مادر - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: مادر (/showthread.php?tid=22664) |
مادر - giti20 - 19-11-2012 مردی مقابل گل فروشی ایستاده بودومی خواست دسته گلی برای مادرش که در شهردیگری بودسفارش دهد تابرای او بفرستد. وقتی از گل فروشی خارج شد دختری رادید که روی جدول خیابان نشسته بود وهق هق گریه می کرد مردنزدیک دختررفت واز اوپرسید:دخترخوب چراگریه می کنی؟ دختردرحالی که گریه می کرد گفت:می خواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط 75سنت دارم درحالی که گل رز 2دلار میشود.مردلبخندی زدوگفت بامن بیا من برای تو یک شاخه گل قشنگ می خرم. وقتی از گل فروشی خارج میشدند مردبه دختر گفت:مادرت کجاست؟می خواهم تورابرسانم.دختردست مرد را گرفت وگفت :انجاوبه قبرستان ان طرف خیابان اشاره کرد.مرداورابه قبرستان بردودخترروی یک قبرتازه نشستو گل راانجا گزاشت.مرددلش گرفت طاقت نیاورد به گل فروشی برگشت دسته گل راگرفتو200مایل رانندگی کردتا خودش دسته گل رابه مادرش بدهد. بهتون پیشنهاد می کنم کتاب عشق بدون قید وشرط را بخوانید سپاس فراموش نشه[/size] RE: مادر - saraaslani - 19-11-2012 واقعا زیبا بود مرسی RE: مادر - Moji Viper - 19-11-2012 ممنون RE: مادر - MissLone - 22-11-2012 مرسی قبلا هم خونده بودمش(+سپاس) |