دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم (/showthread.php?tid=219407) |
دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - |мιѕѕ мєняαѕα| - 09-04-2015
استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد
استادعبدالباسط در سال 1927 ميلادى در روستاى المزاعزه يكى از توابع شهر ارمنت در استانقنا در جنوب مصر متولد شد. جدّ پدرى او استاد عبدالصمد از مردان باتقوا و از حافظانقرآن و جدّ مادرى او استاد بزرگوار ابو داود صاحب مقام مشهور و معروف در شهر ارمنتبود. پدرش استاد عبدالصمد نيز به تدريس حفظ و تجويد قرآن كريم اشتغال داشت و دوبرادر او محمود و عبدالحميد در مكتب، قرآن را حفظ مىكردند. برادر كوچك آنهاعبدالباسط هم در سن 6 سالگى به ايشان ملحق گرديد.اين كودك با استعداد به مكتب استادامير در ارمنت ملحق شد و استاد به بهترين وجه از او استقبال كرد چرا كه آثارمهارتهاى قرآنى را (كه با شنيدن تلاوت قرآن در شب و روز و صبح و شام براى او حاصلشده بود) در او ديده بود. استاد امير جملهاى از امتيازات و استعدادها را در شاگردمستعدّش مىديد كه او را از سايرين ممتاز مىساخت مانند سرعت فراگيرى، هوش و ولعشديد در تبعيّت از استاد، و دقت در خوب ادا كردن مخارج الفاظ و وقف و ابتدا و صوتزيبايى كه گوشها را مىنواخت. استاد عبدالباسط در باره خود گفته است: «سنّم 10 سالبود كه حفظ قرآن كريم را به پايان بردم و آيات قرآن مانند نهرى روان از زبانم جارىمىشد. پدرم كارمندى در وزارت نقل و انتقال و پدر بزرگم از علما بود. من از ايشانراهنمايى خواستم كه قرائتها را چگونه فرا گيرم و آنها مرا به شهر طنطا در شمال مصرراهنمايى كردند تا به دست استاد محمد سليم علوم قرآن و قرائات را فرا گيرم. مسافتميان ارمنت - كه يكى از شهرهاى جنوب مصر است - تا طنطا در شمال بسيار دور بود بااين حال براى سفر آماده شدم اما يك روز پيش از رفتنم به سوى طنطا، از آمدن استادمحمد سليم به ارمنت مطلع شديم. او آمده بود تا كلاسى براى آموزش قرائات در مدرسهدينى ارمنت بر پا كند. اهالى ارمنت استقبال شايستهاى از او كردند و پيرامونش حلقهزده، گروهى را با عنوان «اصفون المطاعنه» براى حفظ قرآن، تشكيل دادند. استاد، علومقرآن و قرائات را آموزش مىداد و قرآن كريم را تحفيظ مىنمود. من به آنجا رفته وقرآن را نزد او دوباره مرور كردم و متن شاطبيه را كه متنى مخصوص به علم قرائاتهفتگانه است حفظ كردم.» هنگامى كه استاد عبد الباسط به سن 12 سالگى رسيد از هر شهر وروستا در استان قنا و مخصوصا از جانب اصفون المطاعنه - به كمك استاد سليم كه همه جااز عبدالباسط تعريف مىكرد - دعوتهايى به سوى او روانه شد، چرا كه گواهى استاد سليمسبب اطمينان همه مردم بود. به مناسبت ولادت زينب كبرى (س) محفلى در مسجد زينبيهبرپا شد كه بانيان اين محفل جمعى از بزرگان و قاريان بنام مانند استاد عبدالفتاحالشعشاعى ،استاد مصطفى اسماعيل،استاد عبدالعظيم زاهر و استاد ابوالعينين شعيشعبودند. پس از گذشت پاسى از شب در حالى كه مسجد از محبين آل البيت (ع) موج مىزد،يكى از نزديكان عبدالباسط از مسئولين مجلس اجازه خواست تا اين جوان با استعداد 10دقيقهاى را به تلاوت قرآن بپردازد، او اجازه داد و قارى جوان آياتى از سوره احزابرا در ميان اين جمعيت تلاوت كرد.سكوت همه جاى مسجد را فرا گرفت و همه ديدهها بهاين قارى كوچك جلب شد كه با جرأت در جايگاه قاريان بزرگ نشسته بود. اما سكوت دقايقىبيش طول نكشيد و تبديل به فريادهايى شد كه مسجد را مىلرزاند: (الله اكبر) (ربنايفتح عليك)... و در نتيجه قرائت به جاى 10 دقيقه به مدت يك ساعت و نيم ادامه پيداكرد. معرفى عبدالباسط به راديوبا پايان يافتن سال 1951 استاد ضباع از عبدالباسطخواست تا براى قرائت در راديو اقدام كند. عبدالباسط با توجه به ارتباطش با مردمصعيد و نيز به جهت اينكه راديو يك برنامه خاص و منظّمى را مىطلبد مايل بود كه اينكار را به آينده واگذار كند امّا استاد ضباع، نوارى را كه عبدالباسط در روز ولادتزينب كبرى (س) خوانده بود، به هيئت داوران راديو داد و همگان از اداء قوى و صوتعالى او تعجب كردند و به اين ترتيب عبدالباسط به راديو راه يافت تا يكى از ستارگاندرخشنده در آسمان تلاوت باشد. پس از به دست آوردن اين شهرت در طول چند ماه،عبدالباسط ناچار بود كه سر پناهى در قاهره بر پا كند و همراه با خانوادهاش كهايشان را از صعيد منتقل كرده بود در جوار فرزند رسول خدا زينب (س) اقامت كند بانويىكه مسبّب شهرت و ملحق شدنش به راديو شده بود و به قول ميليونها نفر از مردم او راچون موهبتى به اسلام و مسلمانان هديه كرده بود. با ملحق شدن او به راديو اقبال مردمبراى خريد گيرندههاى راديويى زياد شد و در اكثر خانه ها گسترش يافت و هر كس در يكروستا يا يك منطقه راديويى داشت، صداى آن را بلند مىكرد تا همسايگان هم صداى او رابشنوند