انجمن های تخصصی  فلش خور
لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز (/showthread.php?tid=20)



RE: لطیفه - frozen✘girl - 06-04-2012



3 تا مرد ميميرن . خدا گفت : اولی بره بهشت ، دومی بره جهنم ، سومی بره طويله !پرسيدن : چرا ؟خدا گفت : اولی زن داشت و دنيا براش جهنم بود ، دومی مجّرد بود و دنيا براش بهشت بود ، سومی زنش مرد ولی خاک بر سر بعدش رفت يه زن ديگه گرفت Big Grin




پیامک لره به دوست دخترش : مهم نیست که قشنگ نیستی ، قشنگ اینه که مهم نیستی .


به غضنفر میگن: چرا برای شما این قدر جوک میسازن؟ میگه : این هایی که برای شما جوکه برای ما خاطره است .


RE: لطیفه - ارتین - 10-04-2012

تو شب چهار شنبه سوری 1000تا لر میمیرن تحقیق میکنن میفهمن اتیش بغل دیوار روشن کرده بودن بعد از بر خورد به دیوار تو آتیش میافتادن


دروغ (خنده دار) - Hamidreza jefri HHH - 10-04-2012



هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.

وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید: "آیا این تبر توست؟"

هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه".
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. گفت: "تو تقلب کردی، این نامردیه"
هیزم شکن جواب داد: اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.

نکته اخلاقی:

هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده!!!



RE: دروغ (خنده دار) - ♥ Sky Princess♥ - 10-04-2012

زحمت کشیدی پس هر بار که یه زن دروغ میگه به خاطر چیه؟


RE: لطیفه - Esmi - 11-04-2012

به یارو میگن چرا زنتو با چاقو کشتی؟
میگه والا وضع مالیمون خوب نبود که تقنگ بخرم.Big GrinBig GrinBig Grin


RE: لطیفه - why lie - 11-04-2012

غضنفرازکلاس آموزش رانندگی میاد بهش میگن بابات مارنیشش زده مرده..غضنفرمیگه ماربهش زده میگن بله..میگه ازپشت بهش زده میگن بله..غضنفر میگه :مارمقصرهBig GrinBig Grin


RE: لطیفه - mahsa_joon - 11-04-2012

ایول عالی بودSmile


لطیفه های زناشویی 1 - Hamidreza jefri HHH - 12-04-2012

توقع زیادی!!

خانم اول: امان از دست این مادر شوهرا! خانم دوم:مگه چی شده؟

اولی: آخه نمی دونم اینا چرا قبل از اینکه پسراشون، ظرفشویی، رختشویی، بچه داری و ... یاد بگیرن میرن واسشون زن میگیرن!!

آخر زن ذلیلی!!!

روز قیامت که میشه خدا به مردا میگه: اونایی که زن ذلیل بودن برن سمت چپ و بقیه سمت راست. همه میرن سمت چپ الا یکی! خدا بهش میگه: چرا تو نرفتی اون ور؟ میگه: خانومم گفته همین جا وایستا!!!!

سیاست مردانه!

بعضی ها وقتی زنشون زیاد حرف می زنه می گن: اینقدر حرف نزن سرم رو بردی! بعضی دیگه که سیاست بیشتری دارن می گن: وقتی لب های قشنگت رو می بندی صورتت خیلی جذاب تر و خوشگل تر می شه!!

موفقیت

یک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه همسرش خرج می کند درآمد داشته باشد و یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند!!!!!

طلاق

یه نفر اومده بود زنشو طلاق بده بهش گفتند: چرا؟ گفت: به خدا از دست این زن خسته شدم. از همون روز اول هر چی جلو دستش بود پرت می کرد به طرف من. بهش گفتند: پس چرا بعد از این همه سال اومدی طلاقش بدی؟ گفت: آخه تازگی ها نشونه گیریش خیلی دقیق شده!!!!
ادامه دارد.....HeartBig Grin


RE: لطیفه - نادیا جون - 13-04-2012

یه روز به لره میگن امام رضا رو چه جوری کشتن؟میگه نامردا تو حرمش بمب گذاشتن


RE: لطیفه - ♥ Sky Princess♥ - 15-04-2012

نی سیلین
یه روز شخص خسیسی روی خودش آب یخ می ریخته! یکی می بیندش و ازش می پرسه: چرا این كار رو می کنی؟! می گه: می خوام سرما بخورم! با تعجب می پرسه: چرا؟ می گه: آخه یه «پنی سیلین» تو خونه دارم، تاریخ مصرفش داره می گذره!
.
.
.




پیك نیك
یكروز سه تا دوست با هم میروند پیك نیك. اولی می گوید: نهار را من می آورم. دومی می گوید: نوشابه را هم من می آورم. سومی كه زرنگ بود می گوید: خوب همه چیز را كه شما آوردید، من هم داداشم را می آورم.
.
.
.




تور ماهیگیری
یه روز یه نفر می ره ماهی بگیره، تور رو می اندازه تو دریا؛ اما هر چی می كشه در نمی یاد. می ره زیر آب، می بینه ماهیها تور رو بستن، دارن والیبال بازی می كنن
.
.
.


