کعبه زرتشت،یادگاری با ارزش از روزگار هخامنشی... .. . - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +---- انجمن: وسطی و باستان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=46) +---- موضوع: کعبه زرتشت،یادگاری با ارزش از روزگار هخامنشی... .. . (/showthread.php?tid=192949) |
کعبه زرتشت،یادگاری با ارزش از روزگار هخامنشی... .. . - armin van buuren - 15-11-2014 [rtl]مقدمه:[/rtl]
[rtl]از با ارزش ترین یادگارهای روزگار هخامنشی در نقش رستم که کمابیش بی گزند مانده ، ساختمان سنگی مکعب شکلی است بنام کعبه زرتشت ، همان گونه که نام نقش رستم بنیاد درستی ندارد ؛ گذراندن نام کعبه زرتشت نیز بنیادی ندارد .[/rtl]
[rtl][/rtl]
دوری این ساختمان تا کوه ۴۶ متراست و رو به روی آرامگاه داریوش دوم ساخته شده است . سنگ های آن از یک گونه سنگ سپید همانند مرمر و همانند همان سنگ هایی می باشد که در آرامگاه کوروش در پاسارگاد به کار رفته است .
[rtl][/rtl] این سنگ ها را جاهایی بسیار دور آماده کرده و به وسیله گاری به آنجا آورده و ساختمان بلند و استوار برپا ساخته اند .
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] تا پیش از خاک برداری سال ۱۳۱۶ خاورشناسان درازای این ساختمان را شش متر می پنداشتند اما پس از خاک برداری پیرامون آن آشکار گردید که گذر ایام شش متر و در برخی ۵/۷ متر از این ساختمان و سه ردیف سکوهای پیرامون آن را زیر خاک پنهان کرده بود .
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] درازای کعبه زرتشت ۱۲ متر و از ۱۹ ردیف سنگ های سفید که بلندای آنها در برخی جاها به ۵/۱ متر می رسد تشکیل شده است . کناره های این مکعب سنگی ۳۰/۷ متر می باشد و سه ردیف سکوی سنگی دورادور آن را فرا گرفته است .
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] دربالا و رویه خارجی ساختمان در هرسو شش سنگ یکپارچه سیاه که دوتای آن مستطیل و چهارتای آن چهارگوش است ، درون سنگها به کار رفته است . جا زدن این سنگهای سیاه در سنگ های سپید که از شاهکارهای کنده کاری دوره اول هخامنشیان است ، زیبایی ویژه ای هم به این ساختمان بزرگ سنگی داده و آن را از یکنواخت بودن رنگ سفید بیرون آورده .
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] در سه بدنه شمالی خاوری و جنوبی آن سه سنگ نوشته به سه زبان پهلوی ساسانی ؛ یونانی و پهلوی اشکانی نقش گردیده است که در بخشی از آن جنگ شاهپور با امپراطور روم و جنگ های امپراطوری ساسانی نگاشته شده است .
[rtl]در بالای ساختمان اتاقی است به پهنای ۱۲ مترمربع و دری به سوی باختر دارد که پس از پیمودن پلکان های سنگی که بدبختانه بخشی از این پلکان های سنگی را خراب کرده اند و اکنون با نردبان باید به داخل آن رفت .[/rtl]
پلکان ها کم پهنا و مانند پلکان های تخت جمشید راحت و پهن برای بالا رفتن نیست . سقف اتاق ۶ متر بلندی دارد و از دو سنگ یکپارچه که هرکدام ۹۰/۱×۵/۷ اندازه دارد ، پوشیده شده است . ساختمان این برج یعنی کعبه زرتشت همانند آرامگاه کوروش کبیر از سنگ های بزرگ سفید شبیه به مرمر ساخته شده که آنها را با استادی تراشیده و با دقت به روی هم گذاشته اند و همان طور که رسم ساختمان های سنگی دوره هخامنشی بوده و برای پایداری ساختمان ، آن ها را با بست های آهنی به یکدیگر پیوسته ساخته اند و به گونه ای در پایداری و زیرسازی آن دقت کرده اند که پس از گذشت ۲۵ سده هنوز چون کوهی پابرجا مانده است .
[rtl][/rtl] برای کعبه زرتشت چند دیدگاه در نظر گرفته شده :
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] اول اینکه چون شکافی در کف اتاق وجود دارد چنین تصور می کردند که این شکاف جایگاه تابوت است ، ولی بررسی های بعدی بر روی این شکاف براین سرانجام رسید که درازای این شکاف و گودیش در آغاز خیلی کوچکتر از آن بوده که اکنون دیده می شود .
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] دیدگاه دیگر این است گه کعبه زرتشت را آتشکده می دانستند اما این هم رد شد بخاطر اینکه کعبه زرتشت دارای یک در استوار از سنگ یا چوب های کلفت بود و اگر انگاشته شود این اتاق ویژه نگهداری آتش پاک بوده دری به این استواری برای اتاقی که هیچ دریچه ای ندارد پرسش آمیز می باشد . زیرا اگر در آن را می بستند کمی هوا آتش را خاموش می کرد و دوم اینکه ساختن آتشکده و در نزدیکی آرامگاه شاهنشاه که نیازمند خموشی بوده ، چندان مناسب به نظر نمی رسد .
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] چرا که ساخت آتشکده که مورد نیایش و گرامی شمردن روزانه مردم بوده و مایه انبوهی و شلوغی بوده و در همسایگی آرامگاه شاهان شایسته به نظر نمی رسد و دلیل سوم اینکه در نزدیکی کعبه زرتشت آتشکده دیگری وجود داشته بنام « تخت گوهر » که همان نقش ساختمان را دارد و در آتشکده در نزدیکی هم به فاصله ۲ کیلومتری همانند روریک محل درست به نظر نمی رسد.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] آنچه پسندیده تر می آید این است که تخت گوهر نیز برای آرامگاه یکی از شاهان ساخته شده باشد .
[rtl]در نهایت مورد استفاده کعبه زرتشت به روشنی آشکار نگردیده . درباره کعبه زرتشت دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که ازمهمترین آنها می توان : برج نقش رستم شاید آرامگاهی گذرا و محل اجرای آئین مذهبی و مومیایی کردن پیکر پادشاهان بوده است تا چنانچه در هنگام درگذشت او آرامگاه هنوز تمام نشده باشد پیکر را در آنجا نگاه دارند .[/rtl]
[rtl]بعضی دیگر نیز معتقدند که کتاب مقدس اوستا که روی دوازده هزار پوست گاو نوشته در این جا نگهداری می شده است . گمان دیگری نیز وجود دارد که کعبه زرتشت آرامگاه پدر داریوش بوده است زبرا نمی توان پذیرفت که داریوش بزرگ با آنکه در تمام نوشته ها از پدرخود نام برده برای او که در زمان کوروش فرمانروای فارس و بخش مهمی از امپراطوری ایران بوده آرامگاهی نداشته باشد .[/rtl]
[rtl]دیدگاه دیگری نیز در مورد این کعبه وجود دارد همچون شناختن کعبه زرتشت به عنوان مکانی برای ستاره شناسی بوده است و … به هر روی کعبه زرتشت و پژوهش های انجام گرفته شده در این باره از مسائل پیچیده باستان شناسی است و هنوز برای دانشمندان و باستان شناسان جای سوال بسیاری بجا گذارده است.[/rtl]
ندانم هیچ! اگر ؛ این فخر دارم
[rtl][/rtl] که یک ایرانی والاتبارم
به خون دل زیم ؛ زین زیست شادم
[rtl][/rtl] که ایرانی بود خون و نژادم .