بالاخص در روزهاى شنبه، مضافا به اينكه محافل خارجى او هم به طور مستقيم ازطريق راديو پخش مىشد. ديدار از كشورهااز سال 1952 مسافرتهاى او به دورترين نقاطعالم شروع شد، حتى بعضى از دعوتهايى كه از او مىشد به مناسبت برگزارى يك محفل نبودبلكه از او دعوت مىشد تا در آن كشور حضور داشته باشد و هنگامى كه سؤال مىشد به چهمناسبت از استاد دعوت كردهايد مىگفتند كه محفل به خاطر ايشان برگزار شده است چراكه هنگامى كه استاد در محفلى حضور دارد فضايى از سرور و شادى در آن مكان حاكممىگردد. اين مطلب از استقبال كشورهاى مختلف جهان از او در چارچوب استقبالهاى رسمى ودولتى و يا مردمى معلوم مىشود: رئيس جمهور كشور پاكستان در فرودگاه به استقبال اوآمد، او را ملاقات كرده و با او مصافحه نمود؛ در جاكارتا پايتخت اندونزى دربزرگترين مساجد آنجا به تلاوت قرآن كريم پرداخت در حالى كه هر گوشه مسجد از حاضرينپر شده بود و جمعيت در خارج از مسجد فضايى به مساحت يك كيلومترمربع را پر كردهبودند و در ميدان مقابل مسجد بيش از 250 هزار مسلمان در حالى كه سر پا ايستادهبودند تا صبح به صداى او گوش مىدادند. استاد به مسافرت به كشورهاى عربى و اسلامىبسنده نكرد، بلكه شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پيمود تا در همه نقاط بهمسلمانان دست پيدا كند. از مشهورترين مساجدى كه در آن به تلاوت پرداخته است،مسجدالحرام در مكه، مسجد نبوى (ص) در مدينه منوره، مسجد الاقصى در قدس، مسجدابراهيمى (ع) در فلسطين و مسجد اموى در دمشق و مساجد مشهور آسيا، آفريقا، ايالاتمتحده، فرانسه، لندن، هند و اكثر كشورهاى جهان بوده است. هيچ روزنامه رسمى و يا غيررسمى از عكس و نوشتههايى كه بر اسطوره بودن او دلالت دارد خالى نيست.بيمارى ووفاتاستاد در اواخر عمر به مرض قند مبتلا شد. او با تناول غذاها و نوشيدنىهاىمختلف با اين بيمارى به مبارزه مىپرداخت ولى با اضافه شدن التهاب كبدى، ديگر توانمقاومت در برابر اين دو مرض را نداشت. به توصيه پزشكان براى معالجه به لندن رفت اماپس از اقامت يك هفتهاى در آنجا از پسرش ابن طارق كه همراه او بود خواست كه او رابه مصر برگرداند، گويى احساس كرده بود كه روزگار او سپرى و وقت ديدار خداوند نزديكشده است. وفات او مانند صاعقهاى بود كه بر قلوب ميليونها مسلمان در سراسر دنيا فرود آمد. هزاران نفر از دوستداران صدا و شخصيت او جنازه او را تشييع كردند؛ در اين تشييع همه سفراى كشورهاى جهان به نيابت مردمشان حضور داشتند. RE: دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - |мιѕѕ мєняαѕα| - 10-04-2015 «احمد ابوالقاسمی» متولد سال ۱۳۴۷ منطقه جنوبغربی تهران است و در حال حاضر مدیر مرکز آموزش قرآن حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)میباشد. «ابوالقاسمی»درباره آغاز فعالیتهای قرآنیش میگوید:«از سال ۵۶ وارد کلاسهای آموزش قرآن شدم و در مدت کوتاهی روخوانی را یاد گرفتم. البته ورود من به این مسیر چندان با علاقه وانگیزه هم نبود و درابتدا اصرار وعلاقه مادرم باعث شد تا در این جلسات شرکت کنم. چون پسرعموی من استاد«محمد رضا ابوالقاسمی» نیز از قاریان ممتاز آن زمان بودند، مادرم خیلی دوست داشتند تا یکی از پسرانشان مثل ایشان قاری قرآن باشند. بعد از اینکه یکی دو هفته در کلاسهای استاد «رضا شهدادی» شرکت کردم، برخورد خوب ایشان و محیط دوستانهای که آنجا بود باعث شد تا بحث روخوانی را تکمیل کنم. سال ۶۱ جذب کلاسهای قرائت استاد «جابر جلیلی» شدم که شاید ایشان استاد معروفی نبودند اما زحمات زیادی برای من کشیدند. حدود ۴،۵ سال در جلسات ایشان فقط قرائتها را گوش میدادم اما اصلاً جرأت خواندن حتی یک آیه را نیز نداشتم، هرچه استاد به من اصرار میکرد نمیخواندم تا اینکه یکروز قسم خوردم که هرطور شده باید بخوانم. فردای آنروز وقتی برای اولینبار درعمرم درحضور چند نفر قرآن را با قرائت خواندم، با تشویق و تعجب استادم مواجه شدم. ایشان از آمادگی من خیلی تعجب کرده بودند و تصور میکردند قبل از کلاس ایشان، کلاس دیگری میرفتم. به هر حال حضور من در جلسات و شنیدن قرائتها، گوش دادن نوارهای قرآنی که در منزل ما بودم، نزدیکی منزل ما به مسجد و شنیدن قرائتهائی که قبل از اذان از مسجد محلمان پخش میشد، همهی اینها سرمایهای شده بود که از همان ابتدا قرائت خوبی داشته باشم. احمد ابوالقاسمی: اگر کسی بخواهد در بخش صوت و لحن پیشرفت کند،ابتدا باید از قاریان بزرگ تقلید کند، آن هم تقلید در حالت، طنین و تزیینی که قاری در صوت خود ایجاد میکند نه در جنس صدا؛ ازهمین مسأله برای گفتن یکنکته آموزشی استفاده میکنم و به اساتید میگویم که هرکسی در جلسات شما اظهار کرد که من نمیتوانم بخوانم، اتفاقاً که میتواند؛ چون کسیکه هوش موسیقیائی خوبی دارد نقاط ضعفش را بهتر میفهمد، به همین دلیل از خواندن واهمه دارد، اما کسیکه فکر میکند