معرفی برترین رمانهای اینترنتی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: معرفی برترین رمانهای اینترنتی (/showthread.php?tid=240408) |
معرفی برترین رمانهای اینترنتی - sober - 11-08-2015 رمان اسطوره: مقدمه: دیدی که سخت نیست … تنها بدون من؟ دیدی که صبح می شود … شبها بدون من؟ این نبض زندگی … بی وقفه می زند …! فرقی نمی کند … با من … بدون من …! دیروز گرچه سخت … امروز هم گذشت …! طوری نمی شود … فردا بدون من …! خلاصه: دختری به اسم شاداب که عاشق مردی کرد شده است که زندگی پیچیده ای دارد و برادری پیچیده تر که باقی مانده روز های جنگ ایران و عراق و درخواست استقلال کردهاست و... رمان قشنگیه...توصیه می کنم بخونینش همسایه ی من: خلاصه: دختری به اسم کیانا که یک بار طعم شکست رو چشیده بهش این فرصت داده میشه تا روی پاهای خودش وایسه و زندگیشو اونجور که دوست داره بسازه تا شاید توی این راه طعم عشق واقعی رو با تمام پستی و بلندیهاش بچشه… قرار نبود: خلاصه: داستان درمورد دختری به اسم ترساست که دو سال پشت کنکور مونده الان منتظر جواب کنکوره . مادر ترسا چند سال پیش فوت کرده ترسا با پدر و مادربزگش( عزیزجون) زندگی میکنه.خواهر بزرگش هم ازدواج کرده . ترسا آرزو داره که بره کانادا و اونجا ادامه تحصیل بده ولی پدرش به دلیل تجربه ی تلخی که در رابطه با فرستادن آتوسا(خواهر ترسا)ب ه خارج داشته تحت هیچ شرایطی راضی نمیشه که ترسا رو بفرسته کانادا، به همین خاطر همین ترسا و دوستاش سعی دارند با همفکری هم راه حلی برای راضی کردن پدر ترسا پیدا کنند که موفق هم میشند ولی برای عملی شدن این راه حل یه سری اتفاقاتی میفته و شخصی وارد زندگی ترسا میشه که مسیر زندگیشو عوض میکنه... گناهکار: زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ حرفه ای بود..یه ادم از جنس تاریکی ولی با ظاهری شیشه ای ، شکست..بالاخره تونست ظاهر شیشه ای وشکننده ش رو هزار تیکه کنه. و اونوقت بود که ظاهر زشت و پلید گناهانش نمایان شد. و من دیدم ، به چشم دیدم. بزرگترین گناهان اون افراد گناهکار رو دیدم و نفرت رو تو وجودم پرورش دادم. نفرت همون چیزی که بر قلب سنگی من حکومت می کرد.. من… آرشام… اسمم گناهکار ، رسمم تباهکار… شاه شطرنج: مقدمه: گیرم که باخته ام !!! اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد . شوخی که نیست , من شاه شطرنجم !!! تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم . آرزو طلب نمیکنم، آرزو میسازم . لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر میکنی ، من همانی ام که حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی . زانو نمی زنم، حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد ! زانو نمی زنم، حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند ! ” مـــن زانــــو نمــی زنــــم. . . “…. خلاصه: دختری به اسم سایه که شرکتی دارویی می زند اما دقیقا روبروی یکی از بزرگترین شرکتهای پخش دارو... |