مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 (/showthread.php?tid=209375) |
مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - ابراهیم هادی - 03-02-2015 مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 امام در پاسخ به خبرنگار سیبیاس دربارهی ماهیت ضدآمریکایی انقلاب اسلامی ایران میگویند: «اگر معنای ضدیت با آمریکا این است که ما نمیخواهیم وابسته به آمریکا باشم، آری ما ضدآمریکایی هستیم و اگر ترس آمریکا این است، آری باید بترسند.»نوفللوشاتو، این دهکدهی کوچک حومهی پارس در پاییز و زمستان سال 1357، به قلب تپندهی مبارزات انقلابی مردم ایران علیه شاه و همچنین مرکز توجهات رسانههای بینالمللی تبدیل شده بود. زمهریر زمستان فرانسه در برابر التهاب و جنبوجوش انقلابیون ایران، که گرد رهبر انقلاب جمع شده بودند، رنگ باخته بود. در کنار حضور علاقهمندان امام، هجوم خبرنگاران رسانههای جمعی و مطبوعات کشورهای مختلف نیز برنامهی رژیم شاه مبنی بر منزوی ساختن شخصیت و افکار امام خمینی را با شکست سنگینی مواجه ساخت. امام خمینی (ره) از همان ابتدای ورود به فرانسه، با ارادهای جدیتر از قبل، به روشنگری دربارهی جنایات رژیم شاه و تبیین اهداف انقلاب پرداخت. یکی از فرصتهای ناب و برجستهای که رهبر انقلاب در این راستا از آن بهره برد، مصاحبه با خبرنگاران رسانههای گوناگون بود؛ رسانههایی که پیش از این، جز مخابرهی جستهوگریختهی تحرکات انقلابیون و واکنشهای سرکوبگرانهی شاه، بهگونهای جدی و مستقیم با جوهرهی خیزش مردم ایران علیه رژیم پهلوی آشنا نبودند. پس از راهپیمایی عظیم مردم ایران در تاسوعا و عاشورای 1399 قمری (نوزدهم و بیستم آذر 1357)، که به تعبیر رهبر انقلاب در حکم رفراندوم مردم برای رد حکومت پهلوی بود، افکار عمومی دنیا کاملاً به این نتیجه رسیدند که عمر حکومت شاه به پایان رسیده و بهجای پیگیری و حمایت از اقدامات شاه برای مهار قیام مردم، لازم است تا برنامهها و مواضع رهبر ساکن نوفللوشاتو را پوشش داد. رهبر قیام اسلامی مردم ایران در فاصلهی 42 روز، از آغاز زمستان سال 1357 تا هنگام ورود به ایران در 12 بهمنماه، 41 مصاحبه با روزنامهها، مجلات و شبکههای تلویزیونی مختلف دنیا انجام داد. به عبارت دیگر، در این ایام، بهطور میانگین هر روز یک مصاحبه انجام شده است. میزان مصاحبههای امام ارتباط مستقیمی با رخدادهای داخلی ایران داشت؛ بهگونهای که از سیزدهم تا شانزدهم دیماه و با توجه به تظاهرات و کشتار گستردهی مردم در تهران و سایر شهرها توسط نیروهای نظامی شاه، هفت مصاحبهی نسبتاً پُرحجم با رسانههایی نظیر سیبیاس، بیبیسی، تلویزیون آلمان و روزنامهی اکسپرس انگلستان انجام شد. همچنین در فاصلهی چهارروزهی بین هجدهم تا بیستودوم دیماه، امام خمینی در هجده مصاحبه، پاسخگوی خبرنگاران بودند که از این تعداد، تنها در یک روز، هفت مصاحبه انجام شد. در این بازهی زمانی بود که خبر خروج قریبالوقوع شاه از ایران و روی کار آمدن دولت بختیار قوت گرفت و از سوی دیگر، مباحث مربوط به اعتصاب کارکنان شرکت نفت و تدابیر اتخاذشده برای استخراج نفت به میزان مصرف داخلی و عدم صادرات آن نیز زیر ذرهبین رسانهها قرار داشت. از این رو، رسانهها و دولتمردان غربی بهدقت واکنشها و تصمیمات رهبر انقلاب در قبال این حوادث را رصد میکردند. با مرور مصاحبههای امام در این مقطع میتوان برخی محورهای اصلی و تکرارشونده را استخراج کرد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت. تبیین اهداف انقلاب و ماهیت حکومت آیندهی ایران از محورهای مهم دیگری بود که در بیشتر مصاحبهها به آنها اشاره شده است. رهبر انقلاب همواره بر سه اصل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، بهعنوان اصول بنیادین حکومت آیندهی ایران، تأکید داشتند. تقبیح وضعیت موجود و تبیین وضعیت مطلوب آینده روشنگری و افشای اقدامات مخرب شاه در طی دوران سلطنت، از مهمترین مواردی است که رهبر فقید انقلاب در مصاحبههای خود بر آن تأکید داشت: «شاه برای ملت قدم برنداشته است، بلکه همهی کارها و یا اکثر کارهایی که کرده است، ملت را به انحطاط و ورشکستگی کشانده است.» (تلویزیون آلمان، 16 دی 57) ایشان همچنین در گفتوگو با روزنامهی «بالتیمور سان» در هجدهم دیماه، دخالت شاه در امور ادارهی کشور و تنظیم خطوط اصلی سیاست ایران را غیرقانونی میدانند؛ چراکه شاه در سلطنت مشروطه مقام غیرمسئول است و حق دخالت در این امور را نداشته است. امام (ره) در همان روز و در مصاحبه با مجلهی «اکونومیست» هم نابودی کشاورزی را از پیامدهای اصلاحات ارضی شاه میدانند.[1] تبیین اهداف انقلاب و ماهیت حکومت آیندهی ایران از محورهای مهم دیگری بود که در بیشتر مصاحبهها به آنها اشاره شده است. رهبر انقلاب همواره بر سه اصل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، بهعنوان اصول بنیادین حکومت آیندهی ایران، تأکید داشتند: «تاکنون... مملکت استقلال نداشته است. ما میخواهیم که مملکت را مستقل کنیم و به مردم آزادی بدهیم. حکومت جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مثل همهی جمهوریها، لکن قانونش اسلامی است.» (گفتوگو با خبرنگار بیبیسی، 15 دی 57) ایشان همچنین در روز پنجم دیماه، در پاسخ به خبرنگار کانال دو تلویزیون آلمان، که از تعبیر سوسیالیسم اسلامی برای حکومت آیندهی ایران استفاده کرده و از جایگاه حزب توده در این میان پرسیده بود، چنین میگویند: «ما یک جمهوری اسلامی تشکیل میدهیم که تعیین حکومت به آرای ملت متکی است. قانون چنین جمهوری بدیهی است که قوانین اسلام است. ما به حزبی که مطرود جامعهی اسلامی است، اجازهی ورود به حکومت اسلامی را نخواهیم داد.» و در گفتوگو با روزنامهی «فاینشنالتایمز» در تبیین الگوی حکومتی جمهوری اسلامی میگویند: «جمهوری فُرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی یعنی محتوای آن فُرم که قوانین الهی است.» یکی از ابهامات محافل سیاسی و رسانههای غربی این بود که تفاوت حکومت جمهوری اسلامی مدنظر امام با رژیمهای اسلامی تشریفاتی موجود در دنیا چیست؟ آیا جمهوری اسلامی هم مانند کشورهای پادشاهی منطقه موضع محافظهکارانه و سازشپذیر دارد یا اینکه جنبهی عملی و یا رادیکال دارد و منافع آنها را با خطر مواجه خواهد ساخت؟ امام در پاسخ به چنین ابهامی میگوید: «اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است و آن رژیمی که ما میخواهیم تأسیس کنیم، یک همچو رژیمی است و با این رژیمهایی که الآن هستند تفاوت دارد. احکام اسلامی احکامی است بسیار مترقی و متضمن آزادیها و استقلال و ترقیات.» (تلویزیون آلمان، 16 دی 57) ایشان مهمترین وظیفهی دولت آینده را فراهم کردن مقدمات انتخابات آزاد دانستند و پس از آن «بهبود بخشیدن به وضع طبقات محروم و بهخصوص آسیبدیدگان در طول مبارزات، آماده کردن فوری کلیهی مراکز فرهنگی از مدارس تا دانشگاهها برای شروع تحصیلات، تصفیهی سریع ارتش از عناصر خائن و بازگرداندن استقلال ارتش، جلوگیری از ورود کالاهای تجملی، تشویق و کمکهای فوری برای توسعهی کشاورزی و دامداری را از برنامههای مهم جمهوری اسلامی معرفی کردند.» (مصاحبه با روزنامهی اکسپرس، 13 در 57) برنامههایی که میبایست توسط رجال امین و سیاستمدار و امنای ملت اجرا شود. (تلویزیون آلمان، 16 دی 57) حقوق زنان و اقلیتها در حکومت آینده عدم شناخت ماهیت آموزههای اسلامی در کنار تبلیغات منفی رژیم شاه علیه ماهیت اسلامی انقلاب مردم ایران، سبب شد تا پرسش از وضعیت حقوق زنان و اقلیتها به عنصری همیشگی و تکراری در سؤالات خبرنگاران بدل شود. امام خمینی (ره) در گفتوگو باجیم کوکلرفت، استاد دانشگاه روتجرز آمریکا، در واکنش به این ابهامات میگویند: «تبلیغات سوء شاه... چنان موضوع آزادی زن را برای مردم مشتبه کرده که خیال میکنند اسلام آمده است که فقط زن را خانهنشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟» ایشان همچنین در مصاحبه با خبرنگار بیبیسی (15 دی 57) اسلام را نویدبخش آزادی برای زنان معرفی میکنند و دولت و شاه را عامل سلب آزادی واقعی و معنوی آنان میدانند. دربارهی اقلیتهای دینی هم امام خمینی (ره) بر این اعتقاد بودند که «اقلیتهای مذهبی در آینده آزاد هستند و در ایران در رفاه زندگی خواهند کرد و ما با آنها با کمال انصاف و مطابق با قانون عمل خواهیم کرد. آنان برادران ایمانی ما هستند و از شاه و دارودستهاش به تنگ آمدهاند.» (مصاحبه با تلویزیون سوئیس، 18 دی 57) رهبر انقلاب ضمن اعلام موافقت و همنشینی دولت اسلامی ایران با تمدن غرب، تنها «آنچه که به آسایش ملت لطمه وارد آورده و با عفت عمومی ملت منافات داشته باشد» را خط قرمز حکومت آینده در این حوزه میداند.» (تلویزیون لوگزامبورگ، 20 دی 57) رویکرد آمریکا در قبال انقلاب از موارد مشترک که در این مصاحبهها به چشم میخورد، سؤال دربارهی موضع امام (ره) نسبت به اقدامات دولت آمریکا و روابط حکومت آیندهی ایران با بزرگترین حامی حکومت شاه است. همچنین چگونگی رابطه با شوروی نیز در این گفتوگوها چندینبار مطرح میشود: «من بارها [به دولتمردان آمریکا] توصیه کردهام که دست از پشتیبانی دولت و شاه ایران بردارید و کاری نکنید که ملت ایران نسبت به ملتهای انگلیس و آمریکا، که در مقابل این روش دولتهای متبوعشان سکوت کردهاند، بدبین شوند و ما فعلاً آمریکا و انگلیس و شوروی را دشمن شمارهی یک مردم خود میدانیم. البته آمریکا از همه بدتر است.» (رادیو تلویزیون آلمان، 6 دی 57) و در گفتوگوی دیگری اینبار با مخاطب قرار دادن مردم آمریکا میگویند: «من از مردم آمریکا میخواهم که هرچه زودتر به نفع مردم مظلوم ایران اقدام کنند و از آقای کارتر و دولت آمریکا بخواهند تا از شاه پشتیبانی نکنند و افکار عمومی جهان را علیه مردم نشورانند. پشتیبانی دولت آمریکا از رژیم شاه به مصلحت مردم آمریکا نخواهد بود.» امام در پاسخ به خبرنگار سیبیاس (14 دی 57) دربارهی ماهیت ضدآمریکایی انقلاب اسلامی ایران نیز میگویند: «اگر معنای ضدیت با آمریکا این است که ما نمیخواهیم وابسته به آمریکا باشم، آری ما ضدآمریکایی هستیم و اگر ترس آمریکا این است، آری باید بترسند.» ایشان در عین حال، همکاریهای فنی و اقتصادی با کشورهای مختلف در قالب قراردادهای روشن و ضامن منافع ملی ایران را از برنامههای حکومت آینده معرفی میکنند: «ما از مضمون و مواد مندرج در این قراردادها اطلاعی نداریم؛ یعنی رژیم شاه هرگز ملت را از مفاد این قراردادها مطلع نکرده و از مردم مخفی نگه داشته است. لکن حکومت آینده آنها را مجدداً مورد بررسی قرار میدهد و آنچه را با منافع و مصالح ملت ما موافق نباشد، لغو میکند.» (مجلهی اکونومیست، 18 دی 57) امام خمینی در گفتوگو با جیم کوکلرفت، استاد دانشگاه روتجرز آمریکا، در واکنش به تبلیغات منفی دربارهی جایگاه زنان در نظام سیاسی آینده میگویند: «چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟» ایشان در همین مصاحبه، استفاده از امکانات کشورهای خارجی که تمایل به همکاری با ایران دارند را برای نوسازی کشور بلامانع میدانند، اما حفظ آزادی و استقلال کشور و همکاری براساس احترام متقابل را شرط این همکاریها معرفی میکنند. در گفتوگوی دیگری هم در این باب چنین میگویند: «راجعبه خارجیها، آنهایی که مشغول کار عادی هستند، به شغل خود ادامه میدهند، اما آنها که میخواهند در مملکت ما دخالت بکنند، مثل مستشاران آمریکا، آنها را نمیتوانیم تحمل بکنیم.» (تلویزیون آلمان، 16 دی 57) مسئلهی بنیادین نفت سرنوشت نفت بهعنوان عنصر کلیدی و تعیینکننده در روابط ایران و کشورهای صنعتی، باعث میشد تا بسیاری از