میتواند بخواند، همین فکر غلط، نشانهی عدم استعداد او است. بعد از تشویقهای استادم، به قدری این موضوع برای من جالب شد که از آنروز به بعد کسی مرا در خانه پیدا نمیکرد. آدرس تمام جلساتی که اطراف منزلمان برگزار میشد را پیدا کردم تا جائی که بعد از گذشت۲،۳ ماه، ۸ جلسه میرفتم. ازقبل مغرب آنجا نوبت میگرفتم تا اولین نفر بخوانم و به جلسه بعدی که کیلومترها فاصله داشت برسم. هیچ شبی نبود که جلسهای باشد و من آنجا نباشم تا اینکه بعد از ۶ ماه، خواندن من پیشرفت چشمگیری کرد. آقای «جلیلی» نیز حق استادی را بهجا آوردند و مثل بعضی از اساتید که شاگردان با استعدادشان را پیش خودشان نگه میدارند ایشان این کار را نکردند و مرا به جلسه استاد «محمد غفاری» که آن زمان از بزرگترین اساتید قرائت قرآن در ایران بودند، معرفی کردند و من همینجا از زحمات ایشان که مرا با چنین استاد بزرگی آشنا کردند تشکر میکنم و جادارد فاتحهای را به روح ایشان هدیه کنیم. این سیر ابتدایی کار من بود، بعد از آن با استاد «خدام حسینی» آشنا شدم و به همراه تعدادی از دوستانم که درزمینه قرائت قرآن کار میکردیم از ایشان که هم محلی ما بودند خواستیم تا جلساتی را در محلمان برگزار کنند. ایشان هم از همان سال، جلساتشان را برقرار کردند که تا امروز این جلسات ادامه دارد و جمعه شبها بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار میشود.» از «استاد ابوالقاسمی» در مورد روند قرائت قرآن در ایران میپرسم، او میگوید: «روند قرائت قرآن در ایران، سیر صعودی داشته است وبا جرأت میگویم سطح قرائت فعلی قاریان مصری با قاریان ایرانی همتراز است، چون سطح فعلی قرائت قرآن در مصر، مثل ۵۰ سال قبل نیست. آن جو موجبات پرورش قاریان بزرگ را فراهم ساخت. اگر همان جوی که ۵۰ سال پیش در مصر ایجاد شد، در کشور ما به وجود آید، ما قاری در همان سطح خواهیم داشت. البته خیلیها ممکن است این حرف را قبول نداشته باشند و تصور کنند تنها مصریان صدا و استعداد لازم برای تلاوت زیبای قرآن را دارند، اما من معتقدم قاریان ایرانی نیز توانائی لازم را دارند و فقط تجربه و سابقه ما از آنها کمتر است و گرنه حتی موسیقی آنها نیز موسیقی تبدیل شده ایرانی است، مثل لغاتی که از فارسی به عربی رفته و معرب شدهاند.» نمره دادن به قاری غلط است اشکال اصلی ما این است که به قاری نمره میدهیم. قاریان ما باید سطح بندی و کلاس بندی شوند که این کار ما را به داوری عادلانهتر، نزدیک میکند. فکر میکنید اگر کسی بخواهد در زمینههای لحنی پیشرفت کند، حتماً باید موسیقی بداند؟ این سؤال من از استاد است که در پاسخ به آن میگوید: «تا حدی بله، البته ممکن است بعضی از خوانندگان این شبهه برایشان ایجاد شود که باید از ابتدا به سراغ موسیقی بروند، در صورتی که این طور نیست موضوع اولیه ما در بحث ورود به صوت و لحن، ساختن صدا و کار بر روی صوت است، نه یادگیری مقامات و الحان عربی؛ صدا وقتی زیبا و پخته شد هر مقام و نغمهای را که بخواند زیبا است، اما اشتباه اصلی ما این است که قرآن آموزانمان را از ابتدا به سمت یادگیری مقامات سوق میدهیم و همین وارد شدن بیموقع و بدون آمادگی به مباحث لحنی، قرائت آنها را دچار افت میکند. اگر کسی بخواهد در بخش صوت و لحن پیشرفت کند ابتدا باید از قاریان بزرگ تقلید کند، آن هم تقلید در حالت، طنین و تزیینی که قاری باید در صوت خود ایجاد کند نه در جنس صدا؛ جنس صدا تقلیدی نیست و هر فردی یک نوع صدا با یک رنگ خاصی دارد. مثلاً وقتی شما یک متن عارفانهای میخوانید، حالت خاصی به صدا میدهید که در محاورههای معمولی چنین حالتی را در صدا بهوجود نمیآورید. داوری صوت ولحن، سلیقهای است به هر حال این آقای داور یک سلیقهای دارد، مهم این است که از داوران خوش سلیقه استفاده شود. ضمن اینکه ما در داوری صوت و لحن باید از افرادی استفاده کنیم که خودشان قاریان خوب و ممتازی باشند؛ کسی که خودش تلاوت خوبی ندارد، چگونه میتواند در مورد صوت و لحن نظر بدهد. بنابراین ایجاد حالت صدای عربی و رسیدن به تواناییهای ویژه صوتی اولین گام برای کسی است که میخواهد صوت و لحن را یاد بگیرد، اگر کسی به این حد رسید و در پی اضافه کردن اطلاعات خود بود، یادگیری موسیقی میتواند او را در اجرای بهتر الحان کمک کند.» بحث صاحب سبک بودن قراء مصری به میان میآید، «ابوالقاسمی» معتقد است: «تفاوت قرائتهای قاریان مصری دراختلاف سبک آنها نیست، بلکه در ویژگیهای صوتی قاریان مصری است.» او میگوید: «به عنوان مثال آنچه در خواندن استاد «شحات انور» وجود دارد، یک سبک جدید نیست. همان نغمات و آهنگهایی است که دیگران خواندهاند، منتها با یک صدای جدید و الا چه تفاوتی بین تلاوت «احمد شبیب» و «شحات انور» وجود دارد. ما حتی نشانههای تقلید در بعضی از قرائتهای قراء مصری را میبینیم، اگر نوار «سعید زناتی» را شنیده باشید، متوجه