[rtl]کعبه زرتشت نام بنتیی است در نقش رستم در استان فارس . نام کعبه زرتشت دارای سابقه تاریخی نیست و مانند تخت جمشید و نقش رستم از باور های اسطوره ای گرفته شده است.[/rtl]
[rtl]این بنا در زمان هخامنشیان و به احتمالی در عصر پادشاهی داریوش بزرگ ساخته شده است،این ساختمان تماما از سنگ آهکی سفید وسیاه ساخته شده است.برخی از باستان شناسان این بنا را آرامگاه دانساه اند و بعضی دیگر گفته اند که آتشکده بوده است که آتش مقدس را درون آن قرار میدادند و در مواقع انجام تشریفات مذهبی از آن استفاده می کرده اند.[/rtl]
[rtl]کعبهٔ زرتشت نام بنای سنگی چهارگوش و پلهداری در محوطهٔ نقش رستم در کنار روستای زنگیآباد شهرستان مرودشت فارس در ایران است. محوطهٔ نقش رستم علاوه بر بنای مذکور، یادمانهایی از عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را نیز در خود جای دادهاست.[/rtl]
[rtl]فاصلهٔ کعبهٔ زرتشت تا کوه، ۴۶ متر است و دقیقاً روبهروی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد و شکلش مکعب مستطیل است و تنها یک در ورودی دارد. جنس مصالح این بنا از سنگ آهک سفید میباشد و بلندی آن حدود ۱۲ متر است که با احتساب پلههای سهگانه به ۱۴٫۱۲ متر میرسد و ضلع هر قاعدهٔ آن، حدود ۷٫۳۰ متر درازا دارد. در ورودی آن به وسیلهٔ پلکانی سی پلهای از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد. قطعات سنگها به صورت مستطیلی شکل است و بدون استفاده از ملات، روی هم گذاشته شدهاند که اندازهٔ سنگها از ۰٫۴۸×۲٫۱۰×۲٫۹۰ متر تا ۰٫۵۶×۱٫۰۸×۱٫۱۰ متر متفاوت است و با بستهای دُمچلچلهای بههم وصل شدهاند. این بنا در دورهٔ هخامنشی ساخته شده و از نام بنا در آن دوران اطلاعی در دست نیست ولی در دورهٔ ساسانی به آن بُن خانک گفته میشده و نام محلی این بنا هم، کُرنایخانه یا نقارهخانه بوده و اصطلاح کعبهٔ زرتشت در دوران اخیر و از حدود قرن چهاردهم میلادی به این بنا اطلاق شدهاست.[/rtl]
[rtl]دربارهٔ کاربرد این اتاقک، دیدگاهها و تفسیرهای متفاوتی ارائه شدهاست و نمیتوان هیچکدام از آنها را به قطعیت پذیرفت؛ چنانکه برخی این برج را آتشگاه و آتشکده میدانند و معتقدند که این بنا، مکان روشن کردن آتش مقدس و محلی برای عبادت بودهاست اما عدهای دیگر با ردّ آتشگاه بودن آن، این بنا را به دلیل شباهتش به آرامگاه کورش بزرگ و برخی از آرامگاههای لیکیه و کاریا، آرامگاه یکی از شاهان یا بزرگان هخامنشی میدانند و برخی دیگر از ایرانشناسان این اتاقک سنگی را بنایی جهت نگهداری اسناد و کتابهای مقدس دانستهاند اما اتاقک کوچک کعبهٔ زرتشت برای نگاهداری کتابهای دینی و اسناد شاهی بسیار کوچک است. البته نظریات دیگری همچون معبدی برای ایزد آناهیتا و یا تقویم آفتابی هم ذکر شدهاست که کمتر مورد توجه هستند.[/rtl]
[rtl]بر بدنهٔ شمالی، جنوبی و خاوری این برج، سه کتیبه به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در دورهٔ ساسانیان نوشته شدهاست. که یکی به شاپور اول ساسانی و دیگری به موبد کرتیر تعلق دارند و چنانکه والتر هنینگ گفتهاست، «این کتیبهها مهمترین سند تاریخی از دورهٔ ساسانی میباشند.»ساختمان کعبهٔ زرتشت از نظر تناسب اندازهها، خطوط و زیبایی خارجی، بنای زیبایی است که از نظر اصول معماری نمیتواند مورد ایراد قرار گیرد.[/rtl]
[rtl]این بنا امروزه بخشی از محوطهٔ نقش رستم است و در اختیار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران قرار دارد که از طریق جادهٔ شیراز به اصفهان قابل دسترسی است و دسترسی محلی آن از طریق جادهٔ قدیمی حاجیآباد-زنگیآباد و جادهٔ تخت جمشید-نقش رستم امکانپذیر است.[/rtl]
[rtl][/rtl]
[rtl]معرفی:[/rtl]
[rtl]در محوطه نقش رستم، روبروی کوه بنای سنگی چهار گوش و پله داریست که اصطلاحاً «کعبه زرتشت » نام گرفته است. این وجه تسمیه بسیار جدید و غیر علمی است و از صدو پنجاه سال بیشتر عمر ندارد. پیش از آن نام محلی «کرنای خانه»یا «نقاره خانه» بود، و از آغاز سده نوزدهم اروپائیان آن را دیده اند و بخاطر اینکه درونش از دود سیاه شده بود، آنرا بنای ویژه پرستش آتش شمره اند،و چون زرتشتیان را به اشتباه آتش پرست می خواندند بنا را هم بدانان نسبت داده (آتشگاه زرتشتیان) دانستند. ایرانیان که تازه به شناخت و آثار تاریخی خود آغاز کرده بودند این تعبیر فرهنگی را هم از اروپائیان پذیرفتند.[/rtl]
[rtl]و از سوی دیگر چون شکل بنا مکعبی بود (در آن موقع هنوز پای بنا حفاری نشده بود و بلندیش بسیار کمتر بود) و سنگهای سیاهی که در زمینه سفید دیوارهای آن نشانده شده، یادآور «سنگ سیاه»کعبه مسلمانان بود. آن را «کعبه زرتشت» خواندند. اکنون دانسته شد که در دوره ساسانی؛ نام بنا ظاهراً بن خانک(خانه اصلی –خانه بنیادی بوده است و این اصطلاح در سنگ نبشته کرتیر (موبدان موبد ایران در حدود ۲۸۰ میلادی) منقور بر دیوارهای بنا آمده است، از اسم آن در دوره های پیش پیشتر هیچ آگاهی نداریم. با آنکه می دانیم «کعبه زرتشت» نامی بی منطق و گمراه کننده است بخاطر رواج عامی که دارد ناچاریم آن را بکار بریم، ولی برای اینکه قدم اول در رد آنرا برداشته باشیم همه جا نام بن خانه را آورده و در دو کمان کعبه زرتشت را اضافه می کنیم.[/rtl]
برج «بن خانه (کعبه زرتشت») از سنگ آهک سفید مرمر نمای ساخته شده که در دیوارهای آن طاقچههای مصرسی از سنگ سیاه نشان د اده اند. سنگ آهک خاکستری را از همان نزدیکی، احتمالاً از کنار «آتشدانهای ساسانی» آوردده اند، و امروزه بر اثر باد و باران و آفتاب، در برخی جاها کهنه شده رنگ خاکستری و یا قهوهای باز یافته است.قطعات سنگها را برزگ و بیشتر مستطیلی تراشیده اند و بدون ملاط بر هم نهاده اند و در برخی از جایها –مثلاً در بام –سنگها را با بستهای دم چلچله ای بهم دوخته اند. اندازه سنگها از ۴۸*۱۰/۲*۹۰/۲ متر تا ۵۶*۰۸/۱۰*۱۰/۱ متر فرق می کنند اما در دیوار غربی تخته سنگی کار گذارده اند که ۴۰۴ متر بزرگی دارد. چهار پارچه سنگی مستطیلی بزرگ با محور شرقی –غربی سقف را می پوشاند؛ هر کدام از ا ینها ۳۰/۷ متر طول دارند و با بستهای دم چلچله ای بهم پیوسته اند. در بر هم نهادن سنگهای بنا شیوه «قاب نما کردن» بکار برده اند یعنی حاشیه های دو سطحی را که می خواسته اند روی هم بگذارند همواره ساخته اند و میانشان را زبره تراش باقی گذارده اند تا خوب رویهم جفت شوند اما رویه همه سنگها را بدقت تراشیده و پاک کرده اند. در رده بندی سنگها نظم دقیقی مراعات نشده، و در پارهای از جایها ۲۰ رده و در برخی از قسمتهای دیگر ۲۲ رده سنگ بر روی هم نهاده اند تا به سقف رسیده اند. به همین ترتیب است که سنگهای این بنا را باید «گونه گون» توصیف کرد نه «منظم و یکنواخت» هر جا که در سنگ اصلی خطا و عیبی بوده آن قسمت را برداشته اند و با وصله ظریف پر کرده اند، که برخی از آنها هنوز سرجا مانده اند. برای اینکه یکنواختی و یک رنگی بنا زیاد مشخص نشود، دو تنوع معماری در آن داده اند. دوم اینکه در قسمت بالا و میانی دیوارها، گودیهای مستطیلی کوچکی کنده اند که ظرافت خاصی به چهره بنا می دهند. سنگهای سیاه را احتمالاً از «کوه مهر» تخت جمشید (= کوه رحمت)آورده اند، و در سه ردیف بترتیب زیر در دیوارها قرا داده اند:
