بامداد 20فروردين‌ماه سال‌جاري مردي افغاني به نام غلام حضرت در ميدان صادقيه با 60كارگر هموطنش قرار گذاشت تا از آنها پول بگيرد. او معتمد آنها بود و كارگراني كه به‌صورت غيرقانوني در ايران بودند و نمي‌توانستند حساب بانكي داشته باشند درآمد ماهانه‌شان را دراختيار غلام حضرت قرار مي‌دادند تا او اين پول را در بانك برايشان نگه‌دارد يا اينكه از طريق سفارت افغانستان در ايران و رابطانش به افغانستان و نزد خانواده‌هاي كارگران بفرستد.

او آن شب از همه كارگران در حدود 80ميليون تومان پول گرفت و پس از مراجعه به آژانس درخواست خودرو كرد تا به خانه‌اش در حوالي مولوي برود، ‌غافل از اينكه گروهي با نقشه از پيش تعيين‌شده به كمين او نشسته‌اند تا در فرصتي مناسب نقشه سرقت را عملي كنند. آن شب غلام حضرت وقتي به نزديكي خيابانشان در مولوي رسيد ناگهان 2‌موتورسيكلت با 4سرنشين سد راه خودرو آژانس شدند و خود را مأمور معرفي كردند. در شرايطي كه غلام حضرت در صندلي عقب نشسته بود، راننده آژانس مجبور به توقف شد.

سرنشينان موتور كه 4جوان بودند به بهانه اينكه ممكن است آنها مواد‌مخدر همراهشان باشد به بازرسي خودرو پرداختند. رفتارهايشان اما مرموز بود و همين شك مرد افغان را برانگيخت. وي درخواست كارت از مردان جوان كرد اما آنها مدعي شدند كه كارت همراهشان نيست و همين باعث درگيري مرد افغان با 4جوان شد. مأموران قلابي در درگيري با چاقو، قمه و شمشير به سمت مرد افغاني حمله كردند تا جايي كه يكي از آنها با قمه ضربه‌اي به گوش غلام حضرت زد. آنها شمشير و قمه را به سمت وي پرتاب كردند و با سرقت كيف دستي مسافر خودرو پا به فرار گذاشتند.

وقتي دزدان مسلح متواري شدند مرد افغاني با پليس تماس گرفت و ماجراي سرقت را مخابره كرد. پس از آن تيمي از مأموران كلانتري 116مولوي در محل حادثه حاضر شدند و به تحقيق از شاكي پرداختند و از همان زمان مأموران پليس آگاهي پايتخت با دستور بازپرس شعبه هشتم دادسراي ناحيه 12تهران جست‌وجوي خود را براي شناسايي متهمان شروع كردند.

  مالباخته خوش شانس
9 روز از ماجراي سرقت گذشت و هنوز هيچ ردي از متهمان در دست پليس نبود تا اينكه سرانجام شب بيست‌و‌نهم فروردين آنها گير افتادند. آن شب وقتي مالباخته افغاني در خانه‌اش بود موبايلش زنگ خورد. آن طرف خط مأمور كلانتري كن بود كه مي‌گفت دقايقي قبل 4جوان مرموز دستگير شدند كه در بازرسي از آنها چك 2ميليوني به‌دست آمده كه پشت‌نويسي شده و اسم، ‌مشخصات و شماره تلفن شما(مرد افغاني) در آن نوشته شده است. مأمور كلانتري از او خواست تا فورا خود را به كلانتري برساند.

 

مرد افغاني بلافاصله بعد از اين تماس راهي كلانتري كن شد و با ديدن 4جوان دستگير شده مدعي شد كه آنها همان مأموران قلابي هستند كه 9روز قبل با زخمي كردن وي دست به سرقت 80ميليوني زدند. مرد افغاني عنوان كرد كه چك متعلق به يكي از افغاني‌ها بود كه با پشت نويسي كردن آن قصد داشت فرداي آن روز از بانك پول بگيرد.

بررسي‌ها نشان مي‌داد كه دقايقي قبل مأموران كلانتري كن هنگام گشت‌زني در خيابان به 4جوان كه سوار بر خودروي پرايد بودند مظنون شده و به آنها دستور ايست دادند. راننده نيز بدون توجه به اخطار پليس پا به فرار گذاشت و در جريان تعقيب و گريز مأموران موفق به دستگيري آنها شدند. آنجا بود كه مأموران در بازرسي از خودروي متهمان، 4چاقو، قمه، شمشير و گاز اشك‌آور و چك مسروقه كشف كردند.