مـטּ سربآزمـ ...[میهـטּ پرستے] - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35) +--- موضوع: مـטּ سربآزمـ ...[میهـטּ پرستے] (/showthread.php?tid=236614) |
مـטּ سربآزمـ ...[میهـטּ پرستے] - L²evi - 15-07-2015 میگن هرکی میره سربازی مرد میشه ، اما به نظر من اون کسی که میره سربازی مرد نمیشه بلکه میهن پرست میشه داشتم تو خاکها غلت میزدم که یکی از دور داد میزد : بشمر یک ، بشمر دو ، بشمر سه رسیدم بهش ، خیلی بهم ریخته بودم ؛ دوست داشتم اون کسی که منو تنبیه کرده بود رو با دستام خفه اش کنم میخواستم ... !!! تو این فکرا بودم که منو رو صدا کرد : بیا اینجا بینم پسر ، از خستگی نای حرکت نداشتم ، سرفه میکردم که دوباره اون صدا اومد : مگه با تو نیستم بیا اینجا پسر نگاه به اینور اونور کردم همونی رو دیدم که منو تنبیه کرده بود از رو زمین بلند شدم آهسته ، آهسته طرفش رفتم به خودم گفتم : غلط نکنم منو باز میخواد تنبیه کنه خودم رو آماده کرده بودم . تو این فکرا بودم که گفت بیا این آب قند رو بخور فشارت افتاده ؛ با این کار مربی آموزشی سربازیم انگار آبی رو آتیش ریخته باشن من رو آروم کرد از یه طرف تعجب کرده بودم چرا تنبیه هم کرد و از یه طرف این آب قند رو بهم داد . داشتم به این مسئله فکر میکردم که گفت : بوی خاک استشمام کردی ؟ گفتم : آره الانشم دارم بخاطر اون سرفه میکنم گفت : گرمای خاک لمس کردی ؟ گفتم : آره ، خیلی گفت : چه حسی داشتی گفتم : حس کردم خیلی دارم کوچیک میشم گفت : نه اشتباه فکر کردی. خاک ، ماده ای که انسان از اون بوجود اومده ، بوی خاک نشانۀ برگشت به اون و گرمای خاک نشانۀ حیات! من چون حوصله نداشتم گفتم: قشنگ بود امر دیگه ای ندارید به حرفاش ادامه داد گفت این خاک گرم خوشبو ، خیلی ها توش بزرگ شدن غلت خوردن استشمامش کردن و درونش رفتن اونا این خاک دوست داشتن مثل کوروش ، داریوش ، بهرام چوبین ، صیاد شیرازی و پدر تو ! نگاش میکردم و اون به حرفاش ادامه میداد گفت: این لباس تنت مقدس چون تو سرباز وطنی و لباس سربازی وقتی تن کسی باشه اگه خدای نکرده مرد میتونن بدون غسل خاکش کنن ، انقدر این لباس مقدس . و این خاک خیلی ارزش داره اگه روُش داری غلت میزنی ننال این خاک پیوندی با تو داره مثل خاکیه که ریشه تو درونش و تو داری از این خاک برای حیاتت استفاده میکنی این خاک راهی یه برای رسیدن به افلاک گرمای خاک الان برای امثال پدرت و کسایی که از این خاک از اول زندگیشون دفاع کردن و براش ارزش قائل بودن نسیم خنکی یه . دوست دارن این خاک برای خودشون ، فرزنداشون و نسل بعدیشون باشه حاضرن جونشون رو بدن ولی یک ذره از این خاک رو ندن چه قدر صحبتاش شیرین دل نشین بود ، دیگه سرفه نمیکردم فقط تو چشاش خیره شده بودم ، بهش گفتم : یه پا واسه خودت فیلسوفیا سر گروهبان گفت مگه من با تو شوخی دارم پسر ، دور اون زمین خاکی رو کلاغ پر برو تا بفهمی چه جوری با افسر ارشدت صحبت کنی !!! |