رسانههای خبری نظر رهبر فقید انقلاب را دربارهی جایگاه این عنصر مهم در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران جویا شوند: «نفت تاکنون پشتوانهی حکومت غاصبانهی شاه بود و من حکم کردم که دیگر صادر نشود و اعتصاب تا رفتن شاه ادامه دارد و بعداً ما نفت را به هر کشوری که مایل باشیم، میفروشیم.» (مجلهی انگلیسیزبان لبنانی، 10 دی 57) امام خمینی اسرائیل را تنها مورد استثنا در فروش نفت معرفی کرده و تعاملات نفتی با کشورهای دیگری که روش عادلانه با حکومت آینده داشته باشند را عملی میداند. (بیبیسی، 15 دی 57) فرجام سخن امام خمینی همچون رهبری توانمند در برههای حساس و تعیینکننده، توانستند از ظرفیت مؤثر و بالقوهی حضور رسانههای خارجی بهمنظور روشنگری اهداف انقلاب بهرهمند شوند. آنچه در گفتوگوهای صورتگرفته با ایشان در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر نمود دارد، کنجکاوی فراوان رسانههای غربی نسبت به ماهیت و اهداف حکومت آیندهی ایران و همچنین رابطهی این نظام سیاسی با کشورهای غربی است. رهبر انقلاب در این مقطع با درایت و دوراندیشی، ضمن تبیین این اهداف، نگاه جهانیان را به رخدادهای خونین ایران معطوف ساختند. حقوق زنان در جمهوری اسلامی ایران و مسائل اقتصادی و از جمله مسئلهی نفت نیز از واژگان کلیدی رسانههای غربی در گفتوگو با امام (ره) بود که رهبر انقلاب با در نظر گرفتن آموزههای اسلامی و منافع ملی، این موارد را نیز برای افکار عمومی روشن کردند.* پینوشتها [1]. تمام مصاحبههای استفادهشده در این نوشتار، از منبع ذیل است: صحیفهی نور، مجموعهی رهنمودهای امام خمینی، جلد چهارم، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - saeedrajabzade - 06-02-2015 نقل قول: «تبلیغات سوء شاه... چنان موضوع آزادی زن را برای مردم مشتبه کرده که خیال میکنند اسلام آمده است که فقط زن را خانهنشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟» دمش گرم... واقعااا دمش گرم... ایول داره الله وکیلی... آمریکای لعنتی آخه چرا با اصول شش گانه انقلاب سفید شاه و مردم که یکی از اصولش دادن حق رای به خانوم ها و برابر اونا با مردا در تمامی زمینه ها از جمله برابری اجتماعی بود(که کار کردنم جزئشونه) مخالفت میکردی... حتی به شاه نامه نوشتی تو اجرا این اصل تجدید نظر کنه؟؟؟ آخه چرا علیه اسلام توطئه میکنی؟؟؟ RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - ابراهیم هادی - 06-02-2015 چرا علما با انقلاب سفيد شاه مخالفت كردند؟ انقلاب سفيد: يكم- دلايل و زمينه ها: رژيم پهلوي و در رأس آن محمدرضا در جهت خواست هاي استعمارگرانه امريكا و همچنين تغيير فكر مردم ايران و مدرنيزاسيون، دستورالعمل ديكته شده استكبار را كه در كشوهاي ديگر به اجرا درآمده بود به عنوان انقلاب سفيد به مردم ايران عرضه نمود و آن را به رفراندم گذاشت : پس از آن كه لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى، با مخالفت و مقاومت پى گير و قاطع امام خمينى (ره) و ديگر مراجع رو به رو و سر انجام از سوى هيات وزيران رسما ملغى گرديد. سپس شاه تصور كرد كه اگر خود مجرى چنين رفرمهايى شود با مخالفت جدى مواجه نشده و اقداماتش با موفقيت همراه خواهد بود.آن چه شاه را واداشت تا مسؤوليت اين كار را بر عهده گيرد، تعهدى بود كه در قبال تعويض و بر كنارى على امينى به امريكا سپرده بود.در واقع رفرمهاى مذكور كه پيش از اين در قالب لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى با شكست مواجه شده بود، با حذف و اضافاتى مجددا مورد توجه قرار گرفت.از اين رو شاه در 19 دى ماه 1341 ه.ش - سالروز اصلاحات ارضى - به طور رسمى اعلام كرد قصد دارد اصول شش گانهاى را به رفراندوم بگذارد.اين اصول كه شاه به آنها نام انقلاب سفيد داده بود، در حقيقت همان رفراندومهايى بود كه امريكا به كشورهاى توسعه نيافته اعلام كرده بود. دوم-اصول شش گانه: اصول فوق، با جملاتى زيبا و سنجيده معرفى شده بود كه مخالفتبا آنها، مخالفتبا منافع عمومى و مصالح ملى قلمداد مىگرديد. اين اصول عبارت بود از: 1. الغاى رژيم ارباب و رعيتى; 2. ملى كردن جنگل ها در سراسر كشور; 3. فروش سهام كارخانه هاى دولتى به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضى; 4. سهيم كردن كارگران در منافع كارگاه هاى توليدى و صنعتى; 5. اصلاح قانون انتخابات; 6. ايجاد سپاه دانش به منظور اجراى تعليمات عمومى و اجبارى. سوم- مخالفت امام(ره) و علما: امام خمينى (ره) بار ديگر مراجع قم را به تشكيل جلسه و اخذ تصميم فرا خواند.بدين ترتيب جلسهاى برگزار و در نهايت قرار شد نمايندهاى از سوى رژيم دعوت شود تاانگيزه شاه را از طرح اين لوايح توضيح دهد.به همين منظور آقاى بهبودى روانه قم شد و بى درنگ با مقامات روحانى و علماى قم به گفت و گو نشست و چند بار نيز بين تهران و قم رفت و آمد كرد و نظرات و پيشنهادهاى علماى قم را به رژيم و پاسخهاى شاه را به آنان رساند. بى نتيجه ماندن گفت و گوى علما با نماينده شاه، سبب شد آنها آيت الله آقا روح الله كمالوند - كه از علماى بزرگ خرم آباد و داراى شم سياسى بود - را به نزد شاه روانه كنند.شاه در پاسخ به پرسشهاى مرحوم كمالوند، به جاى اين كه توضيح روشنى به وى دهد، مىگويد: «اگر آسمان به زمين بيايد و زمين به آسمان برود من بايد اين برنامه را اجرا كنم، زيرا اگر نكنم از بين مىروم» .در پايان نيز از علماى ايران گلايه مىكند كه چرا او را همانند علماى اهل سنت اولى الامر خطاب نمىكنند و براى او دعا گو نيستند. پس از مراجعت آيت الله كمالوند، مراجع و علماى قم جلسهاى تشكيل دادند تا نتيجه ملاقات وى با شاه را جويا شوند.