فقط عاشق ها! - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: فقط عاشق ها! (/showthread.php?tid=2107) |
فقط عاشق ها! - ღeternal Loveღ - 15-01-2012 اسیر عشق ماه می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد در دایره حضورش تو را به من نشان دهد می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم هر وقت دلم هوای تو را کرد عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند.... دلتنگی وقتی در ایوان دلتنگی هایم مینشینم وبه منظره خزان زده تنهایی چشم میدوزم,این یاد توست که مرا به کوچه باغ های بهاری عشق میبرد و چه خوب است وقتی در بارش باران بهاری محبت چتر ها را میبندیم و تو دستانم را میگیری و با هم عطر عشق را تلاوت میکنیم و بوی خاک باران خورده لحظه های آشنایی در تار پود وجودمان میپیچد ,لحظه هایی که درختان روحمان سر در هم آوردند و به هم پیوستند و شکوفه دادند و بارور شدند و ...سیب...میوه ممنوعه عشق را نثار وجودمان کردند.... و درود باد برآن هنگامه که چشمانم را می بندم وتو...وتو گلبوسه مهربانی را از لبانم میچینی.. آه.. آن لحظه گویی همه شیرینی دنیا را در دلم آب میکنند ...و ستایش آن لحظه ای که دلم میخواهد ازشوق بمیرد, لحظه ای که پروانه دلم در شعله آغوش گرمت میسوزد و پر و بالش را نثار قدم دلت میکند تا منت نهی بر قلبم ,عشقم,که جاویدی در آن.. یاد باد خاطرات حال,گذشته و آینده مان..که با یاد آنهاست که خزان تنهاییم بهار میشود..با یاد شور انگیز توست که بهاری میشوم عشق من..ای که تمام یادها و لحظه هایم به فدای نیم گاهت..به دنیایم جان میبخشد شوق خنده هایت.. آغاز ما میخی بود... حالا باز هم ثانیه ها دارند ما را تعقیب می کنند.... بیاییم شعرهایمان را سر و ته بخوانیم که زمان را گول بزنیم ما که بهرحال کلاه گشادی سرمان رفته است.حالا هم باید مالیات شاعر بودنمان را بدهیم....تمام وقت یا نیمه وقت فرقی نمی کند ما در برابر ا بدیتی قد بلند کرده ایم که قصد کوباندن ما را دارد جهانی که تاب تحمل شاعران را ندارد و ما که تاب تحمل سنگینی جهان نداریم....تنها کلمه ها به ما خیانت نمی کنند وگرنه جنازه های خوشبخت هم می توانند مارا بخندانند نه اینکه ما به تلخی های زمانه نمی خندیم که خود تلخ بودیم هر چند شیرین می خواستند بنویسند ما را و آغازمان میخی بود برای تابوت پایانمان ما نیمه وقت زنده بودیم هر چند مرگمان تمام وقت بود خدایا قلبم گرفته خدایا قلبم گرفته ، قلبم از نامردی ها گرفته ، قلبم از آدمای دو رویی که میگن دوست دارن ولی در پشت چهر ه ی واقعیشان دروغی پنهان است گرفته ،قلبم از بی معرفتی ها ، از خیانت هایی که میکنن و برای پنهان کاری هزاران دلیل دروغ میارن ، از عشق های دروغی ، از حرفای به ظاهر زیبا ولی به دروغ گرفته یک قلب مگر چقدر طاقت داره که بتونه همه را تحمل کنه و بخاطر عشق ازشون گذشت کنه و چشمش را به روی واقعیت ها ببنده این انصاف نیست ، این انصاف نیست که یه قلب پاک و ساده و سرشار از عشق که با بی ریایی عاشق شده وقلبش را که با عشق تقدیم کرده با چنین حالت هایی روبه رو بشه و ضربه ببینه اما کاری از دستش بر نیاد جزبا گریه ای که از چشمانش جاری میشود ، جز غمی کهبر چهره ی آنها مینشیند و شکستی که تا ابد در خاطر آن میماند قلبم سخت گرفته ،کسی نیست که به حرفام گوش بده ، کسی نیست که بتونه محرم قلب پر دردم باشه جز خدایم ، خدایا مرا از این همه رنج ، درد ، ناراحتی رهایم کن ، خدایا ، به حرفایم گوش کن، مرا از خاطرات تلخ نجاتم بده که دیگر خسته ام ، خود را به تو میسپارم ، که تویی آرامش روح و جانم آنچه نامش را عشق گذاشتم هوسی است زود گذر شهوتی است بی پایان آنکه او را معشوق خواندم صیادی است بی رحم شکارچی است بی رحم من در این قصای خانه جهان محکومم تا پروانه ای باشم در حسرت نور شمع تا عاشقی باشم در پی معشوقی مرده من در این زندان تنهایی اسیرم که راهی برای آزادی نیست اتنظار عشق اون لحظه ای که عطر تو می پیچه تو باغ تنم اون لحظه ای که اسم تو ، تو سینه فریاد میزنم اون لحظه رها شدن از حال و روز خویشتنم زنده میشم با دیدنت وقتی که میری میشکنم قلبی که با تو میزنه تو سینه داغونش نکن چشمی که چشم براهته بیهوده گریونش نکن اشکای دونه دونمو سیلاب بارونش نکن این دل عاشق منو بی سر و سامونش نکن تا وقتی قلب عاشقم بخاطر تو میزنه طلسم تنهایی من با دستای تو میشکنه كاش الان آغوش گرمت سر پناه خستگيم بود دو تا چشمات پر از اندوه واسه دل شكستگيم بود آرزوم اينه كه دستام توي دستاي تو باشه تنگي اين دل عاشق با نوازش تو واشه واسه چي خدا نخواسته من كنار تو باشم قول مي دم با داشتن تو هيچ غمي نداشته باشم همه هستي قلبم تو دو حرف خلاصه ميشه عشق تو ، بودن با تو پرم از ترانه تو گر چه واژه ها حقيرن خوبه وقتي نيستي پيشم اونا دستمو مي گيرن راز عشق منو هيچ كس غير مهتاب نمي دونه تنها شاهد واسه غصه ، گريه و تنهاييم اونه واي اگرمن اين نبودم كاش ميشد پرنده باشم تا از اين دور بودن از تو بتونم بلكه رها شم يه پرنده شم شبونه بكشم پر به خيالت برسم به لونه تو بگيرم سر زير بالت زندگيم رنگ بهاربود اگه تنها تو رو داشتم اگه ميشد واسه گريه رو شونت سر ميذاشتم میخوام تنفست کنم،نیازمی مثه هوا می خوام که مال من بشی بین تموم آدما ترجمه ی نگاهتن تک تک وا ژه های من پر شده با یاد نگات تموم لحظه های من نبض ترانه های من به خاطر تو میزنه تنها دلیل زندگیم این جوری از تو گفتنه واسه خریدن دلت قشنگ ترین آینه پوش جونمو پیش کش میکنم تموم این ترانه روش این زمهریر زندگیم گرم نفسهای تواِ تو قصه های عاشقیم همیشه جا پای تواِ مخمل خاطرات تو حتی توی خواب با منه یادت به روزا و شبام همیشه چشمک میزنه حال وهوای خواستنت پر شده توی لحظه هام دلم میخواد بهت بگم جز تو کسی رو نمیخوام دلتنگی من......... روز تنهایی من... روز نیلوفری یاد تو بود یاد لبخند نگاهت ... یاد رویایی آغوش تو بود روز تنهایی من... چهره سرد زمین یخ زده بود گره مردمک چشم تو باز به نگاه شب تنهاییمان زل زده بود روز تنهایی وغم.! قدر دلتنگی من... آســـمان پــیدا بود ..... ... آخرین قطره اشکت .. روی بیراهه ی ذهنم لغزید یـــــــــاد بــــــاد.... یاد خاکستری بغض قدیمی که در آغوش نگاه تو شکست یادی از رنگ فراق رنگی از...داد ســــکـوت!!! ..... ... اشک من جاری شد... جای تو خالی بود جـــــــــای تـــــــــو .. عکس تو در تاغچه ی کوچک قلبم خندید شعر دلتنگی من سخت گریست ..... ... روز تنهایی من... بـــی تـــــــــــــو گذشت.. بــــی تـــــــــو نوشت. بــــی تو شکست....... بین رویاهای هر شب جستجویت می کنم گل عشق منی هر لحظه بویت می کنم برگ برگ خاطراتم را خزان بر باد داد ای بهار باغ رویا آرزویت می کنم یک بغل شعر و غزل را از نگاهت چیدم و این غزلها را فدای آرزویت می کنم سبز در رویایم امشب گر شوی ای صبح جان با دل رنجیده ی خود رو به رویت می کنم دوستت دارم ولی من با تمام قصه ها خویش را قربان یک تار مویت می کنم لایقت شاید نباشد لیک یک شب عاقبت آبرویم را فدای آبرویت می کنم اگه خوشتون اومد از کلید های سپاس یا اعتبار استفاده کنید!!!!!! RE: فقط عاشق ها! - emo love - 16-01-2012 RE: فقط عاشق ها! - A * L * O * N * E b * o * y - 04-03-2012 خیلی قشنگ بود RE: فقط عاشق ها! - love 2012 - 04-03-2012 عالی بود RE: فقط عاشق ها! - Fariba S - 04-03-2012 خيلي عالي بود!مر30! RE: فقط عاشق ها! - behnaz - 05-03-2012 مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی RE: فقط عاشق ها! - hossein. - 05-03-2012 دمت گرم ایول داری RE: فقط عاشق ها! - higjjjjjjjjk - 05-03-2012 عاشقتونم دلم گرفته واسه ی یه بیشعورکه منوخوردکرد تواین جمع کسی هست بامن دوست بشه RE: فقط عاشق ها! - taranom1 - 05-03-2012 تو همه ی دنیای منی اما برو هرجا میخوای نیا ولی بهم بگو یه روز سراغ من میای بگو تا من خیال کنم ته ته خیالتم بعدش برو ولی بدون همیشه چشم به راحتم. RE: فقط عاشق ها! - farshad f - 08-03-2012 يادجوونيام افتادم |