[rtl][/rtl] در بالا زیر سقف، در جبهه شمالی یک طاقچه کوچک مستطیلی، و دو طاقچه مثل آن در هر یک از جبهه های دیگر؛
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] در سه متری زیر سقف، دو طاقچه بزرگ مربعی در سه جبهه و یک طاقچه کوچک مسطیلی در جبهه شمالی؛
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] در ۶ متری زیر سقف، دو طاقچه مستطیلی متوسط در سه جبهه و یک در بزرگ مستطیلی در جبهه شمالی.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] یک پلکان سی پله ای ( هر پله بدرازای ۲ تا ۱۲/۲ متر؛ پهنای حدود ۲۶ سانتی متر و ارتفاع ۲۶ سانتی متر)در سینه دیوار شمالی تعبیه کرده اند که به آستانه درگاه ورودی می رسد بدین ترتیب، بخوبی مشخص است که می خواسته اند به بنا صورت یک برج سه طبقه را بدهند که هر طبقه هفت در و دریچه داشته باشد، اما فقط یک در را حقیقی درست کرده اند و بقیه را بصورت «پنجرههای کور» بی منفذ نگه داشته اند.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] زیر بنا یک سکوی سه پله ایست.پله نخستین ۲۷ سانتی متر بالاتر از کف اصلی زمین میرسد و ارتفاع خود برج که از پله سومی آغاز می شود، ۷۷/۱۲ متر می باشد ولی با احتساب پلههای سه گانه سکو، این ارتفاع به ۱۲/۱۴ متر می رسد. قاعده خود برخ به شکل مربعی است که هر ضعلش ۳۰/۷ متر درازی دارد. سقف بنا رو به درون صاف و هموار میرسد اما از بیرون شیب دو جانبی مختصری دارد که از خانه میانه بام شروع می شود.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] هر سمت بنا رخ بامی نشان می دهد که هفده سر تیر بصورت دندانه دندانه از آن بیرون زده است. در گاه ورودی اصلا ۷۵/۱ متر بلندی و ۸۷ سانتی متر پهنا داشته است و بالای آن سر دری با لبه برجسته نیم کروی و دوجانب انحنادار گذارنده بوده اند و روی این، تاجی با دو گوشه بالا آمده، که بدان شکل تشتی کم ژرفا را می داد. در دو لنگه ای و بسیار سنگین بوده است و جای پاشنههای پائینی و بالایی هر لنگه در سنگ کنده شده و بخوبی معلوم است.برخی پنداشته اند که جنس دراز چوب بوده است اما یک قطعه از در سنگی بنای معروف به «زندان سلیمان» در پاسارگاد،که درست «بنخانه (کعبه زرتشت)» می بوده است- پیدا شده، و معلوم می دارد که در این یکی هم از سنگ بوده است. این در منفرد به ا طاقی هدایت می کرده که چهار گوش است (۷۴/۳*۷۲/۳ متر)و بلندیش به ۵/۵ متر می رسد و قطر دیوارهایش بین ۵۴/۱ و ۶۲/۱ متر می باشد.
[rtl]در گذشته این گونه می پنداشتند که ” کعبه زرتشت ” محل نگهداری اوستا و دیگر کتب مقدس ایران باستان بود ، اما به تازگی فرضیه ای مطرح شد که به نظر می رسد از دیگر فرضیه ها قوی تر است .[/rtl]
[rtl]” کعبه زرتشت ” نام بنایی است که در محوطه تاریخی ” نقش رستم ” در استان فارس و در هنگامه امپراتوری شکوهمند پارس ( به احتمال زیاد ، در عصر پادشاهی داریوش بزرگ ) ساخته شده است .[/rtl]
[rtl]این بنا فقط یک ورودی بالاتر از سطح زمین دارد که با یک پلکان ، دسترسی به آن ممکن می شود . تا سال ۱۳۱۶ شمسی ، یک سوم پائینی بنا در زمین دفن شده بود و تنها در این سال و با آغاز کاوش های باستانشناسی بود که مشخص شد که بنا در سه سمت خود ( به جز ورودی ) دارای سکّوست .[/rtl]
[rtl]همچنین در درگاه ورودی ، جای چرخش پاشنه دری سنگین و ضخیم ، نشان از در بسته بودن بنا دارد . همه ساختمان بنا ، از سنگ آهکی سفید و سیاه ساخته شده است .[/rtl]
[rtl]در دیوار داخل این ساختمان ، واژه ” کعبه ” ( در زمان ساسانیان ) ، به خط پهلوی حکاکی شده است و به نظر می رسد که اعراب نیز واژه کعبه را از پارسی باستان گرفته اند .[/rtl]
[rtl]با توجه به اولویتِ مکانی دومین اثر نقش رستم ، بْن خانه یا کعبه زرتشت می باشد که در محوطه نقش رستم ، روبروی کوه بنای سنگی چهارگوش و پله داری است که اصطلاحآ کعبه زرتشت نامیده می شود که نام محلی آن (کُرنای خانه ) یا ( نقاره خانه ) بوده و از آغاز سده ۱۹ که اروپاییان آن را دیده اند و به علت اینکه درونش از دود ، سیاه شده بود ، آنرا بنای ویژه پرستش آتش شمرده اند و چون زرتشتیان را به اشتباه آتش پرست می خواندند ، بنا را هم بدانها نسبت داده اند . از سوی دیگر چون شکل بنا مکعبی بوده و سنگهای سیاهی که در زمینه سفیدِ دیوارهای آن نشانده شده ، یادآور سنگِ سیاه کعبه مسلمانان بود ، بنابراین آن را کعبه زرتشت خوانده اند که در دوره ساسانی نام بنا بْن خانک یا خانه بنیادی بوده است ، که در سنگ نبشته کرتیر موْبد موْبدانِ ایران در حدود ۲۸۰ میلادی بر دیوارهای بنا منقور گردیده است .[/rtl]
[rtl]این بنا در زمان هخامنشیان و به احتمال زیاد در عصر پادشاهی داریوش بزرگ ساخته شدهاست. در برابر کوه نقش رستم، در قسمتی گود، ساختمان مکعب بسیار زیبایی قرار داد که آن را کعبه زرتشت، پیامبر ایران باستان می نامند.این ساختمان بسیار هنرمندانه از قطعات بزرگ سنگ، بنا شده است. مهارت و دقتی که در برش و حجاری سنگ های حجیم سفید و سیاهبها کار رفته است، استادی هنرمندان و سبک معماری دوران هخامنشی را به خوبی نشان میدهد. در بالای ساختمان کعبه زرتشت، اتاقی در اندازه۵/۲×۵/۲ متر وجود دارد که نظریات مختلفی توسط سیاحان، مورخان و … درباره آن ابراز شده است. برخی از مورخان ذکر کرده اند؛ کتاب اوستا که بر دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود، در این اتاق نگاهداری می شد. گروهی دیگر بر این باورند که این اتاق آرامگاه بردیا، پسر کورش بود که به وسیله برادرش کمبوجیه کشته شد. تنی چند از مستشرقان بر این عقیده اند که آتش مقدس در این اتاق نگاهداری می شده است[/rtl]
[rtl]تاریخچه:[/rtl]
[rtl]در اینکه کعبهٔ زرتشت از دورهٔ هخامنشیان است، هیچ تردیدی نمیتوان داشت و بسیاری از شواهد، گواهی میدهند که ساخت این بنا در آغاز دورهٔ هخامنشی انجام شدهاست که مهمترین آنها عبارتند از:[/rtl]
بهکار بردن سنگهای سیاه در زمینهٔ سفید از ویژگیهای معماری پاسارگاد است.
