گپی خودمانی با امین حیایی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: فیلم و سینما (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=22) +--- موضوع: گپی خودمانی با امین حیایی (/showthread.php?tid=213785) |
گپی خودمانی با امین حیایی - || Mιѕѕ α.η.т || - 06-03-2015 امین حیایی هنوز سوپراستار سینمای ایران است و با اینکه دیگر بازیگر پرکار سالهای قبل نیست اما هنوز هیچکس نتوانسته جایش را بگیرد. او به اندازه موهای سرش در فیلمها و سریالها نقش متفاوت بازی کرده و نشان داده چه بازیگر قابلی است. .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[/url][url=http://gahar.ir/%da%af%d9%be%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%ad%db%8c%d8%a7%db%8c%db%8c/] .
او عامل موفقیت بسیاری از فیلمهای پرفروش بوده است و مردم برای دیدن هنرنماییاش صفهای طویل بستهاند. امین حیایی یکبار دیگر یک شاه نقش نصیبش شده است که امیدوار است بتواند با فیلم سه بیگانه در سرزمین ناشناخته به روزهای خوبش برگردد.
همکاری با مردی نکو
«سه بیگانه در سرزمین ناشناخته» فیلمنامه بسیار جذابی دارد، البته فیلمنامه این کار را مدتها پیش که قرار بود با تیم دیگری ساخته شود، خوانده بودم که نشد و در حالحاضر با این تیم در حال ضبط کار هستیم. کار کردن با آقای مظلومی واقعا لذتبخش است، ایشان مردی نکو، دوست داشتنی و کارگردان واقعا کاربلدی هستند. نحوه ارتباط با بازیگر را به خوبی بلد هستند، کار گروهی را به خوبی میشناسند و از انرژی همه عوامل به خوبی استفاده میکنند. کار کردن در سینما با چنین کارگردانی واقعا مزیت و نعمت بزرگی است.
لذت همکاری دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جدید و قدیم افتخار این را هم داشتم که برای اولین بار در کنار مجید صالحی عزیز بازی کنم و چندین پلان مشترک نیز با آقای حمید لولایی عزیز داشتم که از همکاری با ایشان لذت بردم. البته در کنار آنها فکر کنم بیش از ۱۰ همکاری با آقای شریفینیا دارم که همیشه از همکاریهایی که با هم داشتیم نتیجه خوبی گرفتیم. فیلمنامهها و کارهایی که با هم کار کردیم هم فروش خوبی داشته و هم بازخورد خوبی از مردم دریافت کردهایم.
تابعیت از موضوعات روز
اولین حسن این کار فیلمنامه جذاب کار بود که اساس اولیه یک کار خوب است. البته به علت تغییراتی که در انتخاب دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازیگران پیش آمد در فیلمنامه کنونی نسبت به فیلمنامه اولیه تغییراتی اعمال شده است که به نظر من خیلی بهتر شد. فیلمنامه قبلی تابع حالوهوای آن زمان بود، اما فیلمنامه کنونی با مشکلات امروز جامعه هماهنگ شده است. در هر صورت احساس میکنم که از فیلمهای پرفروش خواهد بود. جاسوسی با دو گریم
در این فیلم نقش یک جاسوس اسرائیلی به اسم «موشه» را بازی میکنم که نکته جالب آن حضورم با دو گریم است؛ گریم اصلی که به عنوان یک خارجی هستم و گریمی که بهعنوان جاسوس وارد ایران میشوم.
ارتباط طنز سکانسها
فضای کار طنزهای فراوانی دارد. ارتباط طنز سکانسها با هم فراوان است؛ به همین علت تدوین کار هم خاص و متفاوت است. بیشترین تقابل من و نقشها با نقش «دیوید» و نقش «آدام» است که به ترتیب آقای شریفینیا و مجید صالحی آنها را بازی میکنند.
