انجمن های تخصصی  فلش خور
لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز (/showthread.php?tid=20)



جملات واقعا جالب - Hamidreza jefri HHH - 15-05-2012



دیــکتــاتــور کیــست؟ دیــکتــاتــور اون بچّه ی دو سالـــست که بیست نــفــر مجبورند به خاطــر اون کــارتون نــگاه کنــنــد.



یکی از ترسناک ترین جملات دوران مدرسه این بود که : «یه برگه از کیفتون بیارید بیرون»



امروز داشتم کتاب می خوندم یه جمله ی خیلی قشنگ توش دیدم خواستم لایک بزنم که یهو یادم افتاد کتابه نه فیسبوک!!!!!!



پس از مرگ از شخصی پرسیدند :

جوانی خود را چگونه گذراندی؟

ندایی از عرش برآمد که :

بدبخت ایرانیه،

ولش کنین،

برین سراغ سوال بعدی.



گاهی وقتا به جای خاموشی در جواب ابلهان، باید یه مشت بخوابونی زیر چشش! چون آدمی که ابله باشه، معنی اون سکوت رو هم نمی فهمه.



به یه بنده خدایی میگن: بزرگترین سوال زندگیت چیه ؟

میگه: ......

برق میره کجا میره؟؟؟؟



زن : عزیزم، دنبال چی می گردی؟

شوهر : هیچی.

زن : هیچی!!! یه ۴ ساعتی هست زل زدی به اون قباله ی ازدواج مون!

شوهر : دنبال تاریخ انقضا شم!!!!!!!!


سلام، سلامتی میاره سلامتی نشاط میاره، نشاط، شادی میاره، شادی زندگی میاره، زندگی زن میاره، زن بچه میاره، بچه دردسر میاره، دردسر بدبختی میاره .......

اصلا سلام نکنی سنگین تری!!!



یارو از باباش می پرسه، بهترین پسرِ دنیا رو داشتن چه حسیه؟

گفت: نمی دونم برو از مادر بزرگت بپرس!!!!


توجه :

ظرفیت کوچه علی چپ پرشده است. لطفا دنبال کوچه ی دیگری باشید!!!!



به یارو میگن امتحان رانندگی قبول شدی؟ میگه معلوم نیست ماشینو زدم تو دیوار، سروان رفته تو کما منتظرم برگرده ببینم چی میشه!!!!


واسه داداشمون رفتیم خواستگاری، مامان دختره میگه:2012 تا سکه به نیت المپیک لندن!!!!



به هزار امید از دوست دخترم می پرسم از کجا بدونم منو واسه خودم دوست داری؟

برگشته میگه:

قیافه و هیکل که نداری

بچه مایه دارم که نیستی

اخلاقتم که گنده

به جز خودت چیزی واسه دوست داشتن نمی مونه عزیز دلم!!!!!


قابل توجه آقایون:

زنتون سریالی رو میبینه که شما دوست ندارید؟

از هیکل یکی از بازیگرای زن سریال تعریف کنید، دیگه نمیبینه!!


مامان بزرگم نذر کرده بود دانشگاه قبول بشم 30 جزء قرآن رو بخونه. من دانشگاه قبول شدم 2 جزء بیشتر نخوند بهش میگم عزیز فقط 2 جزء خوندی که؟!! اونم میگه : اون رشته ای که تو قبول شدی 2 جزئشم زیادیه!!!


می دونی چرا با ازدواج دین آدم کامل میشه؟؟

چون تا قبل ازدواج فکر می کنی دنیا بهشته اما بعدش ....

به جهنم هم اعتقاد پیدا می کنی!


غضنفر باباش آتیش میگیره میره ملاقات میگه: بخش پدرسوخته ها کجاست؟



خسیس مهمون براش می رسه میگه اگه شام نخوردید مرغ هست بگم تخم کنه!



