انجمن های تخصصی  فلش خور
خاطره های عاشق شدن شما - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+--- موضوع: خاطره های عاشق شدن شما (/showthread.php?tid=261853)

صفحه‌ها: 1 2


خاطره های عاشق شدن شما - پـωـر بـכ - 20-08-2016

سلام دوستان



لطفا خاطره های عاشق شدن خودتون توفامیل یادوستاتون بنویسید



ارسالی یکی از دوستان(مربوط به پست خاطره های عاشق شدن شما)

پسر عموم خيلي خوشگل بود خيلي هم خوش سر و زبون هميشه كاراشو دنبال مي كردم اونم ميديد من توجه ميكنم بيشتر خودشو لوس ميكرد .از 10 سالگي دوسش داشتم ولي هيچ وقت به زبون نياوردم اونم مغرور بود هيچي نميگفت فقط ميدونستم هميشه مراقب و نگرانمه.اگه به كسي از فاميل روي خوش نشون ميدادم اون ماهها با من قهر بود و با من حرف نميزد.خيلي حسود بود.منم وقتي فهميدم ملاحظه شو ميكردم. قبل از اينكه بره خدمت به من گفت فقط بگم آره يا نه منم هيچي نگفتم اونم ديگه نيومد خونمون تا يه سال. تولد سال بعدش با بدبختي زنگ زدم پادگان و بهش تبريك گفتم اين شكست غرور من باعث شد عشقمون حفظ بشه از اون به بعد باهم بهتر شديم يه روز افتادم پام شكست تو اون چند ماه اون از بس غصه خورده بود كه هر كي ميديدش ميگفت هميشه بغض داره از طرفي هم نميتونست زياد بياد خونمون داداشم شك كرده بود ولي دوبار اومد پيشم به اندازه چند ماه خوب شدنم جلو افتاد چون به اون قول دادم كه دفعه بعد خودم درو براش باز كنم اين اتفاقم افتاد و خيلي زود خوب شدم كه حتي دكترمم تعجب كرده بود و خيلي خوشحال بود سال دوم دانشگاه بودم يه بار اومد خواستگاري ولي مامانم قبول نميكرد و ازدواج فاميلي رو هم دوست نداشت سال بعد بازم اومد ولي ديگه بيخيال نشد از بس غصه خورده بود خيلي لاغر شده بود منم از اون بدتر از ظاهر ما همه ميفهميدن كه چه خبره كه آخرش دل مامانم به رحم اومد ولي با اكراه قبول كرد رفتيم آزمايش بديم آزمايشامون بهم نخورد بعد از 12 سال سختي اين بدترين اتفاق عمرم بود .خواستيم بيخيال شيم ولي داشتيم از دست ميرفتيم آخرش تصميم گرفتيم كه بچه نياوردن خيلي بهتره از افسردگي و ازدواج نكردنه .الان دو سالي هست ازدواج كرديم ولي فقط خونواده من ميدونن كه ما بچه دار نميشيم.زندگيمون عاليه پر از عشق كودكانه و قشنگ شوهرم بي نظيره و هر روزمون بهتر از روز قبل بوده خداروشكر. اگه يه عشق پاك پيدا كرديد هر غرامتي شده بديد ولي از دستشم نديد.الان ما خوشبخت ترين آدماي دنياييم...

منتظر نظراتون هستم Heart


RE: خاطره های عاشق شدن شما - elnaz* - 20-08-2016

Undecided خخخ هیچ خاطره ای ندارم شرمنده


RE: خاطره های عاشق شدن شما - ѕтяong - 14-01-2017

اممم خاطره ی خاصی ندااارم.


RE: خاطره های عاشق شدن شما - Ranger* - 14-01-2017

دمتون گرم عشقتون پایدار


RE: خاطره های عاشق شدن شما - Maryam Farrokhy - 04-03-2017

من توی سن پایین عاشقش شدم :| فک کنم 6.7 سالم بود .با مامانم جلوی در یه اموزشگاه موسیقی وایساده بودیم که یهو چشمم بهش خورد یه دل ن صد دل عاشقش شدم وقتی میخوند فهمیدم صداش فوق العادس از اون موقع عاشقش شدم حدود هفت سال انتظار کشیدم و بالاخره بهش رسیدم الان دیوونشم دو ساله با همیم Blush
گیتارمو میگم Heart  Heart  من عاشق گیتارم Heart  Blush


RE: خاطره های عاشق شدن شما - رامین 1993 - 04-03-2017

(04-03-2017، 15:04)miss potato نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
من توی سن پایین عاشقش شدم :| فک کنم 6.7 سالم بود .با مامانم جلوی در یه اموزشگاه موسیقی وایساده بودیم که یهو چشمم بهش خورد یه دل ن صد دل عاشقش شدم وقتی میخوند فهمیدم صداش فوق العادس از اون موقع عاشقش شدم حدود هفت سال انتظار کشیدم و بالاخره بهش رسیدم الان دیوونشم دو ساله با همیم Blush
گیتارمو میگم Heart  Heart  من عاشق گیتارم Heart  Blush
25r30 25r30


RE: خاطره های عاشق شدن شما - ☆carlet$☆ - 05-03-2017

(04-03-2017، 15:04)miss potato نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
من توی سن پایین عاشقش شدم :| فک کنم 6.7 سالم بود .با مامانم جلوی در یه اموزشگاه موسیقی وایساده بودیم که یهو چشمم بهش خورد یه دل ن صد دل عاشقش شدم وقتی میخوند فهمیدم صداش فوق العادس از اون موقع عاشقش شدم حدود هفت سال انتظار کشیدم و بالاخره بهش رسیدم الان دیوونشم دو ساله با همیم Blush
گیتارمو میگم Heart  Heart  من عاشق گیتارم Heart  Blush

25r30 like


RE: خاطره های عاشق شدن شما - nazanin jon - 05-03-2017

خخخخ من وقتی پنج شالم بود عاشق شدم عاشق داداشم که واسم تکیه گاه بودم خاطره باش زیاد دارم دنیام پر از خاطراتشه عاشقشم و عوضش نمیکنم با دنیا


RE: خاطره های عاشق شدن شما - november - 08-03-2017

تو راه با دوستم میرفتیم دخترخالم اینا رو دیدم.پسرخالمم بود رفتم سلام کنم
برگشتم دیدم دوستم میگه پسره کی بود؟رشتش چیه؟چندسالشه؟و...
حالا عاشق شده یه دل نه صد دل.پسرخالمم مثبته:|
حالیشم نمیتونم بکنم که امکان نداره:|میگه تو برو بگو فلانی دختر خوبیه بیاد سمت من:|
جالب اینجاس خود دوستم مذهبیه:|


RE: خاطره های عاشق شدن شما - ÆMÆշЇÑζ - 18-03-2017

تو يه نگاه..
يه حرف ..
يه  كلام..
يه اخلاق..

شيفتش شدم..