تـآلــآر گویش هــآی محلــی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35) +--- موضوع: تـآلــآر گویش هــآی محلــی (/showthread.php?tid=219496) صفحهها:
1
2
|
تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 10-04-2015 سلـآم
در این تایپک گویش محلـی هر استــآن رو میذاریم امیدوارم خوشتون بیــآد لطفا موضوع دیگری نزنید و فقط تو همین تایپکـ مطالبت مرتبط با این موضوع رو بذارید ممنون ............................................................................ زبان و گویش مردم آذربایجان شرقی
زبان امروزی ساکنان استان آذربایجان شرقی، ترکی آذربایجانی میباشد که در نقاط مختلف آن با لهجههای گوناگون تلکم میشود. زبان نوشتار و رسمی آذربایجان در بیشتر دورههای تاریخی آن، زبان آذری بودهاست. اکثریت قریب به اتفاق نوشتهها و آثار مردم این منطقه نیز در دورههای مختلف به فارسی و آذری بوده است. پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، زبان گفتاری مردم این منطقه یکی از شاخههای زبان مادی بود. زبان مادی مردم منطقه آذربایجان (ماد کوچک) در دوره حکومت ترکزبانان توسط ایلهای ترک که به منطقه آمده بودند، تاتی نامیده شد.امروزه تمرکز اصلی مناطقی که زبان تاتی در آنها بهجا مانده استانهای قزوین، زنجان، مرکزی و اردبیل است.زبان ایرانی باقیمانده در شبهجزیره آبشوران در جمهوری آذربایجان نیز که اصطلاحاً تاتی نامیده شده با زبان مادی آذربایجان تفاوت دارد و یکی از گویشهای زبان فارسی است. تغییر زبان گفتاری از تاتی به ترکی آذربایجانی از زمان تسلط سلجوقیان آغاز شد و در دوره سلطنت ترکمنها و آغاز عصر صفویان بیشتر شهرها و روستاها را شامل شد. زبان ترکی آذربایجانی از شاخهٔ اغوز زبانهای ترکتبار از گروه زبانهای آلتایی است. خاستگاه زبانهای ترکی، استپهای جنوب سیبری بودهاست و گویندگان اصلی آن را ترک تباران تشکیل میدهند. به شهادت پیران قدیم منطقهٔ آذربایجان تا صد سال پیش (دههٔ ۱۹۰۰) گویشهای آذری ایرانی هنوز در بسیاری از روستاهای دورافتادهٔ آذربایجان رواج داشت که طی سدهٔ نوزدهم رفتهرفته با گسترش ارتباطات با شهرها این زبانها در بسیاری از این روستاها تضعیف شد و به مرور رخت برچید ولی هنوز در گوشه و کنار آذربایجان از جمله مناطق هرزند، گلینقیه، زنوز، حسنو، کرینگان، پیرامون خلخال و غیره به حیات ضعیف خود ادامه میدهد. یکی از مهمترین منابع در این زمینه رساله « روحی انارجانی» تألیف قرن 11 هجری است. این کتاب نمونه گویایی از موقعیت عمومی و رواج زبان آذری پهلوی درمیان مردم آذربایجان است. احمد کسروی مینویسد از سال 736 هجری، سال مرگ ابوسعید آخرین سلطان مغول تا ظهور شاه اسماعیل صفوی در سال 906 هجری، زبان ترکی در آذربایجان محدود به ترکان و مغولان بود، و مردم آذربایجان همچنان به آذری پهلوی صحبت میکردند. در لغت نامه دهخدا آمده است: « آذری منسوب به آذر و آذربایجان ، و زبان آذری لهجه ای از فارسی قدیم است که در آذربایجان متداول بوده و اکنون نیز در بعضی روستاهای این استان و بعضی نواحی قفقاز بدان تکلم کنند.» RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - پسرشاعر - 10-04-2015 ایلااااااااااااام لطفا RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 10-04-2015 بفرمایید(:اینم ایلام(: .......................................................... زبان و گویش مردم ایلام گویش کردی ایلام یکی از گویشهای زبان کردی است و به عنوان گونه ای از گویش کردی جنوبی در کنار گونههای کلهری،سنجابی و لکی قرار دارد.این گویش را«فیلی» نیز مینامند و گویشوران آن عمدتاً در استان ایلام و نیز منطاق کردنشین جنوب شرقی عراق ساکن هستند.
