![]() |
زهرهترک شوید - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: زهرهترک شوید (/showthread.php?tid=253164) |
زهرهترک شوید - sober - 17-01-2016 سریال جدید «زیر گنبد» (Under the Dome) براساس رمان استفن کینگ ساخته شده و داستان شهری است که قرار گرفتن گنبدی مرموزی بر فراز آن، رابطه شهر را با دنیای خارج قطع میکند و بعد اتفاقهایی عجیب رخ میدهد. نام این شهر خیالی «چستر میل» است. حضور این گنبد باعث میشود نه کسی بتواند از شهر بیرون برود و نه کسی وارد آن شود. خانوادهها از هم میپاشند، دسترسی به سرویسهای اورژانس قطع میشود، ذخیره سوخت و مواد خوراکی به شدت محدود میشود و... جالب اینجاست که منبع الهام کینگ برای این رمان، یک جامعه ضدآرمانشهری نبوده بلکه دغدغههای محیطی واقعگرایانه بوده است. این نویسنده میگوید: «گنبد نماینده جهان کوچکی از زندگی است. همه ما زیر گنبد زندگی میکنیم. ما در این سیاره کوچک آبی زندگی میکنیم و تا اینجا تنها چیزی که نصیب ما شده، همین است. منابع ما همین است و همه چیزمان محدود است.» کینگ نوشتن رمان «زیر گنبد» را که سریال اقتباسی آزاد از آن است، در سال 1972 شروع کرد، زمانیکه در شهر مِین، در دبیرستانی دبیر بود: «در آن زمان قیمت نفت ناگهان بالا رفت و اوپک به این نتیجه رسید که آنها همهکاره هستند. بعدش قضیه چرنوبیل رخ داد و نگرانی درباره افزایش جمعیت و گرم شدن زمین شدت گرفت. برای اولین بار مردم از خود میپرسیدند: با سیارهمان چه کردیم؟ با خودم گفتم چه میشود اگر این آدمها را زیر گنبدی شیشهای قرار دهم و ببینم چه کاری انجام میدهند؟» اما کینگ این ایده را برای بیش از 30 سال کنار گذاشت. نوشتن کتاب سال 2009 تمام شد، زمانی که نگرانیهای دیگری مثل جنگ عراق نیز وارد زندگی روزمره مردم شده بود. «جرج بوش حرفهایی زد که مرا تکان داد و به نظرم کمی خطرناک بودند. از خودم پرسیدم چه میشود اگر کسی که قدرت در دستش است، تصمیم اشتباه بگیرد و تو راه فراری نداشته باشی؟ چه میشود اگر گاز، آب، نفت، مواد خوراکی و دارو کم باشد؟» ایده استفن کینگ حالا منبع الهام سریالی موفق شده به نام «زیر گنبد» به تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ و کارگردانی جک بندر که از کارگردانهای «لاست» بود. قسمت اول سریال در ماه ژوئن از شبکه سیبیاس پخش شد و 11 میلیون بیننده تلویزیونی و 9 میلیون بیننده آنلاین داشت و خیلی سریع دستور ساخت فصل دوم آن صادر شد. استفن کینگ 65 ساله، ظاهری ساده دارد، قدبلند است و لاغر و لباسهایش معمولی است، اما سوار رولزرویسی طلایی رنگ میشود. تاکنون 350 میلیون نسخه از کتابهایش به فروش رفتهاند و گفته میشود سرمایهای بالغ بر 150 میلیون پوند دارد. 40 سالی میشود که داستان مینویسد و 50 رمان و بیش از 200 داستان کوتاه منتشر کرده است. برخی از رمانهای او به فیلمیهایی ماندگار بدل شدهاند؛ «درخشش» به کارگردانی استنلی کوبریک، «کری» به کارگردانی برایان دیپالما، «میزری» به کارگردانی راب رینر و «رهایی از شاوشنک» به کارگردانی فرانک دارابونت. نوشتن کتاب سال 2009 تمام شد، زمانی که نگرانیهای دیگری مثل جنگ عراق نیز وارد زندگی روزمره مردم شده بود. «جرج بوش حرفهایی زد که مرا تکان داد و به نظرم کمی خطرناک بودند. از خودم پرسیدم چه میشود اگر کسی که قدرت در دستش است، تصمیم اشتباه بگیرد و تو راه فراری نداشته باشی؟ چه میشود اگر گاز، آب، نفت، مواد خوراکی و دارو کم باشد؟»
