حکایت دستفروشان مترو - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: حکایت دستفروشان مترو (/showthread.php?tid=210923) |
حکایت دستفروشان مترو - ابراهیم هادی - 12-02-2015 حکایت دستفروشان مترو َ چندی قبل وقتی به عنوان یک مسافر به متروی تهران وارد می شدی، با پدیده ای به نام دستفروشان مترو برخورد می کردی که هر چند دقیقه یک بار در مقابل مسافران می ایستادند و از کالای فروشی خود صحبت می کردند. دستفروشی مترو این مقوله مدت زمان زیادی است که به عنوان یک پدیده اجتماعی مطرح است و کارشناسان علوم اجتماعی از ابعاد گوناگون به بررسی این موضوع پرداخته اند. به این ترتیب در مقطعی از زمان طرحی به عنوان جمع آوری این دستفروشان مطرح شد و به این صورت اجرا گردید که این دست فروش ها، توسط ماموران شهرداری جمع آوری شده و اجناس آنها توقیف گردد. از همان زمان هم مشخص بود که این طرح نمی تواند این معضل اجتماعی را حل کند و تنها در کوتاه مدت با ایجاد ترس و اضطراب؛ موجب غیبت موقت این افراد در واگن های مترو می شود. ناکارآمد بودن این طرح به اضافه افزایش مشکلات معیشتی در میان قشر متوسط و رو به پایین جامعه، موجب شده تا در حال حاضر موضوع دستفروشی در مترو به یک معضل اجتماعی تبدیل شود که از ابعاد مختلفی قابل بررسی است و تبعات متعددی را به دنبال دارد. به نظر می رسد که این شغل تا حدودی فقر معیشتی این افراد را تقلیل داده و همین امر موجب می شود تا تعداد این دستفروشان روز به روز بیشتر شود در حالیکه هنوز هم خبری از یک طرح مدون برای سازماندهی به این امر وجود ندارد این روزها وقتی فردی به عنوان یک مسافر به مترو وارد شود، به محض حرکت قطارها با انبوهی از دستفروشان یا به عبارتی مسافران شاغل مترو مواجه می شود که به نظر می رسد تعداد آنها گاهی از مسافران مترو بیشتر می شود. افرادی که به فروش انواع و اقسام اجناس می پردازند و اغلب آنها برای مخفی ماندن هویت خویش و یا ترس از آلودگی هوای داخل مترو، از ماسک استفاده می کنند. دستفروشان مترو، آثار و تبعات آنچه مشخص است اینکه آثار و تبعات ناشی از موضوع دستفروشی در مترو بسیار گسترده است اما در این نوشتار به چند نمونه از آنها به طور اجمالی اشاره می کنیم. اولین نکته ای که می توان به آن اشاره کرد به کیفیت و قیمت اجناسی مربوط می شود که این دستفروشان ارایه می دهند. در موارد بسیاری مشاهده شده که قیمت این کالاها از مغازه ها ارزان تر است که عده ای این مساله را اینطور توجیه کرده اند که در این اجناس، اقلام تقلبی و تاریخ مصرف گذشته وجود دارد و چندی قبل هم کاشف به عمل آمده بود که باندهایی وجود دارند که اجناس استوک و یا حتی دزدی را جمع آوری کرده و عده ای را به عنوان کارمند برای فروش این اجناس استخدام می کنند. به هر حال مسلم است که نظارتی بر کیفیت این اجناس وجود ندارد و ارایه اجناسی که خوراکی هستند و یا پوشاک، ممکن است به لحاظ بهداشتی از کیفیت پایینی برخوردار باشند. اما بعد دیگر این ماجرا را می توان به حقوق مسافران مترو مرتبط دانست. اینکه وقتی فردی به عنوان مسافر قصد استفاده از وسیله حمل و نقل عمومی را دارد باید از آرامش خاطر برخوردار باشد. حضور یک یک این دستفروشان در برابر دیدگان مسافر، و نگاه های ملتمسانه آنها برای خریدن جنس مورد نظر، موضوعی است که برای بسیاری از مسافران آزار دهنده است و آنها را خسته و کسل می کند. حتی تماشای ترس و اضطراب این دستفروشان از حضور ماموران قطار هم مساله خوشایندی نیست و این بخشی از حقوق اجتماعی و شهروندی است که باید در مورد آن تامل شود. اما موضوع بعدی به خود دستفروشان برمی گردد. به نظر می رسد که وضعیت دستفروشان مترو و شرایط آنها یک موضوع اجتماعی است که باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و شرایطی فراهم شود تا این افراد در جایی ساماندهی شوند تا بتوانند به امرار معاش خود به شکلی قانونی ادامه دهند. وقتی فردی به عنوان مسافر قصد استفاده از وسیله حمل و نقل عمومی را دارد باید از آرامش خاطر برخوردار باشد. حضور یک یک این دستفروشان در برابر دیدگان مسافر، و نگاه های ملتمسانه آنها برای خریدن جنس مورد نظر، موضوعی است که برای بسیاری از مسافران آزار دهنده است و آنها را خسته و کسل می کند قطعا هر یک از این افراد سرپرست خانوار هستند و برای جبران هزینه ها به این کار روی آورده اند. با توجه به اینکه این نوع دستفروشی در مترو شغلی است که از ضابطه و قانون خاصی برخوردار نیست، ساعت کاری مشخصی ندارد و زنان دستفروش می توانند به امور خانواده و خانه خود رسیدگی کنند و ما بقی ساعات را به کار بپردازند، بدون اینکه بخواهند به کسی پاسخگو باشند و مورد جوابگویی قرار گیرند. به همین خاطر عده زیادی نسبت به این مشاغل روی خوش نشان میدهند و سالیان سال از این طریق به امرار معاش می پردازند. لازم است برای حفظ سلامتی و امنیت خاطر این افراد، برنامه ای تدارک دیده شود تا در مکان هایی مشخص به فروش اجناس خود بپردازند و از این طریق این امکان هم وجود دارد که بر اجناس آنها هم نظارتی وجود داشته باشد تا مشتریان هم با طیب خاطر به خریدن کالای مورد نظر خود بپردازند. بی تردید چنانچه این طرح و یا مشابه چنین طرحی عملی شود، هم به نفع مسافران مترو و هم این دستفروش هایی است که کیف ها و کیسه های سنگین اجناس را به دوش می کشند تا بتوانند به گذران زندگی بپردازند. به نظر می رسد که این شغل تا حدودی فقر معیشتی این افراد را تقلیل داده و همین امر موجب می شود تا تعداد این دستفروشان روز به روز بیشتر شود در حالیکه هنوز هم خبری از یک طرح مدون برای سازماندهی به این امر وجود ندارد. RE: حکایت دستفروشان مترو - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 12-02-2015 این موضوع رو قبلا گذاشته بودید |