دستگاه واجی گویش کردی ایلام متشکل از 35 واج همخوان و 8 واج نیز واکه هستند زبان کردی و گویشهای آن: زبان کردی یکی از زبانهای هند و ایرانی است که زبان شناسان آن را در زمره زبانهای ایرانی شمال غربی قرار داده اند.آن چه که امروزه کردی نامیده میشود در واقع گویشهای مختلفی است که گاه اختلاف آنها چنان زیاد است که گویشوران سخن همدیگر را در نمییابند،اما اگر دقیق مورد مطالعه قرار گیرند مشخص میشود که همگی دارای اشتراکات فراوان هستند.شاید بتوان گفت که دلیل اختلاف زیاد گویشهای کردی،زیستن در مناطق مختلف جغرافیایی و همسایگی با اقوام مختلف باشد که در شکل گیری این گویشهای متنوع بی تاثیر نبوده است. وجود گویشهای مختلف زبان کردی از یک سو و پراکندگی گویوشران آن در کشورهای مختلف از سوی دیگر باعث شده است تا تقسیم بندیهای مختلفی درباره آنها ارائه شود. ظاهر سارایی گویشهای کردی را بر حسب موقعیت جغرافیایی به شرح زیر تقسیم کرده است: 1-کردی شمال غربی:که شامل گویش کرمانجی و فروع آن است.این گویش در مناطق کرد نشین ترکیه،سوریه،بخشهای از کردستان عراق،آذربایجان ایران و شمال خراسان،مناطقی از جمهوریهای شمالی مانند ارمنستان،آذربایجان،گرجستان و ترکمنستان رایج است. 2- کردی شمالی:که شامل گویش سورانی و شعبات آن است و در کردستان عراق و ایران و بخش هایی از استان کرمانشاه و آذربایجان غربی بدان تکلم میشود. 3-کردی مرکزی:که شامل گویش هورامی است و گویشورانش در اورامانات ایران و عراق پراکنده اند. 4-کردی جنوبی:که شامل کلهری،ایلامی و لکی است. گونههای کردی جنوبی کردی جنوبی به گونههای زیر تقسیم میشود: 1-کردی کلهری:که در کرمانشاه و مناطق از استان ایلام،از جمله شهرستانهای ایوان و شیروان چرداول و بخش چوار رایج است و با گویش کردی ایلامی اندکی تفاوت دارد. 2-کردی ایلامی:گویش عمده مردم استان ایلام از جمله طوایف عمده و قدیمی آن است که با اندک اختلافاتی در شهرهای ایلام،مهران،سرابله،بدره،بخشهای عمده ای از نواحی جنوبی استان مانند دهلران،دره شهر،آبدانان و مناطقی از کشور عراق نظیر مندلی و خانقین بدان تکلم میشود. 3-لکی:این گویش در سطح نسبتاً گسترده ای در استانهای لرستان،کرمانشاه،همدان و بخشهای از ایلام گویوشران بسیاری دارد.این گویش اغلب به اشتباه لری یا شعبه ای از آن قلمداد شده است. نظام آوایی،واژگان و نحو و نیز سنتهای فرهنگی و بسیاری از ویژگیهای دیگر نشان میدهد که لکی گویشی اصیل و برجسته از کردی است. جستاری در باب کردی ایلامی کردی ایلامی که گاه آن را «فیلی» نیز نامیده اند،در بیشتر مناطق استان ایلام رایج است.واژه فیلی در بین مردم ایلام معروفیت بسیار ندارد.این را کردهای ساکن عراق به مناسبت سلطه والیان لرستان موسوم به فیلی بر ایلام،رواج داده اند و آن از مقوله مجاز خاص و عام است(سارایی) گویش فیلی دارای لهجههای گوناگونی است که مهمترین آنها عبارتند از : 1-ملکشاهی:در شهرستانهای ایلام و مهران 2-خزلی:در بخشهای از شهرستان شیروان چرداول 3-آبدانانی:در شهرستانهای آبدانان،دهلران و دره شهر 4-ایلامی:در شهرستانهای ایلام،مهران،شیروان چرداول 5-بدره ای:در بخش بدره از شهرستان دره شهر RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - پسرشاعر - 10-04-2015 خیلی خیلی ممنونم من تو شهرستان درهشهر هستم RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 10-04-2015 زبان و گویش مردم آذربایجان غربی در آذربایجان غربی زبانهای ترکی و آذری و کردی ، زبانهای اصلی را تشکیل میدهند و اقلیتها به زبانهای آشوری و ارمنی و کلیمی تکلم مینمایند .
