بوکان - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: گردشگری و توریسم (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=79) +---- انجمن: گردشگری ایران (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=80) +---- موضوع: بوکان (/showthread.php?tid=207715) |
بوکان - spent † - 25-01-2015 اطلاعات کلی شهرستان: بوکان بخش: مرکزی سال شهرشدن: ۱۳۲۷ جمعیت: ۱۵۱،۶٨۹ نفر (تا سال 1385) رشد جمعیت: ۲/۳ درصد (سالیانه) زبان گفتاری: کردی سورانی مذهب: سنی شافعی مساحت طول: ۱۱،۵کیلومتر، عرض: ۶،۴۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا ۱۳۷۰ متر میانگین دمای سالانه ۱۲ درجهٔ سانتیگراد میانگین بارش سالانه ۵۲۵ میلیمتر روزهای یخبندان سالانه ۴۱ روز رهآورد: فرش بوکان،تخمه فرشاد،صنایع دستی،قالی،ترشی،گندم بوکان پیششماره تلفنی: ۰۴۸۲ بوکان (به کردی: بۆکان، Bokan) مرکز شهرستان بوکان در جنوب استان آذربایجان غربی ایران است. زبان مردم این شهر کردی سورانی است ؛ بوکان ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﻮﻗﻌﻴت فرﻫﻨگی و ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻛﺮدﺳﺘﺎن، ﺟﺰء ﻣﻨﻄﻘﻪ موکریان میﺑﺎﺷﺪاین شهر سومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان غربی است. آب و هواآب و هوای شهرستان بوکان متعدل است در فصول پاییز و زمستان سرد و در بهار و تابستان گرم و خنک است . موقعیت هموار و مناسب و امکانات وشرایط بهتر نسبت به شهرهای همجوار دیگراین شهرستان باعث شده که اهالی و مردم بیشماری از شهرستان های دیگر به بوکان مهاجرت کنند.و درآنجا سکونت یاببند. شهر بوکان در ۳۶ درجه و ۳۱ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد ۱۳۷۰متر میباشد. وجه تسمیه روایات زیادی در مورد ریشه نام این شهر وجود دارد. اختلاف نظر در مورد نام بوکان در میان نویسندگان و روایتگران از آنجا پدید آمده که بوکان با وجود قدمت فراوان، تاریخ مدونی ندارد. کشفیات گروهی باستانشناس در سال ۱۳۵۰ و مطالعات پس از آن نشان داده منطقه بوکان از قدیم پادگان اشکانیان و ساسانیان بودهاست. آثار باستانی زیادی که در این منطقه به دست آمده مؤید همین نظریهاست. در کتیبه های آشوری نام باریکانو (محل محصول) در جوار قلعه خارخار (دیواندره)دیده میشود که می تواند همان بوکان امروزی منظور باشد.باریکانو را می توان باروکان یعنی محل بارو و برج هم معنی نمود. باو در کردی از جمله به معنی شایان و خوب است لذاباوکان (بوکان) با مفهوم محل بارو مناسب می افتد. یکی از روایات در مورد ریشه نام بوکان این است که «بو» به معنی سرزمین و «کان» به معنای معدن بوده و بوکان به معنی سرزمین معادن است. اما این نظریه تنها در صورتی درست است که ما این اسم را با لهجه فارسی تلفظ کنیم یعنی «بوکان Bookan»، در حالی که ساکنین این شهر و اکثر مردم کرد زبان آن را بصورت «بوکان Bokan» ادا میکنند. از دیگر روایات مشهور این است که بوکان از دو کلمه «بوک» به معنی عروس و «آن» که علامت جمع است تشکیل شده و معنی عروسان یا عروسها را میدهد. گویا بوکان در مسیر چند راه قرار داشته و اغلب روستائیانی که هنگام عروسی، عروسشان را از یک ناحیه به ناحیه دیگر میبردهاند، از این روستا عبور میکردند و در پیرامون چشمه آب بزرگ و مشهور این شهر که کردها آن را «حهوزه گهوره» (Hewze Gewre) به معنی «آبگیر بزرگ» مینامند، به رقص و پایکوبی میپرداختند و از این رو این شهر به بوکان معروف شدهاست،البته این نظریه