تقلید صددرصد شحات انور از «زناتی»خواهید شد. حتی استاد «مصطفی اسماعیل» هم از «طه الفشنی»،«عبدالفتاح» و «منصور بداح» تقلید کرده است، «مصطفی اسماعیل» حتی گرفتگیهای صدایش هم شبیه «منصور بداح» است. با این دیدگاه، «سبک» معنائی متفاوت خواهد داشت و منظور از سبک همان تفاوت در صوت است. سبک از نظر لحنی جائی مطرح میشود که بحث انتخاب ردیف آهنگی و یا تعویضهای مقامات و ارتباط مقام به مقام بعدی باشد که هر کدام از اینها مرتبهای از سبک هستند که با این تعریف، هیچ قاری مصری، صاحب سبک نیست.» نظر «استاد ابوالقاسمی» را در مورد کیفیت و چگونگی داوریهای صوت و لحن میپرسم، او با اعتقاد به اینکه اصولاً نمره دادن به قاری غلط است، ادامه میدهد: « اشکال اصلی ما این است که به قاری نمره میدهیم. قاریان ما باید سطح بندی و کلاس بندی شوند که این کار ما را به داوری عادلانهتر، نزدیک میکند. و اما اینکه بعضی معتقدند، داوری صوت و لحن سلیقهای است، بله سلیقهای است. به هر حال این آقای داور یک سلیقهای دارد، مهم این است که از داوران خوش سلیقه استفاده شود. ضمن اینکه ما در داوری صوت و لحن باید از افرادی استفاده کنیم که خودشان قاریان خوب و ممتازی باشند؛ کسی که خودش تلاوت خوبی ندارد، چگونه میتواند در مورد صوت و لحن نظر بدهد.» منبع : سایت سبطین RE: دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - |мιѕѕ мєняαѕα| - 11-04-2015 زندگینامه استاد سید مرتضی سادات فاطمی
متولد ۱۳۲۸ استاد قرائت و عضو هیأت علمى دانشکده علوم قرآنى مشهد نام اساتید: مرحومان رضوان، حافظیان، شجریان، توسلی، سید جعفر طباطبائى و على مختارى شروع فعالیت: وى از ۷ سالگى با رفتن به مکتب در مدّت ۲ ماه روخوانى قرآن کریم را فرا گرفت و با شرکت در جلسات قرآن و به طور همزمان گوش دادن نوار قاریان مصرى قرائت را به طور فنى آغاز کرد و در جلسات تفسیر حضرت آیه الله خامنه ای، مرحوم استاد محمد تقى شریعتى و شهید هاشمى نژاد در مسجد امام حسن مجتبى (ع) و مسجد کرامت به قرائت قرآن مى پرداخت. مقامهاى داخلى: نفر اول مسابقات شهرستانى و استانى اوقاف در سال ۱۳۶۰ ـ نفر اول مسابقات سراسرى قرآن کریم سازمان اوقاف در سال ۱۳۶۱ مقامهاى بین المللى: نفر اول مسابقات بین المللى جمهورى اسلامى ایران در سال ۱۳۶۲ مأموریت هاى قرآنى داخل کشور: اداره جلسه قرآن دارالحفاظ مسجد جامع گوهرشاد از سال ۱۳۶۲ تا کنون ـ داورى مسابقات مختلف قرآنى در سطح استان خراسان و کشور ـ همکارى با نهادها و کانون هاى قرآنى مأموریت هاى قرآنى در خارج از کشور: سفر به کشورهاى عربستان سعودی، امارات متحده عربى ، قطر، بحرین، مالزی، سنگاپور، تایلند، فیلیپین، چین، آفریقاى جنوبی، کویت، زیمبابوه، پاکستان، آرژانتین و ایتالیا جهت قرائت قرآن. آثار ماندگار قرآنى: تألیف جزوه تجوید با عنوان « خلاصه اى از احکام تجوید » ضبط و تکثیر نوار آموزش نغمات قرآنى و ارسال آن به سراسر کشور و کشورهاى امارات متحده عربی، بحرین، چین، پاکستان و آرژانتین. RE: دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - |мιѕѕ мєняαѕα| - 11-04-2015 استاد شهریار پرهیزکار استاد شهریار پرهیزکار، در ۲۵ مرداد ماه سال ۱۳۴۳ هـ.ش در شهر تهران دیده به جهان گشود. اشتیاق خود او به آموختن قرآن و نیز جوّ مذهبى خانواده، یکى از عوامل اصلى در گرایش قرآنى او شد. خود او مى گوید: میل و اشتیاق درونى به شنیدن نغمات روحانى، اعم از دعا و قرآن که بویژه توسط مادرم در برخى مواقع به شکلى محزون تلاوت مى شد مرا ترغیب مى کرد. یکى از تفریحات کودکى من این بود که گوشه اى مى نشستم و مسابقه اى قرانى براى خودم ترتیب مى دادم و خود را قارى تجسم مى نمودم و احساس مى کردم که از من دعوت شده براى اجراى برنامه و در شروع مسابقه باید من بخوانم بعد هم با یک لحن و وضعیت خاصى شروع مى کردم به خواندن و خانواده این را دیدند بیشتر توجه شان جلب شد و مرا به جلسات قرآن راهنمایى کردند، استاد شهریار پرهیزکار، در سال ۱۳۵۲ که ۹ سال بیشتر نداشت، با شنیدن پخش چند تلاوت زیبا از مسابقات جهانى در مالزى که از طریق تلویزیون پخش مى شد، مجذوب تلاوت قرآن شد و بخصوص تلاوت استاد محمد تقى مرّوت که رتبه نخست آن سال را در مسابقات مالزى را کسب کردند، بر او اثرى ویژه گذاشت و زندگى آینده اش در مسیر قرآن رقم زد. آقاى شهریار پرهیزکار، روخوانى و روانخوانى و مباحث اجمالى در زمینه تجوید مقدماتى را در محضر استاد ادیب و تجوید و صوت و لحن قرآن کریم را همزمان در جلسات استاد مروت آغاز کرد. و سپس با راهنمایى استاد و مروت به جلسات درس استاد مولائى حضور یافت و بدین ترتیب، حفظ قرآن را نیز آغاز نمود. استاد پرهیزکار، اولین بار بصورت رسمى در مسابقات قرآنى که در سال ۱۳۵۶ در مسجد لاله زار و در مقابله با رژیم طاغوت برگزار شد به تلاوت پرداخت در این مراسم