آداب و رسوم و زندگی سرخپوستان - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35) +--- موضوع: آداب و رسوم و زندگی سرخپوستان (/showthread.php?tid=213080) |
آداب و رسوم و زندگی سرخپوستان - L²evi - 27-02-2015 سرخ پوستان قبایل متعدد از مردمان بومی قاره امریکا هستند که تعدادی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ا نها در آمریکای شمالی و ایلات متحد امریکا زندگی میکردند و اکنون تعدادشان بسیار کمتر است .سرخ پوستان از لحاظ خصوصیات ظاهری کمی مانند اسکیمو ها هستند که آنها هم با دیدن زندگی مدرن و جذب شدن در آن کم کم تعدادشان کاستی میگیرد و در جوامع دیگر حل میشوند و به رنگ فرهنگ های دیگر در میایند . مهاجرین اولیه امریکا جنگهای خونینی با سرخپوستان داشتند و برای پاک سازی و تصاحب مناطق مسکونی قبایل سرخپوست عده بیشماری از آنان توسط امریکایی ها نابود شدند . آنها آنان را در جنگ ها کشتند و در بعضی مواقع با آلوده کردن آنان به بیماریهای اروپا که بخاطر دوری و اینکه این بیماری ها بومی امریکا نبودند و سرخپوستان در برابرش مقاومت کسب نکرده بودند نابود کردند . سرخپوستان که مردمی قبیله ای بودند با روش ابتدایی برای گذران زندگی و نیاز غذایی به شکار میپرداختند و نقش آنها در تخریب محیط پایین بود و به محیط و زمین احترام میگذاشتند و زندگی خود را مرهون آن میدانستند .
سرخپوستان با ورود سفید پوستان زندگی خود را که هزاران سال با آن شیوه زندگی کرده بودند در خطر میدیدند و عقیده داشتند که با پیدا شدن سفید پوستان و شکار بی رویه، شکار از منطقه زندگی آنان محو میشود. سرخپوستان استفاده بهینه از شکار میکردند و هر قسمتی از آن در زندگی آنها جایی داشت . زمین و طبیعت در باور سرخپوستان مقدس بود زیرا که وابستگی و زندگی خود را به آن میدانستند و آن در دعا ها و اوراد آنها جای داشت .
امروز قبایلی از بازمانده های انساب پیشین آنان که آن بلا ها جان بدر بردند هنوز در امریکا وجود دارند و در خود امریکا و هاوایی زندگی میکنند . در امریکای جنوبی هم قبایل دیگری از آنها وجود هستند.
۱- ساخت سر نیزه های نوک تیز توسط سرخپوستان کهن برای شکار :
در میان استخوانهای حیوانات عظیم الجثه ی عصر یخبندان سنگهای نوک تیزساخت دست انسان که با مهارت بسیار تراشیده شده اند به دست آمده است.
این سر نیزه های نوک تیزبر روی دسته های چوبی یا استخوانی نصب می شدند و مانند چاقو یا نیزه به کار رفتند. از دیگر ابزار شکار این مردمان می توان به نیزه پرتاب کن یا منجنیق کوچک و انواع دام و تله برای شکار حیوانات کوچک اشاره کرد. ۲- روش شکار سرخپوستان کهن :
روش شکار آنها و نسلهای بعدی آنان در خلال عصر یخبندان تغییر اندکی کرده است.
اردوهای شکار و شکارگاه هایی که در خلال قرنهای متمادی یافت شده اند این مطلب را نشان می دهند. ۳- تغذیه گیاهی سرخپوستان کهن :
تغذیه آنها بیشترازانواع سیب زمینی وحشی- تخمه ها و دانه های خوردنی- ساقه ها- برگها- میوه ها مانند توت فرنگی- گیاهانی مانند گردو و فندق وانواع ریشه های خوراکی بوده است:
در باتلاقی در کشور شیلی باقیمانده گیاهان فوق یافت شده است که حاکی از نوع تغذیه گیاهی سرخپوستان کهن می باشد. ۴- زندگی جمعی :
زندگی سرخپوستان کهن معمولا در قالب گروهای کوچک ۱۰- ۲۰ نفری بوده است و پارهای اوقات تعداد زیادی ازهمین گروه ها گرد هم جمع می شدند.
۵- مهارت در بافتن و دوختن :
سرخپوستان کهن علاوه بر شکار در ساختن و بافتن انواع زنبیل های مارپیچی و حلقه ای مهارت دا شتند. آنها برای بافتن و دوختن تن پوش از جمله کفش و پای افزار از سوزن استفاده می کردند.
۶- نقاشی یا آئین :
بعضی از آنها نیز درون غارها تصویر حیوانات را بر دیوارها می کشیدند و علاماتی رسم می کردند.این مردمان از گیاهان وهم انگیز ( مخدر) نیز استفاده می کردند.