کاملا محلی است و نمیتواند صحیح باشد زیرا این شهر طبق کتبیه های آشوری و آثار بدست آمده از این شهر میتوان گفت قدمت تاریخی این شهر بیش از۲۰۰۰ سال می باشد. نظریهٔ دیگری وجود دارد که نام شهر را برگرفته از کلمهٔ «بک» به معنی خدا میداند. با اضافه شدن ا و ن در آخرِ نام میتوان گفت بوکان به معنی «سرزمین خدایان» است. این نظریه بسیار کهن است (مربوط به تمدن ماننایان. ایزیرتو) و به دلیل شرایط سیاسی و منطقهای تاکنون ناگفته ماندهاست. نظریه دیگر در مورد وجه تسمیه شهر چنین است: شهر بوکان به دور چشمه بزرگ حهوزه گهوره شکل گرفتهاست. به چنین چشمههایی در زبان کُردی «کانی Kani» گفته میشود. واژه «بو Bo» در زبان کردی کاربردهای مختلفی دارد که اغلب در شکل ترکیبی به کار برده میشود. اما چگونگی ترکیب این کلمات و شکلگیری واژه بوکان بر اساس این نظریه از این قرار است که: در زمانهای قدیم هنگامی که زنان قصد شستن وسایل خانه را داشتند آنها را با خود برداشته و به سمت رود یا چشمهای که در نزدیکی محل اقامتشان بوده میبردند. ساکنان اطراف بوکان نیز به همین ترتیب، برای شستن ظروف و وسایل خود به این کانی یا حوض میرفتند و هنگامی که کسی سراغ نفری را که جهت انجام این امور به «کانی» رفته بود، میگرفت، نزدیکان وی در پاسخ میگفتند: «او به کانی رفتهاست» و به زبان کردی «چوه بوکانی» یعنی به «چشمه» رفتهاست. بدین ترتیب واژه «بوکانی» به افرادی گفته میشد که رفت و آمد زیادی به «کانی» مزبور انجام داشتند و سپس کم کم در آنجا ساکن شدند. امروز حوض گوره (حهوزه گهوره)، در مرکز شهر واقع است و با آب گوارا و بی پایان خود آب امیرآباد (بوکان) را تأمین میکند. این چشمه که چشمهای جوشان است و آب آن از سفرههای زیرزمینی تأمین میشود نزد اهالی شهر از نوعی دلبستگی و جایگاه خاصی برخوردار است. پیشینه تاریخی وجه تاریخی شهر بوکان با اینکه تاریخ مدونی ندارد، اماطبق کشفیات باستانشناسی سال ۱۳۵۰ که توسط وزارت فرهنگ آن زمان به ثبت رسیده است، معلوم می گردد که سه هزار سال پیش در این محل أبادی وجود داشته است.با مراجعه به ۳۱ فقره آثار مکشوفه باستانی بوکان واطراف آن وهمچنین وجود تنورهام خرد شده وگورهای بسیار دراعماق زمین برقدمت این نواحی می توان پی برد.بوکان به پادگاه اشکانیان وساسانیان نیز منتسب می باشد.زیرا تپه های خاکستری نشانگر آتشکده های عهد زرتشت می باشد.طبق بررسيهاي به عمل آمده درروند وخواستگاها پيدايش شهرها معلوم ميگردد که خاورميانه ومخصوصا مناطق کردنشين جزءکهن ترين تمدنهايی هستند که سابقه شهرنشين آنها محرز گرديده است بر همين اساس شهر کنوني بوکان نيز با توجه به قراگيری در حيطه جغرافيايي فوق ونيز وجود دهها بنا ، تپه وسايت تاريخی در داخل واطراف خود از کهنترين مکانهايي است که داراي سابقه شهرنشينی مي باشد. بوکان تا ۵۱ سال پیش قصبه ای بیش نبوده وتاریخ مهاباد(ساو جبلاغ مکری)بوده است.بنابر این سوابق تاریخی این شهر راباید تاحدودی درتاریخ مهاباد جستجوکرد. آنچه که ادعاي فوق را ثابت مي کند کاوشهاي صورت گرفته در طي دهه هاي اخير در محوطه هاي باستاني بوکان از جمله تپه قلايچی،قلعه سردار بوکان،قلعه واقع در محله کلتپه ،قلعه عباس آباد، غار بي بي کند،و.. ميباشد. قبل از اسلاماین شهرستان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل تحت نام ایزیرتو پایتخت تمدن مانناییان بودهاست. به دلیل نبودن موزه و امکانات کافی در این شهرستان آثار این تمدن به کوچکی دیده و بیان میشود نمونههای از آثار به تاراج رفته اش در موزههای جهان از قبیل موزه توکیو و موزه ارومیه دیده میشود. این تمدن در مناطق کردنشین شمالغربی ایران سکنی داشتهاند.