ترجمه Martina McBride - Concrete Angel Lyrics - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: آهنگ و موسیقی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=26) +---- انجمن: متن آهنگ های خوانندگان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=52) +---- موضوع: ترجمه Martina McBride - Concrete Angel Lyrics (/showthread.php?tid=198806) |
ترجمه Martina McBride - Concrete Angel Lyrics - [χσℓσνєѕтєя] - 13-12-2014 She walks to school with the lunch she packed
اون دختر، همراه با بسته ای از غذا وارد مدرسه میشه Nobody knows what she's holdin' back هیشکی نمیدونه که چی توش گذاشته Wearin' the same dress she wore yesterday همون لباسای دیروزیشو پوشیده She hides the bruises with linen and lace و سعی می کنه پوسیدگیهای گفش و پیرنشو مخفی کنه The teacher wonders but she doesn't ask معلمش (از وضعیش) متعجبه و لی اون هیچی نمی پرسه It's hard to see the pain behind the mask چون دیدین رنج و درد از پشت ماسکی که به صورت داره خیلی سخته Bearing the burden of a secret storm خیلی وقته که طوفان سهمگینی از راز و نیازهای درونش رو تحمل می کنه Sometimes she wishes she was never born حتی گاهی آرزو می کنه که کاش هیچوقت بدنیا نمیومد Through the wind and the rain تو باد و بارون She stands hard as a stone اون دختر محکمتر از یک سنگ ایستادگی می کنه In a world that she can't rise above و در دنیایی که نمیتونه حتی سرشو بلند کنه But her dreams give her wings اما آرزوهاش بالهایی رو بهش میده And she flies to a place where she's loved Concrete angel و اون با اون بالها به جایی پرواز می کنه که اونجا عاشق فرشته ای سیمانی بود Somebody cries in the middle of the night یکی داره در اواسط شب گریه می کنه The neighbors hear, but they turn out the lights همسایه ها صدای گریشو می شنون ولی چراغ خونشونو خاموش می کنن A fragile soul caught in the hands of fate روح شکنندش در دستان تقدیر گرفتار شده When morning comes it'll be too late و وقتی صبح میشه دیگه خیلی دیر شده Through the wind and the rain تو باد و بارون She stands hard as a stone اون دختر محکمتر از یک سنگ ایستادگی می کنه In a world that she can't rise above و در دنیایی که نمیتونه حتی سرشو بلند کنه But her dreams give her wings اما آرزوهاش بالهایی رو بهش میده And she flies to a place where she's loved Concrete angel و اون با اون بالها به جایی پرواز می کنه که اونجا عاشق فرشته ای سیمانی بود A statue stands in a shaded place مجسمه ای در جایی مه آلود بنا شده An angel girl with an upturned face یک دختر فرشته ای با سری بر افراشته A name is written on a polished rock که اسمش روی تخته سنگی جلا داده شده نوشته شده A broken heart that the world forgot قلبی شکسنه که تمام دنیا فراموشش کرده بودن Through the wind and the rain تو باد و بارون She stands hard as a stone اون دختر محکمتر از یک سنگ ایستادگی می کنه In a world that she can't rise above و در دنیایی که نمیتونه حتی سرشو بلند کنه But her dreams give her wings اما آرزوهاش بالهایی رو بهش میده And she flies to a place where she's loved Concrete angel و اون با اون بالها به جایی پرواز می کنه که اونجا عاشق فرشته ای سیمانی بود |