ریدلی اسکات، یک کارگردان همه فن حریف - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: فیلم و سینما (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=22) +--- موضوع: ریدلی اسکات، یک کارگردان همه فن حریف (/showthread.php?tid=256663) |
ریدلی اسکات، یک کارگردان همه فن حریف - eɴιɢмαтιc - 17-04-2016 ریدلی اسکات یکی از عجیبترین کارگردانان تاریخ سینماست. معمولا کارگردانهای زیادی هستند که پس از دیدن دو تا چند اثر از آنها تقریبا دست آدم میآید که طرف چه در مغزش میگذرد و چه جنسی از قصه و روایت را دوست دارد. مثلا بعضیها فقط کمدی خوب میسازند، بعضیها متخصص ساخت فیلمهای جنگی یا ملودرام هستند، یک عده دیگر هم سینمای اکشن، اجتماعی، حادثهای، ترسناک و حتی تاریخی راست کارشان است. خلاصه که بیشتر کارگردانها خیلی زود دستشان برای مخاطب رو میشود و از یک جایی به بعد مخاطب کم و زیاد حدس میزند که حال و هوای فیلم جدیدشان چیست اما این اتفاق در خصوص برخی کارگردانها نمیافتد، کارگردانهایی که به شکل عجیبی در کارنامه کاری شان تنوع موضوعی، داستانی و ساختاری وجود دارد. البته در بین کارگردانها برخیهایشان در دو یا سه مدل فیلم ساختن تبحر یا تجربه دارند اما منظور ما انگشت شمارهایی است که تنوع فیلمسازی در آنها بیش از حد معمول است، کارگردانهایی که هر داستانی را با هر موضوع و ساختاری که بدهی دستشان یا از آن شاهکار درمیآورند یا یک اثر سرگرم کننده! کارگردانهایی که هیچ گاه در یک فضای خاص محدود نشده و هنوز هم نمیشوند. شاید از مهمترین و نام آشناترین نامها در این زمینه استیون اسپیلبرگ و استنلی کوبریک باشند. درباره کارگردانی حرف میزنیم که امسال با تلفیق سینمای علمی-تخیلی با سینمای کمدی و موزیکال اثری خلق کرد که یکی از مهمترین آثار سال 2015 لقب گرفت و مدتی پیش جایزه بهترین فیلم موزیکال-کمدی گلدن گلوب را به دست آورد. کارگردان فیلم «مریخی»: ریدلی اسکات. سرریدلی اسکات در سال 1937 در انگلستان به دنیا آمد و از سال 1965 با ساخت فیلم کوتاه «پسر و دوچرخه» کارگردانی را آغاز کرد. او تا 40 سالگی فقط توانست تک اپیزودهای چند سریال را بسازد اما بدون آنکه نا امید شود تلاش کرد فرصت مناسبی به دست آورد و بالاخره در سال 1977 این فرصت برایش مهیا شد. اسکات تا امروز که در آستانه 79 سالگی است بیش از 20 فیلم سینمایی ساخته که تنوع موضوعی در آنها موج میزند و برخی از آنها را هم میتوان جزو بهترین فیلمهای ساخته شده در موضوعات مختلف دانست. او تا امروز چهار بار نامزد اسکار کارگردانی شده اما هرگز نتوانسته آن را به دست آورد. با این حال از آنجا که جایزه همیشه اصلیترین اتفاق نیست خیلی مهم نیست که او چندان آدم جایزه بگیری نبوده چرا که نه تنها فیلمهایش عموما قابل دفاعند بلکه کمتر کارگردانی وجود دارد که به اندازه او کارنامه متنوعی داشته باشد. باور نمیکنید؟ نگاه کنید او در چند زمینه فیلم ساخته! تاریخی اصلا ورود اسکات به سینما با ساختن فیلمیتاریخی-جنگی است. فیلمیکه براساس کتاب «دوئل» نوشته جوزف کنراد ساخته شده است. این فیلم «دوئل کنندگان» نام داشت و داستانش در خصوص یک واقعه تراژیک بین دو سرباز ناپلئون بناپارت است که از یک داستان واقعی الهام گرفته شده است، «فتح بهشت» هم که 1992 ساخته شد داستانی آشنا دارد، روایت همان سفر معروف کریستف کلمب که باعث کشف قاره آمریکا شد. اما اوج کار او در این زمینه هشت سال بعد بود. ساخت «گلادیاتور» در سال 2000 یکی از نقاط عطف کارنامه کاری اسکات