انجمن های تخصصی  فلش خور
۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35)
+--- موضوع: ۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟ (/showthread.php?tid=251225)



۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟ - sober - 19-12-2015

امروز پس از گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال، کوروش کبیر هنوز برای بسیاری از ایرانیان یک قهرمان است که با ارج نهادن به حقوق بشر و سیاست آزادی مذهبی محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است.

امروز پس از گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال، کوروش کبیر هنوز برای بسیاری از ایرانیان یک قهرمان است که با ارج نهادن به حقوق بشر و سیاست آزادی مذهبی محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است.

روز ۷ آبان که مصادف با روز ورود کوروش به بابل است از سال ۱۳۸۳ از طرف مردم ایران و طرفداران حقوق بشر در سرتاسر دنیا به نام روز کوروش کبیر (Cyrus the Great Day) نام گذاری شده است. روز کوروش بزرگ، روزی است که به پیشنهاد سازمان بین المللی نجات پاسارگاد انتخاب و نام گذاری شده است.

به ادعای سازمان نجات پاسارگاد، این روز در تقویم جهانی یونسکو به ثبت رسیده، در صورتی که روز کوروش در هیچ تقویم رسمی ثبت نشده است و یونسکو این مطلب را رد کرده است. در هیچ یک از تقویم ها و گاهشمارهای رسمی بین المللی، نامی از روز جهانی کوروش وجود ندارد. هیچ یک از سازمان ها و نهادهای جهانی روزی را به نام «کوروش بزرگ» نامگذاری نکرده اند. نگاهی به تارنمای رسمی سازمان ملل متحد دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.un.org/en و سازمان یونسکو دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.en.unesco.org این مساله را تایید می نماید.

کوروش در چنین روزی وارد شهر بابل شده و خود را «شاه بابل، شاه سومر و آکاد و شاه چهار گوشه دنیا» اعلام کرد. او همراه با استوانه کوروش که اولین منشور حقوق بشر است به این شهر آمد تا تبعیضات نژادی را از بین برده و به مردم اجازه دهد دین و مذهب و محل اقامتشان را خودشان انتخاب کنند.

او در حالی وارد این شهر شد که مردم با شاخه های نخل به استقبال او آمده بودند. در میان این افراد کسانی وجود داشتند که ۵۰ سال پیش از آن، زمانی که امپراتوری بابل به خاورمیانه حمله کرده بود، به اسارت گرفته شده و به بابل آورده شده بودند.

در میان آنها یهودیانی بودند که نه تنها شاهد نابودی ملت خود بودند، بلکه نابودی معبد اورشلیم توسط آنها را نیز به چشم خود دیده بودند. کوروش به آنها اجازه داد که به سرزمین خود بازگردند و محل زندگی خویش را بازسازی کرده و به پیروی از مذهب خود و به جای آوردن احکام آن ادامه بدهند.

بابل آخرین توقف گاه کوروش نبود. او پس از آن مسیر خود را به سوی اسرائیل فعلی، سوریه، عراق، ایران، افغانستان و پاکستان ادامه داد. او در منشورش هدف خود از حکومت را آزاد کردن مردم از اسارت و بازگرداندن آنها به سرزمین خویش و خدایان خویش اعلام کرد. کوروش سرزمینی رویایی را به وجود آورد که در آن و زیر پرچم امپراتوری پارس یهودیان فرصت یافتند تا عقاید خود را به شکل یک مذهب در آورند، ایرانیان آیین زرتشتی خود را ادامه دادند و هر قومی هر مذهبی که می خواست را با آسودگی خاطر دنبال و تبلیغ کرد.

با وجود این که در سرزمین او قوم های مختلف با فرهنگ ها و مذاهب مختلف زندگی می کردند، امپراتوری کوروش در وحدت کامل به سر می برد و تا زمانی که او بود از جدایی غرب و شرق و جنگ های خونین بین پیروان مذاهب مختلف هیچ خبری نبود. قلمرو او ۳ قاره و ۲۵ ملت مختلف را در بر می گرفت، و این اتحاد در عین گستردگی بیانگر این است که او شاهی دانا و خیرخواه بوده است.

نماد فَروِهر

کوروش یک فاتح معمولی نبود، او امپراتوری بزرگ پارس را به گونه ای ابتدایی از فدرالیسم بنیان گذاشت که در آن هر یک از ایالت ها کاملا خودمختار بودند و به تفاوت های فرهنگی احترام گذاشته می شد و هیچ دخالتی در مورد رسم و رسوم محلی، مذهب، قوانین و زبان آنها صورت نمی گرفت.

او بر خلاف حاکمان پیش از خود استانداردهای بسیار بالایی برای خود تعیین کرده و معتقد بود که هیچ کس کفایت لازم برای پادشاهی را ندارد مگر این که تواناترین فرد در میان افراد مورد حکومت خود باشد. زمانی که مردان او در میدان جنگ حضور پیدا می کردند او نیز شانه به شانه آنها می جنگید و هیچ اصراری به پوشیدن ردای شاهانه نداشت.

استوانه کوروش در موزه بریتانیا

ایرانیان او را «پدر» می نامیدند و یهودیانی که به بابل تبعید شده و تا ورود کوروش در آنجا اسیر بودند او را «تدهین شده توسط خداوند» می خواندند و حتی یونانیان باستان او را پادشاهی ارزشمند و قانونگذار می دانستند. راستی چرا تمام کسانی که کوروش به آنها حکومت می کرد او را این قدر دوست داشته و مورد ستایش قرار می دادند؟ درک این موضوع وقتی کورش را در حال گفتن این حرف ها تصور کنیم کار سختی نخواهد بود:

« من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد ،

هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد.

و هر ملت آزاد است ، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید.

و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد.

سالروز بزرگداشت ابر مرد تاریخ باستان ایران

آرامگاه کوروش بزرگ

من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت، کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد ، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت.

و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد.

من تا روزی که پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال ، تصرف نماید.

من تا روزی که زنده هستم ، نخواهم گذاشت که شخصی ، دیگری را به بیگاری بگیرد.

نمایی از تخت جمشید یکی از شهرهای باستانی ایران

و بدون پرداخت مزد ، وی را بکار وادارد.

من امروز اعلام می کنم ، که هر کس آزاد است ، که هر دینی را که میل دارد ، بپرسد.

و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند، مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غضب ننماید....».

در هر در حال حاضر یک کپی از منشور تدوین شده توسط کوروش در ساختمان سازمان ملل متحد به طور دائمی در معرض دید همگان قرار دارد. نسخه اصلی که به طور دائم در موزه بریتانیا قرار دارد در موزه های زیادی در تمام دنیا به طور موقت به نمایش گذاشته شده است.