خـآطرآت خواندنـی از صـآدق هـدآیت - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: خـآطرآت خواندنـی از صـآدق هـدآیت (/showthread.php?tid=230524) |
خـآطرآت خواندنـی از صـآدق هـدآیت - Nυмв - 04-06-2015 هـمـراه هـدایــت بـا اتـوبـوس بـه قـلـهـک مـیــرفـتـم نـزدیــک خیــابـان یــخچـال کـه مـقـصد مـا بـود ، گـاری ای را دیــدیــم پر از تـیــر هـای چـوبـی کـه یــابـوی لـاغر مـردنـی بـه جـان کـنـدن آن را مـیــکـشــیــد بـه مـجـرد دیــدن گـاری هـدایــت بـلـنـد صدا زد آقـای رانـنـده خواهـش مـیــکـنـم نـگـاه داریــد مـیــخواهـیــم پیــاده بـشــویــم ، رانـنـده تـرمـز کـرد و گـفـت آقـایــان بـفـرمـایــیــد از اتـوبـوس کـه پیــاده شــدیــم هـدایــت گـفـت بـرویــم بـا فـشــار شــانـه بـه عقـب گـاری بـه حیــوان بـی نـوا کـمـکـی بـکـنـیــم . اولـا تـیــرهـا از عقـب گـاری بـیــرون آمـده بـود و شــانـه هـای مـا بـه آن نـمـیــرسـیــد ثانـیــا مـا دو تـا لـاغر مـردنـی از یــابـو بـودیــم چـه کـمـکـی مـیــتـوانـسـتـیــم بـه حیــوان زبـان بـسـتـه کـنـیــم گـاری چـی دو سـه ضربـه شــلـاق بـه کـپل و پشــت یــابـو زد. هـدایــت از حالـت طبـیــعی خارج شــد و بـا فـریــاد گـفـت آخر نـزن بـی انـصاف آخر نـزن بـی وجـدان گـاری چـی گـفـت شــمـا چـه کـاره هـسـتـیــد و کـی بـاشــیــد مـگـر یــابـو مـال پدرتـان اسـت دوسـت دارم بـزنـمـش مـال خودم اسـت خیــلـی دلـتـان بـرای یــابـو مـیــسـوزد قـیــمـتـش پنـجـاه تـومـان اسـت تـخ کـنـیــد و یــابـو را رهـا کـنـیــد بـرود صحرا بـرای خودش بـچـرد. هـدایــت رو بـه مـن کـرد و گـفـت آقـا شــمـا در اروپا بـوده ای هـرگـز دیــده ای کـسـی بـا حیــوان چـنـیــن رفـتـاری بـکـنـد؟ جـلـو رفـتـم و از گـاری چـی خواهـش کـردم لـطفـا حیــوان را کـمـتـر بـزنـیــد رفـیــق مـن از آزار حیــوانـات خیــلـی نـاراحت مـیــشــود. پنـج تـومـان کـف دسـتـش گـذاشــتـم و از او خواهـش کـردم کـه مـراعات کـنـد. بـرگـشــتـم پیــش هـدایــت و بـه او گـفـتـم الـتـمـاسـش کـردم کـه حیــوان را نـزنـد.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
صادق هـدایــت در جـوانـی گـیــاهـخوار شــد و کـتـابـی در فـوایــد گـیــاهـخواری نـیــز نـوشــت. او تـا پایــان عمـر گـیــاهـخوار بـاقـیــمـانـد. بـزرگ علـوی در ایــن بـاره مـیــنـویــسـد: «یــک بـار دیــدم کـه در کـافـه لـالـهـزار یــک نـان گـوشــتـی را کـه بـه زبـان روسـی بـولـکـی مـیــگـفـتـنـد، بـه ایــن قـصد کـه لـای آن شــیــریــنـی اسـتـ، گـاز زد و نـاگـهـان چـشــمـهـایــش سـرخ شــد، عرق بـه پیــشــانـیــاش نـشــسـت و داشــت قـی مـیــکـرد کـه دسـتـمـالـی از جـیــبـش بـیــرون آورد و لـقـمـه نـجـویــده را در آن تـف کـرد.»
او مـعتـقـد بـود اگـر انـسـان بـخواهـد دسـت از جـنـگ بـردارد بـایــد اول دسـت از کـشــتـن و خوردن حیــوانـات بـردارد.