پس از شنيدن سخنان وى، روشن شد كه اصول ادعايى شاه مورد حمايت كامل امريكاست تا جايى كه ادامه سلطنتش به اجراى آنها بستگى دارد. امام خمينى (ره) در واكنش به اصرار شاه بر انجام رفراندوم، در روز 2 بهمن 1341، ه.ش طى اعلاميهاى آن را تحريم كرده و رفراندوم اجبارى ناميد كه در مقابل حكم اسلام و قانون اساسى بى ارزش است.به دنبال انتشار اين اعلاميه، بازار تهران تعطيل شد و كسبه با سر دادن شعارهايى عليه رفراندوم به تظاهرات پرداختند.گروهى از مردم و دانشجويان مسلمان دانشگاه تهران نيز تظاهرات بر پا كردند كه مورد هجوم پليس قرار گرفته و تعدادى از آنها مجروح و دستگير شدند.در قم نيز تظاهرات مردمى با حمله پليس و مجروح شدن و دستگيرى عدهاى مواجه شد. در اين شرايط شاه براى اين كه پيش از رفراندوم، مراجع و علماى قم را متقاعد كند با اطلاع پيشين به قم سفر كرد.فرماندار قم تلاش نمود تا علما را به استقبال شاه ببرد، اما اين حركتبا اقدام به موقع امام خمينى (ره) خنثا شد.ايشان بلا فاصله اعلاميهاى منتشر كرد و خروج مردم را از خانههايشان تحريم نمود.شاه در روز 4 بهمن وارد اين شهر شد اما بازارها و مغازهها يك پارچه تعطيل بود و به جز افراد مزدورى كه از قبل براى اين كار آورده بودند، كسى در خيابانها و معابر ديده نمىشد.شاه پس از سخنرانى تند و خشمگينانه عليه روحانيتبى هيچ دستاوردى به تهران بازگشت. چهارم- برگزاري رفراندوم: با تمام مخالفتهايى كه صورت گرفتسر انجام رفراندوم در ششم بهمن ماه 1341 برگزار گرديد و بنا به اعلان رسانههاى گروهى پنج ميليون و ششصد هزار نفر به لوايح مذكور راى مثبت دادند! پس از رفراندوم كه با نيرنگ، تقلب و تهديد گسترده همراه بود، روزنامهها با تبليغات گسترده اين «پيروزى» را به شاه و مردم تبريك گفتند.حاميان خارجى دربار نيز پيامهاى تبريك براى شاه فرستادند و رئيس جمهور امريكا اعلام داشت: «مسلم است كه اين پشتيبانى ملى اعتماد آن اعليحضرت را به درستى راهى كه برگزيدهاند تقويت كرده.» ريچارد كاتم، كارشناس پيشين وزارت خارجه امريكا در ايران، از معدود مخالفان شرايط انجام رفراندوم بود.او در نامهاى به روزنامه نيويورك تاميز كه از اصول انقلاب سفيد شاه و موفقيت وى در انجام رفراندوم به شدت دفاع مىكرد، چنين نوشت: «رفراندوم شاه نه آزاد بود و نه يك پيروزى براى دموكراسى و حكومت مردم بر مردم به شمار مىآيد.» يك مورخ فرانسوى نيز چنين نوشت: «پوچ بودن نتيجه رفراندوم - 9/99%آرى - وقتى آشكار شد كه چند ماه بعد، موج تظاهرات در خيابانها به راه افتاد و اين بار گروهى از روحانيان بر ضد رژيم موضع گيرى كردند.آيت الله خمينى اعتراضات را رهبرى مىكند.او از اقامتگاه خود در شهر قم مستقيما شاه را با لحن تندى مخاطب قرار مىدهد.» با توجه به شرايط پيش آمده، روحانيان به پيشنهاد امام خمينى (ره) تصميم گرفتند بعنوان اعتراض در ماه مبارك رمضان آن سال كه از هشتم بهمن ماه آغاز مىشد، از رفتن به مساجد خوددارى كنند و براى جلب نظر عمومى در تمام ماه رمضان، مراسم سخنرانىها و مساجد را تعطيل نمايند. پنجم- دلايل مخالفت امام (ره) امام در پاسخ به استفتاى جمعى از متدينان تهران - كه از تصويب ملى سؤال كرده بودند - مىنويسد: «به نظر اين جانب رفراندوم كه به لحاظ رفع بعضى از اشكالات به اسم تصويب ملى خوانده شده، مخالف راى جامعه، روحانيت اسلام و اكثريت قاطع ملت است» . ايشان در ادامه ايرادات خود بر تصويب ملى يا رفراندوم نوشته بود: «به پارهاى از اشكالات اشاره مىنمايم: 1.در قوانين ايران رفراندوم پيش بينى نشده است.2.معلوم نيست چه مقامى صلاحيت دارد رفراندوم نمايد و اين امرى است كه بايد قانون معين كند.3.لوايح ششگانه مبهماند و فاصله اعلان آنها تا زمان برگزارى رفراندوم اندك است و مردم مهلت انديشيدن درباره آنها را ندارند.4.اكثريت جامعه ايران قوه تشخيص فهم اين اصول را ندارند.5.راى دادن بايد در محيط آزاد باشد و اين در ايران عملى نيست» .در آخر نيز تاكيد فرمود كه: «به نظر مى رسد اين رفراندوم اجبارى مقدمه براى از بين بردن مواد مربوط به مذهب است، علماى اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمنهاى ايالتى و ولايتى براى اسلام، قرآن و مملكت احساس خطر كردهاند و به نظر مىرسد كه همان معانى را دشمنان اسلام مىخواهند به دست جمعى مردم ساده دل اغفال شده اجرا كنند» . منابع: 1. عبد الوهاب فرانى، از مرجعيت تا تبعيد امام خمينى، ص 40. 2. بارى روبين، جنگ قدرتها در ايران، مترجم محمود مشرقى، ص 96. 3. كريستين دلانوآ، ساواك، ترجمه عبد الحسين نيك گهر، ص 91. 4. سيدحميد روحانى، نهضت امام خمينى ،ج 1، ص 309. 5. انقلاب اسلامى و چرايى و چگونگى رخداد آن، جمعى از نويسندگان ،ص 72 . RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - saeedrajabzade - 06-02-2015 اصول انقلاب سفید[ویرایش] شش اصل نخستین انقلاب سفید را که محمدرضا پهلوی در زمستان ۱۳۴۱ در کنگره کشاورزان معرفی کرد به شرح زیر بودند:[۱۱][۱۲] اصل اول - اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی[ویرایش] عبارت است از تغییرات اساسی در میزان و نحوه مالکیت اراضی به ویژه اراضی کشاورزی و مراتع به منظور افزایش بهره وری عمومی جامعه. اصلاحات ارضی در کشور به کوشش پادشاه ایران محمد رضا پهلوی و نخستوزیران دکتر علی امینی و اسدالله علم به تحقق پیوست و بدین ترتیب تغییر شیوه مالکیت زمینهای کشاورزی از دست فئودالها یا مالکان بزرگ به خرده مالکی و توزیع دوباره آن بین کشاورزان، با تصویب قانون اصلاحات ارضی و سپس قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی طی ۳ مرحله انجام گرفت.