دﺧﺘﺮ: ﺳـﺎﻋﺖ ﭼﻨﺪﻩ؟

ﭘﺴﺮ: ﺳـﺎﻋﺖ ﭼﻨﺪﻩ؟

ﺩﺧﺘﺮ: ﺩﯾـﻮﻭﻧﻪ ﺷﺪﯼ؟

ﭘﺴﺮ: ﺩﯾـﻮﻭﻧﻪ ﺷﺪﯼ؟

ﺩﺧﺘﺮ: ﭼـﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ می کنی؟

ﭘﺴﺮ: ﭼـﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ می کنی؟

ﺩﺧﺘﺮ: ﺩﻭﺳـﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺰﯾﺰﻡ.

ﭘﺴﺮ: ﺳـﺎﻋﺖ چهار ﻭ سی ﻭ هشت ﺩﻗﯿﻘه!!!



RE: تلفن مادربزرگ وپدربزرگ(طنز) - AmItiSe - 21-05-2012

مامان و بابا بزرگ در دسترس نیستن اما وقتی برای شام دعوت میشن در دسترسنBig GrinBig GrinBig Grin


نفس میر داماد - saghar77 - 21-05-2012

طلبه جوان و دختر فراری

شب هنگام محمد باقر - طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد.

در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشه‌ای از اتاق خوابید.

صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ....

محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد.

شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟

محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... علت را پرسید. طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود.

هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از
سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ،

شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند.

از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.


قابل توجه کاربران محترم و محترمه ! فقط جنبه ی طنز داشت والا ماکه ندیدیم شما دیدین؟؟


جديد ترين لطيفه ها - m تنها - 28-05-2012



دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی

---------------------------------------------------------------

ملایه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

---------------------------------------------------------------

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

---------------------------------------------------------------

نکته زمخت و نه چندان ظريف : هیچ وقت به رسانه ها کاملا اعتماد نکنید ، میدونید چرا ؟ چون اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچل‌های چاقی هستند که ناتوانی جنسی دارند و می‌خواهند یک هفته‌ای ویزای کانادا بگیرند و اگر تلویزیون داخلی را ببینید خلاصه خبرهای صدا و سیما این است : باور کنید اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است

---------------------------------------------------------------

شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی تا کجا ميره

---------------------------------------------------------------

پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه

---------------------------------------------------------------

از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!

---------------------------------------------------------------

حکمتی برای فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم

---------------------------------------------------------------

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

---------------------------------------------------------------

اين جريان واقعی است : يکی از دوستان دکتر تعريف ميکرد برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه

---------------------------------------------------------------

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست

---------------------------------------------------------------

نصیحت یه شوهر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش…

بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره

---------------------------------------------------------------

طرف یه تیکه آشغال مي پره تو چشمش . می ره جلوی آينه تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه!

---------------------------------------------------------------

به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز!

---------------------------------------------------------------

یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!

---------------------------------------------------------------

يه پيرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود

---------------------------------------------------------------

به يکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه

---------------------------------------------------------------

يارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!
يارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی

---------------------------------------------------------------

به يکي ميگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست يارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم

---------------------------------------------------------------

يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی

---------------------------------------------------------------

از يکي ميپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون ميشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است

---------------------------------------------------------------

مشتری: این کت چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتری: وای! اون یکی چنده؟
فروشنده: وای وای!!

---------------------------------------------------------------

يارو سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه

---------------------------------------------------------------

دو تا تنبل دراز كشيده بودند يكيشون داشته خميازه ميكشيده اون يكي ميگه داداش تا دهنت بازه لطفا اين اصغر ما رو هم صدا كن

---------------------------------------------------------------

عروس ميره گل بچينه ، شهرداری ميگیرتش

---------------------------------------------------------------

طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم

---------------------------------------------------------------

یکی زنگ ميزنه 118 ميگه شماره غضنفر رو داريد يارو ميگه نه ، ميگه پس من ميگم تو يادداشت كن داشته باشی

---------------------------------------------------------------

به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم

---------------------------------------------------------------

اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده

---------------------------------------------------------------

غضنفر میره برای عضو شدن تو بسیج مسئول ثبت نام ازش می پرسه معنی قدس سره الشریف یعنی چی؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه میگه همون دمش گرم خودمونه دیگه

