زنانی که مسبب جنایت شدند - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42) +---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77) +---- موضوع: زنانی که مسبب جنایت شدند (/showthread.php?tid=221118) |
زنانی که مسبب جنایت شدند - Mαяѕє - 20-04-2015 دو مرد که در جریان درگیریهای جداگانه مرتکب قتل شده بودند، به قصاص محکوم شدند.هر دو جنایت بهدلیل رابطه طرفین پرونده با زنان جوان رخ داد. به گزارش خبرنگار ما، در اولین پرونده که در شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شده بود، مردی که به اتفاق دوستانش برای قتل جوانی که با همسرش رابطه داشت نقشه کشیده و آن را اجرا کرده بود، به قصاص محکوم شد. مطابق اوراق پرونده، مرداد دو سال قبل جسد مردی به نام پدرام در باغی اطراف کرج پیدا شد.
زمانی که مأموران خانواده پدرام را یافتند و تحقیقات از او را آغاز کردند متوجه شدند پدرام با زنی به نام لاله از مدتها قبل ارتباط داشته و روزی که به قتل رسیده با همین زن قرار داشته است. پلیس برای بازجویی از لاله اقدامات لازم را انجام داد و زن میانسال را بازداشت کرد. این زن در بازجوییها اعتراف کرد در جریان قتل پدرام قرار دارد.
او گفت: «چند وقت پیش با مردی به نام امیر بهصورت صیغهای ازدواج کردم و قرار بود مدت معینی با هم باشیم. مدتی از ازدواجم با امیر گذشته بود که با پدرام آشنا شدم و گاهی با او قرار میگذاشتم تا اینکه امیر از ماجرا مطلع شد و برای اینکه پدرام را ببیند مرا تحتفشار قرار داد و وادارم کرد جایی که همیشه با پدرام قرار میگذاشتم را به او نشان دهم. من هم قبول کردم. روز حادثه به باغی که پدرام را در آنجا میدیدم، رفتیم و با او تماس گرفتم و گفتم کمک لازم دارم و هرچهسریعتر خودش را برساند. پدرام هم آمد. امیر و سه دوستش در اطراف باغ مخفی شده بودند.
به محض اینکه پدرام وارد شد، آنها هم آمدند. اول پدرام را حسابی کتک زدند و بعد هم با ضربات چاقو او را به قتل رساندند. من متوجه نشدم چهکسی دقیقا ضربه را زد اما هر چهار نفر با هم بودند.»امیر و سه همدستش با اعترافات لاله بازداشت شدند و جزئیات قتل را توضیح دادند. پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و روز گذشته هیأت قضات پرونده را مورد رسیدگی قرار دادند.
بعد از اینکه نماینده دادستان درخواست صدور کیفر برای متهمان کرد و اولیایدم نیز خواستار قصاص شدند، متهمان یکبهیک در جایگاه حاضر شدند. چهار متهم مرد یکدیگر را عامل این قتل معرفی کردند و با اینکه به دخالت در درگیری اعتراف کردند اما مدعی شدند ضارب نیستند. لاله هم اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت شوهرش امیر او را وادار به این کار کرده است. با پایان جلسه رسیدگی، قضات امیر را در اتهام قتل مجرم شناختند و او را به قصاص محکوم کردند و دیگر متهمان را از یکسالونیم تا دوسال به حبس محکوم کردند. در پروندهای دیگر، حکم قصاص پسر جوانی که در درگیری عشقی دوستش با چند جوان شرکت کرده و شخصی را به قتل رسانده بود، مورد تأیید قرار گرفت.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ١١٣ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، متهم جوان به نام علی که مرتکب قتل شده بود، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: ساعاتی قبل از حادثه در خانه مشغول کشیدن شیشه بودم که دوستم پارسا تماس گرفت و گفت چند جوان به دختر مورد علاقهاش متلک گفته و او را اذیت کردهاند. پارسا میخواست درگیر شود و من هم برای کمک به او رفتم. با پارسا قرار گذاشتیم و سر چهارراه سراغ پسری که به ژیلا متلک گفته بود رفتیم و به او اعتراض کردیم.
پسر جوان هم از حرفهای ما عصبانی شد و درگیری بین ما بالا گرفت. همینطور که داشتیم فحاشی میکردیم، من برای اینکه او را بترسانم دشنهای را که دستم بود به سمتش پرت کردم و متأسفانه به گردنش برخورد کرد. قصدم کشتن او نبود و اصلا به قصد اینکه، حتی زخمیاش کنم هم دشنه را به سمتش پرت نکردم، فقط میخواستم او را بترسانم. متهم ادامه داد: بعد از اینکه خون از بدن آن جوان بیرون زد، ترسیدم و فرار کردم، اما بهشدت عذاب وجدان داشتم تا اینکه دستگیر شدم و همهچیز را اعتراف کردم. در ادامه جلسه محاکمه، پدرام در جایگاه حاضر شد او جزئیات درگیریاش با مقتول را شرح داد و گفت: در درگیری اول علی حضور نداشت.
من داشتم با ژیلا، دختر مورد علاقهام، میرفتم که مقتول با لحن بسیار بدی به ژیلا متلک گفت. به او معترض شدم و گفتم حق نداری این کار را بکنی. گفت به تو ربطی ندارد، این دختر با تو نسبتی ندارد و من هم متلک میگویم. خیلی عصبانی شدم و تصمیم گرفتم حالش را بگیرم. بههمینخاطر هم به دوستم زنگ زدم تا بیاید و با هم برای دعوا برویم. من قصد کشتن او را نداشتم و به دوستم هم در مورد قتل چیزی نگفته بودم، فقط میخواستیم کتکش بزنیم.
با توجه به اینکه اولیایدم درخواست صدور حکم قصاص کرده بودند، علی مجرم شناخته و حکم قصاص برای او صادر شد. متهم به رأی صادره اعتراض کرد، اما دیوانعالی کشور صدور این رأی را درست تشخیص داد و اعتراض متهم را رد کرد. بهاینترتیب پرونده پسر جوان برای اجرا به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. این در حالی است که پدرام نیز به ١٠ سال حبس محکوم شده است.
|