که بسیار با شکوه برگزار شد آیاتى از سوره مبارکه یوسف را به زیبائى تلاوت کردند. آقاى پرهیزکار پس از دریافت دیپلم در سال ۱۳۶۰، در دانشگاه شهید بهشتى تهران و در رشته کامپیوتر و نرم افزار تحصیل خود را آغاز کرد و مدرک کارشناسى را دریافت نمود. آقاى پرهیزکار در سال ۱۳۶۹ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج دو فرزند بنامهاى فاطمه و مهدیه است. استاد پرهیزکار قرآن کریم را در طول سه سال در جلسات حفظ استاد مولائى از حفظ نمود او همچنین در بسیارى از مسابقات داخلى در کشور شرکت کرده و رتبه هاى ممتاز کسب نموده است. در سال ۱۳۶۲ در مسابقات بین المللى جمهورى سلامى ایران در حفظ ۱۵ جزء رتبه نخست را کسب کرد همچنین در سال ۱۳۶۴ در حفظ ۲۰ جزء رتبه دوم را در کشور عربستان بدست آورد در سال ۶۶ هم استاد پرهیزکار در رشته حفظ کل قرآن در مسابقات بین المللى ایران شرکت کرد و رتبه نخست را در این مسابقات از آن خود ساخت. او علاوه بر آن، در سال ۷۱ نیز به رتبه نخست مسابقات کشور عربستان در رشته حفظ کل دست یافت. وى شیرین ترین خاطرات فراموش نشدنى خود را دستبوسى حضرت حضرت امام خمینى (ره) و تفقد و صمیمیت ایشان را با خود دانسته و خاطره دیگر را ورودشان به داخل کعبه پس از انجام مسابقات عربستان، در سال ۶۶ مى داند. دوره کامل تلاوت ترتیلى با صداى استاد پرهیزکار که از سالها پیش و به برکت نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران ضبط شده است همه ساله از شبکه هاى مختلف رادیو و تلویزیون جمهورى اسلامى ایران پخش مى شود. که بسیار مورد توجه دوستداران و علاقه مندان به قرآن قرار گرفته است. نوار کاست با تکرار تلاوت ترتیل با صداى استاد پرهیزکار براى علاقه مندان به حفظ قرآن کریم تدوین شده است و در دسترس علاقه مندان است. آقاى پرهیزکار مانند بسیارى دیگر از اساتید و صاحبظران امر تلاوت معتقدند که قارى قرآن شایسته است در ابتداى کار از یک قارى مصرى برجسته تقلید کند و در این مرحله باید از هرگونه ابداع و ابتکار سبک نوین پرهیز کند او معتقد است پس از سپرى کردن این دوره مى توان سبکى نو، ابداع کرد به همین دلیل خود او نیز در ابتدا از مرحوم استاد عبدالباسط سپس مرحوم منشاوى و پس از آن از مصطفى اسماعیل تقلید نموده است. آقاى پرهیزکار به قاریان جوانى که در ابتداى راه هستند سفارش مى کند که در شنیدن تلاوتها براى یادگیرى توجه و دقت بالایى را مبذول دارند؛ یعنى بصورت تفننى به تلاوت گوش ندهند بلکه به تمام ظرایف و ریزه کارى هاى تلاوت قارى مورد تحقیق گوش بسپارند. استاد پرهیزکار تا کنون در جلسات مختلفى در سطح تهران و یا در دبیرستانهاى مختلف در زمینه اى قرآنى تدریس کرده اند ایشان هم چنین در دانشکده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران دو واحد درس آوا شناسى را تدریس نموده است. آقاى پرهیزکار در زمینه فعالیت هاى قرآنى خود در دوره هاى تربیت مربى قرآن، در سپاه پاسداران و تصمیم گیرى جلسات برخى از نهادهاى کشور حضورى فعال داشته است. او در طول ۸ سال دفاع مقدس که دل و جان نیروهاى رزمنده لبریز از معنویت بود، در ایامى که مجاهدان این مرز و بوم با عشق به قرآن و اهل بیت (ع) لحظات را سپرى مى کردند حضور قاریان برجسته کشور در جمع آنان تأثیرى بسزا داشت، از این رو استاد پرهیزکار نیز مانند بسیارى از برادران قارى در جمع رزمندگان اسلام در جبهه هاى مختلف حاضر مى شد و با تلاوت آیات وحى دل و جان آنها را از عشق حق حیاتى دوباره مى بخشید. آقاى پرهیزکار معتقد است که حضور قرآن در جامعه موجب طراوت بخشیدن به زندگى مردم و ایجاد امید به رحمت پروردگار و در نتیجه ایجاد آرامش و ممانعت از انحرافات فکرى و اعتقادى در جامعه است. او در کنار انس با قرآن به مطاله نیز اهتمام مى ورزد و علاوه بر مطالعه تفسیرهاى قرآن به ترجمه کتاب در زمینه کامپیوتر پرداخته است. او کتابى نیز در زمینه حفظ قرآن به رشته تحریر در آورده است که در این کتاب به نکات خاصى در زمینه حفظ قرآن کریم اشاره شده است. او علاوه بر اوقاتى که در کنار سایر فعالیتها به خانواده اختصاص داد، به بسیارى از کشورها براى تبلیغ قرآن نیز سفر نموده است. از جمله این کشورها مى توان عربستان، لیبى، سوریه، مالزى، تانزانیا، و اطریش را نام برد که در تمامى این کشورها تلاوتهایش مورد استقبال مسلمانان قرار گرفته است. آقاى پرهیزکار از اساتید؛ رفعت، شعشاعى، مصطفى اسماعیل و شعیشع به عنوان قاریان برتر پیشکسوت در کشور مصر یاد مى کند. او همچنین در میان اساتید حاضر در کشور مصر از اساتید: شحات محمد انور، اللّیثى و نعینع به عنوان قاریان برتر کشور مصر نام مى برد. آقاى شهریار پرهیزکار که تا کنون بارها و بارها در مسابقات بین المللى در کشورمان و نیز در مسابقات بین المللى کشور مالزى به قرائت پرداخته است معتقد است که: فعالیتهاى قرآنى در کشور باید از حالت ضعیف، پراکنده و غیر تشکیلاتى خاج شود و مورد توجه مسئولان قرار گیرد او همچنین به همدلى واقعى در میان عناصر قرآنى کشور به عنوان یکى از عوامل مهم براى گسترش فعالیتهاى قرآنى کشور نام مى برد او به دلسوزان مسائل قرآنى در کشور سفارش مى کند تا در موضعگیرى هاى خود همواره تمایلات معنوى را مدّ نظر بگیرند و از هرگونه نفسانى عمل کردن در این زمینه بپرهیزید او هم چنین از برگزارى مسابقات قرآن کریم در سطح داخلى به عنوان یکى از اقدامات مؤثر در زمینه نشر فرهنگ قرآنى یاد مى کند و معتقد است که باید تشکیلات مستقل و منظمى در سازمان اوقاف باشد تا امر مسابقات قرآن سازماندهى شود. وى در توصیه هاى خود به جوانان معتقد است که فعالیت در امر قرآنى به یک اشتیاق و علاقه خاصى نیازمند است و صرف دوست داشتن را کافى نمى داند؛ باید عشق و علاقه در خود ایجاد کرد تا بتوان با این موتور محرکه که از درون ما را سوق مى دهد به سمت انس هر چه بیشتر با قرآن در این عرصه موفق باشیم. RE: دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - |мιѕѕ мєняαѕα| - 11-04-2015 آقاى حسن رضائیان در ۷ مهرماه سال ۱۳۳۴ هـ.ش در شهر تهران در خانواده اى مذهبى دیده به جهان گشود. استماع صوت زیبا و روح بخش مرحوم استاد عبدالباسط، با تلاوت سوره هاى حشر و تکویر، نخستین بارقه عشق به تلاوت آیات روحى را در نهاد او تاباند و از این رو از همان سنین نوجوانى، به تلاوت و تقلید از این استاد پرداخت که تاکنون نیز ادامه دارد. جوّ قرآنى و مذهبى خانواده آقاى حسن رضائیان، و اهتمام بسیار پدر به امر تلاوت قرآن، پرورش قرآنى او را چنان سرعت بخشید که در فاصله کوتاهى در شمار قاریان قرآن قرار گرفت چرا که پدرش نیز خود قارى قرآنى بود و بر تلاوت فرزندش بسیار مشتاق. آقاى رضائیان مراحل ابتدائى تلاوت قرآن را به کمک والدینش در سن ۱۲ سالگى آغاز کرده، با کوشش و تلاش خود و تمرین در زمینه تلاوت به موفقیتهایى در این زمینه دست یافت. او در ابتداى کار به تقلید از استاد مرحوم عبدالباسط پرداخت و آنچنان در تقلید از این استاد مرحوم پیش رفت که صداى او با سبک تلاوت مرحوم عبدالباسط، عجین شد. از این رو، اگر چه گاهى از سبک اساتیدى چون غلوش، مصطفى اسماعیل و منشاوى تقلید مى کند اما بطور کلى تلاوتهاى او رنگ و بوى تلاوتهاى استاد عبدالباسط را دارد. او نیز چون بسیارى از قاریان برجسته معتقد است که قارى در ابتداى امر تلاوت باید به تقلید محض از قاریان مشهور مصرى بپردازد. و پس از آن براى خود سبکى را برگزیند. آقاى حسن رضائیان در بسیارى از مسابقات سراسرى قرآن کریم شرکت کرده و رتبه هاى برترى را از آن خود ساخته است. او در مسابقات جهانى مالزى رتبه سوم و در مسابقات بین المللى قرآن کریم در آفریقاى جنوبى رتبه نخست را کسب نمود. آقاى رضائیان در بسیارى از استانهاى کشور به تلاوت پرداخته، و همچنین بعنوان داور در بسیارى از مسابقات استانى قرآن کریم حضور داشته است. حاج حسن رضائیان در سال ۱۳۶۰ ازدواج نمود که ثمره آن دو فرزند است ـ فرزند اوان کودکى به تلاوت اشتغال داشته و در حال حاضر در شمار قاریان مى باشد آقاى رضائیان نخستین برنامه رسمى تلاوت خود را در مسجد دارالسلام تهران اجرا کرد. او در این برنامه آیاتى از سوره مبارکه ابراهیم را تلاوت نمود. آقاى رضائیان علاوه بر اجراى تلاوت قرآن جلساتى نیز جهت آموزش تجوید و صوت و لحن تشکیل داده که در حال حاضر نیز این جلسات ادامه دارد و به تدریس در این جلسات مى پردازد. آقاى رضائیان در راستاى فعالیتهاى قرآنى خود، به بسیارى از کشورهاى جهان سفر نموده است او دو مرتبه به کشور هندوستان سفر نمود که در اکثر استانهاى شمالى و شهرهاى تابعه آن، به تلاوت قرآن پرداخت. در این جلسات مردم با شور و اشتیاق، تا پاسى از شب تلاوت او را و برخى دیگر از قاریان ایرانى حاضر در جلسه، گوش جان مى سپردند و حتى اگر قاریان دچار تأخیر یک ساعته مى شوند مردم همچنان در مسجد با اشتیاق فراوان، در انتظار مى ماندند. آقاى حسن رضائیان در صحبتهاى خود به خاطرات سفرش از کره چنین اشاره مى کند: در کره جنوبى هنگامى که ما قرآن تلاوت مى کردیم، مردم مى گریستند و اشتیاق عجیبى داشتند. در سفر به کانادا و تلاوت در این کشور، مردم چنان به وجد مى آمدند که او را براى مراسم افطارى به منزلشان دعوت مى کردند. او همچنین به کشورهاى دیگرى چون ژاپن، ترکیه، پاکستان، بنگلادش، امارات متحده عربى، تانزانیا، آفریقاى جنوبى، عربستان و استرالیا سفر کرده است. آقاى حسن رضائیان نخستین بار در سال ۱۳۵۸ در سیماى جمهورى اسلامى ایران به تلاوت پرداخت و تاکنون بارها تلاوتهاى او از شبکه هاى مختلف صدا و سیما به سمع دوستداران تلاوتهاى او رسیده است؛ تلاوتهایى که خاطره خوش تلاوتهاى مرحوم عبدالباسط را در اذهان تداعى مى کند. آقاى