گشتی در مهمترین زیارتگاه یهودیان ایران؛شرط جالب ورود به استر و مردخای! - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: گشتی در مهمترین زیارتگاه یهودیان ایران؛شرط جالب ورود به استر و مردخای! (/showthread.php?tid=221345) |
گشتی در مهمترین زیارتگاه یهودیان ایران؛شرط جالب ورود به استر و مردخای! - |мιѕѕ мєняαѕα| - 21-04-2015 به گزارش پارسینه، ابتدای خیابان شریعتی همدان، یکی از اصیل ترین نقاط در مرکزیت پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین، زن و مردی آرمیده اند که میراث قدرت برای جماعت کلیمیان در سراسر جهان هستند. یک عمو و برادرزاده خوش شانس یهودی که روزگاری به گواهی تاریخ یا افسانه های تاریخی به دربار خشایارشاه ایرانی راه یافته و عظمت یافتهاند. آنگونه که برخی مستندات تاریخی میگویند ملکه نجیب دربار خشایارشاه، از کشف حجاب به دستور او خودداری می کند، خشایار که از این سرپیچی سخت برآشفته است قصد آن می کند ملکه دیگری برای دربار خود برگزیند. دختران زیبای شهر یک به یک فراخوانده می شوند. در این میان بخت با استر(star) دختر یهودی، یار شده و به کام شاه ایرانی خوش می آید. ستاره زیبا، ملکه می شود و عموی زیرک او، مردخای، مرد عالی رتبه دربار. آنگونه که در فرهنگ یهود چاپ اورشلیم آمده است: بعدها، هامان صدراعظم خشایارشاه به دلایلی قصد آن می کند همه یهودیان در سراسر قلمرو شاهنشاهی ایران را نابود سازد. این حکم حکومتی، ملکه یهود و عموی او را که حالا از جایگاه خوبی در دربار ایران برخوردار شده اند به تکاپو می اندازد و سرانجام استر، موفق می شود حکم قتل عام یهودیان را از شاهنشاه پس گرفته و منجی این قوم شود. گرچه اکثر محققان در دایره المعارف جهانی یهود، این ماجرا که شرح آن در کتاب «استر» نقل شده است را یک افسانه و داستان به شمار آورده اند اما هنوز گرامیداشت سالروز وقوع این افسانه تاریخی، از یاد قوم یهود نرفته است. 13تا 15 آدار در تقویم کلیمیان مصادف با اواخر اسفند و اوایل فروردین هرسال زمانی است که یهودیان در جشنی به عنوان «پوریم» گرد هم می آیند و با دعا، گرفتن روزه و مناجات، سالروز نجات ابدی قوم خود از قتل عام را گرامی می دارند. در این میان، مقبره استر و مردخای، پس از بیت المقدس دومین زیارتگاه یهودیان جهان است. بنایی تاریخی که بر اساس مستندات دانشنامه بریتانیکا در خصوص عید پوریم، قدمت آن به قرن دوم میلادی می رسد. رسیدن به ایام برگزاری عید پوریم که برخی آن را اقتباسی از عید نوروز دانسته اند ما را بر آن داشت تا ، سری به این بنای تاریخی بزنیم در شهر همدان بزنیم: پس از وقایع دسامبر 2010، وقتی باستان شناسان اسرائیلی بنای مسجدالاقصی را هدف مطالعات خود قرار دادند گروه کثیری از مردم همدان که اغلب آن ها را دانشجویان خط امام در دانشگاه بوعلی می خواندند، با تجمع اعتراضی در مقابل درب ورودی «زیارتگاه استر و مردخای» تهدید کردند که در صورت هتک حرمت مسجد عظیم شیعیان، این زیارتگاه یهودیان را با خاک یکسان خواهند کرد و از آن روز بود که در نتیجه اعتراض دانشجویان ، کلمه «زیارتگاه» از تابلوی سر در این بنای تاریخی برداشته و به عنوان «استر و مردخای» بسنده شد. مطابق ده پیام حضرت موسی که نوشتار ساده ای از آن را در آرامگاه استر و مردخای نیز دیدیم روز شنبه، برای یهودیان باید گرامی داشته شود و از این رو این بنای تاریخی، شنبه ها تعطیل بوده اما باقی ایام هفته در دو شیفت صبح و عصر، با یک مبلغ ورودی یک هزار و 500 تومانی، پذیرای بازدیدکنندگان است. ورود به این بنای تاریخی تنها بصورت خانوادگی ممکن است. گرچه در ابتدای امر، این شرط اصلی ورود به بنا، آن هم در عصر ارتباطات، کمی عجیب به نظر می رسید اما وقتی به مقبره مذکور راه یافتیم به متولی