[۱۳] با آغاز نهضت نوسازی کشور میبایست در زمینه مسائل دهقانی نیز تصمیماتی گرفته میشد. محمدرضا پهلوی اعتقاد داشت دهقان ایرانی باید صاحب زمینی شود که در آن کشت کند و همچنین معتقد بود ایجاد تغییرات بنیادی در اجتماع ایران بدون شرکت موثر و فعال دهقانان غیر ممکن است. در طی تقسیمات اراضی نه تنها کشاورزان صاحب زمینهایی شدند که در آن کار میکردند بلکه در هر دهکدهای که تقسیم انجام میشد یکشرکت تعاونی برای حفر چاه عمیق و تامین آب و بذر و کود و دیگر احتیاجات مورد نیاز کشاورزان به وجود آمد و شرکتهای تعاونی روستانشینان مستعد را برای آشنایی با اصول جدید کشاورزی و طرز کار با ماشین آلات و تجهیزات نوین زراعی به خارج اعزام میکردند.[۱۴] اصل دوم - ملی کردن جنگلها و مراتع[ویرایش] جنگلهای ایران که آنها را معادن طلای سبز لقب دادهاند و مراتع کشور ملی شد و با این نزدیک یه ۱۲۰ میلیون هکتار جنگلهای و مراتع کشور برای بهرهبرداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت. در پهنهای نزدیک یه ۲۸۰۰۰ هکتار جنگلهای مصنوعی ایجاد شد. بیش از ۵۰۰۰ هکتار فضای سبز دور شهرهای بزرگ و یا پارکهای جنگلی بیشماری در منطقههای گوناگون کشور بوجود آمد. برنامههای گستردهای در باره زنده کردن دوباره منابع جنگلی و حفاظت خاک و مهار کردن شنهای روان و جلوگیری از پرشدن مخزنهای سدها، جلوگیری از پیشرفت کویر و واپس راندن آن از راه نهال کاری کویری در ایران پیاده شد.[۱۵] اصل سوم - فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی[ویرایش] برای تامین سرمایه لازم جهت بازخرید املاک مالکان و در اختیار قرار دادن زمینهای خریداری شده به کشاورزان این اصل به عنوان اصل سوم انقلاب مطرح شد تا از طریق درآمد حاصل از فروش سهام کارخانجات دولتی برنامه اصلاحات ارضی صورت پذیرد.[۱۶] با اجرای این اصل به جز صنایع مادر و ملی شده همانند راهآهن، نیرو، اسلحهسازی و غیره که در مالکیت دولت برجای ماند، ۵۵ کارخانه قند، نیشکر، پارجه بافی، چوب، سیمان، مواد غذایی، پنبه، ابریشمبافی و غیره که به شرکتهای سهامی واگردان شدند و شرکت سهامی کارخانههای ایران را تشکیل دادند که سهام آن از سویبانک کشاورزی به فروش رفت. این کار یا خصوصیسازی کارخانههای دولتی ایران سبب شد که همه مردم با درآمد متوسط و کم بتوانند آنرا خریداری کنند و بخش بزرگی از کارخانههای دولتی به مردم فروخته شد.[۱۷] اصل چهارم - سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها[ویرایش] بر اساس این اصل، کارگران و کارفرمایان به وسیله سندیکاهای خود، و بر پایه قراردادهای جمعی کارگران، بدون دخالت دولت در سود خالص واحدهای صنعتی شریک میشوند. در سال ۱۳۵۶ پانصد و سی هزار (۵۳۰۰۰۰) کارگر بخش خصوصی و دولتی توانستند سودی برابر با دوازده میلیارد ریال به دست بیاورند که برای هر یک به معنای یک تا دو ماه دستمزد اضافه آنان بود. کارگران ایرانی با سهم ۲۰٪ از سود کارخانهها سهیم شدند. در سیر این پیشرفتها بانک رفاه کارگران با دادن وام با بهره چهار در صد به کارگران در ایجاد تعاونیها کمک مینماید. قوانین کارگری سه سیاست اشتغال، مزد و بهرهوری را دنبال میکند.[۱۸] اجرای این اصل نه تنها مانع ایجاد فاصله طبقاتی و ایجاد روابط سالم و سازنده بین گروههای مختلف اجتماعی میشد بلکه باعث میشد کارگران محیط کار را مانند خانه خود و ماشین آلات صنعتی را همچون فرزندان خود گرامی بدانند و به کار و تلاش بیشتر ترغیب شوند و میزان تولیدات ملی با کیفیت بیشتر افزایش یافت.[۱۹] اصل پنجم - اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان[ویرایش] بر اساس ماده ۱۰ قانون انتخابات پیش از انقلاب شاه و مردم، زنان در ردیف دیوانگان و ورشکستگان به تقصیر و گدایان و محکومین دادگستری بودند و از هر گونه حقوق سیاسی محروم بودند. اصل چهارم به همراهی زنجیرهای از اصلاحات که به آزادی زنان ایران شناخته شد با کشف حجاب در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ با فرمان رضا شاه آغاز شد. رضا شاه در این روز همراه با ملکه پهلوی و دو دخترش شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم میروند. پس از آن در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ قانون انتخابات عوض شد و یکی از دست آوردهای آن شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار نقش مهمی بازی کنند و حق رای دادن و حق انتخاب شدن به دست آورند. در پی حق انتخابات ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ قانون حمایت خانواده تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو میکند، به چند همسری به سختی پروانه میدهد و زنها حق درخواست طلاق میگیرند. برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب میآید، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده میشود. دستآوردهای دیگری نیز در قوانین انتخابات و تدوین قانون به وجود آمد وآن تشکیل انجمنهای استان و شهرستان، انجمنهای شهر و ده و قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری که مستقیم یا غیر مستقیم حاصل شد.[۲۰] اصل ششم -ایجاد سپاه دانش[ویرایش] در ارزیابی صورت گرفته در سال ۱۹۵۸ حدود ۴۱ درصد از کارگران بی سواد بودند که باعث کمی بهرهوری آنان میشد. ۶۷٫۲ درصد مردان و ۸۷٫۸ درصد کل زنان بالای پانزده سال بی سواد بودند. دولت دریافت که در زمینهٔ آموزش باید اقداماتی صورت گیرد.[۲۱] برای سواد آموزی و اشاعه فرهنگ در روستاهادر بهمن ۱۳۴۱ توسط محمدرضا پهلوی پیشنهاد شد و در سال ۱۳۴۲ در نخست وزیری اسدالله علم کار خود را آغاز کرد. درآن زمان جمعیت ایران ۲۲ میلیون نفر بود که ۷۵٪ آنها در روستاها زندگی میکردند و اکثراً بی سواد بودند. به علاوه امکانات آموزشی به طرزی نامتعادل بین شهرها و روستاها تقسیم شده بود به طوری که ۲۴٪ از معلمین در روستاها و ۷۶٪ در شهرها تدریس میکردند به عبارتی تنها یک چهارم از معلمین متعلق به ۷۵٪ جمعیت روستانشین بود و معلمین شهری نیز علاقهای به رفتن به روستاها نداشتند. درچنین شرایطی تشکیل سپاه دانش میتوانست راهگشا باید. برطبق این اصل مقرر شد جوانان دیپلمهای که میخواهند خدمت سربازی انجام دهند با گذراندن یک دوره آموزشی و یادگیری روش تدریس به خردسالان و بزرگسالان به روستاها اعزام گردند.