رضائیان اذان را نیز به زیبائى اجرا کرده است که از سالها قبل در صدا و سیما پخش مى شود. او به قاریانى که در ابتداى راه هستند توصیه مى کند که ابتدا به حفظ قرآن همت گمارند، پس از آن احکام تجویدى از استادى که خود قارى باشد، بیاموزند. او معتقد است که این افراد پس از یادگیرى صوت و لحن و پس از مدتى تقلید از یکى از قاریان مشهور مى توانند، به ترکیب خوانى بپردازند او همچنین به قاریان قرآن سفارش مى کند که اعمال و کردار خود را با قرآن بیامیزند. آقاى حسن رضائیان در دوران ۸ سال دفاع مقدس بارها در جبهه هاى حق علیه باطل حضور یافت و با برپائى مراسم هاى شبى با قرآن در تقویت روحیه معنوى رزمندگان اسلام، قدم برداشت او معتقد است که به برکت خون شهیدان است که قرآن این گونه جایگاه بالایى یافته است و انقلاب اسلامى ما، راه را براى جوانان هموار کرده است. آقاى رضائیان اساتید عبدالباسط، غلوش، مصطفى اسماعیل، محمد صدیق منشاوى بعنوا قاریان برتر مصر از آغاز تا کنون یاد مى کند او همچنین از قاریان کنونى مصر اساتید غلوش، شحات انور و سید متولى عبدالعالى را برترین مى داند آقاى رضائیان مى گوید: من زندگیم را با قرآن و عترت عجین شده یافتم زیرا از هنگامى که خود را شناختم در خانواده اى بودم که با تلاوت قرآن مأنوس بود. آقاى رضائیان در حال حاضر به عنوان دست اندر کار تهیه و توزیع داروهاى گیاهى مى باشد. RE: دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - |мιѕѕ мєняαѕα| - 21-04-2015 آقاى قاسم رضیعى در ۸ فروردین ماه سال ۱۳۴۹ شمسى در شهر ازنا در استان لرستان در خانواده اى مذهبى دیده به جهان گشود در سال ۱۳۵۹ همزمان با تحصیل در مقاطع ابتدائى صحنه تشویق یکى از همکلاسیانش او را به تلاوت قرآن بسیار علاقه مند ساخت زیرا تلاوت سوره حمد به شیوه استاد عبدالباسط توسط همکلاسى اش مورد توجه معلم دینى و قرآن گرفته بود دیدن این صحنه قاسم رضیعى را متوجه توانایى هایش کرد و پى برد که او بهتر از همکلاسى اش مى تواند تلاوت کند بهمین دلیل او نیز به تلاوت پرداخت و بسیبار مورد تشویق قرار گرفت امرى که باعث شد قاسم رضیعى به طور جدى به تلاوت به تلاوت قرآن بپردازد. قاسم رضیعى از جذابیت و اعجاز لفظى قرآن کریم به عنوان مهمترین عامل در تربیت و پرورش قرآنى خود یاد مى کند. حمایتهاى والدین و جوّ مذهبى خانواده اش عامل دیگرى در پیشرفت قرآنى آقاى رضیعى شد. او همچنین از معلمان و برخى دوستان قرآنى که باعث پیشرفت و تشویق او شدند به عنوان عوامل دیگر در تربیت و آموزش قرآنى خود اشاره مى کند. آقاى رضیعى آموزش صوت و لحن را همزمان با هم آغاز کرد و تا کنون نیز در این زمینه مداومت دارد. او نخستین تلاوت رسمى خود را در مسابقات دانش آموزى سراسر کشور در شهر رامسر اجرا کرد. همچنین آقاى دکتر رضیعى در سال ۱۳۷۰ براى اولین بار بصورت فنى در محفل انس با قرآن شهر کاشان تلاوت کرد که مورد استقبال حاضران قرار گرفت. حاج قاسم رضیعى در سال ۱۳۶۸ تحصیلات خود را در رشته پزشکى در دانشگاه علوم پزشکى شهید بهشتى آغاز کرد و در سال ۱۳۷۵ موفق به اخذ درجه دکترا شد. پس از آن او با ادامه تحصیل در این رشته در سال ۷۷ مدرک دکتراى تخصصى در رشته پزشکى هسته اى را از دانشگاه علوم پزشکى شهید بهشتى دریافت کرد. او در کنار امر تحصیل در زمینه تلاوت قرآن نیز تلاش مى کرد و بر آن مداومت داشت. و در دوره هاى مختلف مسابقات قرآن رتبه هاى برترى را کسب کرد. آقاى دکتر قاسم رضیعى در سال ۱۳۶۴ در مسابقات سراسرى دانش آموزان کشور، رتبه نخست را بدست آورد او در سال ۱۳۷۰ در مسابقات سراسرى دانشجویان علوم پزشکى مقام اول را ر کشور بدست آورد و در سال ۱۳۷۹ در مسابقات سراسرى جانبازان کشور نیز حائز رتبه نخست شد و در سال ۱۳۸۰ در مسابقات سراسرى اوقات و امور خیریه در شهر اردبیل موفق به کسب مقام سوم در رشته قرائت شد. آقاى دکتر رضیعى در زمینه فعالیتهاى قرآنى خود علاوه بر موفقیت هایى که در مسابقات داخلى کشور کسب کرد در سال ۷۳ در سومین دوره مسابقات بین المللى بنگلادش رتبه نخست را بدست آورد، و پس از آن نیز در سال ۱۳۷۷ در مسابقات بین المللى کشور سوریه در قرائت رتبه اول را از آن خود کرد. دکتر قاسم رضیعیى که زندگیش با تحصیل و عشق به قرآن بهم آمیخته است از جمله کسانى است که در کنار تحصیل در جامعه پزشکى و دریافت درجات بالاى آن به امر تلاوت قرآن نیز پرداخته و در این زمینه نیز از قاریان برجسته کشور است. او مجموعه مقالاتى در مباحث تجوید و صوت و لحن تحریر کرده که از سوى دانشگاه علوم پزشکى شهید بهشتى منتشر شده است قاسم رضیعى که در زمینه طب و پزشکى به تحصیل پرداخته، در دانشگاه عبور پزشکى شهید بهشتى در دانشکده هاى پزشکى، پرستارى و مامایى به امر آموزش در زمینه هاى مختلف قرآنى پرداخت. او علاوه بر این، در دانشکده هاى برق و عمران خواجه نصیر الدین