وجه بارز هنر ماننایی ظرافت و زیبایی وصف ناپذیر آن است که در تمدنهای معاصر آنها کم نظیر است. هنر معروف آنها ساخت آجرهای لعابدار بودهاست. آجرهای با طرحهای رنگین که طرح آنها پس از گذشت حدود ۳۰۰۰ سال تقریباً سالم باقی ماندهاند. نمونه بسیار زیبایی از این آجرها در موزه شرق کهن توکیو یافت میشود. قاجاریهبوکان در دوران ناصرالدین شاه آبادی کوچک بیش نبوده به طوری که تعداد خانوارهای آن به بیش از ۱۴ خانوار نمیرسید. یعنی این روستا حدود ۱۲۰ نفر جمعیت داشته است.درآن دوران ایل های مختلفی در منطقه موکریان زندگی و برروستاهای اطراف حکمرانی میکرند.تا اينکه سردار عزيز خان مكري فرمانده كل قواي عساكر منصوره نظام و غير نظام دوره ناصرالدين شاه، بوكان را در زمان سلطنت محمد شاه قاجار به مبلغ ۹۰۰ تومان از ايل خالكي (خاكي) خريداري نموده بود. یکی از ایلهایی که در منطقه موکریان جزو بزرگترین ایلها به حساب می آمد ایل خاکی بود.بزرگان بوکان در دوران صفویه به مهاباد کوچ کردند. سردار سیف الدین خان مکریبعد از ایل خاکی سردارانی نظیر عزیزخان مکری، سیف الدین خان مکری،محمدحسین خان مکری و علی خان حاکمرانی مناطق موکریانی را به دوش کشیدند.و درسالهای ۱۲۲۳ تا سال ۱۳۰۹ مناطق ساوجبلاغ مکری تحت حکمرانی افرادی چون سردار عزیزخان مکری و سیف الدین خان بود.سردار سیف الدین خان مکری فقط توانست بدمت ۹ سال بر ساوجلاغ نظارت کند وی در سنین جوانی درگذشت.آبادی بوکان در آن زمان درکنار چشمه خروشان با آبی زلال واقع شده بود و اهالی آن با وجود طوایف مختلف این روستا در اطراف همین چشمه خانه های خود را ساخته و درآن جا سکونت یافتند.طبق روایات بعد از مرگ عزیزخان پسرش سیف الدین خان مکری با بازرسی مناطق تحت حکمرانی خودش (حاکم ساوجبلاغ مکری) با بازدید از منطقه بوکان و وضعیت هموار این منطقه باعث شد دلبستگی خاصی نسبت به این روستا و چشمه ی آن پیدا کند.به همین دلیل تصمیم گرفت در کنار چشمه و آبادی کوچک بوکان قلعه ی پدری خود را دوباره بازسازی کند. جمعيت و تقسیمات سیاسی بوکان در سال ۱۳۳۰طبق قانون تقسیمات کشور، درسال ۱۳۱۶ش بوکان به عنوان بخش در شهرستان مهاباد در استان آذربایجان تشکیل شد. درسال ۱۳۶۹ شمسی ، طبق تصویبنامة هیئت وزیران وهمچنین تلاشهای نماینده آن زمان ، شهرستان بوکان به مرکزیت شهر بوکان مشتمل بر دو بخش تشکیل شد.واز مهاباد به کلی جدا گردید. جمعیت کل شهرستان بوکان طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ایران به ۲۷۹٫۰۰۰ (۱۳۹۰) نفر میرسد، اما بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت کل شهرستان (جمعیت شهر و روستاها ) بوکان برابر با ۲۰۴،۳۰۸ نفر بودهاست، که از این تعداد ۱۰۲،۴۸۸ نفر آنان مرد و ۱۰۱،۸۲۰ نفر آنان زن بودهاند. این شهر ۵۱امین شهر پرجمعیت ایران و ۲۵۶۶امین شهر پرجمعیت جهان است . شهرستان بوکان دارای ۲ بخش به نامهای مرکزی و سیمینهاست و ۷ دهستان دارد. بخش مرکزی دهستانهای آختاچی، ایل تیمور، ایل گورک و بهی فیض اله بیگی و بخش سیمینه دهستانهای آختاچی شرقی ـ آختاچی محلی و بهی دهبکری را شامل میشود.. بوکان مرکز استان مکریان یا کردستان شمالی می باشد. جاذبه های تاریخی سردار عزیزخان مُکریگورستان خانواده سرداران مُکری نمایی از مقبرةالشعرا-یکی از گورستانهای تاریخی شهر تبریزگورستان تاریخی خانواده سردار که مربوط به دوره قارجهاست ،امروزه در پارک عمومی ملت شهربوکان قرارگرفتهاست. این مقبره در انتهای پارک قراردارد.