[۲۲] سپاهیان دانش توانستند تا سال ۱۳۵۷ بیست و هشت دوره از پسران و هجده دوره از دختران در این سپاه خدمت کنند که شماره آنها به بیش از یک صد هزار تن رسید. بسیاری از این دختران و پسران پس از پایان دوره سپاهی گری به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمدند و کارآموزگاری را ادامه دادند. برخی دیگر در راه بریخانه انصاف به خدمت دولت در آمدند. بر اساس آمار سال ۱۳۵۶ سازمان برنامه و بودجه مرکز آمار ایران تنها در روستاهای کشور در درازای پانزده سال، شمار دانش آموزان مدرسههای سپاه دانش ٪۶۹۲ در صد افزایش یافت هم چنین در درازای پنج سال نخست ۵۱۰۰۰۰ پسر و ۱۲۸۰۰۰ دختر و هم چنین ۲۵۰۰۰۰ مرد سالمند و ۱۲۰۰۰ زن سالمند را خواندن و نوشتن آموختند.[۲۳] ظرف مدت ۷ سال پس از اجرای این اصل بیش از ۳ هزار مدرسه در سراسر ایران ساخته شد.[۲۴] تا سال ۱۹۷۹ نرخ بیسوادی مردان و زنان به ۴۴٫۲ و ۵۳ درصد کاهش یافت.[۲۱] برنامههای شش اصل انقلاب قابل اجرا و منطبق با باورها، سنتها و نیازهای ایرانیان و ضرورتهای اقتصادی و اجتماعی زمان بود. سپس به تدریج که اقتصاد ملی توسعه یافت و جامعه ایران تحول پیدا کرد و بنا بر نیازها و مقتضیات جدید شش اصل نخستین با افزودن سیزده اصل دیگر تکمیل گردید: اصل هفتم - ایجاد سپاه بهداشت[ویرایش] در درازای نخست وزیری اسدالله علم اصل هفتم به تحقق پیوست. مردان و زنان سپاهی بهداشت وظیفه توزیع عادلانه پزشک و خدمات پزشکی را در کشور به عهده داشتند. دختران و پسران ایران دیپلمه، لیسانسیه، فوق لیسانس و آنهایی که دارای درجه دکترا چه در رشتههای پزشکی و یا رشتههای دیگر بودند و خدمت زیر پرچم را میبایستی انجام دهند، پس از یک دوره کارآموزی چهار ماهه بین این سه سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی تقسیم میشوند.[۲۵] اصل هشتم - ایجاد سپاه ترویج و آبادانی[ویرایش] ایجاد سپاه در سال ۱۳۴۳ تصویب و دوران نخست وزیری حسنعلی منصور به تحقق پیوست. این سپاه از کارشناسان علمی و فنی جوان کشور، چون مهندسانرشتههای کشاورزی، ساختمانی، راهسازی، برق و مکانیک، و سایر دانش آموختگان رشتههای فنی و مهندسی است که بخشی از خدمت زیر پرچم خود را در روستاهای کشور میگذرانند و کوشش آنها برای بالا بردن سطح زندگی روستاییان، آشناکردن آنها با روشهای نوین کشاورزی، یاری به افزایش تولیدات دامی و کشاورزی، گسترش و بهبود صنایع روستایی، راهنمایی روستاییان در باره آبادانی و نوسازی روستاها میباشد.[۲۶] اصل نهم - ایجاد خانههای انصاف و شوراهای داوری[ویرایش] به دادگاههای روستایی گفته میشد که در دوران نخستوزیری اسدالله علم در چهارچوب انقلاب شاه و مردم بنیان گذارده شد. خانههای انصاف و شوراهای داوری چهرهای نوین از عدالت را به مردم کشور نشان داد. با بنیان شدن خانههای انصاف به جای این که فرد روستایی برای گرفتن حق خود راهی شهرهای دور و نزدیک شود دستگاه قضایی به سراغ او رفت. خانههای انصاف عدالت را به رایگان در اختیار روستانشینان قرار دادند و بدآنها این شانس را داد که در کارهای قضایی خود شریک باشند. سپاه دانش مامور خدمت در هر روستا و محل، منشی خانههای انصاف بود. بر اساس مدل خانههای انصاف، شوراهای داوری در دوران نخست وزیری امیرعباس هویدا از سال ۱۳۴۵ آغاز بکار کرد بدین معنا که برای رسیدگی به دعواهای کوچک و محلی دادگاههای برگزیده شده به وسیله اهالی هر محله و شهر تشکیل شد.[۲۷] اصل دهم - ملی کردن آبهای کشور[ویرایش] اصل دیگری برای نگاهبانی ثروت طبیعی ایران یا اصل دهم انقلاب شاه و مردم ملیکردن آبهای کشور روی زمینی و زیرزمینی در سراسر کشور در امرداد سال۱۳۴۷ و دوره نخستوزیری امیرعباس هویدا به تصویب رسید و به تحقق پیوست. این اصل برای گسترش منابع آب و جلوگیری از به هدر رفتن آن و پیدا کردن یک سیاست یکسان در استفاده از منابع آب کشور اعلام شد. به موجب این اصل محمد رضا پهلوی تمامی آبهای کشور دریاچهها، رودخانهها، نهرها، جوی بارها، درهها، برکهها، چشمهها، آبهای معدنی و آبهای زیرزمینی را به عنوان ثروت ملی اعلام کرد. حفظ و حراست منابع و ذخایر آبهای زیرزمینی و نظارت در کلیه امور مربوط به آن به وزارت آب و برق محول شد.[۲۸] اصل یازدهم - نوسازی شهرها و روستاها با کمک سپاه ترویج و آبادانی[ویرایش] این اصل در سال ۱۳۵۶ خورشیدی تصویب و زیر سرپرستی نخستوزیر جمشید آموزگار در سر تا سر کشور پیاده شد. این اصل عملاً نوسازی شهری و روستایی را میپوشاند. با گسترش شتابان اقتصاد ایران سبب شد که شهرها بی رویه گسترش یابند. بر اساس این قانون تهران و ۷۲ شهر دیگر پروژههای نوسازی و عمران، تامین آب و برق، مسکن، بهداشت، ساختن راهها، ایجاد پارکها، پارکینگها، میدانها، و نگاهداری آنها و غیره از وظایف شهرداریها شد. در روستاها تاسیسات زیر بنایی روستا نیز معین شد. بدین ترتیب نوسازی شهری و روستایی دو رشته موازی از یک کوشش یگانه در بازسازی نمام کشور درآمد. پروژهها در شورای عالی شهرسازی در وزارت آبادانی و مسکن به تصویب میرسید[۲۹] اصل دوازدهم - انقلاب اداری وانقلاب آموزشی[ویرایش] این اصل بر پایه گسترش کمیت آموزش با تغییرات بنیادی در کیفیت آموزش اداری وآموزشی پایه ریزی شد. درامرداد ماه ۱۳۴۷ خورشیدی این اصل نخستین بار درکنفرانس آموزشی رامسر زیر نظر مستقیم محمد رضا پهلوی و نخستوزیر امیرعباس هویدا بررسی شد. دوازده اصل منشور کنفرانس آموزشی رامسر با توجه به نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور برنامهریزی شد. بر اساس این منشور