×فکر مرگ× - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: ×فکر مرگ× (/showthread.php?tid=232913) |
×فکر مرگ× - Hidden Evil - 18-06-2015 تقلای من برای التماس از کلمات هم بی تاثیر بود و خسته و کلافه خودکار را بر روی کاغذ بی خط می دواندم تا شاید خودِ گم شده ی خودم را در کلمات حک شده بیابم. چشمان م بسته و افکارم افسار گسیخته و قلبم با عقربه ی قد کشیده ی ساعت همنوا شده بود و هر ...لحظه از صدای خسته عقربه قامت خمیده هراسم بیشتر می شد؛ و اولین مسافر چشمان م به سفر کوتاه خود پایان داد، چکیده شد و صدای نحیف ش به سرعت از سراپرده گوش هایم گذشت و هر لحظه وسعتش افزوده میشد و هراسم هم! نمی دانستم کجا هستم و باز باران چشمان م. پلک هایم را بر روی هم گذاشتم و دستانم شروع به ساییدن پشت گوش م ، نوک بینی و روی پا هایم کرد ! من می ترسم. چکیده شدم! خودم را در قطره یی صاف جستم. من رنجور و لاغر و عریان بودم! تمام تواناییم هجای این کلمات شد دلتنگ شانه هایت ... و نوازش نفس هایت ... . . . . نیستم دیگر و فکر مرگ چه زیباست گاهی |