اعتراف درجنگل - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42) +---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77) +---- موضوع: اعتراف درجنگل (/showthread.php?tid=227036) |
اعتراف درجنگل - Mαяѕє - 18-05-2015 عاملان قتل هولناک زن گمشده، صحنه دلخراش این جنایت را در جنگل نکا بازسازی کردند. پیکر بیجان این زن در حالی که 14 روز از گم شدنش میگذشت در درهای در جنگلهای قرمرض زروستای درویشان هزارجریب نکا پیدا شد.این زن به نام «خدیجه رمضانی» روز 10 اردیبهشت ماه سال جاری در حالی که برای رفتن به مطب دندانپرشکی از خانه خارج شده بود، در مسیر روستای دارابکلای میاندورود گرفتار زورگیران شیطانصفتی شد که به بهانه مسافرکشی سوار بر ارابه سیاهرنگ وی را شکار کردند.
وقتی پلیس در جریان گم شدن زن 23 سالهای که مادر نوزادی دو ماهه بود، قرار گرفت پس از تجسسهای تخصصی به خودروی سیاهرنگی برخورد کرد و توانست آن را در روستای جامخانه ردیابی کند.وقتی صاحب این خودرو بازداشت شد، مأموران پی بردند وی در چند روز گذشته طلا و لوازم باارزش سرقتی از خدیجه را به یکی از دوستانش فروخته است.در حالی که خریدار طلاها بازداشت شده بود، «عباس» که کارمند یکی از مراکز نیمهدولتی یکی از شهرهای مازندران است، دستگیر شد و با پذیرفتن اقدام هولناکشان، همدست دیگرش به نام «مهرزاد» نیز به دام افتاد.
با اعترافات عاملان اصلی جنایت که عباس و مهرزاد هستند، آنان برای بازسازی صحنه قتل خدیجه به بالای دره جنگلی انتقال یافتند و عباس گفت روز جنایت، وی و مهرزاد برای انجام کاری نیاز شدیدی به سه میلیون تومان پول داشتند و همین انگیزهای شد تا تصمیم به زورگیری بگیرند.عباس گفت وقتی نتوانستند مسافری سوار کنند، به منطقه دارابکلا رفته و خدیجه را سوار کردهاند.
مهرزاد نیز گفت: قرار بود به ساری برویم، از خلوتی جاده استفاده کرده و من خودم را از صندلی جلو به عقب رساندم، قرار بود تهدیدش کرده و طلاهایش را سرقت کنیم اما زن جوان مقاومت کرد و من او را زخمی کردم. میخواستیم شناسایی نشویم، به سمت جنگلهای قرمرض رفته و او را داخل دره انداختیم.
باران تنها ماند
«سلمان رمضانی» 30 ساله شوهر خدیجه به خبرنگار شوک گفت: صبح چهارشنبه 9 اردیبهشت خدیجه، «باران» دختر 70 روزهمان را به من سپرد تا به دندانپزشکی برود. وقتی او گم شد، خیلی جستوجو کردیم، پلیس هم باخبر شد تا اینکه فهمیدیم کشته شده است. پس از گذشت دو هفته جسد خوراک حیوانات و درندگان جنگل شده بود، به گونهای که ما از روی کیف، کفش و لباسهایش او را شناسایی کردیم. |