رفت تا او زنده بماند - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: رفت تا او زنده بماند (/showthread.php?tid=210317) |
رفت تا او زنده بماند - ._NeGiX_. - 10-02-2015 رفت تا او زنده بماند مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند زن جوان : یواشتر برو من میترسم مرد جوان : نه ، اینطوری خیلی بهتره زن جوان : خواهش میکنم ، من خیلی میترسم مرد جوان : خوب ، اما اول باید بگویی دوستم داری زن جوان : دوستت دارم ، حالا میشه یواشتر برونی مرد جوان : مرا محکم بگیر زن جوان : خوب ، حالا میشه یواشتر بری مرد جوان : باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت مرا برداری و روی سر خودت بگذاری آخه من نمیتونم راحت برونم ، اذیتم میکنه روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید . در این حادثه که به دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد ، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود . پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند دمی می آید و بازدمی میرود . اما زندگی چیزی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی یابد که نفس آدمی را میبرد |