مقبره در سطح ۱۹۸ متر مربع و دارای یک گنبد مرکزی، ایوان و دو دهلیز در طرفین است. مصالح به کار رفته در پی بنا از سنگ لاشه به صورت، دیوارها، گنبد و طاقها از آجر چهار گوش است. در ضلع جنوبی – ورودی بنا – ایوانی با دو ستون سنگی قرار دارد. این مقبره محل دفن خانواده « عزیز خان مکری» داماد امیرکبیر و فرمانده کل قشون ناصرالدین شاه بودهاست. گورستان خانواده سردار به عنوان یکی امکانهای مهم تاریخی شهر درسال ۱۳۸۲ توسط میراث فرهنگی کشور ثبت شدهاست مقبره اصلی سردار عزیزخان مکری’ در رواق پایین پا مقبره سید حمزه در پارک مقبرةالشعرا تبریز واقع است. آجر مونومنت ایزیرتو در موزه شرق توکیوبوکان هویت تاریخی خود را از (قلعه باستانی قلایچی) در مجاورت روستای قلایچی در هشت کیلومتری شمال شرقی بوکان میگیرد؛ که بازمانده یکی از مراکز بسیار مهم تمدن (ماناها) در هزاره اول پیش از میلاد مسیح در حوزه شمال غرب ایران که برخوردار از تمدن و قانون بودند؛ است. حاکمان قلعه تاریخی قلایچی معبد این قوم متمدن بودند که نزدیک به سه هزار سال پیش مدت زمانی در این ناحیه سکونت و حکم رانی کردهاند وآنچه از اجزای معماری این تمدن کهن در این قلعه باستانی به دست آمده با تمدنهای مشابه و هم زمان خود از جمله (حسنلو) در نقده و (زیویه) در سقز که از نظر جغرافیایی با قلعه (قلایچی) هم حوزهاست، قابل مقایسه و برابر دانست به گونهای که آثار معماری مکشوفه از نظر مشخصات و نقشه بیش از هر چیز بیانگر یک معبد بزرگ است. محدوده بیرونی غار زیرزمینی قلایچیغار عمیق قلایچیاین غار عظیم با دهانهای بزرگ به قطر ۸ متر، سالها با داستانهای فراوان پر رمزو رازترین مکان نامشکوف بوکان بود تا اینکه در سال ۱۳۸۱ نخستین تیم منتخب از کوهنوردان بوکان با جسارت و از جان گذشته گی زیاد موفق به فرود از چاه نخست این غار به طول ۱۱۰ متر شده و توانستند حس کنجکاوی اهالی را تا حدودی ارضا نمایند، سپس در سال ۱۳۸۴ تیم مجهزتری به سرپرستی زنده یاد مقبل هنرپژو کوهنوردی عضو تیم ملی توانست سه تالار عظیم این غار را بعد از چاه مورد شناسایی و طول مسیر پیمایش شده این غار را به حدود ۳۰۰ متر برساند. ازآن سال ببعد تیمهایی وارد این غار شده و هرکدام مقداری از آن را بازدید کردند تا بالاخره تیمی از باشگاه سنگنوردان بوکان موفق به پیشروی بیشتر و نقشه برداری حدود ۴۰۰ متر ازاین غار برای اولین بار شدند. غار قلایچی در ۱۲ کیلومتری شمال شرقی شهرستان بوکان و در مجاورت محوطه باستانی قلایچی که از مراکز تمدن مانایی هاست قرارگرفته و از جمله غارهای طبیعی به شمار می آید که در اثر نفوذ آب به درون لایه زمین شکل یافته و از نظر ساختاری می توان آن را از جمله غنی ترین غارهای مکشوف در ایران به شمارمی رود. دهانه غار با قطر ۸ متر در ارتفاع ۰ ۱۷۵ متری کوهی با همین نام قراردارد. گفته می شود این غار عمیقترین چاه طبیعی کشف شده در ایران است. مسجد حمامیاناین مسجد در نزديكي شهر و در كنار روستاي حماميان قرارگرفته است.بافت این مسجد به دهه های ۱۳۲۸ و قبل از جنگ جهانی اول ساخته و بنا شده است ،موسس اين مسجد مرحوم « محمود آقا ايلخاني زاده » و معمار آن شادروان « معمارباشی مراغه ای » بوده است . بناي مسجد بابلان مربع شكل و بصورت تك گنبدی با مصالح سنگ لاشه اي در پی و آجر چهارگوش در بدنه و گنبد پوششی بصورت دو لايه با ظرافت خاصي بنا گرديده و بعد از احداث بناي مسجد واحدهايی تحت عنوان مدرسه متصل به بناي مسجد ساخته شده است . شهربوکان – قلعه سردار مربوط به سال ۱۳۰۰ و همچنین مقر سردارعزیزخان و سیف الدین خانقلعه سرداریکی از مکان های مشهور در بوکان می باشد که با قدمتی تاریخی مورد توجه بیشتر اهالی این شهر در طول تاریخ بوده،این مکان تاریخی مقر سرداران مکری؛عزیزخان و سیف الدین خان نیز بوده است.