انجمن های تخصصی  فلش خور
روشنگري چيست؟ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: روشنگري چيست؟ (/showthread.php?tid=199586)



روشنگري چيست؟ - bOoOoOy - 17-12-2014

چكيده:
در اين نوشتار، روشنگري و تاريخچه و مؤلفه‏ هاي برجسته آن بررسي شده است؛ مؤلفه‏ هايي هم چون انسان ‏گرايي، تساهل و مدارا، حقوق بشر و... . روشنگري، كه به ‏تدريج در قرن هجدهم ميلادي به صورت فرآيندي پرتكاپو و تأثيرگذار درآمد، به ‏طور عمده در فرانسه، انگلستان و آلمان ظهور كرد. نامداران بزرگ روشنگري عبارت بودند از بيكن، مونتسكيو، دكارت، لاك، نيوتن، ولتر، روسو، ديدرو، دالامبر، هولباخ و كانت. در ميان طيف گسترده كوشندگان روشنگري، هم فيلسوفان تجددگرا جاي مي‏گرفتند، هم انديشه‏ وران الهي و هم اديبان، شاعران و خطيبان. در فرآيند روشنگري، جايگاه و حقوق انسان، خرد خود بنياد، خود انديشي، نقادي، دانش تجربيِ بر پايه مشاهده و آزمايش، و استقلال دو نهاد دين و سياست از يكديگر مورد تأكيد قرار گرفت. نوانديشان ديني و سياسي، بر شكاكيت و پرسش گري نقادانه در حوزه دين و اخلاق نيز تأكيد مي‏ كردند. بي ‏ترديد، تلاش‏ هاي انديشه‏ وران در سايه ‏سار آزادي ‏هاي مدني در انگلستان، به غنا و فربهي فرآيند روشنگري افزود. در آلمان، روشنگري سيمايي متفاوت از فرانسه و انگلستان داشت. انديشه وران آلماني، بدون اعتناي جدي به يافته‏ هاي فلسفه تجربي، بيشتر با آرا و انديشه ‏هاي انتزاعي و نظري سرگرم بودند. در قرن نوزدهم ميلادي، پرچم انديشه روشنگري در دستان هگل و هاينه و انگلس و ماركس قرار گرفت. در قرن بيستم، انديش منداني هم چون آدورنو و هور كهايمر به باز انديشي در نظريه روشنگري پرداختند و به اين نتيجه دست يافتند كه ايده‏ هاي روشنگري، چون آزادي، حقيقت، انسان‏گرايي و مدارا، از گوهر خويش تهي گشته است. لو كاچ و مار كوزه نيز در شمار بازنگران نظريه روشنگري در قرن بيستم قرار دارند.
مفهوم روشنگري
روشنگري چيست؟ آندرآس ريم (1749 ـ 1807 م) فيلسوف الهي پروتستان، در تعريف روشنگري گفته است: «اصلاح مفاهيم براساس موازين حقيقت ناب». كانت، روشنگري را «خروج آدمي از نابالغيِ به تقصير خويشتن خود» تعريف مي‏ كند و نابالغي را «ناتواني در به ‏كار گرفتن فهم خويشتن بدون هدايت ديگري» مي‏ داند. به اعتقاد كانت، «خود انديشيدن» اصل بنيادين روشنگري است. از تعريف كانت برمي ‏آيد كه او تفكر مستقل و پويا را اساس روشنگري مي‏ داند. تفكر مستقل و پويا، در گرو آزادي انديشه است. انديشمندان روشنگري براي اين مفهوم هيچ‏ گونه حد و مرزي قائل نيستند. آنان معتقدند كه در پرتو روشنگري بايد همه چيز را مشاهده كرد و شناخت. روشنگري در پرسش از ماهيت چيزها، چنان‏كه گفتيم، هيچ ‏گونه محدوديتي را به رسميت نمي ‏شناسد. بنابراين پرسش ‏هاي روشنگري، همه پرسش ‏هاي فلسفي هستند كه به‏ طور هم‏زمان، حقايق مسلم و اصول ثابت و بديهيات و حتي خود فلسفه را به چالش مي ‏گيرند و در پي يافتن پاسخ ‏هايي به‏ سر مي‏ برند كه همگي حول محور مسائل انسان دوران جديد است.