RE: آداب و رسوم و زندگی سرخپوستان - fuzuli - 30-03-2015 سرخپوستان ملونجان ؛ ملوانان دولت عثماني بودند كه هنگام نبرد با دزدان دريايي پرتغالي (1500-1600 م.) اسير شده ( احتمالا جنگ دريايي بيبرس با دزان دريايي پرتغالي در نزديكي فاس مركش) و به برزيل برده شدند. سپس بعدها يك دريادار (آدميرال؛ امير البحر) انگليسي Sir Francis Drake آنان را از چنگ پرتغالي ها نجات داد و قول داد كه آنان را به عثماني باز گرداند. او آنان را نزديك كارولينا آورد. انگليسي هايي كه به تازدگي به امريكا آمده بودند به دريادار گفتند كه با آب و هواي امريكا سازگاري نيافته اند و مي خواهند به انگلستان برگردند. دريادار به تعداد انگليسي ها از ملوان ترك نيز در كشتي جاي داد. و گفت كه بقيه با يك كشتي ديگري كه در 3-4 هفته آينده مي رسد ، مي توانند باز گردند. اما انگليسي آنان را به دولت عثماني در ازاي دريافت فديه و پول خونبها تقديم كردند و بقيه در امريكا ماندند. آنان به سبب گندمگون بودن رنگ پوستشان مورد تحقيقر امريكايي ها قرار گرفتند و از حق راي محروم شدند. ملونجان ( ملعون جان) ها نيز گاه خودشان را پرتغالي ، اسپانيايي و گاه با نام هاي ديگر شناساندند. امريكايي نيز آنان را در رديف سرخپوستان و افريقالي ها قلمداد مي كردند و آنان را از خانه و كاشانه خود تبعيد كردند و تا پاي كوه آپالاش راندند. آنان خود را ملعون و لعنت كرده خدا و " ملعون جان" ناميدند. برخي از خصوصيات سرخپوستان ملونجان (Melungeons) 1- دست باف هاي مردم ملونجان با گليم و دستبافت هاي تركان شباهت دارد. 2- غذايي از بلغور درست مي كنند و مي خورند (آش بلغور) و به بلغور هم " بولجور " مي گويند. 3- گوشت گوسفند و بره مصرف مي كنند درحالي امريكايي ها تمايل به اين نوع غذاها ندارند. 4- براي جلوگيري از چشم زخم ، به تخته مي زنند و گوششان را مي كِشند. ( اصطلاح بزنم به تخته) 5- براي نشان دادن سير شدن چند بار با پشت دست به چانه ي خود مي زنند. 6- ختنه مي كنند. 7- هنگام دشت كردن و دريافت پول ، آنرا به ريش خود مي مالند. 8- هنگام روبرو شدن باهم ، همديگر را بغل كرده و با دست به پشت هم مي زنند. 9- عادت روبوسي مردانشان با عادات آمريكايي متفاوت است. 10- سازي شبيه كمانچه دارند. 11- هنگام دلتنگي " نه قامي " ( نه غمي؟) چه غمي؟ مي گويند. 12- بجاي واژه ي نه و خير گاه صداي " جيك" (نوچ فارسي) در مي آورند. 13- به روابط خانوادگي پايبند هستند. 14- گفته مي شود كه در رمان هاي گذشته روزي پنج بار به طرف مشرق خم شده ( شبيه حالت سجده در نماز) و بلند شده و حركاتي را بجا مي آوردند. يعني نسل هاي گذشته نماز مي خواندند كه كم كم فراموش شده است. 15- زنان پشت سر مردان حركت مي كنند. 16- بسيار مهمان دوست هستند. 17- خصوصيات بدني آنان همانند مردم تركيه است. RE: آداب و رسوم و زندگی سرخپوستان - fuzuli - 05-04-2015 این مقاله بزبان ترکی و در مورد شباهت زبان مایا و آزتک با زبان ترکی است.