تامین نیروی انسانی با دانش و متخصص در رشتههای گوناگون صنعت فرهنگ و غیره میباید با بن مایههای ایرانی و ارزشهای ایرانی پرورش یابند. اعلام انقلاب اداری و آموزشی که بر اساس گسترش کامل سواد و تخصص در ایران پایه گذاری شد. آمار مرکز آمار ایران، سازمان برنامه و بودجه نشان میدهد که در درازای انقلاب سفید شمار رشتههای تحصیلی از هفتاد و پنج رشته (۷۵) به پانصد و پنجاه و دو رشته (۵۵۲) افزایش یافت. در سال ۱۳۵۵ بیست و دو در صد کل جمعیت کشور زیر پوشش سطحهای گوناگون آموزش قرار گرفتند[۳۰] اصل سیزدهم - فروش سهام به کارگران واحدهای بزرگ صنعتی یا قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی[ویرایش] در تابستان ۱۳۵۴ خورشیدی اصل سیزدهم انقلاب شاه و مردم یا گسترش مالکیت واحدهای صنعتی و تولیدی به تصویب رسید و زیر نظارت نخستوزیر امیرعباس هویدا به تحقق پیوست. واحدهای صنعتی و تولیدی خصوصی و دولتی که از گشایش آنها پنج سال میگذشت میباید وضع خود را به شرکت سهامی عام تبدیل کنند و تا برابر با ۴۹٪ از سهام واحدهای خصوصی را نخست به کارگران و کارمندان همان واحد و سپس به دیگر مردم بفروشند. واحدهای صنعتی بخش عمومی نیز متعهد شدند تا ۹۹٪ سهام خود را به فروش بگذارند و بدین ترتیب مالکیت واحدهای تولیدی و صنعتی از راه سهام کارگران بین همگان پخش شود و همه مردم در گسترش اقتصاد ملی شریک شوند. "در اجرای این اصل تا سال ۱۳۵۵ صد و پنجاه و سه واحد تولیدی کشور در اختیار بیش از ۱۶۳۰۰۰ کارگر و کشاورز قرار گرفته و در سال ۱۳۵۷ آمار نشان میدهد که روی هم ۳۲۰ واحد بزرگ تولیدی ۴۹٪ سهام خود را به کارگران و سایر مردم کشور فروختهاند. در سیستم کارگری و کارخانهداری ایران در چهار چوب این اصل کارگر هم مالک است و هم برای خودش کار میکند. وقتی کسی کارگر مالک باشد به بیشتر تضادها و انگیزههای سیاسی استعماری پروانه نمیدهد که پای بگیرد".[۳۱][۳۲] اصل چهاردهم - مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان[ویرایش] اصل پانزدهم - تحصیلات رایگان و اجباری[ویرایش] بر اساس این اصل آموزش در نهادهای آموزشی کشور چون نهادهای زیر رایگان اعلام شد: دانشگاهها، دبیرستانها، دبستانها، دانشآموزان روزانه و شبانه، دانشآموزان کلاسهای مبارزه با بیسوادی، دانشآموزان کلاسهای سوادآموزی حرفهای مدارس فنی و حرفهای دانشگاهها، دورههای آموزشی بزرگسالان، اداره آموزش ایلنشینان، مدرسههای ایران در خارج از کشور. بر طبق این اصل دانشآموزان و دانشجویان در برابر تعهد خدمت به دولت میتوانستند از آموزش رایگان کامل بهره گیرند. آمار سازمان برنامه و بودجه در سال ۱۳۵۶ شمار دانشجویان در دانشگاهها و مدارس عالی نزدیک به ۲۰۰۰۰۰ تن و در خارج از کشور ۱۰۰۰۰۰ تن بود. شمار بسیاری از دانشجویان خارج از کشور بورسیه دولت بودند. دانشجویان داخل کشور از کمک هزینه تحصیلی استفاده میکردند. برای دانشجویانی که در شهر زادگاه خود به دانشگاه میرفتند ماهانه ۳۵۰ تومان و برای دانشجویانی که محل دانشگاه آنان با زادگاهاشان تفاوت داشت ۵۵۰ تومان کمک هزینه تحصیلی داده شد.[۳۳] اصل شانزدهم - تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران[ویرایش] تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان برای شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران در سال ۱۳۵۳ اعلام شد که بر اساس آن دانشآموزان کشور از تغذیه رایگان برخوردار شدند. با دادن یک وعده غذای روزانه در ساعات درس بامدادی که در آن شیر، بیسکویت و میوه که میزان کالری آن با دقت حساب شده بود در سال تحصیلی ۱۳۵۳ بیش از ۶ میلیون دانش آموز از آن بهره بردند. شیرخوارگان و مادرانشان نیز از تغذیه رایگان بهرهمند شدند که پیشبرد و اجرای آن بر عهده جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و بنگاه حمایت مادران و نوزادان بود. مسول اجرای بخش نخستین ، وزارت آموزش و پرورش بود.[۳۴][۳۵] اصل هفدهم - پوشش بیمههای اجتماعی برای همه ایرانیان[ویرایش] اصل هفدهم انقلاب شاه و مردم بر پایه بیمه همگانی و تامین دوره بازنشستگی برای همه مردم ایران به ویژه روستاییان ایران استوار است و در دوره نخستوزیریامیر عباس هویدا در ایران پیاده شد. بیمههای اجتماعی و سازمانهای تعاونی دوپایه اساسی برای برآوردن نیازمندیهای اجتماع ایران است. هدف اصل هفدهم این است که هر ایرانی در همه دورههای زندگی خود زیر پوشش بیمههای اجتماعی باشد و در درازای زندگی خود تامین باشد و هیچگاه نیازمند نگردد. بر اساس قانون تامین اجتماعی این پوشش از پیش از زاده شدن نوزاد از راه پشتیبانی و مراقبت از زنان باردار و پرداخت کمک بارداری به نوزاد داده میشود. بدین معنا که هر ایرانی پیش از زاده شدن مشمول بیمه میشود. تامین اجتماعی بیمههای حوادث، بیماریها، یری، از کار افتادگی، نقص عضو، بیمه دستمزد روزهای بیماری، کمک ازدواج را شامل میشود. در برنامه است که بیمه استعدادها نیز بر قرار شود. قانون تامین اجتماعی که در درازای سالهای انقلاب سفید مزد بگیران و حقوق بگیران کشور و خانواده آنان را زیر پوشش خود دارد از نظر پشتیبانیهای قانونی و موردهای تامین اجتماعی از قانونهای بسیار پیشرفته گیتی است. در کشورهای پیشرفته غربی به هنگام بازنشستگی بالاترین پول بازنشستگی که پرداخت میشود نزدیک به ۵۰٪ یا ۶۰٪ از میانگین حقوق یا دستمزد پیش از بازنشستگی میباشد. در ایران حقوق یا دستمزد بازنشستگی تا ۱۰۰٪ از میانگین دستمزد و یا حقوق سال آخر خدمت خدمت است. هم چنین برای این که نیروی خرید بازنشستهها کاهش نیابد، با در نظر داشتن نرخ تورم حقوقها و دستمزدها افزایش مییابند.