خونسرد، جوشی و کلهشق
هر یک از ما نقشهای خاص خودمان را داریم. دیوید یک آدم کاملا خونسرد و آرام است. من در این قالب یک آدم کاملا عصبی و جوشی هستم که بیش از حد به کارش متعهد است و آدام هم یک آدم کاملا کلهشق است. بر عکس آنچه تصور میشود، هر سه نفرمان افرادی جدی هستیم که برای ماموریتی به ایران میآییم و موقعیتهای امروز ایران برای ما موقعیتهای طنز به وجود میآورد. ما در بازیهایمان هیچگونه طنازی نمیکنیم.
همسطح با کنترل کارگردان
این درست است که هر یک از ما در سبکهای متفاوت کار میکنیم؛ ولی وقتی در کاری در کنار همدیگر قرار میگیریم باید با نوع طنز و نوع سطح فیلمنامه خودمان را همسطح کنیم. در این کار هم این اتفاق افتاده و سطح بازیها یکی است. البته این به عهده کارگردان است که بتواند دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازیگران را با هم، همسطح کند و به عبارتی کنترل اصلی کار در دستان کارگردان کار است. غایب جشنواره سیوسوم
متاسفانه کارهایی که داشتم برای جشنواره آماده نشدند. کار «حیرانی» علی عظیمزاده بود که نرسید و «مروایدهای خلیجفارس» به کارگردانی حسین قاسمی جامی هم به همین سرنوشت دچار شد و امسال در جشنواره کاری نداشتم.
تجربه خوب خانوم
آخرین کاری که در اکران داشتم فیلم «خانوم» به کارگردانی تینا پاکروان بود. کار با خانم پاکروان تجربه کوتاه اما خوبی بود. تا به حال در جایگاه کارگردان با ایشان همکاری نداشتم و این اولین تجربه من با ایشان در این زمینه بود.
حرکت دلی با اعتقاد شخصی
در انتخاب کارها از اول دلی جلو میرفتم و هنوز هم دلی جلو میروم. کلا کارهایی که هماهنگ میشود و خودم آن کار را دوست دارم را با علاقه جلو میروم. یک جورهایی باید بگویم اعتماد من از اعتقادم میآید؛ در کار به چیزهایی اعتقاد دارم که اینگونه اعتماد میکنم. اعتقاداتم باعث میشود که اعتماد کنم.
ضرر ۸۵۰ میلیونی در نمایش
فعلا متاسفانه فرصت حضور در تئاتر را ندارم. «قحطی نور» تجربه خوبی برایم بود؛ همین که توانستیم با آن شرایط کار را به اجرا برسانیم، واقعا شاهکار بود. آن زمان واقعا همهجوره زیر پای ما را خالی کرده بودند تا کار ما به اجرا نرسد، ولی ما ایستادیم و اجرا کردیم و همهچیز به خوبی گذشت. هرچند یک ضرر ۸۵۰ میلیونی برای ما بهجا گذاشت ولی آن کاری بود برای سپاسگزاری از خداوند که اجرا شد. بابت آن هم اصلا پشیمان نشدم.
موسیقی خوب برای مردم
زمانی موسیقی برای من قابل اجراست که بتوانم با آن حرفی را بیان کنم. فقط این نیست که خودم را به عنوان یک خواننده یا نوازنده نشان بدهم و بگویم این چهره دیگر امین حیایی است. اگر بتوانم روزی از طریق موسیقی، پیامی به مردم برسانم یااینکه حال مردم با شنیدن آهنگهای من بهتر شود و نگاهشان به زندگی تغییر کند حتما این کار را میکنم؛ آن هم با آلبومی که زمینه کامل و درستی داشته باشد، آلبومی که شعر و کلامش درست باشد چون اگر شعر یک ترانه مناسب باشد، نوای درست هم روی آن خواهد نشست.
روی دیگر امین حیایی
زمان اجرای تئاتر هم قصدم این نبود که وجهه دیگر امین حیایی را در زمینه تئاتر به رخ بکشم. هرچند هنگامی که هنرمندی از عرصهای وارد عرصه دیگری میشود، متاسفانه این دید و حس برای دیگران به وجود میآید؛ ولی من تمام سعی خودم را کردم تا این حس و نگاه منفی در مورد کارهایم رخ ندهد.
