انجمن های تخصصی  فلش خور
یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42)
+---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77)
+---- موضوع: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد (/showthread.php?tid=193450)



یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - L²evi - 18-11-2014

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد 1





دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[/url]
[url=http://www.cloob.com/share/link/add?url=http://www.jamnews.ir/detail/News/414306&title=یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد]











به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، پدر و مادرم در خانه رابطه خوبی با یکدیگر نداشتند، اما مادر همیشه در بین دوستان و اقوام با تعریف از پدرم از اینکه با مردی مانند وی ازدواج کرده بود، به خود می‌بالید. هر چند حنای مادرم نزد اقوام و نزدیکان هم رنگی نداشت، ولی وی در میان دوستان و آشنایانی که از خانه ما خبری نداشتند، در خصوص رابطه خوب خود و پدرم به خوبی جولان می‌داد.
پدر هر چند دارای وضع مالی خوبی بود اما اخلاقش هیچ وقت به باکلاسی‌اش نمی‌رسید و آنچنان که باید به مادرمان توجهی نمی‌کرد. به خاطر تبلیغاتی که مادرم از تیپ و قیافه پدرم می‌کرد، من هم در زندگی آرزوی داشتن مردی شبیه پدرم را در سر می‌پروراندم، شاید به همین دلیل بود که به محض دیدن «محسن» در لحظه‌های نخست، مهرش به دلم نشست.  محسن با اینکه نسبت به من ابراز علاقه زیادی می‌کرد، از اینکه شرایط ازدواج را نداشت می‌نالید.
 
پس از مدتی آشنایی با محسن آنچنان به وی احساس وابستگی می‌کردم که چشم و گوش بسته خواسته‌هایش را برآورده می‌کردم، از نظر مالی نیز وی را بی‌نهایت حمایت می‌کردم.  محسن پول زیادی را از من می‌گرفت، علاقه‌ام به محسن در حدی بود که همیشه زود خام وی می‌شدم. یک روز بیرون از خانه خیلی اتفاقی محسن را با یکی از دختران آشنا دیدم، موضوعی که عذابم داد. از همان روز، رابطه‌ام را با محسن قطع کردم تا وی با تماس‌های مکرر و ارسال پیام‌های مختلف از من تقاضای بخشش کرد.
سر به سر گذاشتن محسن برای من کار سختی بود، قهر کردن با وی بیشتر از دو هفته طول نکشید. بعد از آن محسن عاجزانه از من خواست تا پدر و مادرم را برای جلسه خواستگاری آماده کنم. می‌دانستم که محسن باید به خدمت سربازی برود، از طرفی امکان نداشت پدرم به سرباز اجازه خواستگاری بدهد. در چنین شرایطی دوباره به محسن اعتماد کردم و به شرط اینکه وضعیت سربازی‌اش را مشخص کند، رابطه‌ام با وی را دوباره آغاز کردم. اما وی که مرا با کیف پول خود اشتباه گرفته بود برای اطمینان از اینکه همیشه تحت سلطه‌اش باشم، با فریب مرا به شیشه معتاد و به خود بیش از پیش وابسته کرد.
 
پس از آن محسن به سربازی رفت تا من با درد شیشه تنها بمانم. با رفتن محسن اوضاعم به هم ریخته بود، تا اینکه یکی از دوستانش را پیدا کردم و با دادن پول زیادی مقداری شیشه از وی خریدم. پس از آن هر از گاهی با «کامبیز» تماس می‌گرفتم و از وی شیشه می‌خریدم. با آمدن محسن از سربازی، وی به خواستگاری‌ام آمد و با رضایت پدرم ما به عقد هم درآمدیم.
 
محسن در فرش فروشی پدرم مشغول به کار شد. ما در آپارتمانی که پدرم در کرج به نام من خرید، زندگی مشترکمان را آغاز کردیم، در چشم برهم زدنی فهمیدم باردارم و چیزی هم نگذشت که پسرم به دنیا آمد، اما تنها یک ماه بعد از تولد پسرم، درحالی که همه شادمان بودند، پزشک متخصص به ما گفت که بچه‌مان، به نوعی بیماری قلبی دچار است که یکی از دلایل آن استفاده از داروهای غیرمجاز در زمان بارداری از سوی من یا اعتیاد من به موادمخدر می‌تواند باشد. بچه‌ام تنها دوماه پس از تولد از دنیا رفت و من فهمیدم که هیچ وقت قادر به ترک موادمخدر و سرانجام قادر به به دنیا آوردن بچه‌ای سالم نیستم.
 



RE: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - ~BaHaR~ - 30-11-2014

به نظر من تقصیر خودش بوده حتی بعد از اینکه ازدواج کرده هم شیشه رو ترک نکرده.


RE: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - ♥fatemeh♥ - 02-12-2014

ناراحت شدم ولی خوب اینقدر خنگ بوده که عواقب شیشه رو نمیدونسته Huh


RE: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - بی کس2 - 03-12-2014

بیچاره نداره
اینجا هم مادره  مقصر بوده هم بدره


RE: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - allliiii - 03-12-2014

دلم سوختcryingSad


RE: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - مهسا1425 - 31-12-2014

بيچارهcryingcrying


RE: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - ربیکا - 31-12-2014

خودش تقصیر کار بوده....UndecidedUndecided


RE: یک اشتباه دختر جوان، زندگی اش را تباه کرد - しíþ ßしâçk - 31-12-2014

هردو مقصرنSmileWink