کلیمی آن حق دادیم. یک درب چوبی قدیمی پس از چند مغازه تعمیر لوازم خانگی، در داخل کوچه ای که نام مدرسه علمیه زنگنه را بر خود دارد و تابلویی نیز به قرارگرفتن موزه حمام قلعه در این کوچه اشاره می کند، دریچه ورود ما به این میراث کهن است. چند پله و بعد حیاطی بزرگ و بعد بنای آجری گنبدی مانندی با دربی کوچک، سنگین و سنگی. آقای صدر، معلم بازنشسته کلیمی، متولی کنونی بنای استر و مردخای، قفل فلزی آن را باز می کند، باید خم شوی تا بتوانی از این درب کوچک وارد بنا شوی، یک تالار ورودی که دور تا دور دیوار آن را با چند فانوس یا به تعبیر امروزی ها لوسترهایی قدیمی آذین کرده اند. به هریک از این فانوس ها، قطعه سربی کوچکی با حکاکی از نام یک شخص، آویزان است. آقای صدر در پاسخ به نگاه کنجکاوانه ام می گوید: یهودیان برای درگذشتگان خود در این بنا چراغ روشن کرده اند. اتاقک تودرتویی به این تالار ورودی وصل است. بر سر در آن، جملاتی به زبان عبری حکاکی شده اند. وارد می شویم دو مقبره بزرگ چوبی کنده کاری شده به ارتفاع حدود یک متر به رنگ قهوه ای سوخته، در این اتاقک قرار گرفته اند. مقبره استر قدیمی تر است و به دست یک منبت کار تویسرکانی طراحی و ساخته شده است. سطح بالایی این مقبره ها با چندین پارچه رنگی ساده و ارزان قیمت پوشانده شده است. آقای صدر می گوید: کلیمیان برای رفع حوایج خود این پارچه ها را نذر کرده اند. از او می پرسم آیا درب این تابوت های مرتفع چوبی که با قفل بزرگی بسته شده اند، تا به حال باز شده است که با کلمه «ابدأ» به سئوالم پاسخ می دهد. بنای استر و مردخای بسیار ساده و کهنه است و آنگونه که متولی فعلی بنا می گوید: طرح آن هرگز دستکاری نشده و فقط یکبار، بازسازی شده است. سمت راست اتاق حاوی مقبره ها، دو پله بالاتر؛ نیز اتاقکی وجود دارد که دورتادور آن صندلی های کهنه ای قرار گرفته اند. آقای صدر می گوید اینجا محل برگزاری مراسمات دعا و نیایش است. چند تابلو ساده، این تمام چیزی است که در آرامگاه استر و مردخای می بینم. آیا یهودیان سراسر جهان برای بازدید از این بنا، روانه همدان شده یا می شوند؟ آقای صدر می گوید: بله، بارها. آنگونه که مطالعات تاریخی حکایت می کنند «پور» به معنای قرعه بوده و این جشن از این رو پوریم خوانده شده که هامان، صدراعظم دربار خشایارشاه برای انتخاب روز قتل عام، به قرعه متوسل شده است، به سرم می زند یکبار در مراسم دعای یهودیان که در این مکان برگزار می شود شرکت کنم تا گزارش میدانی ام را بهتر ببندم، متولی بنا در ظاهر با این خواسته موافقت می کند اما در مقابل اصرار من برای اعلام زمان دقیق برگزاری مراسم مناجات که بر برگزاری دوره ای آن تأکید فراوان دارد، می گوید: «سر بزنید، دقیق مشخص نیست» و در این روزهای نزدیک به مراسم جشن پوریم نیز جز تأکید بر برگزاری حتمی این جشن، اطلاعات دقیقی در اختیار ما قرار نمی دهد. گویی ما نیز برای شرکت در مراسم مذکور باید دست به دامان قرعه شویم! از جماعت وسیع کلیمیان همدان که روزگاری اکثر محله های قدیمی این شهر از جمله محوطه آرامگاه بوعلی را در تملک داشتند، آنگونه که آقای صدر می گوید اغلب به شهرهای بزرگتر مثل تهران و شیراز مهاجرت کرده و امروزه فقط 12 نفر در قالب چهار خانوار در همدان باقی مانده اند و پربیراه نیست اگر احساس کنیم آرامگاه استر و مردخای با غربتی ناگزیر عجین شده است. سرخوش از سفری کوتاه به تاریخ و بازخوانی یک افسانه تاریخی، از آقای صدر می پرسم: هیچوقت به مسلمان شدن فکر نکردید؟ «هرگز نباید بدون افزایش آگاهی و کسب اطلاعات موثق درخصوص هر امر تازه، به سمت آن رویگردان شد. این موضوع در مورد همه چیز صدق می کند چه رسد به امر مهمی مثل تغییر دین» این را پاسخ میدهد و ما را تا درب خروجی همراهی می کند. |