[۳۶] بیمه درمانی بخشی از بیمههای اجتماعی، محدویتی درباره بیماران و درازای درمان و هزینه آن ندارد و "پروتز " یا اعضای مصنوعی را نیز در بر میگیرد. اگر درمان بیماری در ایران امکان نداشته باشد بیمه اجتماعی هزینه فرستادن بیمه شده را به خارج از کشور بر عهده میگیرد. با اجرای قانون بیمه درمانی کارکنان دولت فعال، بازنشسته، رسمی و یا قراردادی و خانواده آنها از همه مزایای بیمه درمانی بهرهمند شدهاند. همه مزد بگیران، حقوق بگیران کشور، کارکنان رسمی دولت و نیروهای مسلح شاهنشاهی، روستاییان، اصناف و پیشه وران و حرفههای آزاد از همه مزایای حمایتهای نامین اجتماعی بهرهمند گردیدهاند. آمار نشان میدهد که در سال ۱۳۴۱ نزدیک به یک میلیون ایرانی شامل قانون بیمههای اجتماعی شدهاند و در سال ۱۳۵۶ به دوازده میلیون نفر رسیده است. ۶۰۰٬۰۰۰ روستایی از راه شبکه بهداری و بهزیستی از بیمه درمانی استفاده کردهاند. حق بیمه کارکنان دولت زیر پوشش قانون تامین خدمات درمانی، میانگینی نزدیک به یک سوم آن را بیمه شده و دو سوم آن را دولت میپردازد. در باره بیمه شدگان تامین اجتماعی ۹٪ از دستمزد بیمه شده به بیمه درمان میرسد. جمع حق بیمه دریافتی بابت همه بیمههای بیمه اجتماعی ۳۰٪ دستمزد ماهیانه است که ۲۰٪ آن را کارفرما و ۷٪ را بیمه شده و ۳٪ را دولت میپردازد. با وجود همه پیشرفتهایی که در درازای اجرای انقلاب سفید در زمینه خدمات درمانی به دست آمده، چگونگی رساندن خدمات بهداشتی و درمانی به ویژه در روستاها دچار تنگناهایی است. بدین سبب پروژه شبکههای بهداری و بهزیستی به اجرا گذاشته شد. پایه این شبکهها بر اساس استفاده از کادر کمک پزشکی است که با اجرای آن هر روستایی میتواند از پایینترین سطح خدمتهای بهداشتی و درمانی نا بالاترین سطح درمان ویژه در شهرها را در دسترس داشته باشد. هر شبکه بهداری و بهزیستی جمعیتی نزدیک به ۳۰۰٬۰۰۰ را زیر پوشش درمانی قرار میدهد و از این راه میتوان از نیروی پزشکی موجود بالاترین بهرهمندی را برد. گام دیگر در برخورد با کمبود پزشک پروژه تمام وقت "کارانه " با برقرار ساختن پیوند مستقیم بین میزان کارمفید پزشک با درآمد وی به اجرا درآمده است. استخدام پزشکان خارجی و جلب و دعوت از پزشکان ایرانی که خارج از کشور زندگی میکنند با استقبال روبه رو شده است. برای دسترسی همگان در همه منطقههای کشور به فوریتهای پزشکی، پروژه شبکه اورژانس در سطح شهرها و روستاها به اجرا گذاشته شد. از آنجا که نمیشد که در هر روستا یک بیمارستان مجهز ساخت تر تیبی داده شد که بیمار را با هلی کوپتر در کوتاهترین زمان به نزدیکترین بیمارستان رساند. برای دسترسی به دارو پروژه دارو به اجرا در آمد. بر اساس آمار در درازای پانزده سال انقلاب شاه و مردم شمار بیمه شدگان ۵۲۱٪، شمار کارگاههای زیر پوشش قانون بیمه اجتماعی ۲۱۹۵٪، بازنشستگان بیمه شده ۳۰۹٪، بازماندگان مستمری بگیر ۴۶۰٪ و از کار افتادگان مستمری بگیر ۵۲۰٪ افزایش داشته است. اصل هیجدهم - مبارزه با معاملات سوداگرانه زمینها واموال غیرمنقول[ویرایش] به منظور جلوگیری از افزایش بهای خانهها و آپارتمانهای مسکونی اصل نوزدهم - مبارزه با فساد، رشوهگرفتن و رشوهدادن[ویرایش] بر اساس این اصل همه تلاش و کوشش صاحبان مقامات دولتی میباید در راه مصالح و منافع جامعه بکار رود. روسای دولت و همه کارکنان دولتی در زمان تصدی مشاغل و مقامات قدرت خود را بی طرفانه باید بکار برند و با انصراف از منافع شخصی خود را کاملاً در خدمت رسالت اجتماعی و ملی خویش قرار دهند. بدین روی استفاده از هر عضو شایسته جامعه بدون تفاوت و تبعیض برای خدمت در شغلهای گوناگون و سازمانهای دولتی ضروری است. در مورد مقامات درجه اول دولتی باید دارایی خود را اعلام کنند تا نتوانند ثروتاندوزی کنند و سرانجام وقت ایشان باید در خدمت به مملکت وقف شود[۳۷] RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - ابراهیم هادی - 07-02-2015 حالا شما بگو چند تا از این اصول زمان شاه اجرا شد؟؟؟ RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - saeedrajabzade - 07-02-2015 تو پست قبلم گفته شده چقدرش اجرایی شدتا سال پنجاه و دو تقریبا تمامش اجرایی شد(مبارزه با فسادو نمیدونم) تغزیه رایگان در مدرسه رو که پدران ما یادشونه فقط کافیه بپرسیم ازشون... شیر و موز و کیک و...(منبع بابام و بابابزرگم) الان شیر میدن دست بچه های مردم به آب خالصه... مزه آب میده بخدا (اون زمان که ما دبیرستان بودیم اینطوری بود الانو نمیدونم اصلا میدن یا نه) و... البته اصلاحات اقتصادی اثرات منفیم بر اقتصاد ایران داشته ولی خب در کل این اصول باید اجرا میشدن... RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - Hitchcock - 07-02-2015 دلیل مخالفت روحانیون با اصلاحات ارضی کاملن مشخصه زمینداران از رعیت بیگاری میکشیدن و از اون پول هنگفت خمس و زکات پرداخت میکردن به علما همینطور از بین بردن انحصار بازارهای سنتی و جایگزینی شیوه های مدرن و کاهش نرخ بهره بانکی به ضرر بازار تموم میشد. همینه که تو وقایع منتهی به عنقلاب بانک ها و پاساژها آتش زده میشن چون انحصار از بازار گرفته شده. بازاریها تامین کننده های اصلی هزینه های مبارزه مثل هزینه سفر و اسلحه برای مجاهدین خلق (که اون موقع گل سرسبد مبارزین متدین بودن و کاملا مورد تایید مذهبیون) بودن. دقت کنید به محل حزب ج الف تو سرچشمه بازار تهران... RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - ×LUC i FER× - 07-02-2015 (07-02-2015، 13:12)saeedrajabzade نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. (07-02-2015، 21:07)Hitchcock نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.بابا ملت ما دوس دارن زور بالا سرشون باشه چرا به زور زورو از روشون برداریم RE: مروری بر مصاحبههای امام خمینی (ره) در زمستان 57 - ابراهیم هادی - 08-02-2015 لطفا مدرک(بی مدرک اعتبار ندارد) |