حسنعلي منصور - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +--- موضوع: حسنعلي منصور (/showthread.php?tid=206243) |
حسنعلي منصور - tyjtfhdhr - 18-01-2015 حسنعلي منصور، فرزند رجبعلي (منصورالملک) در سال 1302ش در تهران متولد شد. پس از پايان تحصيلات متوسطه به دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران راه يافت و به پشتوانه پدري چون منصورالملک در 1324 به استخدام وزارت خارجه درآمد. او خيلي سريع پله هاي ترقي را پيمود و در همان سال آغازين استخدامش به عضويت هيئت نمايندگي ايران در کنفرانس صلح پاريس درآمد و پس از پايان کنفرانس نيز به عنوان وابسته در سفارت ايران در پاريس ماندگار شد. مأموريت بعدي او در سفارت ايران در آلمان بود و در اين مأموريت با يکي از اعضاي سفارت به نام اميرعباس هويدا آشنا شد و اين آشنايي به دوستي پايدار بين اين دو انجاميد. حسنعلي منصور پس از بازگشت به ايران در دولتهاي مختلف به کار مشغول شد تا اينکه در دولت دکتر منوچهر اقبال به معاونت وزارت بازرگاني و قائم مقامي دبيرکلي شوراي عالي اقتصاد منصوب گشت. دولت اقبال را وزيراني جوان که طرفدار سياستهاي امريکا بودند تشکيل مي دادند و منصور نيز از همين جوانان بود. در جريان ترميم دولت، منصور در 1338 به وزارت کار منصوب شد و بعد هم به وزارت بازرگاني راه يافت و تا نيمه 1339 در منصب وزارت باقي ماند. در همين حين به همراه گروهي ديگر از سياستمداران جوان طرفدار امريکا "کانون مترقي" را تشکيل داد. يکي از طراحان اصلي اين جمعيت کلنل گراتيان ياتسويچ، رئيس دفتر سيا در ايران بود که مستأجر منزل منصور بود و به همين مناسبت روابط نزديکي با وي برقرار کرد. ياتسويچ در اکثر جلسات اين گروه حضور داشت و ديگر اعضاي اين گروه را اميرعباس هويدا، پاشا بهادري، منصور روحاني و ... تشکيل مي دادند. رياست کانون بر عهده منصور و هويدا بود. پس از تشکيل اين حزب منصور خود را براي حضور در مجلس شوراي ملي آماده کرد و تلاش او به نتيجه رسيد و منصور در دوره 21 مجلس شوراي ملي نماينده دوم تهران بود. پس از راهيابي به مجلس بنا به توصيه امريکاييها کانون مترقي جاي خود را به حزب ايران نوين داد و منصور در اين حزب دبيرکل بود، اما او به دنبال موقعيتي برتر بود که ياران امريکايي زمينه را براي او فراهم کردند. در اسفند 1342، اسدالله علم از نخست وزيري برکنار شد و جاي خود را به حسنعلي منصور داد. منصور دولت خود را در 18 اسفند به مجلس معرفي کرد و از فروردين 1343 به اجراي برنامه هاي خود پرداخت. منصور براي ايجاد آرامش در جامعه، اولين اقدامش برقراري مناسبات دوستانه با روحانيان بود و به همين منظور وزير کشور خود دکتر جواد صدر را مأمور ملاقات و گفت و گو با امام خميني کرد که آن زمان به حکم دولت سابق در قيطريه بازداشت بود. در اين ملاقات دکتر صدر حکم آزادي امام را به ايشان ابلاغ کرد. منصور آن گاه اقدامات خود را آغاز کرد و طرح «مصونيت مستشاران نظامي امريکايي» را که به عنوان ماده واحده در دوره علم به مجلس سنا ارائه شده بود دوباره به مجلس سنا برد. منصور گستاخانه در صدد آن بود که طرح