دغدغه صلح در آفرینش
تئاتری که اجرا کردم یک پیام فلسفی داشت آن هم در رابطه با صلح در آفرینش بود که این ۱۵ یا ۱۶ سال دغدغه فکری و ذهنی خودم بود و توانستم به صورت نمایش، شعر و موسیقی آن را به اجرا درآورم.
تعریفهای سفیر فرانسه
استدلال و بازخورد خوبی از طرف سفرا و هنرمندان خارجی در مورد نمایشم داشتم. کسانی که کار را دیده بودند باورشان نمیشد که چنین کاری را در ایران دیدهاند. سفیر فرانسه عنوان کرده بود که فقط در نیویورک این سبک کار را دیده بود و میگفت با اینکه کلام شعرها را متوجه نمیشدم با این حال مفهوم کار را به خوبی درک کرده بودم. تمام این مسائل به من دلگرمی داد و به همین خاطر ضرر کار به چشمم نمیآید. این ضرر باعث نشده که دیگر سمت اجرا نروم؛ این ضرری بود که بابت عشقم پرداخت کردم.
سولو خواندن همسرم
قحطی نور، تجربه خاصی هم برای من و هم برای همسرم بود. در آن کار قرار شد آهنگ انتهایی کار که در واقع پیام اصلی کار بود را نیلوفر (خوشخلق) بخواند. البته او در ابتدا قبول نمیکرد چون به هر حال نمیتوانست به عنوان یک هنرمند خانم، آوازی را به شکل سولو بخواند. اما وقتی که خواند احساس کردیم چقدر خوب شده و شکر خدا توانستیم این کار را در اجرا هم داشته باشیم.
ماجرای قطعه پایانی
همچنان روی آلبومی که قرار است با همسرم و کمک برادر ایشان منتشر کنیم، کار میکنیم. اتفاقا قطعه آخر کار اصلا قرار بود در آلبوم نیلوفر باشد. او سفارش این قطعه را به خانم ترانهسرایی داده بود که وقتی آماده شد و برای او اجرا کرد، دیدم کاملا همان چیزی است که من برای تمام کردن نمایش به آن نیاز دارم و به همین علت کار را خودم برداشتم. پیام کار را خیلی خوب منتقل میکرد.
عدم موفقیت درنقش یکشرخر
گاهی شده کاری را قبول کنم حالا به شکل همان رویه اعتمادی، اعتقادی، عشقی، دلی و… ولی در پس زمینه ذهنم میدانستم که شاید این کار موفق نشود. دو کار قبلی که اسم هم نمیبرم همین اتفاق برایشان افتاد و آنگونه که برنامهریزی کرده بودیم و فکر میکردیم پیش نرفت. خدا را شکر دقیقا بعد از آنها دو کار خوب بازی کردم. یکی همین کار «سه بیگانه در سرزمین ناشناخته» و دیگری کاری است با آقای قناعت به اسم «درنا، دختر آهو» که در نقش یک شرخر بازی میکنم. این دو کار به صورت همزمان فیلمبرداری میشوند.
باشگاه تنیس و پارکور
باشگاه تنیسمان با آقای «امیرعلی دانایی» هنوز راه نیفتاده است. البته خود آقای دانایی پیگیریهای کار را انجام میدهند تا هر چه زودتر راهاندازی شود. در کنار تنیس پارکور کار میکنم ولی در حد فیلم نه به صورت خیلی تخصصی. از اول هم دنبال این ورزشهای هیجانی و اکشن بودم. از بچگی دوست داشتم دائم کارهای اکشن و پرجنب و جوش انجام بدهم و الان هم این جنب و جوش و اکشن بودن همراه من است. البته با همه این تفاسیر هرکس مرا میبیند، میگوید امین چقدر پیر شدی! |