انجمن های تخصصی  فلش خور
خودبنيادي و تجدّد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: خودبنيادي و تجدّد (/showthread.php?tid=199588)



خودبنيادي و تجدّد - bOoOoOy - 17-12-2014

 چكيده
مشخصّه تجدّد نفي، حجيّت اقوال و خودبنيادي است. در عالم قديم آدمي در سلسله مراتب موجودات جايگاه ويژه ‏اي داشت، كه تعلّق او را به عالم و به مدينه و امّت متعيّن مي ‏كرد. در عالم اسلام حكماي مسلمان كوشيده‏ اند كه ميان عقل و نقل سازگاري ايجاد كنند. به اين ترتيب بطور اولي (a priori) حكم عقل و حكم شرع در انطباق و سازگاري با يكديگر قرار مي‏ گرفتند و آنچه باقي مي ‏ماند، عبارت بود از اينكه به طور تجربي و غير اوّلي نيز اين سازگاري حتي الامكان به اثبات برسد. در دوره جديد اين نظم و نظام به هم ريخت و بشر خود را مالك و متصرّف در همه امور يافت و به عالم به عنوان متعلَّق شناسائي و تصرّف خويش نظر كرد. اين انديشه همان خود بنيادي است كه در اين مقاله سعي بر آن است كه معناي آن با قياس با گذشته قدري روشن شود. آثار و تبعاتي كه بر اين انديشه مترتّب شد و در بسط تجدّد به منصّه ظهور رسيد، مطلبي است علي حده كه رسيدگي بدان ما را به شناسائي اصول تجدّد و تزلزل آن در ما بعد تجدّد(3) رهنمون خواهد گرديد.
كليد واژه‏ ها: حجيّت اقوال، برهان، هباء(4) (توده به هم ريخته و بي‏ نظم)، عالمِ واجد نظم(5)، موضوع شناسائي(6)، متعلَّق شناسائي(7)، خودبنيادي، تجدّد.
در عالم اسلام از ديرباز در وصف فلسفه كه از جانب مدافعان آن حكمت نيز بدان اطلاق شده است، گفته‏ اند كه در ميان معارف معقول (مشتمل بر حكمت مشاء، طريقه اشراق، كلام و عرفان) فلسفه معرفتي است، غير ملتزم به وحي و مبتني بر نظر و استدلال برهاني (ر.ك: عبدالرزاق لاهيجي، مطلب سوّم از مقدمه گوهر مراد). اهل منطق نيز كه در بخش صناعات خمس به بررسي مبادي و مواد قياس پرداخته ‏اند در باب برهان چنين آورده ‏اند: برهان عبارت است از حجّتي كه اعتقاد جازم مطابق با واقع و ثابت را افاده كند و مبادي آن منحصر است به يقينيات يعني اوليات، محسوسات، مجرّبات، متواترات، قضايائي كه حد وسط آنها با آنها است و حدسيات (شهابي، 335؛ خوانساري، 406). به تعبير ابن سينا برهان قياسي است يقيني تاليف يافته از يقينيات براي حصول نتيجه‏ اي يقيني (ص 78، 79).(9) به عبارت ديگر صورت و ماده و نتيجه قياس برهاني همه يقيني ‏اند(10) و به اين ترتيب برهان از صناعات چهارگانه ديگر يعني خطابه، جدل، شعر و سفسطه متمايز مي‏ شود. از مواد قياس خطابي يكي مقبولات است ،صدور مقبولات از ناحيه كسي است كه به صدق او وثوق و اطمينان وجود دارد هم چون نبي يا امام و يا از جانب كسي است كه به صدق او ظن و گماني قوي برود، مانند حكيم يا شاعر (حلّي، 280) خطابه مفيد تصديقي غير جزمي است كه به قصد اقناع صورت مي‏ گيرد و جدل كه به اعتقاد فلاسفه دست كم اغلب دلايل كلامي از آن تشكيل يافته مفيد تصديقي است، جزمي كه در آن افحام و اسكات خصم و عموم اعتراف يا اعتراف خصوص طرف منظور و معتبر است و حال آنكه در برهان حق بودن تصديق جزمي ملحوظ و معتبر است به گونه ‏اي كه اين لحاظ و اعتبار با واقع و نفس الامر موافق باشد (شهابي، 254).