عشق، حسین و مقاومت در ادبیات مقاومت - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: عشق، حسین و مقاومت در ادبیات مقاومت (/showthread.php?tid=247782) |
عشق، حسین و مقاومت در ادبیات مقاومت - sober - 24-10-2015 قسمت پنجم از مقاله نام نمادین حسین علیه السلام در ادبیات عرفانی دفاع مقدس مردم ایران در عصر حاضر در متن خود با نام مقدس حسین(ع) درهم تنید و با رمز اهل بیت پیش رفت، تا الگوی عاشقان و شاهدان گردد. از این رو،ادبیات مقاومت سراسر مشحون از نام مقدس حسین است. در این مختصر نمیتوانهمه اشعاری را كه در این باره سروده شده است ذكر كرد. از این رو، به تعدادی از این ابیاتاشاره میشود: حسین اسرافیلی: سرخ ای حضور آسمان در جان خاك یا حسین ابن علی روحی فداك رضا اسماعیلی: وارث خون خدا امروز تیغ خشم ماست انتقام عشق را بگذار با ما ذوالجناح بر دوست همان روز كه با حنجرة خون گفتی تو بلی كرب و بلا در تو درخشید قیصر امین پور: سری سرمست شور و بی قراری چو مجنون در هوای نی سواری پر از عشق نیستان سینهی او غم غربت غم دیرینهی او علی معلم: روزی كه بر جام شفق مل كرد خورشید بر خشك چوب نیزهها گل كرد خورشید بیگی حبیب آبادی: هزار زخم به حیرت چو چشم وامانده ست كه عشق بی سر و دست و كفن رها مانده فاطمه راكعی: سرخ بین به عرش ملایك سرشك میبارند بلند نام كسی را به عشق میخوانند ز خون اوست اگر خون عشق در رگ ماست ز سعی اوست اگر شور عاشقی در ماست سید ضیاء الدین شفیعی: عشق میفرمود: باید رفت و میرفتند و هیچ بیمشان از تیرهای تلخ و بیپروا نبود خیمهها از مرد خالی میشد اما هم چنان اهل بیت عاشقی از مردانگی تنها نبود محمد خلیل جمالی: نیمروز روز عاشورای عشق بود بر پا هم چنان غوغای عشق ادبیات عاشورایی، در ادبیات مقاومت تجلی یافت؛ به گونهای كه ادبیات مقاومت رانمیتوان از ادبیات عاشورا تهی تصور كرد و با همة واژههای عاشورایی، تركیباتیعاشقانه ساخته شد انتقام عشق، اهل بیت عشق، عشق بیسر و دست و پا خون عشقو... از جملهی این تركیبات زیبا هستند و عشق و عاشقی و حدیث عارفانه و عاشقانةكربلا به زیباترین شكل در ادبیات مقاومت تجلی یافت. این مبحث را با اشعاری از شاعربزرگ معاصر استاد محمدحسین شهریار پایان میبخشیم: دلم سر به هامون رها میپسندد نگین سبز سرم بالش از صخرهها میپسندد نهان خواهم از در خاك و خونین كه چون گوهرم پر بها میپسندد چرا جفت بیگانگانش نباشم كه از عاقلانم جدا میپسندد بلی مبتلای بلا چون نباشم كه او البلاء للولاء میپسندد نوای نی از نینوا خیزد آری در این نینوا نی نوا میپسندد سیرت آل علی با سرنوشت كربلاست هر زمان از ما یكی صورت نما دارد حسین ساز عشق است و به دل هر زخمه پیكان زخمهای گوش كن عالم پر از شور و نوا دارد حسین |