مراسم عروس گوله ی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35) +--- موضوع: مراسم عروس گوله ی (/showthread.php?tid=219948) |
مراسم عروس گوله ی - L²evi - 13-04-2015 تاریخچه عروس گولهی ریشه در سنتهای نمایشی اسطورههای کهن مر بوط به آغاز سال نو دارد که در آها نمادهای سال کهنه و نو با هم به ستیز بر میخیزند . جشنهای شاد نوروزی که از دیرباز در سرزمین گیل ودیلم برگزار میشده حالا روز به روز کمرنگتر میشود. مراسمی مانند نوروزی خوانی و عروسه گولهی که سال به سال کمرنگتر میشود و مردم کمتری دست به این کار میزنند اما این مراسم هنوز در شفت و روستاهای آن انجام میشود وطرفداران بیشماری دارد عروسه گولی نیز نمایشی است که از شاخصترین نقشهای آن میتوان به ناز خانم و غول اشاره کرد. ناز خانم مانند بهار ی است که با با ناز وکرشمه در حال آمدن است وغول همان زمستان است که صورتش از کهنگی سیاه شده است.غول پس از مبارزه شکست میخورد وبهار به خانهها میآید. هر ساله در ایام نزدیک نوروز نیز این مراسم در شهر شفت نیز برگزار میشود.بازار شفت در این این روز سراسر غلغله و شادی است. این گروه معمولا چند روز پس از نوروز خوانها پیدا میشوند. گروه شبها حرکت میکنند و در هر خانه که بازی میکنند از صاحبخانه هدایی چون برنج، تخم مرغ و شیرینی و گاهی پول دریافت مینمایند. ابزارها و لوازم مورد استفاده در این مراسم عبارتند از: لباس، گالش، کلاه، کچک، جارو، زنگوله، ریسمان، ریش سفید برای پیربابو، پوستین، مندیل برای سرعروس، دستمال سفید، جوالدوز، کلاه تخم مرغی، کلاه نمدی، کیسه و سبد اعضای این گروه نمایشی عبارتند از: سرخون(خواننده)/کاس خانم/ناز خانم/پیر بابا(بابو)/غول/دیاره زن/کتاره زن/ساز زن (سرنا نواز) این گروه نمایش خانه به خانه و آبادی به آبادی میروند و گروهی از مردم نیز آنها را همراهی میکنند و شعر عروسه گوله را میخوانند و موجبات شادی مردم را فراهم میآورند غول، مردی بلند قد و زورمند با لباس مندرس و قیافه عجیب با پوتین و کلاه و کچکی در دست است. لباس غول، چغا و بر پا، چمش یا گالش دارد و در ساق پا تاوه، جارو در کمر، غور و زنگ در کمر و ریسمان متصل به زنگ که شانههای او را میگیرد، همراه دارد. پیربابو، ریش سفید، پوستین کلاه در سر و کچکی در دست و دور کمر حمایلی که زنگ و غور به آن آویخته میشود، دارد و همچنین عروس، مردی با لباس محلی است که بر سر، مندیل زده و دستمال سفید تور بر سر و همینطور در یک دست دستمال و در دست دیگر جوالدوز برای دفاع از خود دارد. کولبارچیها نیز با کیسه در پشت یا در دست گندم با گروه هستند. غول، تمثیلی از زشتیها و بدیها است و عروس، نماد اخلاق و خوبیها، پاسدار نیکیها و پند و نصیحت راستی و چگونه خوب زیستن را به عروسگوله نشان میدهد. موضوع داستان، جنگ غول و پیربابو بر سر تصاحب عروس است که غول و پیر بابو کشتی میگیرند و گاهی پیربابو پیروز میدان است و گاهی غول. بعد از پایان نمایش سرنانواز آهنگهای شادی را به نوا درمیآورد و گروه هلهلهکنان به خانههای دیگر میروند و نمایش را از نو شروع میکنند. در بسیاری موارد مشهود است که در این مبارزه، آیین پیروزی با غول بوده است، پیروزی غول بر پیربابو میتواند نمادی از پیروزی قهرمان جوان بر قهرمان پیر باشد، یا به تعبیری سیاهی در اینجا نماد زایش و رنگ گرفتن طبیعت و گرم و جوانشدن آن برابر دیو سرما و زمستان باشد و سفیدی پیربابو در واقع نمادی از یخ و برف و پیری، که میخواهد عروس طبیعت یا بهار را در اسارت خود نگه دارد که قهرمان جوان و تنومند این شانس را از او میگیرد. غول در را میزند و صاحب خانه را میخواهد که از خانه بیرون بیاید و پس از رد و بدل شدن صحبتهایی میگوید: ای خانخواه بیرون بیه تی سگ مره گیره، یکی زنم میره/ ای خانخواه بیرون بیه عروسگوله بیاردیم/ جان دله بیاردیم خانخواه تره نیردیم تی پسر بیاردیم/ از راه دور بیاردیم چه ظرف زور بیاردیم / خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم / آهای پیربابو تی افسار کهنه وابو، تی پالون پیربابو / تی جوه چرکم بو عروسگوله بیاردیم جان دل بیاردیم. پیربابو نیز در جواب میگوید: غول ببین غول کمر بجیر توله کمر بجور نقره و غول پاسخ میدهد: عروس میشه میجان شه میدلشه سیاه کشمشه / زحمت بکشه آهای پیربابو تی ریش سفیدابو / عروس گوله بیاردیم جان دله بیاردیم / خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم/ غلام بما غلام پیر غلام بما شمی محله چربمه برای حاجتر بمه غلام میگوید: غلام دروغ گونه، غلط کنه عروس میشه سیا کشمشه. دعوا غول و غلام با کچک شروع میشود بعد از مدتی همه با هم میگویند: عروس گوله همینه ببینین چه نازنینه / عروس گوله بیاردیم جان دله بیاردیم/ عروس شب بیاردیم بی چادر شب بیاردیم/ خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم/ آهای پیر بابو تی کاره وه چه وابو تی ریشه سفیدابو/ عروس کی شه پیر بابو شه پیر بابو زحمت بکشه / ای غولک شیرازی یه قدری بکن بازی تا خانخواه ببو راضی/ حمام بزار بیاردیم چه ظرف زور بیاردیم / عروس گوله همینه عروس نازنینه عروس بهار چینه / ای پیربابو تی افسار کهنه وابو زمستانم بهارابو/ عروس گوله بیاردیم جان دله بیاردیم خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم / عروسگوله همینه ببین چه نازنینه . |