---------------------------------------------------------------

Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin


غضنفر از آلمان - mohammad12 - 28-05-2012

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه وهمسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها ميکنه. خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طوري از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟ غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم…. همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!! غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم … تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟ خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید .. این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز 24

!شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من هم که نفهمیدم.
این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده حال ترجمه از زبان همسرش
خط اول :حالت چه طوره زن
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه….
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان


RE: لطیفه - darya1 - 28-05-2012

غضنفر از تاكسي پياده مشه درو محكم ميبنده به خودش
ميگه pedar sag
راننده ميگه من كه چيزي نگفتم .غضنفر ميگه بعدا كه ميگي...


RE: لطیفه - Amir BF - 29-05-2012

به یکی میگن بلدی پیانو بزنی...؟
میگه: من نه...ولی یه داداش دارم،اونم نه........


RE: لطیفه - سفيدبرفي - 30-05-2012

غضنفر عروسي ميكنه بلد نيست به زنش چي بگه ميگه مامان بابات ميدونن اين جايي؟Huh
يك نفر ميره عروسي برف شادي مريض ميشه


RE: لطیفه - sajede - 31-05-2012

یه کبریت سرشو میخارونه اتیش میگیره...!



RE: لطیفه - pouya12 - 31-05-2012

زیباترین جوک ها
روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ عصبانی شد و گفت: بی‌تربیت! خجالت بکش. اون موقع من کلاس اول بودم. حالا شوهر دارم!


چند تا توله سگ برای باباشون تولد می گیرن روی کیک می نویسن: پدرسگ! تولدت مبارک!


یه روز یارو سوار هواپیما می شه،یهو هواپیما سقوت می کنه... . . . این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!


می دونی نصف النهار چیه؟ شامی است كه از نهار باقی مانده



می دونی چینی ها به دوقلو چی میگن؟ این چون اون، اون چون این!


یک مهندس مکانیک با یک مهندس کشاورزی ازدواج می کنه. بچشون تراکتور می شه!

دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی را می گی؟ اون یکی را گه چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است؟


به زنی که همیشه می دونه شوهرش کجاست چی می گن؟ بیوه!


غضنفر میره توالت، زنش زنگ می زنه میگه كجایی؟ غضنفر میگه خونه بابات! زنش میگه همون جا یه چیزی بخور بیا من چیزی درست نكردم!


معلم: بگو ببینم... اگه توی خیابون یه نفر یه خری رو گرفته و می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟ شاگرد: آقا اجازه، حس برادری!


از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم!


مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!


بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!


زنی 2قلو میاره، پسرش داد می زنه مادرم یه بچه آورده با یه زاپاس!


به گربه چینی می گن اسمت چی؟ه میگه: میونگ!


دو تا سوسک پولدارازدواج می کنند. ماه عسل میرن توالت فرنگی!


به نیوتن گفتند: چرااز افتادن سیب تعجب کردی؟ گفت: آخه من زیردرخت گلابی نشسته بودم!


ژاپنی ها به گوساله چه می گویند؟ نی نی گاوا!!


دختر و پسر جوانی باهم توی پارک راه می رفتند. پسر به دختر گفت عزیزم اگر این درخت کاج می توانست حرف بزند، درباره ما چه می گفت؟ می گفت من کاج نیستم، بلوطم احمق جان!


روزی شاگردی از معلمش پرسید: آقا چرا بعضی ها میگن كتاب، متاب یا ماست، پاست و..... معلم: پسرم اونها سواد مواد ندارند!


روزی معلم به شاگرد میگه: پنج تا حیوان درنده نام ببر. شاگرده میگه: دو تا ببر سه تا شیر.


پیرزنه تو اوتوبوس هی می گفته نی نای نا نای نی نای نای، همه هم دست میزدن براش. بعد یهو دست می کنه تو کیفش دندوناشو در میاره میگه نیاوران نیگه دار!