RE: خـآطرآت خواندنـی از صـآدق هـدآیت - Nυмв - 04-06-2015 مـحـمـود هـدایـت در پـاسـخ بـه ایـن سـوال کـه: آیـا از طرف خـانـواده هـیـچ کـوشـشـی نـشـده بـود کـه عـادت گـیـاهـخـواری از سـر صادق هـدایـت بـیـفتد؟ چـنـیـن گـفته اسـت:
چـرا، هـمـه مـان آنـچـه کـه توانـسـتیـم سـعـی کـردیـمـ، امـا چـگـونـه مـمـکـن اسـت مـوجودی را بـه زور وادار کـرد کـه آنـچـه را نـمـی خـواهـد، بـخـورد؟ آنـهـم یـک مـوجود نـازک نـارنـجی و آرام و گـاه تنـد و عـصبـی را... فقـط مـیـان مـا، مـادرم بـود کـه بـا آنـهـمـه بـاز سـعـی مـی کـرد فورمـولـی پـیـدا کـرده و بـرای جلـوگـیـری از ضعـف بـنـیـه او یـک طوری توی غـذایـش گـوشـت قـاطی بـکـنـد کـه او نـفهـمـد. خـدا مـی دانـد کـه آن زن بـی گـنـاه چـه کـارهـا در ایـن مـورد نـکـرد. چـه ابـتکـارهـا کـه بـه خـرج نـداد. گـاهـی آب گـوشـت را مـی گـرفت و مـخـفیـانـه توی غـذای او مـی ریـخـت، و یـا گـوشـت را لـه مـی کـرد و آن را بـا سـیـب زمـیـنـی و سـبـزی قـاطی مـی کـرد و جلـویـش مـی گـذاشـت. صادق هـم بـه خـاطر اطمـیـنـانـی کـه بـه قـول مـادرم داشـت و بـا اعـتمـاد بـه ایـنـکـهـ، آنـچـه کـه مـی خـورد گـوشـت توی آن نـیـسـت مـشـکـوک نـمـی شـد. امـا روزی مـاجرایـی پـیـش آمـد کـه او مـتاسـفانـه دیـگـر نـتوانـسـت حـتی بـه قـول مـادرم نـیـز اعـتمـاد کـنـد. مـاجرا ایـن طور اتفاق افتاد: یـک روز مـادرم بـدون آنـکـه بـدانـد چـه مـی کـنـد بـا صدای بـلـنـد بـه آشـپـز دسـتور مـی داد کـه آب گـوشـت را گـرفته و بـا غـذای صادق خـان قـاطی کـرده و ان قـدر چـاشـنـی بـه آن بـزنـد کـه مـزه گـوشـت از بـیـن بـرود، بـی خـبـر از ایـنـکـه صادق بـه طور غـیـر مـنـتظره کـنـار راهـرو ایـسـتاده و دارد هـمـه ایـن توصیـه هـا را مـی شـنـود... ایـن مـاجرا چـنـان صادق را نـاراحـت و مـتاثر و عـصبـانـی نـمـود کـه او بـلـافاصلـه قـهـر کـرد و تا مـدت هـا در خـانـه غـذا نـخـورد.
و بـعـدهـا تغـذیـه در رسـتوران بـرای او بـه صورت یـک عـادت درآمـد. RE: خـآطرآت خواندنـی از صـآدق هـدآیت - Xx - wounded -xX - 04-06-2015 ...................+سپاس RE: خـآطرآت خواندنـی از صـآدق هـدآیت - AMIR ALI 22 - 04-06-2015 خیلی از کتاباشو خوندم آدم میره توی حرفاش به مرز جنون میرسه شخصیتش غیرقابل درکه RE: خـآطرآت خواندنـی از صـآدق هـدآیت - Nυмв - 05-06-2015 به قلم جهانگیر تفضلی:
صـادق هدایت کـتـاب زیاد می خواند و حتـی تـمام آثار مهم نویسـندگـان بـزرگ معاصـر را خوانده بـود. هر کتـاب فـلـسـفـی و ادبـی که پـر در اروپـا منـتـشـر میـشـد مرحـوم شـهـیـد نـورایـی بـرای او میـفـرسـتـاد. بـه عـلـاوه مقـالـات فـلـسـفـی و ادبـی که در مطبـوعـات فـرانـسـه منـتـشـر میـشـد شـهـیـد نـورایـی مرتـبـا تـا وقـتـی بـه شـدت بـسـتـری شـده بـود بـرای صـادق میـفـرسـتـاد. چنـان که بـعـضـی کتـاب هـای ژان پـل سـارتـر و الـبـر کامو، که در فـرانـسـه تـمام شـده بـود، بـه دسـتـور شـهـیـد نـورایـی در ۱۹۴۶ بـرای صـادق فـرسـتـادم.
من در میان بـعضی نویسـندگـان فرانسـوی هم کـه بـا آنها آشـنا شـده ام کـسـی را ندیده ام کـه بـه قدر صـادق هدایت از کـتـاب های فلـسـفی و ادبـی مدرن فرانسـه اطلـاع داشـتـه بـاشـد
نـمیـدانـم از میـان نـویـسـنـدگان فـرانـسـوی صـادق کدام را بـیـشـتـر دوسـت داشـتـ. اما از میـان شـعـرای فـرانـسـوی بـودلـر را خـیـلـی دوسـت میـداشـتـ. و بـه خـاطر دارم در سـال ۱۳۹۱ که من محـبـوس بـودم روزی صـادق بـه دیـدنـم امد و شـعـر معـروف بـولـر [ ال بـاتـروس ] را از حـفـظ خـوانـد. کسـانـی که ایـن شـعـر را خـوانـده انـد و بـخـاطر دارنـد و بـا صـادق نـیـز آشـنـایـی دارنـد میـدانـنـد که ایـن شـعـر چقـدر منـاسـب بـا خـود صـادق بـود.
{قسمت ۱}
|