طوسى و مسجد على ابن ابیطالب تهران نیز جلساتى در زمینه آموزش تجوید و صوت لحن داشته است. دکتر قاسم رضیعى، همچون دیگر قاریان برجسته تلاوت معتقد است که یک فرد قارى در ابتداى کار با تقلید از قاریان مشهور جهان، باید شیوه خود را در تلاوت برگزیند. او معتقد است براى ابتداى راه تقلید تنها وسیله است. او خود نیز در ابتداى کار از اساتیدى چون مرحوم عبدالباسط، مرحوم منشاوى، مرحوم مصطفى اسماعیل تقلید کرد پس از آن نیز به تقلید از اساتیدى چون کامل یوسف، عبدالفتاح شعشاعى، محمود رمضان، حسّان و شحات محمد انور پرداخت. پرداختن به مفاهیم آیات شریف قرآن در کنار امر تلاوت، یکى از نکات بسیار مهمى است که باید مورد توجه قرار گیرد از این رو آقاى قاسم رضیعى به قاریانى که در ابتداى راه قرار دارند توصیه مى کند که در جلسات قرآن، علاوه بر پرداختن به فنون قرائت، با مفاهیم قرآن نیز آشنا شوند او براى دستیابى به این هدف، توضییح خواستن از اساتید راه حل خوبى مى داند. او همچنین به قاریان قرآن سفارش مى کند که با ضبط نوار تلاوت خود براى شناسائى نقاط ضعفشان تلاش کنند. آقاى دکتر قاسم رضیعى در سال ۱۳۷۷ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک فرزند پسر است. همسر ایشان نیز پزشک است و به مسائل قرآنى علاقه دارد. آقاى رضیعى آیات قرآن را بصورت موضوعى حفظ کرده است و براى تبلیغ این کتاب عظیم بر تلاوت قرآن از حفظ اهتمام دارد. آقاى رضیعى تا کنون به کشور هاى مختلفى براى تلاوت قرآن سفر کرده است. از جمله کشورهاى بنگلادش و ترکیه وى در سال ۱۳۷۴ بهمراه آقایان سید حسین موسوى و محمد تهرانى به کشور ترکیه سفر کرد و در شهرهاى استامبول و آنکارا به تلاوت قرآن پرداخت. او در سال ۱۳۷۵ بهمراه جناب آقاى على اکبر حشمتی، سفرى به کشور نامیبیا داشت و در میان استقبال مردم آن دیار، آیات و کلمات وحى را تلاوت کرد. از دیگر سفرهاى دکتر رضیعى که به منظور آشنا ساختن هر چه بیشتر مسلمانان جهان با کتاب آسمانى قرآن است باید به سفر ایشان به کشور روسیه اشاره کرد که در سال ۷۶ بهمراه آقاى اصغر شعاعى در این کشور به تلاوت پرداخت. همچنین او در سال ۱۳۷۷، بهمراه آقایان علّامى، ستوده نیا، دولتى، و امام جمعه براى اجراى تلاوت قرآن، به کشور سوریه اعزام شد. قاسم رضیعى در سفرهاى تبلیغى خود به خارج از کشور در سالهاى ۷۸ و ۷۹ به کشور هاى هندوستان و اتیوپى نیز سفر کرد و در آن کشورها، آیات قرآن را تلاوت نمود. دکتر قاسم رضیعى هم اکنون به عنوان متخصص پزشکى هسته اى در بیمارستان آیت الله طالقانى تهران مشغول به فعالیت است. وى معتقد است انسان باید همواره قرآن را در محضر خود ببیند. او مى گوید: هدف و غایت نهایى از تلاوت ظاهرى قرآن، مانند حفظ و قرائت این است که ما بتوانیم مقیاس خوبیها و بدیهاى خود را از مفاهیم آیات قرآن در یابیم. آقاى رضیعى از اساتید بزرگ همچون مصطفى اسماعیل، رفعت، عبدالفتاح، کامل یوسف، حسّان، محمد صدیق منشاوى و عبد الباسط به عنوان برترین اساتید تلاوت قرآن در مصر یاد مى کند. دکتر قاسم رضیعى چندین بار در دیدار رهبر معظم انقلاب با قاریان و حافظان قرآن در حضور ایشان به تلاوت پرداخته اند و از رهنمودهاى ارزنده ایشان، بهره ها گرفته اند. آقاى رضیعى که خود نیز به ابتهال و مناجات علاقه دارد، برخى از ادعیه مفاتیح الجنان را اجرا کرده است که از سوى مؤسّسه امام رضا علیه السلام در یک لوح فشرده با عنوان مفاتیح مورد استفاده علاقه مندان است. او به قاریان توصیه مى کند که همیشه عظمت کلام الهى را در نظر داشته باشند که این امر باعث تواضع بیشتر انسان مقابل کلام الهى مى شود و در تلاوتش هم بروز خواهد کرد یعنى توجه به عظمت قرآن، تلاوتهاى بهترى را نیز در دل خواهد داشت. RE: دربـاره قـاریـان مشهـور قـرآن کــریم - |мιѕѕ мєняαѕα| - 10-01-2016 استادسعد الغامدى
استاد سعد الغامدى در شهر دمام عربستان سعودى به دنيا آمد و در همان شهر تمام مراحل درسى را طى نمود. وى در دوران تحصيل، در مراكز علمى و حلقههاى حفظ قرآن كريم و كتابخانهها حضورى فعال داشت. اهتمام او به حفظ قرآن در دوران دانشگاه بيشتر شد تا اين كه در سال 1410 ه .ق. حافظ كل قرآن شد؛ در آن زمان بود كه به تلاوت قرآن پرداخت و در اين زمينه به عنوان يك قارى خوش صدا شهرت يافت.در سال 1411 ه به طور جدى وارد عرصه قرائت شد. پس از چندى نخستين كاست او حاوى تلاوت سورههاى احزاب و زمر منتشر شد. با ادامه قرائتهاى او محبوبيت وى روز به روز افزايش يافت. شيخ غامدى امامت مساجد مختلفى را در كشورهاى متعدد از جمله اتريش، آمريكا و انگلستان بر عهده داشت. استاد غامدى از ميان قاريان، به قرائت شيخ محمد صديق منشاوى و شيخ مروان قادرى علاقه بيشترى داشته و در اين باره مىگويد: تلاوتى دلنشينتر از تلاوتهاى شيخ محمد منشاوى به خصوص تلاوت آيات آخر سوره حشر نيست. |