كرم ابریشم قرص ایكس می خوره پلیور می دوزه!



مردی با زنی آشنا میشه, به او میگه: خانم اسم شما چیه؟ اسم من پروانه است بهم میگن پری. اسم شما چیه؟آقا خواست ادای خانم رو در بیاره, گفت: والله اسم من چراغعلی بهم میگن: لوستر


یه دختره هر روز دیر می رفت مدرسه. معلم ازش دلیلشو پرسید. دختره گفت : خانم هر روز صبح که من میام مدرسه یه پسره تو راه هی دنبال من میاد. معلمه گفت: بهش کاری نداشته باش سرتو بنداز پایین و بیا. دختره گفت: خانم من که میام، اون یواش یواش میاد !
زیباترین جوک ها
روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ عصبانی شد و گفت: بی‌تربیت! خجالت بکش. اون موقع من کلاس اول بودم. حالا شوهر دارم!


چند تا توله سگ برای باباشون تولد می گیرن روی کیک می نویسن: پدرسگ! تولدت مبارک!


یه روز یارو سوار هواپیما می شه،یهو هواپیما سقوت می کنه... . . . این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!


می دونی نصف النهار چیه؟ شامی است كه از نهار باقی مانده



می دونی چینی ها به دوقلو چی میگن؟ این چون اون، اون چون این!


یک مهندس مکانیک با یک مهندس کشاورزی ازدواج می کنه. بچشون تراکتور می شه!

دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی را می گی؟ اون یکی را گه چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است؟


به زنی که همیشه می دونه شوهرش کجاست چی می گن؟ بیوه!


غضنفر میره توالت، زنش زنگ می زنه میگه كجایی؟ غضنفر میگه خونه بابات! زنش میگه همون جا یه چیزی بخور بیا من چیزی درست نكردم!


معلم: بگو ببینم... اگه توی خیابون یه نفر یه خری رو گرفته و می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟ شاگرد: آقا اجازه، حس برادری!


از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم!


مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!


بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!


زنی 2قلو میاره، پسرش داد می زنه مادرم یه بچه آورده با یه زاپاس!


به گربه چینی می گن اسمت چی؟ه میگه: میونگ!


دو تا سوسک پولدارازدواج می کنند. ماه عسل میرن توالت فرنگی!


به نیوتن گفتند: چرااز افتادن سیب تعجب کردی؟ گفت: آخه من زیردرخت گلابی نشسته بودم!


ژاپنی ها به گوساله چه می گویند؟ نی نی گاوا!!


دختر و پسر جوانی باهم توی پارک راه می رفتند. پسر به دختر گفت عزیزم اگر این درخت کاج می توانست حرف بزند، درباره ما چه می گفت؟ می گفت من کاج نیستم، بلوطم احمق جان!


روزی شاگردی از معلمش پرسید: آقا چرا بعضی ها میگن كتاب، متاب یا ماست، پاست و..... معلم: پسرم اونها سواد مواد ندارند!


روزی معلم به شاگرد میگه: پنج تا حیوان درنده نام ببر. شاگرده میگه: دو تا ببر سه تا شیر.


پیرزنه تو اوتوبوس هی می گفته نی نای نا نای نی نای نای، همه هم دست میزدن براش. بعد یهو دست می کنه تو کیفش دندوناشو در میاره میگه نیاوران نیگه دار!


كرم ابریشم قرص ایكس می خوره پلیور می دوزه!



مردی با زنی آشنا میشه, به او میگه: خانم اسم شما چیه؟ اسم من پروانه است بهم میگن پری. اسم شما چیه؟آقا خواست ادای خانم رو در بیاره, گفت: والله اسم من چراغعلی بهم میگن: لوستر


یه دختره هر روز دیر می رفت مدرسه. معلم ازش دلیلشو پرسید. دختره گفت : خانم هر روز صبح که من میام مدرسه یه پسره تو راه هی دنبال من میاد. معلمه گفت: بهش کاری نداشته باش سرتو بنداز پایین و بیا. دختره گفت: خانم من که میام، اون یواش یواش میاد !