باآغار انقلاب در ایران حدود سالهای ۱۳۵۷و۱۳۵۸ این قلعه تخریب میشود،وبالاخره درسال۱۳۸۹ به کلی نابود میشود. دژ تبتتپهی تبت که از آنِ هزارهی نخست پیش از میلاد است، اکنون در زیر روستایی به همین نام در نزدیکی بوکان قرار دارد. آثاری همچون دژی سنگی با برجهایی نیمدایرهای،پلههایی سنگی، خانه، آرامگاههایی صخرهایی و … بر فراز کوه تبت دیده میشود. بناهای تاریخی قلعه داش کند، آسیاب کهنه، قلعه قره کند، کور خانه، قبرستان قدیمی قاجر (هزاره اول و دوم قبل از میلاد)، قلعه عباس آباد (ساسانی)، قلعه اوغلام، قلعه سماقان، قلعه چاورچین، سد قدیمی (قورمیش)، دخمه علی کند (صفویه)، قلعه بوغه، قلعه امیرآباد، قبرستان کانی شیشه، گنبد سردار، قبرستان خراسانه، قبرستان شیخلو، قبرستان داش، قبرستان کافی موزه، مسجد جامع بوکان برخی ازاماکن گردشگری شمال شهر بوکان بر فراز کیوه رش تابستان ۱۳۹۱ نمایی از تفرجگاه کیوه رش بوکانغار قلایچی غار روستای قلعهچی نزدیک بوکان سد بوکان غار کولآباد میان بوکان و میاندوآب ایوان سنگی روستای آغجیوان غار مکری قرآن در روستای خراسانه غار کونه کوتر در قریه ینگجه بوکان قلعه سنگی روستای سماقان فرهادتراش جلگه سردرآباد گورستان سرداران مکری ایلات مکریان حوض گوره چشمه بزرگ آب و تاریخی بوکان مسجد جامع حمامیان اطاقهای سنگی روستای بیبیکند مقبره هنرمند نامدار کردستان حسن زیرک پارک ساحلی بوکان پارک کوی محمدیه مجتمع فرهنگی و تفریحی کیوه رش قلعه ناچیت در روستای ناچیت بوکان قلعه سردار بوکان تپه مقصود در روستای ملالر بوکان مربوط به دوره کالکوتیک غار سید جمال الدین استورهای تاریخیحسن زیرک حسن زیرک«مشهورترین هنرمند در ارسه ی موسیقی در بین تمامی کُردها»[۴۵] حسن زیرک ؛ فردی به تمام معنا خلاق و استوره ای تکرارنشدنی در طول تاریخ کُردستان میباشد،وی کسی است که بدون هیچ گونه آگاهی از سواد ودانش زمان خود توانایی حفظ بیش از ده ها قطعه شعر را داشته است و بیشتر آثار خود را بصورت الهامی سرایده است،طبق روایات خانواده خود و اساطیری همچون شهرام ناظری، هنرمند موسیقی سنتی ایران این سخن اثبات شده است،ناظری درباره وی مینویسد: درخصوص مرحوم حسن زیرک، درمجموع فقط میتوانم بگویم که یک انسان نابغه به معنای واقعی بود. یعنی در همان لحظه که وارد ارکستر رادیو میشد و به اتاق ضبط میرفت، بداهتاً هم شعر میسرود، هم آهنگ میساخت، و هم آن را میخواند، که تاکنون چنین موردی در موسیقی سابقه نداشتهاست» وی تنها فردی بود که درزمان خود در هیچ از گروها و جناح های سیاسی حضورنداشته است.اما به دلایلی نامعلوم چندین بار در عراق و ایران به دست ساواک دستگیر شده است. حسن زیرک در پنجسالگی پدرش را از داست داد و زندگی را در رنج گذراند. چندی در شهرهای ایران و عراق سپری کرد. یکی از شهرهایی که در آن مدت زیادی اقامت داشت، کرمانشاه بود. همکاری او در این شهر با هنرمندان برجستهٔ کرمانشاهی همچون مجتبی میرزاده، محمد عبدالصمدی، اکبر ایزدی، و بهمن پولکی سبب خلق آثار زیبایی شد (که برجستهترین کارهای وی میباشد).