الف ) زبان ترکی آذری : ریشه این زبان مربوط به مادهاست که در اثر گذشت زمان تحت تاثیر زبانهای فارسی ، عربی و ترکی قرار گرفته است . زبان مادی که از ریشه زبانهای هند و اروپایی بوده است ، پیش از اسلام تغییر چندانی نیافته بود ، ولی تکامل و تحول پیدا کرده بود ، پس از ظهور اسلام تحت تأثیر زبان عربی و فارسی قرار گرفته است . از اوایل قرن سوم هجری ، کم کم پای امرای ترک آسیای مرکزی به آذربایجان باز شده و از قرن پنجم هجری هجوم و مهاجرت تیرههای مختلف ترک به این سامان آغاز گردید . در نتیجه اختلاط زبان ترکی آسیای مرکزی با فارسی آذری ، زبان ترکی آذری پدید آمده است . کسانی هم بودند ریشه زبان آذری باستانی را فارسی و هند و اروپایی نمیدانند ، مانند خطیب تبریزی ، ناصر خسرو ، حکیم نظامی ، یاقوت حموی و مسعودی . ب) زبان کردی : عده ای ، کردی را لهجه ای از زبان فارسی و گروهی دیگر آن را زبانی مستقل میدانند. 1000 سال پیش از میلاد مسیح ، آریاییها به زبان اوستایی تکلم میکرده اند که پدر تمام زبانهای مادی، پارسی و هندی بوده است ، زبان کردی هم از ریشههای زبان اوستایی است . ادبیات شفاهی : مردم آذربایجان دارای غنیترین ادبیات شفاهی هستند و ضرب المثلهای متعددی در بین مردم رایج است که پند، فلسفه و حکمت خاصی در پس آنها نهفته است. به طور کلی آذریها مردمی شاعر مسلک هستند که بیشتر احساسات خود را با زبان شعر بیان میکنند و در هر مناسبتی قطعه ای شعر میسرایند که به بایاتیها معروف هستند. شعرها، ضرب المثل ها، پندها و حکمتهای عامیانه اصلیترین قسمت ادبیات عامه استان آذربایجان غربی را به وجود آورده اند. RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 10-04-2015 زبان و گویش مردم اردبیل قبل از مهاجرت آریایىها به ایران، زبان مردم اردبیل، زبانى بومى بوده است. پس از استقرار مادها در اردبیل، زبان اوستایى در این استان رایج مىگردد.
در دوره هخامنشیان زبانى فارسى وارد این استان مىشود البته مردم این سرزمین زبان آذرى که آمیختهاى از زبان مادى و بومیان اردبیل بوده تا دوره اشکانیان و سلوکیان نیز حفظ مىکنند. بعد از حمله اعراب به ایران، زبان عربى در این سرزمین گسترش مىیابد و زبان فارسى کمکم رایج مىشود. در دوره صفویان نیز مردم این استان به زبان آذرى تکلم مىکردهاند. با آمدن ترکان به ایران و استقرار آنها در اردبیل کمکم زبان ترکى در اردبیل رایج مىگردد و از این زمان زبان ترکى در این استان ماندگار مىشود و تا امروز نیز باقى مانده است. در گذشته زبان مردم اردبیل آذرى بوده است که به مرور زمان با زبان فارسى و ترکى آمیخته شده است و هم اکنون به جز در برخى از روستاهاى خلخال، اثرى از زبان آذرى وجود ندارد. مردم اردبیل در حال حاضر به زبان ترکى تکلم مىنمایند و زبان فارسى نیز در بین آنها رایج است. از این رو مىتوان آنها را ذولسانین دانست. مکاتبات مردم و برنامه تحصیلات در مدارس به زبان فارسى انجام مىشود و جوانان این استان با فارسى آشنایى کامل دارند. برخى از واژههاى رایج در زبان اردبیلى عبارتند از: درده جر: فرد مریض و لاغر و ضعیف. وریان: بند آب. کوشن: کشتزار. در سال 1365 در حدود 46/58 درصد جمعیت استان زبان فارسى را یاد نداشتند و 48/4 درصد فقط فارسى را مىفهمیدند و 63/36 درصد نیز مىتوانستند به زبان فارسى سخن بگویند. همچنین در برخى نقاط استان مثل امامرود، شهر کلور خلخال و روستاهاى اطراف آن زبان تاتى ـ آمیختهاى از زبانهاى طالشى، کردى و مازندرانى و در برخى نقاط مثل دهستان عنبرآباد شهرستان نمین گویش طالشى رایج است. RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 11-04-2015 زبان و گویش مردم تهران تهران در روزگاران کهن از توابع ری بوده است، و ری از سرزمین ماد بهشمار میآمده است، از اینرو زبان مردم تهران و ری در آغاز شاخهایی از زبان مادی بوده که با پارسیقدیم نزدیکی داشته است.