است. اسکات در سال 2010 نسخه جدیدی از افسانه معروف «رابین هود» را ساخت که داستانی بسیار جدی و تلخ داشت و یک راسل کرو که خیلی نچسب بود. او در سال 2014 فیلم جنجالی « اکسودوس: خدایان و پادشاهان» را ساخت که جلوههای ویژه بی نظیری داشت اما به دلیل ضعف در قصه پردازی چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت. اولین تجربه جدی اسکات در کمدی فیلم «کلاهبردارها» است. فیلمیکه در سال 2003 ساخته شد و نیکلاس کیج، سام راکول و الیسن لومن بازیگران اصلی آن بودند. «کلاهبردارها» داستان دو کلاهبردار خرده پا است که کم کم در حال رشد و پیشرفتند اما یکی از آنها مشکلاتی جدی در زمینههای روانی دارد و مجبور میشود برای این که به ادامه کلاهبرداریهایش لطمه نخورد پیش یک دکتر روانکاو برود در این اوضاع و احوال ناگهان سر و کله دختری پیدا میشود که میخواهد پس از سالها پدر کلاهبردارش را ببیند. اما در زمینه کمدی بیرون کشیدن از یک موقعیت تراژیک، فیلم «مریخی» که سال 2015 ساخته شده اثر به مراتب پخته تر و جذابتری است. اسکات در 78 سالگی کاری کرده کارستان، فیلم داستان یک فضانورد است که بر اثر اتفاقی به تنهایی در سیاره مریخ گیر میافتد، موقعیت از این دلهره آور تر؟ اما اسکات واقعا شما را پای فیلم میخنداند و مت دیمن هم با یک اجرای تک نفره ولی درجه یک این خنده را بیشتر کرده است، بی خودی نیست که هم فیلم بهترین کمدی سال در گلدن گلوب شد و هم مت دیمون بهترین بازیگر کمدی! اسکات یکی دو فیلم اکشن درست و حسابی هم دارد. یکی «سقوط شاهین سیاه» که سال 2001 ساخت و داستانش بر مبنای یک اتفاق واقعی است که ارتش آمریکا در سومالی گرفتار آن میشود. ماجرا از این قرار است که آمریکاییها هلیکوپتری میسازند به نام «شاهین سیاه» که مدعی بودند دشمن هرگز نمیتواند مانع سقوط آن شود اما از آن جا که همیشه دست بالای دست زیاد است شاهین سیاه در میان بهت همه سقوط میکند و سربازان آمریکایی ناگهان خود را نه روی هوا و دور از دسترس دشمن بلکه روی زمین و در محاصره او میبینند. فیلم پر از صحنههای اکشن و دلهره آور است. اسکات برای ساخت یک فیلم جنایی درجه یک به سراغ یکی از عجیبترین و مخوفترین جنایتکاران آمریکا در طول دهه 60 و 70 میلادی رفت. در آن دوران مرد سیاه پوستی به نام فرانک لوکاس در محله هارلم نیویورک اقدام به فروش و توزیع هروئین میکند. اما چند چیز باعث شد این جنایتکار تبدیل به نمونه بی نظیری در بین اطرافیان خود شود. اول از همه او جنس نامرغوب به دست کسی نمیرساند، شایع است که او مرغوبترین نوع هروئین را در تاریخ آمریکا وارد خاک این کشور کرده و به دلیل خوب بودن جنس توزیعیاش بسیاری از جوانهای نیویورکی را در دام اعتیاد انداخت. لوکاس با حذف واسطهها جنس خود را مستقیما از تایلند و ایتالیا وارد میکرد و به این ترتیب خیلی زود از یک راننده جوان سیاه پوست تبدیل به یک گانگستر میلیونر شد و از همه جالبتر روشهای او برای آوردن هروئین به داخل خاک آمریکا بود. یکی از جالبترین روشهای او مخفی کردن مواد در تابوت سربازان کشته شده آمریکایی در جنگ ویتنام بود که نفرت عمومیزیادی علیه او به وجود آورد. در حقیقت رابرتز تنها پلیس سالم این فیلم است که حاضر به پذیرفتن رشوهها و حق السکوتهای لوکاس نمیشود و در حالی که بین کلی پلیس فاسد گیر افتاده تصمیم میگیرد هر جور هست لوکاس را به دام اندازد. بازیهای درخشان در کنار فیلم نامه ای قوی همه چیز را فراهم کرد تا ریدلی اسکات با خرج کردن تواناییهای کارگردانی اش یکی از