش والیبال روزهای کرونایی را در خانه سر می کند، هرچند بعداز روزهای شلوغ زندگی اش ،زندگی در سکوت کمی برایش سخت می گذرد،ولی حضور همسرش روزهای سخت را قابل تحمل می کند. *درباره قطع همکاری فدراسیون با کولاکوویچ چه نظری داری؟ من بازیکن هستم و تا مربی جدید نیاید و کارش را در تیم ملی نبینم نمی توانم نظر بدهم. حتی کارشناسان هم نمی توانند ندیده نظر بدهند.حالا که کولاکوویچ رفت نمی شود گفت خوب شد با بد. چرا که ما هنوز سرمربی جدید را ندیده ایم. *به نظرت کولاکوویچ چطور سرمربی بود؟ من به شخصه خیلی به کولاکوویچ علاقمند هستم. من بازیکنم و زود است درباره تمرین و کوچینگ نظر دهم. اما به لحاظ اخلاقی کولاکوویچ مثال زدنی بود. مربی باشخصیت و با پرستیژ که سعی می کرد شخصیت را به بازیکنانش هم آموزش دهد. *سال 98 چطور گذشت؟ سال قبل که سال خوبی نبود. بد شروع شد و بد هم تمام. البته به جز صعود تیم ملی والیبال به المپیک ،اتفاقات بدی در سال قبل افتاد. خدا را شکر که تمام شد. *امسال هم در ادامه شیوع کرونا از سال قبل در قرنطینه شروع کردی؟ من تنها سه ، چهار روزی را بعداز لیگ را استراحت کردم و بعد دوباره تمریناتم را شروع کردم و منظم هم انجام می دهم. *قرنطینه سخت می گذرد؟ برای ما که همیشه در رفت و آمد بودیم، تلاش و بازی، در خانه ماندن چالشی است. همه هیاهو و شلوغی ها را شیوع کرونا از ما یک دفعه گرفت. زندگی ما با تعطیلی تمرین و بازیها ، یک زندگی ساکن شد که در نهایت برای ما به تمرین خودمان با خودمان می رسد. شاید به خاطر همین بی مزه است. اما خدا را شکر من ازدواج کردم و حالا همسرم را دارم. *آن روز که لیگ موقت تعطیل شد ،فکر می کردید نصفه و نیمه بماند؟ آن روزی که گفتند فدراسیون جلسه دارد و فعلا باید منتظر بمانید ما فکرش را می کردیم که لیگ نیمه کاره بماند. به خاطر همین خانه مان را تحویل دادیم و وسایلمان را جمع کردیم و از ارومیه به شهرمان برگشتیم. چون مشخص بود از حال و هوا که قضیه جمع نمی شود . *پایان لیگ بدون فینال خبر بدی بود؟ خیلی خبر بدی بود. ـن هم وقتی بازی زیادی نمانده بود، اما کل مطالبات مانده بود و حالا باید دنبال مطالباتمان باشیم. *باشگاه شهرداری ارومیه با شما تسویه کرد یا هنوز طلب دارید؟ سعید مصطفی وند کاپیتان تیم ما بیشتر زحمت را کشید که دستش درد نکند. صحبت شد که همه مطالبات ما را باشگاه بدهد اما هنوز خبری نشده است. باید بازیکنان برای مطالبات پیگیرباشند و پیگیری هم نهایت به تماس با باشگاه ختم می شود که قول پرداختش هم امروز و فردا می شود. البته ما تا به حال یاد گرفته ایم وقتی پول بیاید تقسیم می شود و وقتی نباشد این هفته و آن هفته می کنند. *امروز و فردا شدن مطالبات اذیت کننده نیست؟ متاسفانه توسیه باشگاه ها با بازیکنان به سمتی رفته که تنها دو، سه باشگاه خوش قول هستند. امسال کاله خوش قول ترین باشگاه بود و بقیه باشگاه ها بوقئولی می کنند ،آن هم در شرایط بد اقتصادی سوخت می شود. *تعویق یکساله المپیک را چطور می بینی؟ اتفاق خوبی نبود. چرا که ما فرصت تمرین به اندازه کافی داشتیم . تیم برای هر تورنمنتی نهایت دو ماه برای تمرین لازم دارد، وقتی بیشتر می شود منطقی نیست. عقب افتادن المپیک اصلا خوب نبود. چرا که حالا ما 6 ماه را از دست دادیم . 6 ماهی که می توانستیم هم تمرین کنیم و هم مسابقه بدهیم. در واقع فرصت 6 ماهه ما پوچ شد. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. *درروزهای کرونایی برای تو مهمترین اتفاق زندگیت رقم خورد؟ پروسه ازدواج من یک شبه نبود. تقریبا اواسط لیگ دو خانواده با هم آشنا شدند و قرار و مدارها گذاشته شد و قبل از شروع کرونا هم بله را از عروس گرفتم. 10 روز بعداز نیمه کاره ماندن لیگ بدون دل مشغولی کارها را سر و سامان دادم. اما کرونا کار را سخت کرد و ما هم با مراسم خیلی جمع و جور و خلوت رفتیم خانه مان.