انجمن های تخصصی  فلش خور
ترجمه هایی برای رمان بازها - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+--- موضوع: ترجمه هایی برای رمان بازها (/showthread.php?tid=247843)



ترجمه هایی برای رمان بازها - sober - 24-10-2015

معمولا رمان بازها می گویند آثار فلان نویسنده را حتما با ترجمه فلانی بخوان. بین حرفه ای ها، مترجم یک رمان یا مجموعه داستان، خودش نوعی برند محسوب می شود.
معمولا رمان بازها می گویند آثار فلان نویسنده را حتما با ترجمه فلانی بخوان. بین حرفه ای ها، مترجم یک رمان یا مجموعه داستان، خودش نوعی برند محسوب می شود. در یک دسته مترجمان بسیار خوبی هستند که تلاش کرده اند کارهای نویسندگان مختلف را ترجمه کنند و اتفاقا تک ترجمه آنها از یک نویسنده، خیلی هم محبوب و پرطرفدار است.

بهمن فرزانه یکی از این مترجمان است که اگرچه همه کارهای گابریل گارسیا مارکز را به فارسی ترجمه نکرده، اما ترجمه اش از رمان «صد سال تنهایی» زبانزد خاص و عام است. در طرف مقابل و در دسته دوم، مترجمانی هستند که سعی کرده اند همه کارهای یک نویسنده را ترجمه کنند. نمونه آنها هم خیلی زیاد است. مثلا امیرجلال الدین اعلم تقریبا همه آثار کافکا را به فارسی برگردانده یا سروش حبیبی به طور تقریبی همه آثار تولستوی را ترجمه کرده است. هیچ یک از دو گروه بالا بر دیگری رجحان ندارد و نمی توان گفت دسته دوم چون همه کارهای یک نویسنده را به فارسی برگردانده، بر دسته اول مترجمان برتری دارد، اگرچه برخی رمان بازها ترجیح می دهند وقتی آثار یک نویسنده را به صورت پکیجی می خوانند، با ترجمه یک نفر بخوانند. در این گزارش سعی داریم به معرفی مترجمان گروه دوم بپردازیم؛ مترجمانی که همت کرده اند و تقریبا اکثر آثار نویسندگان طراز اول دنیا را به فارسی برگردانده اند.

یکی از مهم ترین این مترجمان سروش حبیبی است. او در سال های اخیر به ترجمه آثار بزرگان ادبیات روس روی آورده است. بین کتاب بازها معروف است که این روزها باید کلاسیک های روسیه مثل تولستوی و داستایفسکی را با ترجمه سروش حبیبی خواند. اگرچه پیش از او، خیلی های دیگر کارهای این دو نویسنده و حتی چخوف را ترجمه کرده بودند، اما اعتبار ترجمان و تمرکز حبیبی چنان است که این روزها همه ترجمه های موفق شاهکارهای کلاسیک روسیه را ترجیح می دهند با ترجمه او بخوانند. ترجمه های حبیبی از آثار هرمان هسه هم زبانزد است، چراکه او پنج کتاب از این نویسنده آلمانی ترجمه کرده است.

یکی دیگر از مترجمانی که به صورت مشخص روی آثار یک نویسنده کار کرده، رضا رضایی است. این مترجم خوش قریحه همه رمان های جین آستین نویسنده نامدار انگلستان را به فارسی ترجمه و نشر نی آنها را منتشر کرده است. رضایی همه شش رمان آستین شامل «غرور و تعصب»، «عقل و احساس»، «اِما»، «منسفیلد پارک»، «نورثنگر ابی» و «ترغیب» و بعد از آن هم به طور متمرکز همه آثار خواهران برونته را ترجمه کرد. «بلندی های بادگیر»، «جین ایر»، «اگنست گری» و «ویلت»، «مستاجر وایلد فل هال»، «پروفسور» و «شرلی» عنوان همه آثار خواهران برونته است که البته هنوز همه آنها منتشر نشده است. او با این کار به مترجمی تخصصی در زمینه کلاسیک های ادبیات انگلستان تبدیل شد.

یکی دیگر از مترجمان امیرجلال الدین اعلم است. شاید خیلی ها او را با ترجمه درخشان رمان «بیگانه» اثر جاودان آلبر کامو یا «تهوع» اثر پر زرق و برق ژان پل سارتر بشناسند، اما او دست به کار بزرگی زد و همه آثار کافکا را به فارسی برگرداند.

حالا که حرف کافکا به میان آمد، حتما باید از علی اصغر حداد نام برد، مترجمی که از زبان آلمانی آثار بزرگان این سرزمین را برای ما ترجمه می کند. او بجز آثار کافکا، آثاری از توماس مان، فردریش دورنمات، ماکس فریش و پیتر هانکه را هم به زبان فارسی برگردانده است.

محمود حدادی از استادان دانشگاه شهید بهشتی هم در زمینه ادبیات آلمانی صاحب نظر است. او نیز آثاری از توماس مان، هاینریش مان، میشائیل کلهاس و البته گوته را به فارسی ترجمه کرده است.

عبدالله کوثری هم از دیگر مترجمانی است که اگرچه آثار نویسندگان مختلفی را به فارسی ترجمه کرده، اما عمده شهرتش به ترجمه نویسندگان بزرگ آمریکای لاتین مانند ماریو بارگاس یوسا و کارلوس فوئنتس فقید است. نکته جالب آن است که اگرچه کوثری را به عنوان مترجم برجسته ادبیات آمریکای لاتین ـ که اسپانیایی زبان هستند ـ می شناسند، اما او این آثار را از انگلیسی به فارسی برمی گرداند.
در این گزارش سعی داریم به معرفی مترجمان گروه دوم بپردازیم؛ مترجمانی که همت کرده اند و تقریبا اکثر آثار نویسندگان طراز اول دنیا را به فارسی برگردانده اند.