[rtl][/rtl] بستهای دم چلچلهای بیشتر به دورهٔ داریوش بزرگ و خشایارشا تعلق دارند و شیوهٔ همترازسازی سنگها مربوط به ساختهای آغازین تختجمشید است.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] در و درگاه ورودی بنا، همانند در و درگاه ورودی آرامگاههای شاهان هخامنشی است که همهٔ آنها از طرح آرامگاه داریوش بزرگ استفاده کردهاند.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] طرز چیدن سنگها که بدون ملاط و بینظم است، نخستین قسمتهای سکوی تخت جمشید را که در زمان داریوش بزرگ ساخته شده، بهیاد میآورد و به ویژه سنگنبشته پیبنای دیوار جنوبی تخت جمشید تقریباً به اندازهٔ سنگهایی است که بر سقف کعبهٔ زرتشت نهادهاند.
[rtl]کارستن نیبور که در سال ۱۷۶۵ میلادی (۱۱۷۸ هجری) از این بنا دیدن کرده بود مینویسد: «جلوی کوهی که آرامگاهها و سنگ نگارههای پهلوانی رستم بر آن قرار دارد، بنای کوچکی از سنگ سفید ساخته شدهاست که فقط با دو قطعه سنگ بزرگ پوشیده شدهاست.»همچنین ژان دیولافوا که در سال ۱۸۸۱ به ایران آمده بود در سفرنامهٔ خود چنین گزارش داد: «… و بعد یک بنای چهار ضلعی را دیدیم که در مقابل دیوارهای صخره واقع بود. هریک از سطوح آن مانند سطوح بنای خرابی بود که در دشت پلوار دیده بودیم…»[/rtl]
[rtl]نخستین تصاویر مصور از این بنا در قرن هفدهم توسط جهانگردان اروپایی از جمله ژان شاردن، انگلبرت کمپفر و کرنلیوس د برین در سفرنامههایشان آمده بود اما شرح علمی و گزارشهای حفاری بنا، نخستین بار توسط اریک فریدریش اشمیت انجام شد که با عکس و نقشههای ترسیمی، همراه بود.[/rtl]
[rtl]محوطهٔ نقش رستم همراه با بنای کعبهٔ زرتشت برای نخستین بار، در سال ۱۹۲۳ میلادی (۱۳۰۲ خورشیدی) توسط ارنست هرتسفلد بررسی و کاوش شد. همچنین، این محوطه در چندین فصل در بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ مورد کاوش گروه مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو به رهبری اریک فریدریش اشمیت قرار گرفت و آثار مهمی چون نسخهٔ پارسی میانه کتیبه بزرگ شاپور یکم که بر دیوارهٔ بنا نوشته شده بود، پیدا شدند.[/rtl]
[rtl]واژه شناسی:[/rtl]
بنایی با معماری خاصی در ” نقش رستم ” شیراز وجود دارد که از زمان حمله اعراب به ایران به اشتباه ، نام ” کعبه زرتشت ” را به آن دادند ، چون کاربرد واقعی آنرا نمی دانستند . آن زمان فکر می کردند که هر دینی باید برای خود بتکده یا عبادتگاهی داشته باشد ، ” کافر همه را به کیش خود پندارد ” برای همین فکر کردند ، این بنا هم مرکزیت با کعبه زرتشتیان است.
[rtl][/rtl] در دیوار داخل ساختمان لغت ” کعبه ” حکاکی شده است . در کتابهای زرتشت آمده است که زرتشت ” زاراتشترا ” در این محل ، نیایش می کرده است . اعراب ، لغت کعبه را از پارسی پهلوی گرفتند . همانطور که در زمان داریوش بزرگ به کشور ” عمان ” امروزی ” مکه ” می گفتند ، بنابراین کلمه مکه نیز فارسی است.
[rtl]علیرضا شاپور شهبازی معتقد است که اصطلاح کعبهٔ زرتشت، جدید و غیرعلمی است و سابقهٔ آن به حدود قرن چهاردهم میلادی میرسد. نام محلی این بنا، کُرنای خانه یا نقاره خانه بود و اروپائیان بهدلیل آنکه درون این بنا از دود سیاه شده بود، آنرا مکان ویژهٔ پرستش آتش دانستند و چون زرتشتیان را به اشتباه، آتشپرست میخواندند، اینجا را هم بدانان نسبت داده و آتشگاه زرتشیان نامیدند و این تعبیر به دلیل آنکه شکل بنا مکعبی بود و سنگهای سیاهی که در زمینهٔ سفید دیوارهای آن نشانده شده، یادآور حجرالاسود کعبهٔ مسلمانان بود، به کعبهٔ زرتشت معروف گشت.[/rtl]
[rtl]دانشنامه ایرانیکا دربارهٔ نام این بنا چنین توضیح دادهاست: «کعبهٔ زرتشت نامش را احتمالاً در قرن چهاردهم میلادی کسب کردهاست یعنی زمانی که محوطههای باستانی ویرانشده در سرتاسر ایران به شخصیتهایی از قرآن یا شاهنامه ربط داده میشدند. این نام به این معنی نیست که آنجا مقبرهٔ زرتشت بودهاست و هیچ گزارشی هم مبنی بر سفر حجاج برای زیارت به آنجا وجود ندارد.»[/rtl]
[rtl]به واسطهٔ کشف سنگنبشتهٔ کرتیر بر دیوارههای آن، دانسته شده که نام این بنا در دورهٔ ساسانی بُن خانک به معنای خانهٔ بنیادی بودهاست چنانکه در متن سنگنوشته آمدهاست: «این خانهٔ بنیادی به شما تعلق خواهد داشت، به بهترین وجهی که صلاح میدانید رفتار کنید، که موجب خشنودی خاطر خدایان و خاطر ما [مقصود شاپور یکم است] باشد.» از نام این بنا در دورههای پیشینتر آگاهی بیشتری در دست نیست[/rtl]
[rtl]ابن بلخی نام محوطهٔ نقش رستم و کوه آن را کوه نبشت (کوه نبشتهها) ذکر کرده و دلیل این نامگذاری را این دانسته که کتاب اوستا در آنجا نگاهداری میشدهاست. اصطلاح دژنبشت یا دژ کتیبهها ممکن است برای بنای کعبهٔ زرتشت مورد استعمال واقع شده باشد.[/rtl]
[rtl]مشخصات بنا کعبه زرتشت:[/rtl]
[rtl]بنای کعبهٔ زرتشت، مکعب مستطیلی است و تنها یک در ورودی دارد که به وسیلهٔ پلکانی از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد و در هر طرف نمای این کعبه، چهار پنجرهٔ کور وجود دارد. جنس سنگهای بکار رفته در این بنا، سنگ آهک سفید مرمرنما است که در دیوارهای آن طاقچههای دندانهداری از سنگ سیاه، قرار دارد که سنگهای این بنا را از کوه سیوند در جایی بهنام نعلشکن تا نقش رستم آوردهاند.قطعات سنگها را بزرگ و بیشتر مستطیلی تراشیدهاند و بدون استفاده از ملات برهم نهاده شدهاند و در برخی از جاها -همچون بام- سنگها را با بستهای دُم چلچلهای به هم متصل کردهاند.اندازهٔ سنگها از ۰٫۴۸×۲٫۱۰×۲٫۹۰ متر تا ۰٫۵۶×۱٫۰۸×۱٫۱۰ متر متفاوت است، اما در دیوار غربی، تخته سنگی وجود دارد که بزرگیاش ۴٫۴۰ متر است.[/rtl]
[rtl]چهار تکه سنگ مستطیلی بزرگ با محور شرقی-غربی سقف را میپوشانند، هرکدام از این سنگها ۷٫۳۰ متر طول دارند و با بستهای دم چلچلهای بهم دوخته شدهاند و طرز تراش آنها شکل هرم کوتاهی را به بنا بخشیدهاست. در بَرهم نهادن سنگهای بنا از شیوهٔ همترازسازی استفاده کردهاند ولی در ردهبندی سنگها نظم دقیقی رعایت نشده و در برخی جاها ۲۰ رده و در برخی از قسمتهای دیگر ۲۲ رده سنگ بر روی هم نهاده تا به سقف رسیدهاند. هرجا که در سنگ اصلی خطا و عیبی بوده، آن قسمت را برداشتهاند و با وصلههای ظریفی پُر کردهاند که برخی از آنها هنوز وجود دارند.[/rtl]