زبان مردم این سامان، در دورهی اشکانیان، زبان پهلوی اشکانی بود که از پارسی باستان گرفته شده است، در زمان این خاندان خط و زبان پهلوی در ایران رایج گردید، در دانش و ادب بهکار رفت. در ری و ناحیههای آن از جمله تهران،قصران و ... در سدههای 3و4 ه.ق. به روزگار علویان، آلزیار و آلبویه، دیالمه راه داشتند و بدین سبب، زبان تبری یا مازندرانی نیز در تهران نفوذ یافت. زبان مازندرانی و گیلکی نیز از ریشه و بن زبانهای دیرین ایرانی است. و پس از انقراض ساسانیان تا دیرزمانی زبان پهلوی در تبرستان رایج بود. امروزه نیز واژههای پهلوی در این حدود بهویژه در تهران بسیار است. پس از چیرگی عرب، زبان پهلوی در«ری، تهران، اصفهان، همدان، نهاوند» رایج بود، و پس از اسلام این ناحیهها را سرزمین پهلوی نامیدند، و زبان فصیح پارسی را پهلوانی زبان و پهلوی زبان خواندند. مرحوم عباساقبال در مقالههای تحقیقی خود، با نام لهجهی تهرانی، گویش مردم تهران باستان را چنین تعریف کرده: «لهجهی تهرانی که پیش از خراب شدن و از رونق افتادن شهرری، بهآن زبان رازی میگفتند، از لهجههای زبان پهلوی یعنی شعبهایی از زبان پارسی است که در بخش شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران رواج داشته، و لهجههای مازندرانی، گیلکی، تاتی، لری، کردی، شیرازی، آشتیانی و... از بازماندگان همان زبانند. این زبان چنان که روشن است بهکلی غیر از پارسی دری بوده که نخست در ماوراءالنهر، سپس در خراسان و سیستان، زبان رسمی و شعر و ادب شده است». بههر حال، لهجهی امروز تهرانی، بیشتر دستخوش دگرگونی بوده و واژههای بیگانهایی به آن راه یافته است، که این واژههای بیگانه را در گویشهای محلی، بسیار کمتر میتوان دید. لهجه تهرانی: لهجه تهرانی یکی از لهجههای زبان فارسی است که لهجهٔ معیار این زبان در ایران محسوب میشود و در رسانههای گفتاری ایرانی (به جز رسانههای محلی) از این لهجه استفاده میشود. همچنین در تدریس زبان فارسی در کشورهای غیرفارسیزبان نیز از این لهجه استفاده میگردد. لهجهٔ تهرانی به شکل کنونی از زمان قاجار به وجود آمدهاست و با لهجهٔ اهالی بومی تهران متفاوت است. لهجه قدیم تهرانی هنوز هم در مناطقی مانند شمیران وجود دارد ولی در معرض نابودی است. RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 13-04-2015 زبان و گویش مردم خوزستان در سال 1312 ه.ش هنگام خاکبرداری در تخت جمشید در میدان کاخ آپادانا و کاخ سد ستون ، کتیبههای زیادی به دست آمده که تماما به خط میخی خوزی و زبان خوزی نوشته شده بود . بنابراین میتوان گفت زبان خوزی در زمان هخامنشی اهمیت و رواج کامل داشته و این زبان تا زمان سقوط خوزستان بدست اعراب، زبان رسمی مردم خوزستان بوده و همین زبان است که مقدسی جغرافی نگار سدهی چهار ه.ق از آن نام برده است.