با این همه برجستگی های متفاوت و انکارناپذیر از حسن زیرک با عین حال هیچ گاه مراسمی برای زنده کردن یاد او در ایران صورت نگرفته است. اما به طور رسمی آهنگ های وی مجاز میباشد حتی در بخش صداوسیمای ایران .این استاد موسیقی نامدار کردستان بیش از ۱۳۷۱ آهنگ را سرایده است. استادحسن زیرک درهفتم مردادماه سال ۱۳۵۱، برابر با ۳۰/۷/۱۹۷۲در سن ۵۰ سالگی در بیمارستان بوکان به علت بیماری از بین رفتن کبد و ناراحتیهای معده درگذشت و در دامنهٔ کوه نالشکینه به خاک سپرده شد،درهنگام مرگ استادحسن زیرک،رادیولندن ازبزرگواری اویادمی کندو می گوید، یگانه هنرمند ملت کرد در بیمارستان بوکان درگذشت . ویژگیهای طبیعی و جغرافیاییوسعتشهرستان بوکان با وسعت ۲۵۴۱٫۳۰۶ کیلومترمربع، حدود ۶٫۵۰ درصد از سطح استان را به خود اختصاص میدهد. این شهرستان در ارتفاعی حدود ۱۰۰۰ تا بیش از ۲۰۰۰ متر از سطح دریا بوده و شیب متوسط وزنی آن ۸ درصد محاسبه گردیدهاست. از سطح شهرستان ۳۰٫۳۱ درصد اراضی کوهستانی، ۲۹٫۷۳ درصد تپهها و ۳۹٫۹۶ درصد بقیه را اراضی دشتی، سیلابی و… تشکیل میدهند. از نظر مختصات جغرافیایی در ۳۶ درجه و ۳۲ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۳ دقیقه طول شرقی واقع گردیدهاست. سراسر نمایی شهر سراسر نمای بخشی از بوکانموقعیت جغرافیاییشهرستان بوکان در منطقه تقریباً کوهستانی و معتدل قرار گرفته که از جهت شمال به شهرستان میاندوآب و از جنوب به شهرستان سقز و از شرق به شهرستان شاهیندژ و از غرب با شهرستان مهاباد و از جنوب غرب با شهرستان سردشت و منطقه ایل گورک Gawerek همسایهاست. مرکز این شهرستان شهر بوکان است. گونههای جانوری موجودمهمترین جانوران مهرهدار شهرستان بوکان دوزیستان، خزندگان، پرندگان، ماهیان و پستانداران هستند. گونههای دوزیستان و خزندگان و ماهیان در بخشهای مربوطه اشاره شدهاست ولی گونههای پستانداران شامل: قوچومیش، خرس، گرگ، روباه، شغال، رودک، سمور، زرد بر و انواع جوندگان هستند. انواع پرندگان تیز شامل: کبک، کبکچیل، عقابها، شاهین، بحری، بالابان، لیل، دلیجه، انواعجغد، کرکسمصری، دال، حواصیلها، لکلک سفید، غازخاکستری، اردکسرسبز، خوتکا، فیلوش، اردکاردهای، آنقوت، غازپیشانیسفید، قرهغاز، کشیمها، اکراس، کاکاتیها، انواع پرستوهای دریایی، سار، انواع دارکوب، چنگر، سبکبالان و میشمرغ میباشد. میش مرغپرندهٔ نادری بنام میشمرغ در دشتهای سوتا و سهکانیان و در این منطقه زیست میکند و در تمام فصول سال دیده میشود و مرحله حساس تخمگذاری را نیز در این منطقه میگذرانند و تعداد قابل توجهی از آن حدود ۱۵۰قطعه در این شهرستان هستند که با توجه به موقعیت منطقه و افزایش جمعیت در چند سال اخیر قابل ملاحظه میباشد و از طرف محیطزیست کاملاً تحتحفاظت قرار دارد. پرندگان شکاری و لاشخورها و انواع پرندگان سبکبال، کبکمعمولی و چیل در سطح شهرستان زیست مینمایند ولی تعداد جمعیت وتنوع گونهای پرندگان آبزی با مقایسه با پرندگان خشکزی کمتر بوده و پرندگان آبزی فقط در مسیر رودخانه سیمینهرود و زرینهرود در محدوده این شهرستان دیده میشود. از عمدهترین زیستگاههای چیرگ در ایران میتوان به دشتهای اطراف بوکان (دشت سوتاو حمامیان، دشت اینگیجه و آلبلاغ، دشت قازلیان و دشت سهکانیان) اشاره کرد که بیشترین جمعیت تولید مثل کننده و زمستان گذران میشمرغ در ایران را در خود جای دادهاند. بوکان آخرین پناهگاه این گونه با ارزش در ایران میباشد و میش مرغ یکی از مهمترین آثار طبیعی ملی در شهرستان بوکان بشمار می رود. سمندرکُردستانیدر ایران چهار نوع شاخص سمندر وجود دارد که عبارتند از (Neurergus)،(N.crocatus) ،(N.kaiseri)،(N.microspilotus) که سمندر کردستانی از نوع N.microspilotus است. پراكنش جهانی سمندر كردستانی محدود به كشورهای ایران(غرب و شمال غرب)، عراق(شمال شرق) و تركیه(جنوب شرق) بوده و در زمان حاضر جزو گونه های در خطر انقراض(endangere) بوده و در فهرست سرخ IUCN طبقه بندی شده است.