[rtl]برای اینکه یکنواختی و یکرنگی بنا زیاد مشخص نشود، دو تنوع معماری در آن داده شده؛ یکی اینکه طاقچههای دو لبهای از یک یا دو تختهسنگ سیاه خاکستری ساخته و در دیوارها نشاندهاند و دوم اینکه در قسمت بالا و میانی دیوارها، گودیهای مستطیلی کوچکی کندهاند که ظرافت خاصی به چهرهٔ بنا میدهند. سنگهای سیاه را احتمالاً از کوه مهر در تخت جمشید آورده باشند و در سه ردیف به ترتیب زیر در دیوارها قرار دادهاند:[/rtl]
نقل قول: در بالا زیر سقف، در جبههٔ شمالی یک طاقچهٔ کوچک مستطیلی، و دو طاقچهٔ مثل آن در هریک از جبهههای دیگر. [rtl]کاربرد های بنا کعبه زرتشت:[/rtl]
[rtl]کاربرد بنای کعبهٔ زرتشت همواره مورد مناقشهٔ باستانشناسان و پژوهشگران بودهاست و دیدگاهها و تفسیرهای گوناگونی دربارهٔ کاربرد آن ذکر شدهاست اما چیزی که تفسیر آن را دشوارتر هم میکند، وجود بنای مشابهی در پاسارگاد است که هر احتمالی را باید با شرایط آن نیز سنجید و تفسیر مشابهی برای هردو در نظر گرفت.برخی از باستانشناسان این بنا را آرامگاه دانستهاند و بعضی دیگر مانند رومن گیرشمن و اشمیت، گفتهاند که کعبهٔ زرتشت آتشگاهی بودهاست که آتش مقدس را در درون آن قرار میدادهاند و در مواقع انجام تشریفات مذهبی از آن استفاده میکردهاند. گروهی دیگر از جمله هنری راولینسون و والتر هنینگ معتقدند که این بنا گنجخانه و محل نگهداری اسناد دینی و اوستا بودهاست. گروه اندکی هم این بنا را پرستشگاه آناهیتا میدانند و معتقدند که مجسمهٔ این ایزدبانو در کعبهٔ زرتشت نگهداری میشدهاست. هلن سانسیزی وردنبورگ این ساختمان را به عنوان سازهای ساخته شده توسط داریوش یکم برای تاجگذاری میداند و شاپور شهبازی معتقد است کعبهٔ زرتشت یک آرامگاه هخامشی بودهاست که در دورهٔ ساسانی از آن بهعنوان مکانی همانند گنج خانهٔ اسناد دینی استفاده کردهاند.[/rtl]
[rtl]اریک فریدریش اشمیت درباره اهمیت این بنا میگوید:[/rtl]
نقل قول: [rtl] درباره کاربرد این بنا ، دیدگاه های گوناگونی بیان شده است و تا کنون کاربرد بی شک و تردید آن ، کشف نشده است .[/rtl]
[rtl]بخشی از کاربردهایی که درباره این بنا حدس زده شده است ، چنین اند :[/rtl]
[rtl]- آرامگاه همیشگی داریوش که بعدها از آن صرف نظر کرده اند .[/rtl]
- آرامگاه موقت ( فقط تا پوسیده شدن اجساد )
[rtl][/rtl] – جایگاه آتش مقدس ( آتشگاه )
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] – جایگاه نگهداری اوستا و کتب دینی
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl] – جایگاه پرچم های شاهی
[rtl]نظریه های جدید در مورد کاربرد های کعبه زرتشت:[/rtl]
[rtl]بیشترین گمانه زنی که در خصوص کاربرد ” کعبه زرتشت ” انجام می شد این بود که این بنا ، محل نگهداری کتاب اوستا و اسناد حکومتی یا محل گنجینه دربار و یا آتشکده معبد بوده است ؛ اما طبق نظر غیاث ، این بنا با مقایسه با تمام بناهای گاه شماری ( تقویم ) آفتابی در سراسر جهان ؛ پیشرفته ترین ، دقیق ترین و بهترین بنای گاه شماری آفتابی جهان بوده است .[/rtl]
[rtl]این در حالی است که تا پیش از این ، بنا هم ” چارطاقی ها ” در مناطق مختلف ایران ساخته شده بودند و همین وظیفه را با شیوه ای بسیار ساده ، اما دقیق و حرفه ای بر عهده داشتند .[/rtl]
[rtl]تمام بناهای گاه شماری آفتابی در جهان فقط می توانند روزهای خاصی از سال ( مانند روزهای سرفصل ) را مشخص کنند و حتی با سال خورشیدی هم تنظیم نیستند ؛ اما این بنا با دقت و علمی که در ساخت آن اجرا شده ، قادر است بسیاری از جزئیات روزهای مختلف سال و ماه ها را مشخص کند .[/rtl]
[rtl]زرتشتیان با استفاده از این بنا می توانستند بسیاری از مناسبت ها و جشن های سال را روز به روز دنبال کنند و از زمان دقیق آنها آگاه شوند .[/rtl]
[rtl]بسیاری از بناهای چارطاقی در سطح کشور ( به تصور آتشکده ) یا به طور کامل تخریب شده و یا تغییر کاربری داده شده است . ولی خوشبختانه تعدادی هم مانند چارطاقی ” نیاسر ” و چارطاقی ” تفرش ” ، سالم مانده و برای ما و نسل های بعدی باقی مانده اند .[/rtl]
[rtl]طبق این نظریه ؛ این بنا ، یک گاه شمار تمام سنگی ثابت در جهان است که به نظر می رسد سازندگان آن بر نکات علمیِ جغرافیایی ، نجومی ، سال کبیسه ، انحراف کره زمین نسبت به مدار خورشید ، تفاوت قطب مغناطیسی با قطب جغرافیایی ، مسیر گردش زمین به دور خورشید مسلط بودند تا بتوانند ۵۰۰ سال پیش از زادروز مسیح ، چنین اثر دقیقی را ایجاد کنند .[/rtl]
[rtl]حال آنکه کروی بودن کره زمین و گردش زمین به دور خورشید ، در چهارصد سال اخیر در اروپا کشف شد .[/rtl]
[rtl][/rtl]
[rtl]پلکان بنا:[/rtl]
[rtl]یک پلکان سیپلهای (هر پله به درازی ۲ تا ۲٫۱۲ متر؛ پهنای ۲۶ سانتیمتر و ارتفاع ۲۶ سانتیمتر) در سینهٔ دیوار شمالی تعبیه شده که به آستانهٔ درگاه ورودی میرسد. بدین ترتیب، بهخوبی مشخص است که میخواستهاند بنا شکل یک برج سه طبقه که هر طبقهای هفت در و دریچه دارد را داشته باشد، اما فقط یک در را حقیقی درست کردهاند و بقیه را به صورت پنجرههای کور بیمنفذ نگه داشتهاند.[/rtl]
[rtl]این بنا بر سکوی سهپلهای قرار دارد که پلهٔ نخست، ۲۷ سانتیمتر بالاتر از کف اصلی زمین است و ارتفاع برج با احتساب پلههای سهگانه به ۱۴٫۱۲ متر میرسد. قاعدهٔ بنا بهشکل مربع است که هر ضلع آن، حدود ۷٫۳۰ متر درازا دارد. سقف بنا نیز رو بهدرون صاف و هموار است اما از بیرون شیب دوجانبی دارد که از خط میانهٔ بام آغاز میشود. درگاه ورودی ۱٫۷۵ متر بلندی و ۸۷ سانتیمتر پهنا دارد و دری دو لنگهای و بسیار سنگین داشتهاست و جای پاشنههای پایینی و بالایی هر لنگه در سنگ کنده شده و بهخوبی معلوم است. برخی پنداشتهاند که جنس در از چوب بودهاست، اما یک قطعه از در سنگی بنای زندان سلیمان در پاسارگاد و یک در همانند در کعبهٔ زرتشت پیدا شده که مشخص میکند در هردو بنا از سنگ بودهاند. این در به اتاقی هدایت میشد که چهارگوش است و ۳٫۷۲×۳٫۷۴ متر اندازه دارد و بلندایش به ۵٫۵ متر میرسد که قطر دیوارهایش بین ۱٫۵۴ متر تا ۱٫۶۲ متر، متغیر است.[/rtl]
