ماجرای مرگ دختری که هنگام جراحی زیبایی جان باخت - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42) +---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77) +---- موضوع: ماجرای مرگ دختری که هنگام جراحی زیبایی جان باخت (/showthread.php?tid=237643) |
ماجرای مرگ دختری که هنگام جراحی زیبایی جان باخت - an idiot - 20-07-2015 پيش از ظهر، آسمان بهشت زهرا ابري است. در گوشهاي از مزار، بالاي سر يك قبر چند روزه، شيونها فرونشسته اما هنوز زني سياهپوش كنار قبر نشسته است. در عمق چند متري خاك، دختري ٢١ ساله خوابيده كه چهرهاش در برگه ترحيم، از جواني لبريز است. مادرش هنگام بازي با گلهاي پرپرشده روي قبر به ٩ روز پيش كوچ كرده بود. به روزي كه دخترش، آرميتا رمضاني، هنگام عمل جراحي زيبايي بيني دچار ايست قلبي شد و جان باخت. مادرش قادر به بازگو كردن آنچه در اين مدت بر او گذشته، نيست اما خالهاش به «اعتماد» ميگويد اي كاش وقتي با تصميم آرميتا به جراحي زيبايي بيني روبهرو شده بودند يك «نه» بزرگ به او ميگفتند تا اكنون «با اين تجربه تلخ» به اندازه «تمام عمرشان» نميسوختند. خانواده آرميتا رمضاني، سهل انگاري پزشك معالج را در مرگ دخترشان موثر ميدانند و از او شكايت كردهاند. مادر آرميتا تناقضي آزاردهنده را تحمل ميكند. او همان زني است كه سالها پيش، بينياش را به تيغ همان جراحي سپرد كه ٩ روز پيش از اتاق جراحي كلينيك شقايق تهران بيرون آمد، سرش را پايين انداخت و گفت: «متاسفم خانم رمضاني، دخترتان به دليل ايست قلبي جانش را از دست داد.» خانم رمضاني چند سال داشت؟ آرميتا ٢١ سال داشت. دانشجوي نخبه سال دوم دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران بود. با تعدادي از رسانهها هم كار كرده بود و برخي يادداشتهايش در حوزه آسيبهاي اجتماعي بازتاب داشت. خواهرزادهتان چرا تصميم به جراحي گرفت؟ تشخيص پزشك اين بود كه انحراف بيني دارد و بايد عمل كند. البته بخشي هم براي زيبايي اين كار را انجام داد. از چه زماني تصميمش براي جراحي را با خانواده در ميان گذاشت؟ تقريبا از چند ماه پيش بود اما دو سه هفتهاي ميشد كه گفته بود ميخواهد بينياش را جراحي كند. واكنش خانواده چه بود؟ ما همه تعجب كرده بوديم. پدر و مادرش مدام اصرار ميكردند اين كار را انجام ندهد اما انگار كسي او را به سمت جراحي هل ميداد. (با بغض) من به آرميتا ميگفتم چهرهات خيلي هم شيرين است و تو نيازي به جراحي نداري اما او اصرار داشت زودتر جراحي كند. تا اينكه بيستم تير جراحي كرد و اين آخرين ديدار ما با هم بود. در بين اعضاي خانواده كسي هست كه تجربه جراحي زيبايي داشته باشد؟ بله. مادر آرميتا خودش چند سال پيش توسط همين پزشكي كه آرميتا را عمل كرد، بينياش را جراحي كرده بود اما براي آرميتا نگران بود و با جراحياش مخالفت ميكرد. من هم قبل از جراحي چند بار به خواهرم زنگ زدم و گفتم يك «نه» بزرگ به آرميتا بگو و از جراحي منصرفش كن اما او گفت ميترسد اين موضوع هميشه در ذهن دخترش بماند. در روز جراحي دقيقا چه اتفاقي افتاد؟ آرميتا ساعت هفت و نيم صبح بيستم تيرماه وقت جراحي در كلينيك شقايق تهران داشت. پدر و مادرش او را به كلينيك بردند. من هم يك ساعت بعد خودم را رساندم. وقتي آرميتا را به اتاق جراحي بردند، پدرش براي كاري از كلينيك بيرون رفت. پزشكي كه او را جراحي كرد شناخته شده بود. او به ما گفته بود جراحي ٦-٥ ساعت طول ميكشد. همزمان دختر ديگري هم در اتاقي ديگر زير تيغ جراحان بود. ساعت ١٢:٣٠ جراحي او با موفقيت تمام شد اما خبري از آرميتا نبود. دلشوره خيلي بدي داشتيم. هرچه از جراحي ميگذشت، اضطراب ما هم بيشتر ميشد به خصوص اينكه موافق اين كار هم نبوديم. تا اينكه ساعت ١٣ يك آقاي برقكاري در طبقه دوم آمد و لامپها را عوض كرد. در اين لحظه او را پيج كردند و به اتاق عمل فرستادند. وقتي برگشت من به سمتش رفتم و پرسيدم در اتاق جراحي خبري شده؟ اما او زير لب يك چيزي گفت و رفت. دلمان يكهو ريخت پايين. برق كلينيك رفته بود؟ نمي دانم اما مطمئنا در تجهيزات مشكلي پيش آمده بود كه او را به اتاق جراحي پيج كرده بودند. آن زمان آرميتا هنوز در اتاق عمل بود؟ بله. چند دقيقه بعد در آسانسور باز شد و يك مامور كلانتري آمد بيرون. از نظافتچي آدرس اتاق عمل را پرسيد و دوباره سوار آسانسور شد و به طبقه چهارم رفت. بيانصافها هرچه ما ميپرسيديم چه خبر شده، كسي چيزي نميگفت. چه زماني متوجه فوت خانم رمضاني شديد؟ طرفهاي ساعت ١٣:٣٠ بود كه صداي باز و بسته شدن در اتاق جراحي آمد. من جراح را ديدم كه از اتاق عمل بيرون آمد اما وقتي ما را ديد دوباره برگشت. ديگر طاقت نياورديم. من و مادر آرميتا آنقدر به در اتاق عمل كوبانديم كه آخر سر پزشك معالج بيرون آمد. سرش را انداخته بود پايين. ديگر فهميده بوديم آرميتا را از دست دادهايم. خواهرم با مشت به سينه دكتر ميزد و ميگفت دخترم چه شده؟ دخترم كجاست؟ كه او فقط يك كلمه گفت: «متاسفم». وقتي اين كلمه را شنيديم، دنيا روي سرمان خراب شد. (با گريه) بعد از شنيدن خبر فوت، خانم رمضاني را ديديد؟ اجازه نميدادند. به زور به اتاق جراحي رفتيم. آنجا آرميتا روي تخت دراز كشيده بود و دو نخ بخيه روي بينياش بود. (با گريه) جراحي تمام شده بود. دكتر بيني زيبا را درست كرده بود اما براي زير خاك. پزشكان علت فوت را چه چيزي اعلام كردند؟ با مكث- آنها ميگويند آرميتا به دليل ايست قلبي جان خود را از دست داد. يعني خانم رمضاني بيماري خاصي داشت؟ آرميتا سالم بود. البته مقداري كمخوني داشت اما نه به آن شكل كه براي جراحي مشكلساز شود. پزشكان از قبل او را معاينه كرده بودند. مادرش حتي قبل از عمل به پزشكش گفته بود دخترش ضعيف است اما او تضمين داد كه ضعيفتر از آرميتا را هم با موفقيت جراحي كرده. يعني آزمايشات لازم قبل از جراحي روي خواهرزاده شما انجام شده بود؟ به طور كامل خير. مثلا از مادر آرميتا پرسيده بودند آيا دخترتان بيماري قلبي دارد؟ يعني آزمايش مورد نظر را به طور كامل انجام نداده بودند. شما فكر ميكنيد علت وقوع اين اتفاق چيست؟ مسلما تجهيزات پزشكي مشكل داشت. سوال من اين است كه چرا وزارت بهداشت به هر پزشكي مجوز تاسيس كلينيك ميدهند؟ آيا با اين شرايط نظارتهاي لازم روي آنها انجام ميشود؟ از تيم پزشكي شكايت كردهايد؟ همان روز شكايت كرديم. فردا (دوشنبه) پدر آرميتا براي پيگيري پرونده به دادسرا ميرود. البته گفتهاند تكميل جزييات تا اعلام نظريه پزشكي قانوني زمان ميبرد. من اميدوارم اين شكايت به جايي برسد. واكنش مردم نسبت به اين اتفاق چه بود؟ همه وقتي عكس آرميتا را ميبينند اين سوال برايشان پيش ميآيد كه آيا واقعا اين دختر نيازي به جراحي زيبايي داشت؟ پيشنهاد شما به افرادي كه تصميم به عمل جراحي زيبايي دارند چيست؟ ما با از دست دادن آرميتا، به اندازه عمرمان خواهيم سوخت اما ديگران به اين فكر كنند كه واقعا چقدر ضرورت دارد كه جان خود را براي به دست آوردن يك زيبايي مصنوعي به خطر بيندازند؟ حتي اگر تصميمشان براي جراحي قطعي است، خوب درباره پزشك جراح و اعتبار محل جراحي تحقيق كنند تا تلخي اتفاقي كه ما احساس كرديم را نچشند. RE: ماجرای مرگ دختری که هنگام جراحی زیبایی جان باخت - √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ . - 23-06-2017 آخ بیچاره.... خدا بیامرزدش ولی بازم این عمل هست و بعضیا واقعا بهش نیاز دارن |