یهـ بــآر دوبـآر سِهـ بــآر نَهـ هِزآر بـــآر (= - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: یهـ بــآر دوبـآر سِهـ بــآر نَهـ هِزآر بـــآر (= (/showthread.php?tid=208264) |
یهـ بــآر دوبـآر سِهـ بــآر نَهـ هِزآر بـــآر (= - ~ALONE GIRL~ - 28-01-2015 یه بار،دوبار،سه بار نه هزار بار میگم دوست دارم تا همیشه
حتی اگه تو روزی نباشی یه ذره از عشقم کم نمیشه
یه بار،دوبار،سه بار نه
یه بار،دوبار،سه بار نه
یه بار،دوبار،سه بار نه هزار بار میگم دوست دارم تا همیشه
حتی اگه تو روزی نباشی یه ذره از عشقم کم نمیشه
چقدر نگاه تو مهربونه مثل یه روایی عاشقانه
نگاه تو رنگ شب یلداس من رو به خوشبختی میرسونه
من تورو میخوام قد نفس هام هر جایی که بری دنبالت میام
تا اونور دنیا رویا به رویا وای مگه میشه انقدر به هم بیایم
یه بار،دوبار،سه بار نه هزار بار جونمو به چشمت هدیه میدم
به جز تو که واسم بهترینی از همه ی دل بریدم
هوای تو شده نفسم شد نگاه تو افتاد تو نگاهم
دلم میخواد تو باشی واسه همیشه دلم میخواد تو باشی تکیه گاهم
من تو رو میخوام ، هر جایی که بری دنبالت میام
من تورو میخوام قد نفس هام هر جایی که بری دنبالت میام
تا اونور دنیا رویا به رویا وای مگه میشه انقدر به هم بیایم
یه بار،دوبار،سه بار نه هزار بار میگم دوست دارم آره انگار
چشمامو به همه دنیا بستم تا وقتی جون دارم به پات هستم
با من
چــــه كرد لبهایــــت
بعد آن هر چه خوردم
تلــخ بـــود
____________________
چقــدر پَر می کِشد دِلــم
به هــوای تـــــو
اِنگار تَمام پرنده های جَهان
در قـلبم آشیانه کرده اند
_________________
شهر من جایی ست
که آفتابش از پشت چشمان تو طلوع می کند
می شد با شعر چشمانت
در ردیف شاعران جا كرد
و قافیه را باخت
آنگاه
كه خدا از سرودنت بر می گشت
______________
می آیی قایم باشک بازی کنیم
من چشم بر زیبایی تو بگذارم و تو
آرام در آغوشم پنهان شو
________________
زیر قطره های بـاران نوازشت
آرام میشوم
از کجا آمده ای
بــــوی تنت بارانیست
دلــــم بالــکنی می خواهـــد رو به شهـــر
و کمی بـاد خنکــــ و تاریکـــــی
یکــــ فنجان بــزرگــــ قهوه
یکـــ جرعه تــو .کــــ جرعه من
و سـکوتـــی که در آن دو نگـــاه گـــره خـــورده باشـــد
بی کلام
میـــــدانی؟
دلــــم یک "من" می خواهــد بـــرای تــو...
و یک "تــو" تـــا ابــــد بــرای من
__________________________
نـمـی دانـم مـی دانـی یـا نـه !
مـن هـمـان لـحـظـه ای مـتـولـد شـدم
کـه تـو بـرای اولـیـن بـار بـه مـن گـفـتـی
دوسـتـت دارم
___________________
چرا اینجا نیستی تا “دوستت دارم را
از جنس خاک کنم، از جنس تنم،
و با بوسه بپوشانمش بر تنت
"ع ش ق"
واژه ی غریبیست عشق
لحظه ای آبادت میسازد، لحظه ای ویران!
لحظه ای پادشاهی، لحظه ای گدا
پر است از فراز و نشیب، دوری و نزدیکی
تضاد و تفاهم، شک و یقین...
عجیب قدرتمند است و جادو میکند!
خانه ات آباد، ویرانگر لحظه هایم
برقرار باشی در دلم تا همیشه
ای فاتح شبهای با تو بودنم
ای عشق..
_________________
مینواخت حرارت آتش آشوبی را
که از کــــل کــــل سکوت و حیــرت برمیخواســـت
و من نا خواستـه شعــر شدم در قاب ملودی اش
پــرواز را دوســــت دارم
وقتــی
از ارتفاعات لبانــت
به عمق آغوشـت سقـــوط میکنـم
چـــه سقــــوط دلنشینـی
راستی میدانستی
پـــرواز را تـــو یادم دادی
_________________
ﻋــﺎﺷــﻖ ﺍﺳﻤـﻢ ﻣﯽ ﺷوﻡ
ﻭﻗـــﺘﯽ
ﺗـﻮ ﺻـﺪﺍﯾــﻢ ﻣﯿ کنی
_________________
تـو نـگاه می کنـی، در چشـمانم
خیال می کـنم
این تصـویری که در چشـمانم غوطـه می خورد
چشـم های تو نیست
زندگی ست
دوست دارم زندگی
در دیاری كه تو آنجا باشی
بودن آنجا كافیست
آرزو هـــای دگر ؛ اوج بی انصافیست
___________________
بیا سیب را با هم گاز بگیریم
بهشت من آنجاست
که تو را بی شرمانه به آغوش می کشم
______________________
در خاطری که تو هستی
دیگران
محکومند به فراموشی
این را به همه بگو
___________________
چشمانم را به نابینایی میفروشم تا
تو را که دوست دارم با دیگری نبینم
|