پیشگویی عجیب شهید اندرزگو - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +---- انجمن: معاصر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=45) +---- موضوع: پیشگویی عجیب شهید اندرزگو (/showthread.php?tid=25357) |
پیشگویی عجیب شهید اندرزگو - gomnam - 28-12-2012 ندرزگو از آن شخصيتهای پيچِيده ای بوده که خِِِِِِِِِِِِِيلی ها جذبش شده اند. مصاحبه ی عجيبی شد. وسط مصاحبه چند بار گرِيه کرديم. همسر شهيد خودش يک شهيد زنده است. فکر کنيد که تا چند ماه بعد از شهادت همسرش در زندان اوين تحت شکنجه ی ساواک بوده، آنهم در ۲۵ سالگی! مصاحبه که تمام شد به تيم تصويربرداری اشاره کردم که دوربين ها را خاموش نکنند، من وارد گفتگوی غير رسمی شدم تا نگفته ها را بشنوم و چيزهايی شنيدم که برايم خيلی عجيب بود. يکی از خاطرات همسر شهيد که خيلی عجيب بود ازاين قرار است؛ همسر شهيد: چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بوديم. سيد علی يک ذغال گداخته را از روی قليان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسيدم سيد دستت نمی سوزد؟ سيد لبخندی زد و گفت: «اين که هيچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سيد علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پيروز خواهد شد. دو سال بعد از پيروزی شخصی رئيس جمهور خواهد شد که نامش «سيد علی» است. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشيد.» بعد گفت دينداری در آن دوران مثل نگه داشتن اين ذغال گداخته در دست است. همسر شهيد گفت من پرسيدم: سيدعلی! منظورتان اين است که خودتان رئيس جمهور می شوِيد؟ سيد پاسخ داد خير، من آن روز نيستم. بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قليان گذاشت… همسر شهِيد گفت: دست از سيدعلی نکشيد. |