•°● پآییز رۅ بہ آخرہـ ●°• - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: •°● پآییز رۅ بہ آخرہـ ●°• (/showthread.php?tid=251022) |
•°● پآییز رۅ بہ آخرہـ ●°• - (-_-) - 16-12-2015 این برگهای زرد به خاطر پاییز نیست که از شاخه میافتند قرار است تو از این کوچه بگذری و آنها پیشی میگیرند از یکدیگر برای فرش کردن مسیرت.. گنجشکها از روی عادت نمیخوانند، سرودی دستهجمعی را تمرین میکنند برای خوشآمد گفتن به تو.. باران برای تو میبارد و رنگینکمان – ایستاده بر پنجهی پاهایش – سرک کشیده از پسِ کوه تا رسیدن تو را تماشا کند. نسیم هم مُداممیرود و بازمیگرددبا رؤیای گذر از درز روسریو دزدیدن عطر موهایت!زمین و عقربهی ساعتهابرای تو میگردندو منبه دورِ تو! دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. مــرا به یاد خیابانی بینداز پر از پایـــــیزو مردی که دســــت هایم را به مهر گرفت دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. یادتــــــ باشد: تنها برگــــــ هایی زیر پــــا می افتندکه برای لـــــــــحظه ای رقـــص در بــاد شاخـــــه ی خود را فرامــــــــوش میکنند دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. پاییز تجلی عشـــــق خداست روی زمین از ازل بوده و تا ابد نیز خواهد ماند خدا پایـــــــیز را آفرید تا نشان دهد در راه عشـــــــق هر اتفاق ساده ای معجزه میکند حتی افتادن برگــــــــی از درخت ولی افسوس انسان هیچــــــــــگاه این معجزه را ندید و آن را زیر پا لـــــــه کرد..!! برگ از درخـــــــــــت میافتد بی آنکه من و تو بدانیم شاید در همـــــــــــین حوالی جایی میان همین فاصله رها شــــــــدن و افتادن دلی لرزیده است..! برگ زیر پای عابرانی که گویا خســــــــــته اند از این همه رها شدن و افتادن،میشکند بی آنکه من و تو بدانیم شاید در پس این همه بی خیـــــــال ینگاهی به نگاهی گره خورده است و چیزی به نام مهـــــــــــر زاده شده است.. و این است معجزه عــــــــــــشق....! پـــــــــــــــــاییز مبـــــــــــــــــــــارک دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. با بعضیـــها می توانی چهار فصل راحــس کنی بهــاری می آیند و توسرشــار شـــوق جوانـــه می زنی وسبز سبـــز به ثمر تابستان میرسیگرمــا چنان تو را تبـــدار میکند کهانگار هیــــچ سرمایی حریفت نیست اما در خلســـه یـک غروب باد خـــزانی برگهایـتــــمـــی ریزد و تو در حیــرت این بوی پاییـــزیبه سوگــــ زمستــان تنت می نشینی آری سرمـــا بود آنکه تنپــوش بهــــــار داشت…. RE: •°● پآییز رۅ بہ آخرہـ ●°• - nazanin@sagede810 - 16-12-2015 پایز تموم شد حالا وقتشه ماها بیایم بیرون زیر برفا راه بریم RE: •°● پآییز رۅ بہ آخرہـ ●°• - (-_-) - 16-12-2015 یچاره پاییز … دستش نمک ندارد! این همه باران به آدم ها می بخشد اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او می زنند … خودمانیم … تقصیر خودش است؛ بلد نیست مثل «بهار» خودگیر باشد تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد! سیاست «تابستان» را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد ولی از پشت خنجری سوزناک بزند … بیچاره … بخت و اقبالِ «زمستان» هم نصیبش نشده که با تمام سردی و بی تفاوتی اش این همه خواهان داشته باشد! او «پاییز» است رو راست و بخشنده! ساده دل فکر می کند اگر تمام داشته هایش را زیر پای آدم ها بریزد، روزی … جایی … لحظه ای … از خوبی هایش یاد می کنند! خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش را به پای محبتش نمی گذارند … عادت آدم ها همین است …! یکی به این پاییز بگوید آدم ها یادشان می رود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای! دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی برگ هایت می گذارند و می گذرند تنها یادگاری که برایت می ماند … «صدای خش خش برگ های تو بعد از رفتن آنهاست» …! ناراحت نباش پاییز! این مردم سال هاست به هوای بارانی می گویند … خراب! |