[rtl]آتشگاه کعبه زرتشت:[/rtl]
[rtl]فرض آتشکده و آتشگاه بودن را نخستینبار انگلبرت کمپفر مطرح کرد و پس از وی جیمز موریه و رابرت کر پورتر در اوایل سدهٔ نوزدهم این دیدگاه را قوت بخشیدند. گوشهٔ جنوب غربی اتاقک، از دود سیاه شدهاست، و سبب شده تا احتمال دهند که در آنجا آتش مقدس روشن بودهاست.[/rtl]
[rtl]در سالهای بعد نیز فردیناند یوستی، گیرشمن، اشمیت و دیگران، فرضیهٔ آتشگاه بودن کعبهٔ زرتشت را تقویت کردهاند. یکی از دلایل این گروه این است که، داریوش بزرگ در کتیبه بیستون (D B ستون یکم، ۶۳) میگوید: «… من پرستشگاههایی [آیَدَنا] را که گئومات مغ ویران کرده بود، بازسازی نمودم. بهمردم، چراگاهها، رمهها، غلامان و خانههایی را که گئومات ستانده بود بازگرداندم…» پس در زمان کوروش بزرگ و کمبوجیه «معابدی» بودهاست که گئومات مغ ویران کرده و داریوش مثل همان را باز ساختهاست، و چون «زندان سلیمان» در پاسارگاد متعلق بهدورهٔ اول هخامنشی و ویران شدهاست و درست مثل آن را در عهد داریوش در نقش رستم هم ساختهاند، پس باید نتیجه گرفت که آن هر دو بنا معبد و یا نیایشگاه مذکور در کتیبهٔ بیستون میباشد، و از آنجا که معبد در ایران زمان داریوش، جز برای آتش مقدس، برای چیزی دیگر نمیتوانست باشد، پس اینها همه آتشگاه بودهاند. و دیگر اینکه کعبهٔ زرتشت پس از دوران هخامنشیان نیز بهخوبی حفظ شدهاست و گرداگرد آن را خاک و سنگ پر نکرده بود و در آغاز دورهٔ ساسانی، شاپور یکم بر روی آن مهمترین سند تاریخ ساسانی را نگاشت و کرتیر هم بر آن سندی مذهبی نوشت. اینها نشان میدهد که این بنا از نظر دینی اهمیت داشتهاست. از سوی دیگر، روی سکههای برخی از پادشاهان فارس از جمله سکهٔ اوتوفرادات اول بنایی را نقش کردهاند که آتشگاه بوده و آتش شاهی را بر فراز آن یا در درون آن نگهداری میکردهاند و چون این بنا سکویی دو پله دارد، و دو در آن همانند کعبهٔ زرتشت است و مرکز پادشاهی پارس هم در شهر استخر بودهاست؛ پس همان کعبهٔ زرتشت است که بر سکههایشان نموده شدهاست و بر روی سقف همین بناست که سه آتشدان گذاردهاند و پادشاه پارس جلو آن به حالت عبادت ایستادهاست.[/rtl]
[rtl]اما این دلایل نمیتوانند درست باشند، زیرا آیَدَنا تنها به معنای «جای پرستش» است و این جای پرستش لزومی ندارد که معبد باشد و از سوی دیگر اگر بخواهیم بگوییم مردم در این محل عبادت میکردهاند، صحیح نیست زیرا این کعبه آنقدر کوچک است که محوطه داخل آن گنجایش بیش از دو نفر را ندارد.[/rtl]
[rtl]همچنین در مهرها و روی آرامگاههای هخامنشی میبینیم که آتشدانهای حامل آتش شاهی در فضای آزاد نهاده میشدند، و آتش شاهی را در آتشدانی قابل حمل پیشاپیش پادشاه میبردند. نکتهٔ قابل توجهی که هرتسفلد، سامی و مری بویس متذکر شدهاند این است که بعید بهنظر میرسد آنهمه هزینه و زحمت برای آن بهخرج رفته باشد که آتش را در اطاقی تاریک و بی روزنه نگه داشته باشند که بی باز گذاردن درش، آتش روشن نمیشد. زیرا آتش احتیاج به اکسیژن دارد و درون این کعبه طوری ساخته شدهاست که وقتی در و ورودی بزرگ سنگی آن بسته باشد، حتی یک چراغ روغنی هم نمیتواند بیش از چند ساعت در آن روشن بماند. این اتاقک راه بیرونرفت برای دود ندارد و از سوی دیگر در ورودی آن نیز همواره بسته بودهاست.[/rtl]
[rtl]بنای روی سکههای پادشاهان فارس نمیتواند کعبهٔ زرتشت باشد زیرا تصویر مذکور بر سکهها ارتفاعی بیش از دو متر نداشتهاست، سکویش دوپله بوده و پلکانی در پایین درگاهش دیده نمیشود، در ورودی آن نسبت به بنا بسیار بزرگتر از در کعبهٔ زرتشت است، سقف آن بیشیب بوده چنانکه میتوانستند سه آتشدان را بر فرازش بگذارند، فاصلهای میان درگاه آن با سقفش وجود ندارد، تاج و سردر نیز ندارد و دندانههای نماینده سر تیرهایش ۶ عدد بیشتر نیست. این ویژگیها بهکلی با ویژگیهای کعبهٔ زرتشت مغایر است.[/rtl]
آرامگاه؟!
[rtl][/rtl] بیشتر پژوهشگران این برج را به عنوان مقبرهٔ یکی از شاهان هخامنشی تصور میکنند. چون از نظر شکل ظاهری، صلابت معماری و داشتن یک اتاق کوچک با دری بسیار سنگین، به آرامگاه کورش بزرگ و برخی از آرامگاههای لیکیه و کاریا شبیهاست، آن را آرامگاه میدانند. ولفرام کلایس و دیوید استروناخ بر این باورند که سازههای هخامنشی در پاسارگاد و نقش رستم میتوانستهاند از هنر اورارتویی در نیایشگاههای برجشکل اورارتو تاثیر گرفته باشند. اریستوبولوس از همراهان اسکندر، هنگام توصیف پاسارگاد از بنای موسوم به زندان سلیمان با نام «آرامگاه برج مانند» یاد میکند که اگر بنای مذکور آرامگاه یکی از شاهان هخامنشی فرض شود، به دلیل شباهت آن با بنای کعبهٔ زرتشت، و آنچان که فرانتس هاینریش وایسباخ و الکساندر دماندت توضیح دادهاند ناگزیر باید این بنا را هم متعلق به یکی دیگر از شاهان هخامنشی دانست. از اینها گذشته کعبهٔ زرتشت در چند متری آرامگاههایی قرار دارد که زمان ساختشان یکسان است و بعدها هم همه را توسط زنجیری از استحکامات از بقیهٔ قسمتهای نقش رستم جدا کردهاند و این میرساند که در اصل همه آنها از یک نوع بودهاند و کاربرد مشابهی داشتهاند، بهعبارت دیگر، همه از جمله همین کعبهٔ زرتشت، آرامگاه بزرگان هخامنشی بودهاند.
[rtl]چند دلیل دیگر برای آرامگاه بودن کعبهٔ زرتشت میتوان آورد؛ یکی وجود واحدهایی سه تایی و هفت تایی است که در آرامگاههای هخامنشی مییابیم. مثلاً اطاقکهای سه قبری آرامگاهها آنها را با سه طبقه نمودن کعبهٔ زرتشت و سه پلهای بودن سکوی آن ارتباط میدهد. و هفت دریچهٔ هر طبقه از بنا، یادآور هفت آزاده پارسی روی آرامگاهها و هفت طبقه بودن آرامگاه کوروش میباشد.[/rtl]
[rtl]اما کاوشهای انجام گرفته، این دیدگاه را تایید نمیکنند و نوشتههای منقور بر دیوارهٔ کعبهٔ زرتشت هم هیچ اشارهای به وجود آرامگاه یا گورستان ندارند.[/rtl]
[rtl][/rtl]
گنجخانه!
