![]() |
خر و عاقبت خنده دار چت کردن - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76) +---- موضوع: خر و عاقبت خنده دار چت کردن (/showthread.php?tid=219755) |
خر و عاقبت خنده دار چت کردن - roblex - 12-04-2015 ![]() گفت هیجده ساله هستم … تو اسمت را بگو، من هاله هستم گفتم اسم من هم هست فرهاد … ز دست عاشقی صد داد و بیدادبگفت هاله ز موهای کمندش … کمان ِابرو و قد بلندشبگفت چشمان من خیلی فریباست … ز صورت هم نگو البته زیباستندیده عاشق زارش شدم من … اسیرش گشته بیمارش شدم منز بس هرشب به او چت می نمودم … به او من کم کم عادت می نمودمدر او دیدم تمام آرزوهام … که باشد همسر و امید فردامبرای دیدنش بی تاب بودم … زفکرش بی خور و بی خواب بودمبه خود گفتم که وقت آن رسیده … که بینم چهره ی آن نور دیدهبه او گفتم که قصدم دیدن توست… زمان دیدن و بوییدن توستز رویارویی ام او طفره می رفت … هراسان بود او از دیدنم سختخلاصه راضی اش کردم به اجبار… گرفتم روز بعدش وقت دیداررسید از راه، وقت و روز موعود … زدم از خانه بیرون اندکی زودچو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت …
|