چاه آب
یه نفر داشته از كنار چاهی رد می شده، می بینه یكی از ته چاه داد می زنه: كمك كنید، شما را به خدا كمك كنید... . طرف روی چاه خم می شه و جواب می گه: آخه آدم حسابی، ته چاه جای گدایی كردنه؟!!



میشد من توو خیابون یکی‌ از معلمای قدیمیم رو در حال خنده تو خیابون ببینم
برم پیشش بگم: ” چیز خنده داری هست بگو ما هم بخندیم









اس ام اس خنده دار

تا حالا دقت کردین ما به بانک اعتماد می کنیم و پولامونو می ذاریم اونجا، ولی بانک به ما اعتماد نداره حتی خودکارها رو هم زنجیر کرده!









جوک جدید

غضنفر داشته رادیو قرآن گوش میداده برق میره رادیو رو می بوسه میزاره کنار !








نیمه گمشده من باید یه آدم خیلی ولگردی باشه که تا الان پیداش نشده ! یه همچین آدمی به درد زندگی نمیخوره ! اصلا بره بمیره !









حیف نون یه دوقولو می بینه، می زنه زیر خنده. می گن چرا می خندی؟ می گه تابلوئه فوتوشاپه!









ملت ما ملتیست که وقتی توی خیابون زل زل نگات می کنن نمی تونی تشخیص بدی خوشگلی یا احیانا زیپت بازه!









جوک جدید ۹۱

اگر پیاده روی و دوچرخه سواری برای سلامتی مفیده پستچی باید همیشه زنده باشه!
یه نهنگ تمام روز رو شنا می کنه، ماهی و آب می خوره ولی باز هم چاقه!
یه خرگوش بیشتر وقتا در حال دویدنه و جنب و جوش داره و گیاه خواره ولی فقط ۱٫۵ سال عمر می کنه!
یه لاک پشت جنب و جوش نداره، به آرامی حرکت می کنه و هیچ کاری نمی کنه ولی ۴۵۰ سال عمر می کنه!
خودتون قضاوت کنید، باز هم می گید ورزش کنم؟









پیامک خنده دار فروردین ماه

روش های رفتن به خارج

۱- با ماشین
۲- با اتوبوس
۳- با هواپیما
۴- با قاچاق
۵- با فتوشاپ!









سه تا بهترین خوابیدن های دنیا:

۱- خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای
۲- خوابیدن رو شونه ی عشقت وقتی کلی تنهایی
۳- خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس می ده









اگر از بچگی به جای سیگار بهمون می گفتن “مسواک” ضرر داره، الان هیچ کس دندون درد نداشت، همه دور هم جمع می شدیم یواشکی مسواک می زدیم.









اولین سوال دخترا در شروع ترم:
استاد منابع امتحانی چیا هست؟
اولین سوال پسرا از استاد در شروع ترم:
استاد نه ونیمُ ده می‌دین؟؟









فقط یه پسر ایرانی می تونه ۸ تا دوست دختر داشته باشه و روی همه شون هم غیرت داشته باشه!









گفت : اینقدرسیگارنکش , میمیری !
گفتم:اگه نکشم میمیرم !
گفت : اگه بکشی با درد میمیری !
گفتم : اگه نکشم از درد میمیرم !
گفت : هوای دودی جلوی درد رونمیگیره !
گفتم : هوای صاف جلوی مرگ رو میگیره ؟
یکم نگاهم کرد گفت پس بکش !
گفتم:مرسی ، تو ترکم !









بعد از زلزله حیف نون لباساشو برای کمک می فرسته پاکستان. با یه بسته تاید براش پس می فرستن!




به یک ترکه میگن: 2*2 چند می‌شه؟ میگه: 5 تا! می‌گن: برو بابا، 4 تا میشه! میگه: آخه من از یه راه دیگه رفتم!



152- ترکه فیلم جیمز باند میبینه خیلی خوشش میاد. یکی ازش میپرسه اسمت چیه میگه: فَر...گضن فر!



153- ترکه و تهرونیه دعواشون میشه، میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری... افسره حسابی چپ و راستش میکنه، میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟ گفتم اسمت چیه؟ تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه: فریدون قربان! افسره برمی‌گرده به ترکه میگه اسم توچیه؟! ترکه اسمش قلی بوده، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قولیدون!



154- تو جزیره آدم‌خورا یک بابایی میره ساندویچ فروشی، یک ساندویچ مغز سفارش میده. ساندویچیه میگه: میشه 2 تومن. مرده عصبانی میشه میگه: یعنی چی؟ مگه سَرِ گردنست؟! هفته پیش یک تومن بود! ساندویچیه میگه: آخه این مغز تهرونیه، بابا ‌بالاخره یک کلاس خاص خودشو داره. مردک هم ساندویچش رو میخوره و چیزی نمی‌گه. هفته دیگه میاد دوباره یک ساندویچ مغز سفارش میده، این دفعه ساندویچیه میگه:‌شد 10 تومن! یارو خیلی شاکی میشه، میگه‌: بابا چه خبرته؟! ساندویچیه میگه: آخه عزیز من،‌این دفعه مغز رشتیه، کلی فسفر داره به جان تو! باز طرف چیزی نمی‌گه و پول و میده و ساندویچش رو می‌خوره. هفته بعد دوباره میاد و یک ساندویچ مغز سفارش میده، این دفعه ساندویچیه میگه: میشه 100 تومن! یارو دیگه پاک شاکی میشه و ساندویچ رو می‌کوبه رو میز داد میزنه: این چه مسخره بازیه دراوردی؟! ساندوچیه میگه:‌آخه عزیز من،‌این یکی مغز ترکه،‌ باید 100 تا کله بشکنیم تا ازش یک ساندویچ دربیاد!!