[rtl][/rtl] تفسیر گنجخانه بودن بنا، نخستین بار در سال ۱۸۷۱ توسط راولینسون مطرح شدهاست. معماری دقیق و اندازهٔ مناسب اتاقک، سنگین و مستحکم بودن تنها در ورودی آن و اینکه رسیدن به داخل بنا دشوار بودهاست از دلایل راولینسون بود. والتر هنینگ هم این نظریه را با دلایل تازهتری مطرح کرده بود. یکی از دلایل او مربوط به کتیبههای منقور بر دیوارهٔ اتاقک است؛ بر روی دیوارهای کعبهٔ زرتشت، سنگ نبشتهٔ بزرگی از شاپور یکم نوشته شدهاست و در پایین این کتیبه، نبشتهایست از کرتیر که در سطر دوم آن آمدهاست: «این بن خانک ترا بود، چنان کن که دانی برای ایزدان و ما بهتر است.» که استنباط برخی از مورخان این است که به معنای محل نگهداری منشورها، پرچمها و اسناد دینی بکار میرفتهاست.ابن بلخی در خلال شرح آثار استخر، از این مکان با نام «کوه نفشت» یا «کوه نبشت» یاد کرده و گفته که اوستا در آنجا نگهداری میشدهاست هنینگ معتقد است منظور ابن بلخی همین بنای کعبهٔ زرتشت است.دربارهٔ ردّ این دیدگاه میتوان گفت که اتاقک کوچک کعبهٔ زرتشت برای نگاهداری اوستا و کتابهای دینی دیگر و پرچمهای شاهی بسیار کوچک است؛ برای چنین خواستی جایگاهی فراختر و بزرگتر لازم بود. همچنین نمیتوان پذیرفت که به جای کاخهای بزرگ و گوناگون شاهنشاهان هخامنشی و ساختمانهای سازمانهای اداری و دولتی، جایی چنین دور از کاخها را برای نگاهداری اوستا و پرچمهای شاهی برگزیده باشند. چون برج دیگری مانند برج کعبهٔ زرتشت در پاسارگارد بهنام زندان سلیمان وجود دارد، نمیتوان پذیرفت که شاهان هخامنشی جایگاه اوستا و یا پرچمها را عوض کردهاند. همچنین کسانی که بهاستناد نوشتهٔ فارسنامهٔ ابن بلخی، «کوه نفشت» یا «کوه نبشت» کعبهٔ زردشت را جایگاه اوستا میدانند چنانکه به نوشتهٔ همان کتاب کمی پیشتر از کلمه «کوه نفشت» بنگرند، نوشته شده: «… و بعد از آن او را قبول کرد و کتاب زند آورده بود بهحکمت و بر دوازده هزار پوست گاو دباغت کرده نبشته بود بزر و شتاسف آنرا قبول کرد و به استخر پارس کوهی است، کوه نفشت گویند» پس ممکن نیست کتابی که بر پوست دوازده هزار گاو نوشته شده باشد در اتاقک کعبهٔ زرتشت بگنجد.
[rtl]گاهشماری آفتابی:[/rtl]
[rtl]در محاسبه روز نوروز در کتب زرتشتی نوشته شده است که زرتشت در این رصدخانه، محل شروع نوروز را محاسبه کرد. نوروز در روز اول فروردین از محلی شروع میشود که اولین اشعه آفتاب در آنجا بتابد. بر اساس برآورد گاهنامه زرتشت، هر ۷۰۰ سال یکبار نوروز از ایران شروع میشود. آخرینباری که نوروز از ایران شروع شد، ۳۰۰ سال پیش بود. در سال ۱۳۸۷، نوروز از پاریس و بروکسل و در سال ۱۳۸۸ ار تورنتو و نیویورک شروع شد. سال آینده هم نوروز از محلی بین آلاسکا و هاوایی شروع خواهد شد. از زمان حمله اعراب به ایران تا به امروز، یعنی قرن بیست و یکم میلادی، کاربرد و تعریف این بنا کشف نشده بود. خوشبختانه پژوهشگر ایرانی«رضا مرادی غیاثآبادی» که تحقیقات فراوانی در زمینه ایران باستان داشته است، نتیجه کشف خود را در کتابی به نام «نظام گاهشماری در چارطاقیهای ایران» توسط انتشارات «نوید شیراز» به چاپ رسانده و راز این بنا را منتشر کرده است.[/rtl]
[rtl]تا امروز حدث میزدند کاربرد این بنا، محل نگهداری کتاب اوستا و اسناد حکومتی یا محل گنجینه دربار و یا آتشکده معبد بوده است. اما غیاثآبادی با تحقیقات خود ثابت کرد این بنا با مقایسه با تمامی بناهای گاهشماری (تقویم) آفتابی در سرتاسر جهان، پیشرفتهترین، دقیقترین، و بهترین بنای گاهشماری آفتابی جهان است. این در حالی است که تا قبل از این بنا هم «چارطاقیها» در نقاط مختلف ایران احداث شده بودند و همین وظیفه را با شیوهای بسیار ساده اما دقیق و حرفهای بر عهده داشتند. تمامی بناهای گاهشماری آفتابی در جهان فقط میتوانند روزهای خاصی از سال (مانند روزهای سرفصل) را مشخص کنند و حتی با سال خورشیدی هم تنظیم نیستند. اما این بنا با دقت و علمی که در ساخت آن اجرا شده، قادر است بسیاری از جزئیات روزهای مختلف سال و ماهها را مشخص کند. زرتشتیان با استفاده از این بنا میتوانستند بسیاری از مناسبتها و جشنهای سال را روز به روز دنبال کنند و از زمان دقیق آنها آگاه شوند.[/rtl]
[rtl]بسیاری از بناهای چارطاقی در سطح کشور (به تصور آتشکده) یا به طور کامل تخریب شده و یا تغییر کاربری داده شده است. ولی خوشبختانه تعدادی هم مانند چارطاقی «نیاسر» و چارطاقی «تفرش»، سالم مانده و برای ما و نسلهای بعدی باقی ماندهاند. متأسفانه بنای «کعبه زرتشت» با آن که تقریباً سالم باقی مانده است به ثبت میراث جهانی سازمان ملل نرسیده است! حتی سازمان میراث فرهنگی هم این بنا را همراه بناهای عجایب هفتگانه جدید (که برج ایفل هم یکی از کاندیداها بود) پیشنهاد نداد! حتی با کشف راز این بنا هم هیچگونه انعکاس و جنجالی به پا نشد![/rtl]
[rtl]این بنا، یک گاهشمار تمام سنگی ثابت در جهان است که باید سازندگان آن از بسیاری از نکات علمیِ جغرافیایی، نجومی، سال کبیسه، انحراف کره زمین نسبت به مدار خورشید، تفاوت قطب مغناطیسی با قطب جغرافیایی، مسیر گردش زمین به دور خورشید و… را در ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش، در دوران حکومت هخامنشیان آگاهی میبودند. حال آنکه خیلی از آنها را مانند کروی بودن کره زمین و گردش زمین به دور خورشید را در چهارصد سال اخیر در اروپا کشف کردند و به نام خودشان ثبت کردند![/rtl]
[rtl]در انتها هم قدیمترین عکس های هوایی موجود از این مجموعه رو که بیشتر مورد توجه باستان شناسان و دانجیان معماری هست رو براتون گذاشتم.[/rtl]
[rtl][/rtl]
[rtl]کتیبهها:[/rtl]
[rtl]در ۱۱ خرداد ۱۳۱۵ (۱۹۳۶ میلادی) در پی کاوشهای گروه حفاری گروه مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو، بر بنای کعبهٔ زرتشت کتیبههایی یافت شد که متعلق به شاپور یکم و موبد کرتیر بودند؛کتیبهٔ شاپور به سه زبان یونانی (۷۰ سطر)، پهلوی اشکانی (۳۰ سطر) و پهلوی ساسانی (۳۵ سطر) بر سه طرف بنا نوشته شدهاند و کتیبهٔ کرتیر که در ۱۹ سطر به زبان پهلوی ساسانی است، در زیر کتیبهٔ شاپور قرار دارد.[/rtl]