بهترین فیلمهایی جنایی یک دهه اخیر را جلوی دوربین ببرد. فضایی جدا از فضای عجیبی که اسکات از مریخ در فیلم «مریخی» ارائه داده است جزئیات زندگی آدمهایی که به فضا میروند هم در این فیلم بسیار دقیق به تصویر کشیده شده است. او بهترین استفاده را از همه فرضیههای موجود در علم هوا-فضا کرده تا داستانی واقعیتر ارائه دهد و اتفاقا موفق هم شده البته همه اینها را با زبانی کمدی روایت کرده است. با این حال همچنان شاهکار اسکات در این زمینه برمیگردد به دومین فیلمش در مقام کارگردان، فیلمیکه هم آن را یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما میدانند و هم یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده در زمینه سفر به فضا: «بیگانه». با ساخته شدن این فیلم در سال 1979 اسکات خیلی زود و تنها دو سال پس از ورودش به دنیای سینما توانست جایگاه خود را به عنوان یک کارگردان درست و حسابی تثبیت کند. خود اسکات هم در سال 2010 فیلم «پرومتئوس» را ساخت که مقدمه ای است بر اتفاقات فیلم «بیگانه» و قرار است در سال 2017 هم نسخه جدیدی از آن را بسازد، یعنی زمانی که پا به 80 سالگی گذاشته است. اسکات در فیلمهای فضایی اش به خوبی استیصال انسان در کائنات را به رخ تماشاگران فیلم میکشاند و این برگ برنده او در فیلمسازیِ هوا-فضایی است! میگویند اگر همین یک فیلم در کارنامه کاری اسکات بود برای ماندگار شدن او کفایت میکرد. بلید رانر نهایت تخیلی پر از واقعیت است که اسکات از آینده ارائه میدهد. او در «بلید رانر» که سال 1982 ساخته شد لس آنجلس سال 2019 را به تصویر میکشد. خب! خلق جزئیاتی به این دقت و ظرافت آن هم بیش از 30 سال پیش ظاهرا کار بسیار سخت و دشواری بود، اما اسکات به خوبی از عهده آن بر میآمد. در بسیاری از نظرسنجیها این فیلم عنوان بهترین فیلم عملی تخیلی تاریخ سینما را به دست آورده است. دیكارد باید رد «رپلیكانتها» را بگیرد. موجوداتی كه، در ظاهر انسان به نظر میرسند اما توسط یك ژن مصنوعی كه تولید شركت تایرل است، ساخته شدهاند. در اصل دیکارد باید چهار «رپلیكانت» را پیدا و نابود کند که این کار در شهر بحران زدهای چون لس آنجلس سال 2019 کار سخت و پیچیده ای است. دستمایه اصلی ساخت فیلم، رمان «آیا آدم مصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟» بوده است؛ رمانی در 210 صفحه كه توسط فیلیپ د. دیك، در سال 1968 منتشر شد. البته اسکات در سال 1985 فیلم «افسانه» را هم ساخته که وجه تخیلی و فانتزی آن بیشتر است. افسانه داستانی رویاگونه را درباره آخرین تک شاخ جنگلهای اسرار آمیز و رویارویی او با اربابان تاریکی روایت میکند. در این فیلم تام کروز که آن زمان هنرپیشه ای جوان و تازه کار بود به ایفای نقش پرداخت. ترسناک احتمالا باز هم بایددر اینجا از فیلم «بیگانه» یادی کنیم؛ فیلمیکه یکی از مخوفترین موجودات فرازمینی تاریخ سینما در آن خلق شده است. موجود بیگانه این فیلم برای ترساندن هر مخاطبی در هر دوره زمانی حسابی به درد بخور و قابل استفاده است. اما شاید مستقلترین فیلم اسکات از لحاظ ترسناک بودن «هانیبال» باشد. فیلمیکه اسکات در سال 2001 و در ادامه موفقیت فیلم «سکوت برهها» اثر ماندگار جاناتان دمیساخت. انگار اسکات ترجیحاش این بوده که تمرکز اصلیاش را روی وجوه بیرونی هانیبال بگذارد تا اینکه از طریق ترسهای دورنی و روانشناختی مخاطب را دچار دلهره کند و البته در این زمینه هم موفق میشود به همین دلیل هم هانیبال فیلم اسکات به مراتب ترسناکتر از هانیبال فیلم دمیاست. |