در حال حاضر مردم خوزستان با لهجههای مخصوص محلی مانند: دزفولی، شوشتری، بهبهانی، رامهرمزی، آبادانی و ... تکلم میکنند . برتولد اشپولر زبان رایج استان خوزستان را زبان خوزی دانسته، مینویسد: «بنا به اقرار صریح اهل آن عصر، نه به زبان عربی ارتباطی داشتهاست نه به زبان پارسی، حتی الفبای عربی برای تلفظ و تحریر آن کافی نبوده و خطا نیست که این لهجه ویژه از آخرین بقایای زبان عیلامی به حساب آوریم». بنابرگفته مینورسکی و سوجک خوزیها احتمالا از نسل عیلامیان بودهاند.ولادیمیر مینورسکی و سوات سوجک زبان خوزی تا چند قرن بعد از فتح خوزستان توسط مسلمانان زبان محلی مردم خوزستان بودهاست. سوجک گفته استخری(قرن دهم میلادی) در مورد مردم خوزستان در کتاب مسالک الممالک را به عنوان نمونه نقل میکند: بیشتر آنها میتوانند فارسی و عربی صحبت کنند ولی آنها زبان خودشان را دارند(لسان خوزیان) که نه عبری است و نه سریانی و نه فارسی ابن حوقل هم میگوید که با وجود زبان عربی و فارسی، خوزی به زبان دیگری سخن میگویند که نه سریانی است و نه عبری. ژیلبر لازار به استناد روایتی که کتاب الفهرست از سخن ابن مقفع داشته، میگوید که ایرانیان در اواخر دوره ساسانی ۵ زبان داشتند: پهلوی که زبان سرزمین فهلهاست یعنی ماد قدیم یا جبال مسلمانان. دری زبان پایتخت (تیسفون یا مدائن). پارسی زبان موبدان و علما. زبان خوزی که در خوزستان رایج است. سریانی که در سواد بدان تکلم میکردند. زبان شناسان اتفاق نظر که دو زبان خوزی و سریانی ایرانی نمیباشند؛ سریانی زبانی آرامی است که در آن ایام زبان رایج مردم بین النهرین بود و خوزی که احتمالاً بقایای زبان عیلامی قدیم بودهاست. به گفته لازار منابع تاریخی قرون نخستین اسلامی، تصویر کلی از زبانهای ایران به دست ما نمیدهند اما گردآوردن اطلاعاتی پراکنده از جغرافینویسان و مورخان ممکن است. (در قرون نخستین اسلامی) زبان خوزی در خوزستان دوام آورد. گفته میشود که این زبان حتی با الفبای عربی قابل کتابت نبود. ابن مقفع در مورد زبان خوزی آورده است: خوزی زبانی بود که با آن شاهان و امیران در خلوت و هنگام بازی و خوشی با پیرامونیان خود سخن می گفتند. ریچارد فرای میگوید که جغرافیدانان قرن ۱۰ هجری که به زبان عربی مینوشتند، از وجود زبان خوزی در کوهستان زاگرس خبر دادند که ادامه زبان باستان عیلامی تفسیر شدهاست. مهدی مرعشی مینویسند: نویسنده احسن التقاسیم گفتهاست که آنها (خوزی زبانها) کمی از زبان عربی و فارسی را مخلوط کردهاند برای مثال، آنها میگویند: «این کتاب وصله کن»، "این کار قطعه کن" آنها به خوبی عربی و فارسی را استفاده میکنند و پیچیدگی و کشیدگی در انتهای کلماتشان در سخن گفتشان وجود دارد. به گفته مارتین هاوگ زبان خوزی احتمالاً زبان درجه دوم در حکاکیهای سنگی توسط هخامنشیان است. RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 13-04-2015 زبان و گویش مردم زنجان زبان مردم استان زنجان در دوره هاى اشکانى، ساسانى و اسلام فارسى بوده است. در عهد اشکانى در این منطقه زبان پهلوى شمالى، در عهد ساسانیان زبان پهلوى جنوبى و در زمان ظهور اسلام و غلبه اعراب نیز زبان پهلوى جنوبى رایج بوده است. پس از استقرار اقوام ترک در زنجان و مهاجرت ترکهاى آذرى به این سرزمین، مخلوطى از زبانهاى ترکى جغتاى، ترکى آذرى و زبان فارسى که کلمات کردى نیز در آن وجود داشت در آن سرزمین شکل گرفت. در حال حاضر زبان اکثر مردم این استان ترکى است و بسیارى از کلمات فارسى نیز در زبان آنها گنجانیده شده است.بیش از 90 درصد مردم استان به زبان ترکى و حدود 10 درصد نیز به زبان فارسى و زبان هاى دیگر تکلم مینمایند.
