من کودتای ذهنم تو شبایی که کسی

وقتی دلت پُر بود هیچوقت به دادت نرسید

من خلع مغزی ام که از دم پاشیده

امروز و باخته ولی داره از فردا میگه

من از فردا شاید نباشم تو ذهنت

اون که همه سختی هارو خودش دس تنها دیده

من از هر ثانیه به تو نزدیک تر میشم

خدا تو وجود توئه اون بالایی خوابیده

از چیزایی که دیدم دلم زخمی شد

میگن نمیرسی بدون سختی خب

دروغ زیاده ها حتی تو کتابا

اینجا قدر ادمو میدونن وقتی مرد

هیچوقت کاری به چیزی که مال من نیست نداشتم

پس پاهامو رو شونه های سیاست نذاشتم

بین مردمی که با سریال ترکیه ای خوشن

من با نوستالوژی زنده ام این فرهنگو نخواستم

همون دیکتاتوری که زیاده حرف پشتش

رفیقه قدیمیه هنر و انگشتش

یه تیر ماهی مریض که درگیره با خودش

اون که دشمناشو همیشه با حرف کشتش

یه جنگ جهانیه تو دلم میخوام

دنیا رو بگیرم باش اونجوری که دلم میخواد

بچینم کنار هم گوش کنیم به سختیا

ببین حالا افکار ما چقدر به هم میاد

یه جنگ جهانیه تو دلم میخوام

دنیا رو بگیرم باش اونجوری که دلم میخواد

بچینم کنار هم گوش کنیم به سختیا

ببین حالا افکار ما چقدر به هم میاد

بزن تو گوش حقیقت بریز ببینم چی داری

یه بی اعصاب مغرور یه آدم سیگاری

توهم خودت نیستی پشت حقیقت گُمی

میگن لبخند بزن تو مال مردمی

کدومو گوش کنم ها؟ من درگیرم با اینا

افکارم ته نشین شده دارم در میرم با اینا

یه مغز فراریم نه اصحاب کهفم

که ۲۷ ساله من جنگیدم با اینا

روزی که مادرم گفت شیرم حلالت نیست

چیزی ک مینوشتی حرفای الانت نیست

من تموم عمرمو پر از سوالایی بودم

که بزرگ شدم باهاش انگار حواست نیست

یه جنگ جهانیه تو دلم میخوام

باهاش دنیا رو بگیرم تا تهش بیام

وقتی حرفای تو دلم دارن میشن یه فاحشه

حقیقت تلخه خب یه حب قند کنارشه

اونو سر بکش من تروریست ذهنم

حرفات بوی گند میده مثل گروه داعشه

من مریضم جمله هام هرزگی میکنن

بشین حالا پای درد و دل یه فاحشه

سنگین حرفام خودتو میکشی بالا زود

حرفای گذشتمم تعبیر حالا بود

وقتی داد میزدم نبودی بشنوی چون

ذهنت درگیر یارانه و سبد کالا بود

یه جنگ جهانیه تو دلم میخوام

دنیا رو بگیرم باش اونجوری که دلم میخواد

بچینم کنار هم گوش کنیم به سختیا

ببین حالا افکار ما چقدر به هم میاد