علی اصغر بهرامی نیز مترجمی است که همه او را با رمان «سلاخ خانه شماره پنج» می شناسند. او جز این رمان که پرده از فجایع جنگ جهانی دوم برمی دارد، رمان دیگری با عنوان «مجمع الجزایر گالاپاگوس» را از کورت ونه گات ترجمه کرده است. البته کتابِ نقدی هم درباره رمان سلاخ خانه با ترجمه او منتشر شده است. بهرامی را باید یک ونه گات باز به شمار آورد.

اما نام صالح حسینی در ایران مترادف با ویلیام فاکنر و جورج اورول است. دو شاهکار جاودان اورول یعنی «1984» و «مزرعه حیوانات» را او ترجمه کرده است. همچنین رمان پیچیده و سیال ذهن فاکنر با عنوان «خشم و هیاهو» را در کنار دیگر آثار این نویسنده یعنی «آبشالوم آبشالوم» و «برخیز ای موسی» حسینی برگردانده است. او البته با ترجمه دو رمان از نیکوس کازانتزاکیس هم شناخته می شود: «آخرین وسوسه مسیح» و «گزارش به خاک یونان».

حرف کازانتزاکیس به میان آمد و نمی شود یادی از مرحوم محمد قاضی نکرد. این مترجم پیشکسوت سه رمان شاهکار کازانتزاکیس را ترجمه کرد: «زوربای یونانی»، «مسیح بازمصلوب» و «آزادی یا مرگ». اگرچه او در کارنامه اش آن قدر ترجمه های بی بدیل از شاهکارهای جهان ادبیات دارد که این سه رمان تنها گلی است در گلستان.

باید نجف دریابندری را هم حتما اضافه کرد. او با ترجمه دو رمان ماندنی ارنست همینگوی نامش را در ذهن علاقه مندان ادبیات داستانی جاودان کرده است. «وداع با اسلحه» و «پیرمرد و دریا» نام این دو رمان همینگوی است. دریابندری دو رمان معروف «رگتایم» و «بیلی باتگیت» را هم از دکتروف به فارسی برگردانده است. «سرگذشت هکلبری فین» و «بیگانه ای در دهکده» داستان های ماندگار مارک تواین و نیز کتاب های «گور به گور» و «یک گل سرخ برای امیلی» نوشته فاکنر از دیگر ترجمه های او هستند.

در میان مترجمانی که چند اثر از یک نویسنده ترجمه کرده اند، باید نام فرهاد غبرایی فقید هم ذکر شود. او برادر مترجم معاصر مهدی غبرایی است. فرهاد آثار بزرگی چون «شکست» و نیز «آسوموار» به قلم امیل زولا نویسنده ناتورالیست فرانسه را به فارسی برگرداند. برادرش مهدی غبرایی هم در آخرین فعالیت هایش، توجه ویژه ای به ترجمه آثار هاروکی موراکامی نویسنده نامدار ژاپنی از خود نشان می دهد.

مهدی سحابی نیز از مترجمانی بود که به طور تخصصی آثار چند نویسنده بزرگ را به فارسی برگرداند. او سه رمان مهم از لویی فردینان سلین به نام های «مرگ قسطی»، «دسته دلقک ها» و «قصر به قصر» را ترجمه کرد. همچنین کتاب های «دانه زیر برف»، «مکتب دیکتاتورها» و «خروج اضطراری» را از اینیاتسیو سیلونه به فارسی ترجمه کرد. او «مادام بوآری» رمان مورد علاقه یوسا و همچنین «تربیت احساسات» را هم از گوستاو فلوبر ترجمه کرد. البته شاهکار او ترجمه هر هفت جلد مجموعه «در جستجوی زمان از دست رفته» شاهکار سترگ مارسل پروست است. رمان خوان ها می گویند زندگی هر خواننده ای به دو قسمت تقسیم می شود. قبل از خواندن این رمان و بعد از آن. البته به این فهرست نام خیلی از مترجمان سرشناس دیگر را هم می توان اضافه کرد. مترجمانی بوده اند که می توان گفت به طور تخصصی در یک زبان کار کرده اند. مثلا رضا قیصریه یکی از معروف ترین مترجمان آثار نویسندگان ایتالیایی است یا مهری آهی یکی از مترجمانی است که آثار فاخری از ادبیات روس را به فارسی برگردانده است که رمان «پدران و پسران» اثر تأثر برانگیز تورگنیف بر تارک آن می درخشد.

اگر بخواهیم به مترجمان ادبیات کودک و نوجوان هم اشاره ای داشته باشیم که به طور تخصصی از یک نویسنده چند جلد کتاب منتشر کرده اند، به نام هایی مثل گیتا گرکانی و امیر مهدی حقیقت برمی خوریم. گرکانی که خودش هم دستی به قلم دارد و رمان می نویسد، بسیاری از آثار رولد دال نویسنده بزرگ کودک و نوجوان جهان را ترجمه کرده و در کنار آن داستان های آنتونی هوروویتس را هم برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرده است. امیرمهدی حقیقت مترجم جوان نیز ابتدا نام خود را با ترجمه آثار جومپا لاهیری تثبیت کرد و بعد مجموعه «جونی بی جونز» نوشته باربارا پارک را ترجمه کرد.

به هر روی رمان ها و داستان ها، دنیای بسیار پرهیجانی دارند و این مترجمان هستند که طعم شیرین فضاسازی ها، تصویرسازی ها، قهرمان پردازی ها، توصیف ها و کش و قوس های یک رمان یا داستان پر فراز و فرود را به کام مخاطب می چشانند.