زبان اهالی منطقه هم چون نژاد آنها یکدست نبوده است. ولی آنچه مسلم است قبل از هجوم اقوام مغول زبان بومی اهالی منطقه فارسی بوده است. در صورالاقالیم نوشته «زبانشان (زنگان) پهلوی راستست» استاد جلال همایونی در تاریخ ادبیات چنین مینویسد: «اهل همدان و زنجان که در فهلویات سخن فراوان گفته اند در خطاهای عروضی معذورتر ازبندار باشند که به زبان ولغت دری نزدیکتر از پهلوی است»پس از استقرار اقوام ترک در منطقه و مهاجرتهایی که ترکهایی از نژاد ترکهای آذری انجام گرفته، مخلوطی از زبانهای ترکی، جغتایی، ترکی آذری، زبان فارسی، که کلمات زبان کردی نیز در آن وجود دارد، تشکیل یافته است. اخیراً در اثر کثرت رفت و آمدها، و نزدیکی منطقه به تهران زبان فارسی در خانوادهها متداول گردیده و نتیجتاً استعمال لغات فارسی در محاورات روزمره مرسوم شده است. زبان پهلوی اشکانی که در عهد اشکانیان معمول بوده و زبان پهلوی جنوبی یا ساسانی که در عهد ساسانیان معمول و کتیبههای پادشاهان بعد ازساسانی بدان نوشته شده است، و هم چنین این زبان در موقع ظهور اسلام و کغلبه اعراب، زبان رسمی ورایج ایرانیان خاصه مردم عراق عجم و فارس و خمسه بوده است. RE: تـآلــآر گویش هــآی محلــی - L²evi - 15-04-2015 زبان و گویش مردم سیستان و بلوچستان گویش سیستانی از گویشهای وابسته به زبانهای ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند. دکتر محمد معین در مقدمه کتاب برهان قاطع، گویشهای سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کرده است.
گویش سیستانی یکی از گویشهای مهم زبان فارسی است که مردم سیستان بدان تکلم میکنند. این گویش هم اکنون به صورت عمده در منطقه سیستان ایران، نیمروز و فراه افغانستان، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری میباشد. این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجههای مرده ماوراءالنهری و تاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژههای مشترک بسیار با بلوچی دارد که با توجه به پیوندهای تاریخی و پیوستگیهای جغرافیایی و مهاجرتهای قومی و خویشاوندی طایفه ای، امری طبیعی میباشد. فرهنگ نویسان، سیستانی را یکی از چهار زبان متروک پارسی یاد کردهاند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آورده است. بسیاری از واژگان سیستانی از هزار سال پیش تاکنون تفاوت چندانی نکرده است. اگرچه اصل زبان که احیاناً همان سکزی است، پیش از این منقرض شده و تنها گویش آن باقیمانده است. یک سرود دینی به گویش سیستانی باقیمانده است که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده میشود. سرود آتشکده کرکویه یکی از زیباترین سرودهای مذهبی زرتشتیان سیستان بوده است که به هنگام روشن کردن آتشگاه ها، به آواز بلند خوانده میشده است. گویش سیستانی هیچگاه یک زبان نوشتاری نبوده است، پس اثر مکتوبی که مستقلاً متعلق به گویش سیستانی باشد نیز وجود ندارد. در میان کتب ادبی به نوشتار سیستانی در صده اخیر نیز ناهماهنگیهای بارزی در رسم الخط سیستانی به چشم