انجمن های تخصصی  فلش خور
فرمانده آتروپات - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34)
+---- انجمن: وسطی و باستان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=46)
+---- موضوع: فرمانده آتروپات (/showthread.php?tid=202360)



فرمانده آتروپات - Black_Man - 29-12-2014

آتروپات یا آتورپات (به معنی آذربد یا نگهبان آتش یا نگهبانی شده توسط آتش ) ساتراپ ماد، فرمانده نیروهای ماد و آلبانی و سکاندارر نبرد گوگامل در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح . او تا مرگ داریوش سوم در سال ۳۳۰ پیش از میلاد به او وفادار مانده بود و بعد از مرگ داریوش سوم به اردوگاه مقدونیه ای ها پیوست . اسکندر بعد از گذر از اکباتان (همدان) در ابتدای همان سال فرمانروایی ماد را به اکسیدَتِس واگذاشت . اما در سال ۳۲۷ یا ۳۲۸ پیش از میلاد اکسیدَتِس  که دیگر به وفاداری اش اعتماد نداشت  را عزل و دوباره آتروپات را به فرمانروایی آن سرزمین گماشت . آتروپات بریاکسِس شورشی شکست خورده از استان آتروپاتکان را در سال ۳۲۴ یا ۳۲۵ پیش از میلاد در پاسارگاد به اسکندر تحویل داد . او به اندازه ای در نظر اسکندر مقام و منزلت یافت که مدتی بعد دخترش با رازدار اسکندر – پردیکاس - ازدواج کرد . او آخرین دیدارش را با اسکندر در ماد به سال ۳۲۳ یا ۳۲۴ پیش از میلاد انجام داد
بعد از مرگ اسکندر در ۳۲۴ پیش از میلاد، در تقسیم اراضی توسط بابل، ساتراپی ماد به دو قسمت تقسیم شد بطوری که ماد کوچک (قسمت شمال غربی ) به آتروپات و ماد بزرگ (قسمت شرقی) به پیثون واگذار شد . سرانجام آتروپات از تابعیت فرماندهان مقدونیه ای سرباز زد و ساتراپی او، کشوری مستقل شد . از آن پس این قسمت از ماد به عنوان ماد آتروپاتنه یا اختصار آتروپاتن شناخته شد همان گونه که در زبان ارمنی آترپاتاکان، در زبان پارتی و پارسی میانه به آتورپاتکان، بعد ها آذوربادگان، در فارسی نوین آذربایجان نام گرفت[sup].[/sup]
آتروپات دودمانی بنا نهاد که در آتروپاتکان چندین قرن فرمان راندند.در ماد کوچک قبایلی وجود داشتند دارای سازمان جماعت‌های بدوی و آتروپات آنان را به خدمت خود در آورد و این خود نیروی مهمی در ماد کوچک پدید آورد که روحیهٔ جنگی آن بالاتر از روحیهٔ لشکریان شاهنشاهی پارس و یا حتا سپاهیان جانشینان اسکندر بود. لشکریان اخیرالذکر یا از سپاهیان برده و یا جنگاوران مزدوری بودند که از جنگ جز غنیمت و سود چیزی انتظار نداشتند.داریوش سوم پس از آنکه تمام لشکریانش معدوم گشته یا وی را ترک گفتند آخرین امید خویش را به کادوسیان بسته بود. گرچه کادوسیان از یاری با دستگاه استبدادی فرو ریختهٔ هخامنشیان سر باز زدند ولی همین چشم داشت کمک از کادوسیان و اینکه ایشان را لشکریان نیرومند و قابل اعتماد شمرده بود خود جالب توجه است.
به نظر مياد نیروی آتروپات نیز در اتکا، به کادوسیان و دیگر قبایل شمالی آذربایجان بود. وی توانست به استظهار آن بعد از سقوط دیگر ساتراپ‌ها بر سر پا ماند و قدرت خویش را در درون جانشینان اسکندر حفظ کند همچنانکه در عهد داریوش سوم و یا محتملا زمان اردشیر سوم نیز حفظ کرده بود.
دولت جدید را که رسماً ماد خوانده می‌شد مردم به حق بنام ماد آتروپاتن  بنام وی  یا آتروپاتگان نامیدند. ساکنان آن سرزمین از لحاظ قومیّت گوناگون بودند. اینکه در مدت دو سه قرن حکومت ایران، زبان ایرانی تا چه حد در آن سامان تفوق یافت اطلاعی در دست نیست. مسلماً تفوق بارز بوده.