هرچند تمام اقتباسیهای سینمایی از رمانهایش نتیجه خوبی نداشتهاند، اما خودش در این باره میگوید: «خبرنگار جوانی از جیم ام. کین، نویسنده «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند» درباره اینکه اقتباسهای سینمایی، رمانهای او را نابود کردند سئوالی پرسید و کین سریع جواب داد کتابهای من سالم در کتابخانه هستند، پسرم، چیزی نابود نشده است.» کینگ ادامه میدهد: «همین خودش زیباست. اگر آنها کاری خوب براساس نوشته من ارائه دهند، کاری مثل «رهایی از شاوشنک» یا «زیر گنبد»، من هم میگویم خب این فیلم یا سریال براساس رمان من ساخته شده. اما اگر نتیجه کار خوب نباشد، مثل «آتش افروز» (Firestarter) که اصلا خوب نبود، میتوانم بگویم این فیلم اصلا ربطی به من ندارد.» این نویسنده برای «زیر گنبد» یک شرط گذاشت و آن ساخت سریال درصورت تائید کردن متن سریال پس از خواندن آن بود. او این کار را مجانی انجام داد: «اگر قرار باشد درگیر پروژهای شوی و سر راه بایستی، کار همه را خراب میکنی. من آدم سادهگیری هستم. بچه که بودم مادرم میگفت اگر دختر بودی، هر روز کاری دستمان میدادی و راستش این واقعیت دارد.» نویسنده «مسیر سبز» از اقتباس تلویزیونی خوشش میآید: «تلویزیون را دوست دارم. حتی وقتی تلویزیون اینقدر محبوب نبود هم دوستش داشتم.» و با گفتن این جمله میخندد. «نمیدانم شبکه شوتایم چند نفر بیننده دارد اما شبکه سیبیاس بینندههای بیشتری دارد و من دوست دارم سریالی را که براساس کتاب من ساخته شده جمیعت یک ورزشگاه تماشا کنند نه جمعیت یک کافه.» البته تلویزیون هم مشکلات خودش را دارد؛ «برای تهیهکنندهها هر سریال مثل یک بوقلمون است. روز اول میگویند این بهترین بوقلمون بریانی دنیا است. بعد از فصل اول از باقیماندهاش ساندویچ درست میکنند و بعد نوبت به پوست و اینها میرسد و در آخر فقط استخوان آن میماند. مثلا «دکستر» به نظرم یک فصل زیادی دارد.» زندگی استفن کینگ فرازونشیب زیاد داشته؛ پس از اولین روزهای شهرت درگیر موادمخدر و نوشیدنیهای الکلی شد و پس از مبارزه با آن از دهه 1980 به این طرف زندگی سالمی داشته. بعد در سال 2002 در تصادف رانندگی به شدت مجروح شد، اما باز هم روی پا ایستاد. کینگ درباره نوشتنش میگوید: «تا ایدهای به ذهنم برسد، شکارش میکنم. دوست دارم شخصیتهایم روی پای خودشان رشد کنند. جان آیروینگ را میشناسم، مرد دوستداشتنی است. اما وقتی میگوید اول جمله آخر رمان را مینویسد، با خودم میگویم او دیوانه است. من با موقعیت شروع میکنم و شخصیتها از همین جا شکل میگیرند.» او درباره شخصیت سیاستمدار کلاهبردار «زیر گنبد» هم اعترافی میکند: «این شخصیت را براساس دیک چنی نوشتم. او آدم باهوشی بود و البته جایگاهی داشت که راحت میتوانست همه چیز را انکار کند. راستش من اصلا دوست ندارم رمان سیاسی بنویسم. دوست دارم مردم با خواندن رمانهایم به آنها فکر کنند و دید سیاسی من هم بخشی از رمانم است. همین امسال درباره اسلحه مقالهای نوشتم و یکی از قسمتهای «زیر گنبد» هم درباره سلاح و آزادی آن است.» «مطبوعات آمریکا را که بخوانی، میبینی که گنبد همین حالا هم وجود دارد و حتی گوشی همراه هم بخشی از آن است. اما قصه این سریال سیاسی نیست. هیچ تمثیلی در این داستان نیست و قصد انجام هیچ کاری جز تعریف کردن یک داستان ندارد. من هیچ وقت نویسندهای روشنفکر نبودهام، دوست دارم بیشتر رابطهای درونی با خواننده برقرار کنم. دوست دارم چیزی در کتابم برای فکر کردن باشد، اما نیازی نیست کتابم را دو بار یا سه بار بخوانی.» آخرین جمله کینگ چنین است: «فقط دوست دارم بار اول که کتاب را میخوانی، زهرهترک شوید.» امسال جدیدترین کتاب کینگ به نام «Joyland» منتشر شد. |