انجمن های تخصصی  فلش خور
رضاشاه ؛ با تباری از لکستان... - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34)
+--- موضوع: رضاشاه ؛ با تباری از لکستان... (/showthread.php?tid=239016)



رضاشاه ؛ با تباری از لکستان... - Tɪɢʜᴛ - 29-07-2015

رضاشاه ؛ با تباری از لکستان... 1

خاندان پهلوی؛ اخرین سلسله پادشاهی لک ها در ایران

نگاهی گذارا به کتاب "از الشتر تا الاشت"

کتاب "از الشتر تا الاشت" تحقیقی است درباره زندگی سیاسی و اجتماعی رضاشاه، که افزون بر آن، نویسنده به نسبشناسی برخی خاندانها و ریشهیابی شماری از طوایف منطقه زادگاه رضا شاه برآمده همچنین به منظور بررسی عملکرد دوران سلطنت او، پس زمینهای از تاریخ ایران از دوران باستان تا دوره معاصر را در ابتدای کتاب آورده است. کتاب با شرحی درباره موقعیت جغرافیایی مازندران و سوادکوه و آلاشت آغاز میگردد؛ همچنین اقوام ساکن در منطقه آلاشت معرفی میشود. در بخش اصلی کتاب، اشارهای به تاریخ ایران، دوره کودکی و بالندگی رضاخان، نیز سرگذشت رضا خان از سال 1283 ش/ 1322 قمری تا انقلاب مشروطه (1285 ش) بازگو میشود.

در كتاب رضاشاه از الشتر تا الاشت درباره تبار رضاشاه مطلبی عنوان شده است. نیاكان رضاشاه از لک های لرستان بودند و همین لک ها، به وجود آورندگان ایل پاهلون یا پهلون به معنای پهلهای و بدین گونه ایل پاهلونی را بنیاد نهادند. درباره نیاكان لک رضاشاه این گونه گفته شده است كه در زمان هجوم افغانها در اواخر دوره صفویه (1148-1135)، طوایف از لرستان همانند بسیاری دیگر از ایلات ایران، نادر را در سركوبی افغانها یاری میدادند. طایفه حسنوند كه یكی از طوایف لك محسوب میشد، نیز در این جنگها شركت داشتند. یكی از افراد طایفه حسنوند به نام « رمضان» در جریان جنگهای نواحی شمالی كشور، از لشكریان جدا گشته، راه را گم كرده و سرانجام در ناحیه آلاشت اقامت گزید. رمضان با یكی از دختران طایفه اوجی ازدواج كرد و برای همیشه در آن دیار ماندگار گردید و رضاشاه از نوادههای ایشان است.
طبق نوشته های این کتاب رضاشاه از ایل حسنوند الشتر،از ایل های لک در استان لرستان بوده است. همچنان که کریم خان زند مؤسس سلسله ی زند نیز از همین ایل بود. رمضان نیای رضاشاه همراه با برادرش عبدالرضا برای سرکوبی افغانهای تحت فرمان اشرف افغان به چمن بسطام رفت و سپس گم شد و در مازندران ماند و نتوانست به الشتر بازگردد.