را به مرحله تصويب برساند. مجلس سنا پس از چند ماه بررسي سرانجام لايحه را تصويب و آن را به مجلس شوراي ملي ارسال کرد، اما در مجلس نمايندگان به مخالفت با آن پرداختند، منصور به سختي از اين لايحه دفاع کرد و « به قصد آرام کردن فضا و ساکت کردن مخالفان آشکارا و به عمد به آنان در مورد مفاد لايحه دروغ گفت.» 1 او حتي به خبرنگاران نيز دروغ گفت و اين مصونيت را تنها شامل حال مستشاران نظامي خواند و بستگان و ديگر مستشاران را شامل اين قانون ندانست.2 اين اظهارات وي موجب ترديد سفارت امريکا در ايران شد و راکول در اين زمينه از وي توضيح خواست، اما منصور در اين ديدار سخنان خود را انکار کرد و مفاد قرارداد را مورد تأييد قرار داد. 3 تلاشهاي منصور در ديگر اعضاي کابينه منجر به تصويب اين لايحه در مهر 1343 شد. خبر تصويب اين ماده روحانيت را به خشم آورد و امام خميني در 4 آبان 1343 در سخنراني ِ تندي اين عمل را محکوم کرد و پيامد اين سخنراني، تبعيد ايشان به ترکيه بود. اين عمل نه تنها خشم روحانيت، بلکه کليه اقشار جامعه را برانگيخت، بيانيه ها و اعلاميه هاي تند بر ضد آن منتشر شد و دکتر مصدق نيز از احمدآباد در نامه اي به منصور نوشت: احمدآباد 22 آبان 1343 جناب آقاي منصور اکنون که متجاوز از 11 سال است در زندان به سر مي برم و قادر نيستم از منافع وطن خود دفاع نمايم اجازه مي فرمائيد که لااقل به وسيله اين چند سطر از خود دفاع کنم. بيانات آن جناب در جلسه روز سه شنبه 19 آبان در مجلس شوراي ملي راجع به اين که در موقع تصدي اين جانب قراردادي راجع به مصونيت سياسي نظاميان دولت امريکا در ايران امضا نموده ام، موجب کمال تعجب گرديد چون که اين جانب اول کسي بودم که در اين مملکت، زبان به اعتراض به مصونيتهاي اتباع دول بيگانه گشودم و آن در اوايل جنگ اول بين المللي بود که دولت ترکيه رژيم کاپيتولاسيون را در آن کشور الغاء نمود و اين جانب رساله اي به نام "کاپيتولاسيون و ايران" به تعداد 5 هزار نسخه منتشر کرده و اولياي امور الغاي اين رژيم مخالف آزادي و استقلال مملکت را درخواست نمودم ... دکتر محمد مصدق 4 با توجه به اين اقدام منصور و اعتراضات کليه اقشار، گروه مؤتلفه اسلامي با تأييد مراجع تقليد تصميم به ترور منصور گرفتند و در 10 صبح 1 بهمن 1343 منصور در مقابل مجلس شوراي ملي به دست محمد بخارايي با شليک 3 گلوله ترور شد. او را بلافاصله به بيمارستان پارس منتقل کردند و از پزشکان امريکايي و فرانسوي و انگليسي براي درمان او کمک خواستند، اما اين اقدامات نتيجه اي نداد و منصور در 6 بهمن 1343 درگذشت. منصور با فريده امامي خويي دختر دکتر نظام الدين خويي ازدواج کرد و از وي صاحب 2 فرزند بود. همسر منصور معتقد بود که ترور منصور به دست مستقيم شاه صورت گرفته است و از ابراز اين عقيده واهمه اي نداشت به همين جهت بنا به دستور شاه پس از مراسم تدفين منصور از ايران خارج شد. _______________________ 1. عباس ميلاني. معماي هويدا. تهران، اختران، 1380- صص 199-200 . 2 . همان 3 . همان، ص200 . 4 . ناصر نجمي. بازيگران عصر رضاشاهي و محمدرضا شاهي. تهران انشتين، 1373. صص 380-381 . |