هم اینك این گونه تنها در ایران در استان های كرمانشاه و كردستان (زاگرس مركزی) و جنوب آذربایجان غربی پراکندگی داردوبهترین زیستگاه برای این سمندر شهرستان بوکان میباشد. گونههای گیاهی شهرستان بوکان بدلیل موقعیت مناسب آب و هوای خوب و منحصرد به فرد خود تواسنته بخشی از گونههای گیاهی و جانوری را درخود پرورش و جذب کند درشکارگاها و سطح شهرستان. برخی از گونههای گیاهی و جانوری موجود دراین شهرستان عبارتند از: بادام کوهی، نسترن وحشی، زالزالک، گلابی وحشی، انواع بلوط غرب، داغداغان، گز، پسته وحشی (بنه)، انواعگونها، انواعگنگر، انواعسلمهتره، ختمی، فرفیون، شیرینبیان، گزنه، پونه، کاکوتی، بداغاوتی، کلاهمیرحسن، بومادران، گلگندم، غازآیاقی، آویشن، ریواس، کلاهمیرحسن، شویدوحشی، ترشک، لاله، جگن، نی، سرخس، تربچهوحشی، بارهنگ، مرغ و…. جغرافیایی انسانی شهرساختار سنی و جنسیدر دوره مورد مطالعه ساختار سنی جمعیت شهرستان به سوی تعادل گرایش دارد در سال ۱۳۷۵ سهم جمعیت کمتر از ۱۵ سال شهرستان به ۴۲درصد کاهش یافتهاست در حالیکه سهم جمعیت ۶۴-۱۵ ساله با افزایش روبرو بوده و به رقم ۰۰/۵۴ درصد رسیدهاست. این امر در گروه سنی ۶۵ سال به بالا نیز اتفاق افتادهاست. مسلماً کاهش شدت جوانی جمعیت شهرستان به عنوان یک تحول مثبت تلقی میشود. در آبان ۱۳۷۵، از ۱۷۵۵۴۱ نفر جمعیت شهرستان، ۸۸۹۳۰ نفر مرد و ۸۶۶۱۱ نفر زن بودهاند که در نتیجه، نسبت جنسی برابر ۱۰۳ به دست میآید. به عبارت دیگر، در این شهرستان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۳ نفر مرد وجود داشتهاست. این نسبت برای اطفال کمتر از یکساله ۱۰۳ و برای بزرگسالان (۶۵ ساله و بیشتر) ۱۴۳ بودهاست. نسبتهای مذکور در نقاط شهری به ترتیب، ۱۰۴ و ۱۲۳ و در نقاط روستایی ۱۰۳ و ۱۹۳ بودهاست. از جمعیت این شهرستان ۰۰/۴۲ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ ساله، ۰۰/۵۴ درصد در گروه سنی ۶۴-۱۵ ساله و ۰۰/۴ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر قرار داشتهاند. میانگین سنی جمعیت شهرستان در سال ۱۳۷۵ حدود ۷۳/۲۲ و میانه سنی معادل ۱۲/۱۸ محاسبه گردیده که به شاخصهای مربوط به استان نزدیک میباشد الگوی سکونتاین شهرستان طی بیست سال از میزان شهرنشینی نسبتاً بالایی برخوردار بودهاست. به طوری که میزان شهرنشینی از ۹۹/۴۵ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۳۷/۶۸ درصد در سال ۱۳۷۵ رسیدهاست. یعنی طی بیست سال ۳۸/۲۲ درصد بر میزان شهرنشینی افزوده شدهاست. در آبان ۱۳۷۵ در این شهرستان از ۲۹۱۵۲ خانوار معمولی ساکن ۱۰۰ درصد در واحد مسکونی معمولی زندگی میکردند.