داستان یک گلابی در كامیون گلابی ! - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: داستان یک گلابی در كامیون گلابی ! (/showthread.php?tid=242594) |
داستان یک گلابی در كامیون گلابی ! - ηἔ∂Δ - 27-08-2015 یه روز یه كامیون گلابی داشته توی جاده می رفته كه یه دفعه میافته توی یه دستانداز، یكی از گلابیها میافته وسط جاده، بر میگرده به كامیون نگاه میكنه و میگه:
گلابیها، گلابیها!
گلابیها میگن: گلابی، گلابی!
كامیون دورتر می شه،
صداشون ضعیفتر می شه.
گلابی میگه: گلابیها، گلابیها!
گلابیها می گن: گلابی، گلابی!
باز كامیون دورتر میشه، گلابی میگه: گلابیها، گلابیها!
اما صدای گلابی دیگه به گلابیها نمیرسه! گلابیها موبایل راننده رو می گیرن و زنگ میزنن به موبایل گلابی،اما چه فایده كه گلابی ایرانسل داشته و توی جاده آنتن نمیداده!
گلابی یه نفر رو پیدا میكنه كه موبایل دولتی داشته، زنگ میزنه به راننده و می گه: گوشی رو بده به گلابیها، وقتی كه گلابیها گوشی رو می گیرن، گلابی میگه: گلابیها، گلابی ها!
گلابی ها می گن: گلابی، گلابی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اون شور و اشتیاقت تو حلقم ،
واقعا دوست داری باز هم ادامه داشته باشه ؟!؟!؟!؟!؟
RE: داستان یک گلابی در كامیون گلابی ! - باران20 - 27-08-2015 هاهاها خندیدم |