اوْخ - ياي گليم سزخپوستان امريكا قطعه سينده ياشايان قيزيل ده ريلي لرين ديلي ، تورك ديللرينه چوْخ بنزه يير. 1) مايا ديلي: مايا يازيسي مايا ديليندن: kin : گون ( توركجه) ( بير گون ، ايكي گون ... روزي ، يك روز ؛ گون = گونَش (خورشيد) chan : چايان ( ايلان - چايان / مار ) yax ( ياش) : ياشيل ( گؤمگوي ، گؤي / سبز ، كبود و آبي ) Qin بو سؤز اوچ آنلامدا ايشله نيردي: الف) گونش (خورشيد) ب) گون ، گوندوز (روز) ج) بيرگون ، گونلرين بيرينده (روزي ، يك روز) o-qin مايا ديلينده " ايكيندي ، گون باتان چاغي " (بعداز ظهر) دئمكدير. Osh بو سؤز " اوچ / اوش " (3) آنلامينا دير. Tataمايا ديلينده " دَده ، آتا " ( پدر ، پدر بزرگ) دئمكدير. Pal مايا ديلينده " بالا ، اوْغول ، اوُشاق " (فرزند ، پسر) آنلامينا دير. us:vulture مايا ديلي ( اس – بوري ديوان لغات الترك / اوس: لاشخور ) Ux: three ox, اوش / اوچ Yax : green ياش Ya-yax : very green يام – ياشيل Kin : day. Sun گون bay: fat پيي Kak: fire قاقيلجيم / قيغيلجيم ( شراره آتش) U: he او Otot= otoch: house (dwelling) اوتاق ( اوْتورما يئري) Chak / chakki : rain, rain deity Chak: lightning شاخماق ، شاخيماق ، چاخماق ( ايلديريم شاخماق) Kal : room قالماق Bah: head, top, first باش Bathe: warrior بهادُر (bah باش / te تير ، چوب بلند ، نفر اول در چوب بلند) But: to fill دوْلدورماق ( آنجاق بيتمك : سوْنا چاتماق فعل ينه ده بنزه يير) Chanerpent ايلان – چايان Chan : sky شَن ليك ( جشن و شادي براي آسمان و تنگري؟) Chanil : public ceremony شنليك Chij: deer جئيران – جويور Chum: seating / to sit چؤمبه لمك ( (اوْتورور ، چؤمبه لير chumla: sits Chun : to sit چؤنبه لمك ، چؤمبه لمك Elkin: east : ايلري ( گون چانا ساري ، بطرف مشرق) ul سومئر توركجه سينده پارلاماق و اولدوز سؤزون كؤكو kin مايا ديلينده گون ؛ دئمك بو سؤز " گون پارلايان يئر ، مشرق آنلامينا دير) Em : to descend ائنمك ، يئنمك Ichil:in , within ايچ ، ايچَري Jol: head يولبارس ( يوز پلنگ) ؛ مثالjol kuh: head god ) ) Kay: fish اصلينده سومئر توركجه سيندن ، قوتان قوشونون (نوعي پرنده ي بزرگ ماهيخوار، پليكان) آديندا دا وار دير. احتمالا در عربي به شكل " حوت " است اما در بسياري از زبان هاي ديگر كه منشا تركي دارند ديده مي شود) Kej : deer كئييك ( جئيران) 2) آزتك ديلي: (زبان آزتك)
A سؤزو " سو " آنلامينا دير. A-tl سؤزونده tl آدليق حالي نين ( حالت اسمي) شكيلچي سي دير. Calixtlahuaca : بو سؤزده cal ( قال) ائو (خانه ، اقامتگاه) آنلامينا دير. توركجه ده " قالماق " ( اقامت كردن ، ساكن شدن) Mapachtepec: بو سؤزده tepe ( تَپه ) توركجه سؤز دور. С (ك) ايسه پسوند مكان دير ( ائو – ده – كي پسوند مكان). Mapach ( راكون : بير پيس قوْخو سالان حيوان ) Xocoyoltepec : بو سؤزده ده تپه كلمه سي وار دير. Xocoyol سؤزو " اوه ليك " ( گياه ترشك كه در روستاها ي آذربايجان شرقي داخل آش مي ريزند تا ترش مزه شود؛ (ك) ايسه پسوند مكان. Tozoztontli: بو سؤز آزتك آيلاريندان بيري دير. بو سوزه to " تويوق " (مرغ ، پرنده) و so " سوموك " (استخوان) سؤزونه بنزه يير. بو آيين آنلامي " آييق و يوخوسوز قالماق " دير. لوگوگرامدا اوْلدوغو بئلينه سوموك باتان تويوق ( قوُش) يوخوسوز قالار. NAN: ننه ، آنا (مادر) Ilancueitl : بو سؤز " قاري ننه نين اتَگي " ( دامن پير زن) آنلامينا دير.Ilamaسؤزو " قاري ننه" دئمكدير. il amaسوزو بو موقعيتده ilan سؤزونه چئوريلميشدي. Ul سؤزو تورك ديلينده " اپريمك ، قوْجالماق " آنلامينا دير. ama= آنا Chilapan : بورادا apan سؤزو " چاي ، ايرماق ، آخان سو " آنلامينا دير. سومئر توركجه سينده ab سؤزو " چاي ، دريا " آنلامينا ايدي. باشقا قيزيل ده ري لي لرين سؤزلريندن: Etu : گونش ، سومئر ديلينده utu( گونش تانريسي) Gaagii : قارغا Tawa : گونش ( اصلينده سومئر توركجه سيندهtab ايستي آنلامينا دير. توركجه ده توْو وئرمك " ايستي ايله قيزارتماق فارسجادا تَف دادن) Kok گئجه ( اصلينده سومئر ديلينده gig قارانليق) Mahpii گؤك ، گؤي ( عيلام ديلينده nap) آيي ، پوْتا ( توركجه ده آيي بالاسينا " پوْتا " دئييلير) : Nita
تولكو Tokala Theodore G. Schurr Professor of Anthropology (استاد دانشگاه پنسيلوانيا) او قيزيل ده ري لي لرين گونئي آلتايدان آمريكايا گؤچدوكلريني سؤيله يير. |