برای خوندن بقیه به ادامه ی مطلب مراجعه کنید!

155- ترکه زمین میخوره، برای اینکه سه نشه تا خونه سینه خیز میره!



156- یه بار تو آبادان مسابقه تقلید صدای داریوش برگزار میشه، داریوش میاد چهارم میشه!



157- ترکه پسرش رفته بوده زیر ماشین، با سنگ میزنه درش بیاره!



158- ترکه میخواسته زیردریایی آمریکاییا تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!



159- ترکه میخواسته بره هر چی راهزنه اطراف تبریزه دهنشون رو سرویس کنه. ملت هم میان هر کی یه چیزی براش میارن، یکی شمشیر میاره یکی خنجر میاره و حسابی مسلحش میکنن. خلاصه ترکه راه میفته و بعد از یک هفته خونین و مالین برمی‌گرده. مردم دورش جمع میشن، می‌پرسند: چی شد؟ چی کار کردی؟ ترکه پامیشه یا حال زار میگه: بابا یه دستم شمشیر بود یه دستم خنجر، با دندونام می‌جنگیدم؟!



160- ترکه به دوستش میگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما ماشین کار میکنه یا نه. اصغر میره عقب ماشین، میگه: کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه، کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه...!



161- به ترکه میگن سه تا میوه نام ببرکه با سین شروع بشه میگه: سیب، سیر، سحر! میگن: سحر که میوه نیست؟! میگه: نمیدونی چه هلوییه!



162- ترکه میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره!



163- ترکه تو کلیسا نشسته بوده، یهو می‌بینه یه دختر خیلی میزون میاد تو. میدوه میره پشتِ یه مجسمه قایم میشه. دختره میاد میشینه جلوی محراب و میگه: ای خدا! تو به من همه چی دادی، پول دادی، قیافه دادی، خانواده خوب دادی...فقط ازت یه چیز دیگه میخوام..اونم یه شوهر خوبه ...یا حضرت مسیح‌! خودت کمکم کن! ترکه از پشت مجسمه میاد بیرون میگه: عیسی هل نده!‌ خودم میرم!



164- آوینی تو جنگ کشته‌میشه، به ترکه میگن برو یه جوری به خانوادش خبربده. ترکه میره دم خونشون زنگ میزنه، زن یارو میگه: کیه؟ ترکه میگه: ببخشید،‌ منزل شهید آوینی؟!



165- ترکه زنگ میزنه خونه رفیقش میگه: غضنفر! من لهجی دارم؟ رفیقش میگه: آره!‌ میگه: پس گحط کن دوباره میگیرم!



166- یارو ترکه عرق میخوره می‌برنش کلانتری شلاقش بزنن. افسرِ چند تا شلاق میزنه، بعد شلاقو می‌ده به یکی دیگه میگه: برادر حسین! بیا شماهم یه فیضی ببر!‌ یارو هم چند تا میزنه و میده به اونیکی میگه: برادر اکبر شما هم بیا یه فیضی ببر! خلاصه چند نفری دهن یارو رو .... بعد که کارشون تموم میشه میان از اتاق برن بیرون، ترکه میگه: برادر‌ا! لااقل درِ فیضیه رو ببندین!



167- اواهه میخوره زمین، میگه: اِوا! تو هم جاذبه!



168- ترکه با ماشین میره تو دره، بهش میگن: چی شد بابا؟ چرا افتادی تو دره؟ میگه: والله ما داشتیم تو جاده با ماشین میرفتیم، هی جاده پیچید، من پیچیدم، ‌دوباره جاده پیچید، باز من پیچیدم،‌ یهو جاده پیچید، من نپیچیدم!



169- ترکه و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمی‌زدند. زن ترکه وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای ترکه می‌گذاره که: منو فردا ساعت 6 بیدار کن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، ‌می‌بینه ترکه براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو زنیکه خر! ساعت شیشه!



170- ترکه از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!



171- ترکه میفته تو جزیره آدم خورا، آدم خورا می‌گیرنش، رئیسشون میگه: اینا رو پوستشون رو میکنیم باهاش قایق درست میکنیم. ترکه هم یه چاقو ور میداره می‌گذاره رو شکمش، میگه: جلو نیاید وگرنه ‌قایقتونو سوراخ میکنم!



172- تلویزیون داشته گل خداداد عزیزی رو به استرالیا نشون میداده، ترکه