[rtl]در کتیبهٔ شاپور که به منزلهٔ «قطعنامهٔ انقلاب» دودمان ساسانی باید تلقی گردد او ابتدا خود را معرفی کرده و مناطقی که بر آنها حکمرانی میکرد را ذکر میکند و سپس به شرح جنگهای ایران و روم پرداخته و به شکست و کشته شدن گوردیان سوم اشاره میکند که پس از آن سپاهیان روم فیلیپ عرب را امپراتور اعلام کردند و وی برای درخواست عفو خسارتی معادل نیم میلیون دینار طلا به شاپور پرداخت کرد و به کشورش بازگشت. در ادامه، شاپور شرح نبردش با رومیان را به همراه فهرست مفصلی از ایالتهای رومی که سپاهیان را از آن جمع کرده بودند، شرح دادهاست. این نبرد که بر سر ارمنستان صورت گرفت، بزرگترین شکستی بود که ساسانیان بر رومیان وارد کردند. شاپور در ادامه میگوید که «والریانوس قیصر را، خودم، با دستهای خویش دستگیر کردم.» و نام سرزمینهایی که در این نبرد به تصرف او درآمد را ذکر میکند. وی سپس از قدرت خداوند که به او قدرت پیروزی را داده سپاسگزاری میکند و برای خشنودی وی آتشکدههای زیادی را برپا میکند تا نام کسانی که در ایجاد دولت ساسانی نقش داشتند را در برابر آتش یاد کنند و در پایان کتیبه به آیندگان سفارش کردهاست که در کارهای ایزدان و امور خیریه بکوشند. این کتیبه از نظر اهمیت تاریخی بسیار جالب توجه و در زمرهٔ مدارک تراز اول دورهٔ ساسانی محسوب میشود و از لحاظ حدود و گستردگی مرزهای ایران ساسانی از مهمترین اسناد این دوران است. و در این کتیبه آخرینباری است که از خط و زبان یونانی در کتیبههای ایرانی، استفاده میشود.[/rtl]
[rtl]کتیبهٔ کرتیر که در زیر کتیبهٔ پهلوی ساسانی شاپور قرار دارد به دستور کرتیر، در زمان پادشاهی بهرام دوم و حدود سال ۲۸۰ میلادی نوشته شدهاست. وی در ابتدا خود را معرفی میکند و سپس عناوین و القاب خود را در زمان پادشاهان گذشته ذکر کرده و میگوید که در زمان شاپور یکم عنوان هیربد را داشتهاست و «از سوی شاهنشاه شاپور اول به سمت رئیس بزرگ همه موبدان» منصوب شده و در روزگار هرمز یکم از سوی شاهنشاه بهدریافت کلاه و کمر نایل آمده و قدرتی روزافزون یافتهاست و «موبد اهورامزدا که ایزد بزرگ است» لقب یافت.آنگاه کرتیر به ذکر فعالیتهای دینی خود مانند مبارزه با ادیان دیگر همچون مسیحی، مانوی، یهودی، بودایی و مرتدین زرتشتی میپردازد و از تأسیس آتشکدهها و اختصاص موقوفات برای آنها یاد میکند. هم چنین از اصلاح موبدانی که به نظر او دچار انحراف بودهاند سخن به میان میآورد و فهرست ایالاتی را که در زمان شاپور یکم به تصرف ایران درآمده بود را ذکر کرده و سرانجام کتیبه با دعا پایان میپذیرد.[/rtl]
دیدگاه ها:
[rtl][/rtl] در سالهای اخیر آقای رضا مرادی غیاثآبادی با انجام پژوهشهای میدانی تفسیر تازهای از این بنا ارائه دادهاست و آن را یک رصدخانه و تقویم آفتابی میداند و معتقد است که پنجرههای کور، پلههای مقابل در ورودی و ساختار بنا، یک زمانسنج یا شاخص خورشیدی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول هر ماه خورشیدی و انقلابهای تابستانی و زمستانی و اعتدالهای بهاری و پاییزی بودهاست. او نتیجه میگیرد که می توان شروع هر ماه خورشیدی را با رصد سایههای تشکیل شده بر پنجرههای کور، متوجه شد.
[rtl]اما این نظریه نمیتواند کاملاً درست باشد و یکی از دلایلی که میتوان در رد این نظریه عنوان کرد این است که جهت شمال جغرافیایی هر منطقه ممکن است با جهت شمال مغناطیسی متفاوت باشد. زاویهٔ انحراف شمال مغناطیسی از شمال جغرافیایی در محوطهٔ نقش رستم برابر با حدود ۲٫۵ درجهاست و زاویهٔ انحراف مغناطیسیِ بنا، طبق اندازهگیری اشمیت برابر با ۱۸ درجهٔ غربی نسبت به شمال مغناطیسی است، بنابراین انحراف بنا نسبت به جهت شمال جغرافیایی حدود ۱۵٫۵ درجه خواهد بود، در حالی که جناب غیاث آبادی همان مقدار ۱۸ درجه را به عنوان انحراف بنا از شمال جغرافیایی در نظر گرفتهاند.[/rtl]
[rtl]سوالات متداول:[/rtl]
[rtl]هرکس که اندک آشنایی با تاریخ ایران زمین داشته باشد درذهن خود بااین سوال ها مواجه خواهد شدکه:[/rtl]
[rtl]۱- کارکرداین بنا درآیین زرتشت چیست؟ دراین آیین هیچ گونه مراسم وشعائری که بااین بنا درارتباط باشد ثبت نشده ودرمنابع اصیل زرتشتی جایگاه خاصی برای آن تعریف نشده است .[/rtl]
[rtl]۲- نمونه دیگری ازکعبه منسوب به زرتشت درمنطقه مادرسلیمان( که امروزه پاسارگاد نامیده می شود)، وجود دارد که نصف آن فروریخته است؛ پس باید به این سوال پاسخ داد : این دو کعبه چه کاربردی داشته اند که سه تا نشده اند ویا یکی از آنها کار بردی نداشته است؟[/rtl]
[rtl]۳- چرا این دوبنا را درکنار قبور پادشاهان هخامنشی ساخته اند، ولی درمناطق دیگر ازاین گونه بناها خبری نیست ؛ مگردیگرپادشاهان به این بنا اعتقاد نداشتند؟[/rtl]
[rtl]۴- چرا فقط شاهان هخامنشی رادرمقبره های فاخر دفن کرده اند، ولی ازقبور شاهان ساسانی که درزرتشتی بودن آنها شکی نیست اثری وجود ندارد ودرکنارکعبه منسوب به زرتشت دفن نشده اند؟[/rtl]
[rtl]۵- از نظر معماری هیچ شباهتی بین آتشکده های زرتشتی وکعبه منسوب به زرتشت وجود ندارد این گسستگی وعدم شباهت چه معنایی می تواند داشته باشد .[/rtl]
[rtl]با توجه به مطالبی که عنوان شد به دست میآید که در دین زرتشت مکانی به نام کعبه که عبادتی خاص در آن صورت گیرد وجود نداشته است و تنها این گونه اعمال و شعائر از دین اسلام به زرتشت رسوخ کرده است و هیچ پایه و اساسی چه در متون آن و چه در اعمال سران آن مشاهده نمیشود .[/rtl]
[rtl]اما اینکه صاحبان این اماکن چه کسانی بوده است یا به عبارتی این اماکن برای چه ساخته شده است همان است که در بالا عنوان شد که بعضی آن را آرامگاه و برخی دیگر معبد و … دانسته اند. تحقیق بیش از آن را بایستی از باستان شناسان و تارخ نگاران جویا شد .[/rtl]
[rtl]منابع:[/rtl]
[rtl]ویکی پدیا فارسی[/rtl]
[rtl]بیتوته[/rtl]
[rtl]وبلاگ ۲۵۰۰ آریایی[/rtl]
[rtl]تارنما پارسه[/rtl]
[rtl]وبلاگ ادیان ۱۱۰[/rtl]
[rtl]تارنما زرتشت من[/rtl]
[rtl]وبلاگ دانشنامه ایرانشناسی[/rtl]
[rtl]آی کتاب[/rtl]
|