تعدادخانوارهاي شهرستان بوكان درسال۱۳۹۰ بالغ بر ۵۷٬۰۰۰خانواراست. دین و مذهبدر آبان ۱۳۷۵، از جمعیت شهرستان ۹۴ درصد را مسلمانان تشکیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری ۹۲ درصد و در نقاط روستایی ۹۸ درصد بودهاست. مردم بوکان عمدتا سنی و شافعی مذهب میباشند. مهاجرت در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، ۲۸۹۱۶ نفر به شهرستان وارد و یا در داخل این شهرستان جا به جا شدهاند. محل اقامت قبلی ۷۶/۳۱ درصد مهاجران، سایر استانها، ۱۸/۲۴ درصد شهرستانهای دیگر استان محل سرشماری و ۱۹/۴۲ درصد شهر یا آبادی دیگری در همین شهرستان بودهاست. محل اقامت قبلی بقیه افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده بودهاست. مهاجران وارد شده طی ۱۰ سال قبل از سرشماری آبان ۱۳۷۵ برحسب آخرین محل اقامت قبلی به تفکیک نقاط شهری و روستایی و جنس. سواددر آبان ۱۳۷۵، از ۱۴۹۲۲۴ نفر جمعیت ۶ ساله و بیشتر شهرستان، ۳۰ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادی در گروه سنی ۶الی۱۵ ساله ۴۲/۸۷ درصد و در گروه سنی ۱۵ ساله و بیشتر ۴۳ درصد بودهاست. در بین افراد لازم التعلیم (الی۱۵ ساله)، نسبت باسوادی در نقاط شهری ۹۵ درصد و در نقاط روستایی ۹۰ درصد بودهاست. درصد باسوادان در جمعیت ۶ ساله و بیشتر بر حسب گروههای عمده سنی به تفکیک ساکن و جنس در این شهرستان، نسبت باسوادی در بین مردان ۹۶ درصد و در بین زنان ۱۵ درصد بودهاست. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب ۲۷ درصد و ۵۶ درصد و در نقاط روستایی ۶۳ درصد و ۷۸ درصد بودهاست. امکاناتاین شهریکی ازشهرهای مهم کردستان و منطقه بشمارمیاد اما باتوجه به پتانسیل های موجود و همچنین جمعیت آن دارای امکانات آموزشی و فرهنگی وهنری کاملی نیست.واین کمبود ها موجب گردیده است که جزو یکی از کلانشهرهای کُردی به شمار نیاید. صنایع دستی بوکانقالي بافیقالي بافي بوكان به سبك سنتي در اندازه هاي پشتي و كناره و در طرحهاي ۳ ترنج- هراتي- و ساير طرحهاي كردي افشار و… توليد مي شوند طرح قالي هاي بافت بوكان همانند اكثر قالي هاي كردي انتزاعي هستند نقوش موجود در بافته ها مستقيماً از عوامل طبيعي مانند كوه- رود- درخت- آتش و… الهام گرفته شده اند. رنگهاي مورد استفاده در آنها همان رنگهاي تند و درخشان مناطق كردنشين است. اما امروزه توليد فرشهايي با نقشه هاي شهري و گردان نيز در اين شهرستان رايج شده است. سجاده باییهمانند ساير مسلمانان اهل تسنن كه مقيد به نماز خواندن روي سجاده مخصوص بخاطر تأمين طهارت مكان عبادت هستند اهالي بوكان نيز به توليد انواع سجاده از نوع جاجيم و گليم با طرحهاي ساده يا طرحهائي مخصوص (شبيه طرح محراب) اشتغال دارند اين دست بافته بدليل كوچكي و سبكب براحتي توسط نمازگذار قابل حمل است. در بافت سجاده معمولاً از پشم هاي خودرنگ استفاده مي شود و اغلب برنگهاي سفيد – سياه و قهوه اي است از اين رو سجاده يا تماماً قهوه اي بوده يا داراي زمينه سفيد با نقوش تيره است. پارچه بافی بدليل علاقه اقوام كرد به حفظ سنن و آداب و رسوم سنتي خود و پيروي از هويت فرهنگي خاصي كه به آن پايبند هستند توليد پارچه مخصوص لباس كردي كه “بوزو” ناميده مي شود توسط دستگاههاي پارچه بافي معمول است روش كار بدين صورت است كه استاد كار پس از دريافت پشم ريسيده شده و گرفتن سفارش اقدام به چله كشي و ماسوره پيچي نخ ها نموده و با توجه به ابعاد محصول مورد سفارش و نوع بافت آن از شانه هاي مختلفي استفاده مي نمايد سپس با حركت در آوردن ماكو به كمك دست كه در داخل آن ماسوره حاوي نخ هاي پود قرار داده و استفاده از پا براي ايجاد درگيري نخ هاي پود و تار عمل بافت را انجام مي دهد عرض دستگاههاي بافندگي از ۲۰ تا ۶۵ سانتي متر متفاوت است. عرض ۲۰ سانت بيشتر براي تهيه پارچه لباسهاي كرسي معمول است و بطور متوسط از ۲۲ متر آن يكدست لباس محلي كردي تهيه مي گردد. در برخي موارد نوعي پارچه توري براي تهيه پشه بند نيز توليد مي شود كه نخ هاي آن بسيار ظريف تر از پارچه معمولي است. |