میخورد. تلاشهای اخیری که برای یکپارچه سازی رسم الخط سیستانی انجام شده است تاکنون با بی اقبالی مواجه شده است. درباره گونههای زبانی سیستانی باید گفت، چهار گونه فرعی میتوان برای گویش سیستانی متصور شد که شامل گونههای زرگری، ادبی (ملّایی)، سیّدی و عربی میشود: گونه زرگری که در این گونه، ساخت هجایی یک اصل زیربنایی بوده و گویش به هجاهای سازنده تقسیم میشود و پس از هر هجای اصلی، یک هجای تبعی با ساخت «ز+مصوت» ظاهر میشود. به عنوان مثال واژه پو (به معنی پا) به صورت پوزو تلفظ میشود. گونه ادبی سیستانی که مورد کاربرد در مواردی از قبیل تقلید ادا، مداحی، متن خوانی، شبیه خوانی (تعزیه)، زبان ملایی و سخن گفتن از سر تأمل میباشد. این گونه از چند زاویه با گونه معیار گویش سیستانی در تفاوت میباشد، شامل: ساختمان تک واژ وجهی «می»، ساختمان تک واژ وجهی «ب»، جزء پیشین، ساختمان تک واژ نفی و نهی و تکیه فعل هایی که تک واژ «می» دارند. در گونه دیگر که سیدی نام دارد، واج «س» به جای واج نخست قرار گرفته و در پایان عبارت «واج نخست حذف شده + اِدی» افزوده میشود. مثلاً کتاب به ستابکدی تبدیل میشود. در آخر در گونه عربی که تنها در میان طایفه شیخ (از طوایف سیستانی) دیده میشود و غالباً برای ایجاد ارتباط میان اعضای خانواده در حضور مهمان بیگانه به کار برده میشود و حالت خصوصی دارد. این گونه از لغات عربی بیشتری بهره میجوید. در رابطه با زبان بلوچی نیز باید گفت، زبان بلوچى به زبانهاى شرقى ایران شباهت ندارد بلکه به گروه غربى وابسته است. در حقیقت این زبان شباهت زیادترى به زبانها و لهجههاى تاتى، طالشى و گیلکى دارد تا به فارسى، بشاگردى، لارى و لرى. بیشتر لهجهها و زبانهاى دیگر ایرانى وابسته به زبان پهلوى پارتى مىباشند. اما زبان بلوچى در این میان وضعیت پیچیدهترى دارد گاهى به گروه نخست پهلوى ساسانى بسیار نزدیک و گاه بسیار از آن دور شده و به گروه دوم پهلوى پارتى نزدیک مىشود. زبان بلوچی از جهت ساختار قدیمی و دست نخورده بسیاری از لغات این زبان، یکی از مهمترین زبانهای ایرانی است. زبان بلوچی با زبان و تلفظ پهلوی اشکانی و پهلوی اوایل ساسانی ارتباط نزدیکی دارد. زیرا که بر اثر سختی رفت و آمد در تمام قرون گذشته و عدم آمیختگی و آمیختگی کم با دیگر زبانها، گویشها و لهجهها، صورت اصلی کلمات و لغات اصیل را نگاه داشته است. زبان بلوچی به دو شعبه زیر تقسیم شده است: الف- بلوچی شمالی (سرحدی) ب- بلوچی جنوبی (مکرانی یا مکورانی) بلوچی شمالی شامل نواحی زاهدان، خاش و سیستان است و بلوچی جنوبی شامل نواحی ایرانشهر، سراوان و چابهار است. بلوچی شمالی و بلوچی جنوبی از نظر تلفظ بیشتر لغات با یکدیگر متفاوت هستند. حتی در خود این دو شعبه (شاخه) تلفظ بعضی از کلمات از یک شهر و ناحیه با شهر و ناحیه دیگر متفاوت است. یعنی به طور کلی بلوچی شامل تنوع زیادی در لهجه های خود از شمال تا جنوب ناحیه بلوچستان است. اما تمام این لهجهها برای متکلمین زبان بلوچی قابل تشخیص است. چون ریشه و اصل همه این لهجهها یک زبان واحد است. |