انجمن های تخصصی  فلش خور
منادی بیداری اسلامی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: منادی بیداری اسلامی (/showthread.php?tid=198947)



منادی بیداری اسلامی - bOoOoOy - 14-12-2014

سیدجمال الدین اسدآبادی که برخی پژوهشگران پهنه تاریخ به نادرست او را نه ایرانی بلکه افغانی می پندارند، سال ۱۲۵۵ هـ .ق در قریه اسدآباد از توابع همدان دیده بر جهان گشود. روزگار حیات او با اوج ضعف و ناتوانی ملل و دول اسلامی و هجوم گسترده سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی غرب به سرزمین های اسلامی مقارن بود.
از دیگرسوی، رخوت و سستی دیرینه سالی سرزمین های اسلامی را فراگرفته بود. دو قدرت بزرگ دنیای اسلام، ایران و عثمانی، که روزگاری سر بر عرش می ساییدند، فاصله ای چندان با فرش نداشتند و افتراق و اختلاف نامیمون مذهبی که میراث سده ها رقابت سیاسی، نظامی و حتی فرهنگی آن دو بود، مزید بر علت گشته تا شمارشی معکوس برای اضمحلال توانمندترین کشورهای اسلامی آغاز شود.
در این وانفسا، سیدجمال پس از سپری کردن دوران فراگیری علوم دینی و آموختن دانش های نوین، گام در مسیری دشوار نهاد. او که متدینی روشنفکر و نواندیش بود، هوشمندانه به بیماری صعب العلاج و مزمن ناتوانی فزاینده ملل اسلامی پی برد و راز و رمز چگونگی و چرایی دچار شدن سرزمین های اسلامی به این مرض را دریافت. اوکوشید با به کاربستن روشی درمانی نه تنها دنیای اسلام را از چنگ این بیماری بنیان کن وارهاند، بلکه آن را برای همیشه تاریخ در برابر امراض مشابه واکسینه و ایمن سازد.
راهکار درمانی پیشنهادی اسدآبادی براندیشه اتحاد اسلامی مبتنی بود. البته نجوای اتحاد اسلامی از مدتی پیش نیز به گوش می رسید، اما این سید جمال الدین بود که آوای آن را با صدایی بلند و رسا، نه تنها در جهان اسلام، بلکه در سراسر عالم، طنین انداز کرد و در این راه چنان توانمند ظاهر شد که بدرستی و همان طور که بسیاری از تاریخ پژوهان اقرار داشته اند، به عنوان مبدع راستین اندیشه اتحاد اسلام و بنیانگذار نهضت های اسلامی شناخته شد.
واکاوی و کنکاش در آثار به یادگار مانده از اسدآبادی نمایانگر آن است که او از سویی تلاش کرد با تقریب مذاهب اسلامی، زمینه های وحدت اسلامی و در پی آن یکپارچه سازی سرزمین های اسلامی را فراهم آورد و از دیگر سوی کوشید با زدودن خرافات بازسازی دین را محقق نماید.
آنچه هویدا می نماید، اسدآبادی که همواره اذعان می داشت «دین اسلام درهای شرافت را روی نفوس گشوده و حق هر گفتنی را در هر فضیلت و کمال اثبات می کند و مزیت افراد انسانیه را فقط کمال عقلی و نفسی قرار می دهد»، بر آن ایده بود که تنها راه علاج، اهتمام همه مسلمانان در جهت احیای آموزه ها و ارزش های اسلامی و انسجام سیاسی و فکری ملل اسلامی در برابر استعمار و دشمنان دین و آیین است.
در حقیقت، همان گونه که محمد محیط طباطبایی نیز در کتاب «سید جمال الدین اسدآبادی و بیداری مشرق زمین» اذعان کرده است، می توان اقرار داشت اسدآبادی برای درمان دردهای تن و جان ممالک اسلامی به ۳ اصل کلی معتقد بود:
۱ـ از میان بردن آثار تفرقه مذهبی و احیای روح وحدت اسلامی
۲ـ مبارزه آشکار و مستمر با نفوذ استعمارگران بویژه استثمار انگلستان
۳ـ تبدیل شیوه حکومت از استبدادی به مشروطه و برقراری قانون به جای رسوم و اوامر
در تبیین نکات اول و دوم همان بس که سید جمال در رساله نیچریه پس از تاکید بر لزوم دیانت، وحدت بین مذاهب اسلامی را خواستار شد و اذعان نمود که اندیشه دینی می تواند با رعایت خردگرایی، خرافه زدایی، نفی تقلید کورکورانه و تک نگری، پیرایش و تصفیه شود و با اجتهاد مستمر و پویا اصلاح و بازسازی گردد. به تعبیر دیگر، سید جمال مبلغ این اندیشه بود که انحطاط سیاسی، رویگردانی از حقایق اسلام، خودکامگی، تعصب و اضمحلال وحدت اسلامی، اسباب انحطاط جوامع اسلامی را فراهم آورده است و جز اهتمام همه مسلمانان برای احیای آموزه ها و ارزش های اسلامی و انسجام سیاسی و فکری امت اسلامی در برابر استعمار و دشمنان دین و آیین، راه چاره ای نمی توان جست.
نکته: سید جمال پس از تاکید بر لزوم دیانت، وحدت بین مذاهب اسلامی را خواستار شد و اذعان نمود که اندیشه دینی می تواند با رعایت خردگرایی، خرافه زدایی، نفی تقلید کورکورانه و تک نگری، پیرایش و تصفیه شود و با اجتهاد مستمر و پویا اصلاح و بازسازی گردد.