کارکردهای عبادت در زندگی دانشجویی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: کارکردهای عبادت در زندگی دانشجویی (/showthread.php?tid=190039) |
کارکردهای عبادت در زندگی دانشجویی - bOoOoOy - 03-11-2014 عبادات و مناسک دینی مانند نماز و... چه نقشی در زندگی یک دانشجوی ایرانی دارند؟ ۱) چیستی عبادت حقیقت عبادت یا پرستش، عبارت است از تعظیم و تقدیس و خضوع و خشوع احترام آمیز و تحسین آمیز همراه با ثنا و تذلل و خاکساری عابد در برابر معبود. پرستش در حقیقت، توجه باطنی انسان به حقیقتی است که او را آفریده و آدمی، خود را نیازمند او و در قبضه قدرت او می بیند؛ سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می کند و عبارت است از میل به خدمت و تقدیس موجودی برتر و والاتر که مستحق این خدمت است.(۱) تقدیس کننده، بی آنکه پاداشی از او بخواهد او را تقدیس، احترام و ستایش می کند.(۲) عبادت، پرواز روح است و سفر روحانی، رمز آزادی و نشانه محبت آفریدگار و آمادگی برای خدمت او.(۳) ۲) کارکردهای عبادت ۱ ۲) عبادت، نیاز ذاتی تقدیس و پرستش، امری غریزی و از نیازهای فطری بشر است. به قول ویلیام جیمز، «درما غرایزی هست که ما را به دنیای دیگر پیوند می دهد؛ همان طور که غرایزی به این جهان پیوند می دهد.» به عبارت دیگر «عبادت» حالتی روحانی و معنوی است که مبدأ و مقصد مادی ندارد. بنابراین، انسان با عبادت به یک احساس معنوی و فرامادی خود پاسخ می دهد و لازمه هر احساس طبیعی، این است که پاسخ دادن به آن، موجب لذت و ابتهاج است و پایه ای از پایه های سعادت بشر را تشکیل می دهد. امیرمؤمنان در لذت ما قبل از عبادت و انس با پروردگار می فرماید: «پروردگارا! تو از هر انیسی برای دوستانت انیس تری و از همه آنها برای کسانی که به تو اعتماد کنند، برای کارگزاری آماده تری؛ آنان را در باطن دلشان مشاهده می کنی و در اعماق ضمیرشان، به حال آنان، آگاهی و میزان بصیرت و معرفتشان را می دانی؛ رازهای آنان، نزد تو آشکار است و دلهای آنان در فراق تو، بی تاب. اگر تنهایی سبب وحشت آنان گردد، یاد تو، مونسشان است و اگر سختی ها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه می برند.» (۴) ۲ ۲) عبادت و خودیابی عبادت و نیایش، خلوتی برای کسب نورانیت نفس و بازیافتن خود واقعی و فرونهادن خود خیالی است. اقبال لاهوری می گوید: «... عمل عبادت یا نیایش است که به نورانیت نفسانی می انجامد...» (۵) او همچنین نیایش را از تفکر محض، برتر داشته و می گوید: «درعمل تفکر، ذهن، حقیقت و واقعیت را مشاهده و دنبال می کند؛ در نیایش... از اندیشه، برتر و بالاتر می رود و خود حقیقت و واقعیت را تسخیر می کند...» (۶) همو بر آن است که: «نیایش به عنوان وسیله اشراق نفسانی، عمل حیاتی و متعارفی است که به وسیله آن، جزیره کوچک شخصیت، وضع خود را در کل بزرگتری از حیات، اکتشاف می کند.» (۷) ویلیام جیمز دراین باره می گوید: «... حقیرترین فرد بر روی زمین با این توجه عالی، خود را واقعی و با ارزش احساس می کند.»(۸) ۳ ۲) پرواز روح به ساحت فرامادی عبادت، پرواز روح به افق های وسیع تر از حضیض مادی و تنگنای حیات محدود حیوانی است. در این سیر روحانی، انسان می یابد که نیازی فراتر از حاجات و لذتی فراتر از لذات بدنی و وجودی برین و جاوید،ورای کالبد محدود فانی دارد.(۹) آلکسیس کارل می گوید: «نیایش اصولاً کشش روح است به سوی کانون غیرمادی جهان، به عبارت دیگر، پرواز روح است به سوی خداوند و یا حالت پرستش عاشقانه ای است نسبت به آن مبدأی که معجزه حیات، از او سرزده است؛ کوشش انسان است برای ارتباط با آن وجود غیرمرئی، آفریدگار همه هستی، حکمت مطلق، خیرمطلق... انسان در برابر خداوندگار هستی، نشان می دهد که او را دوست دارد؛ نعمات او را سپاس می گذارد و آماده است تا خواست او را هرچه هست، انجام دهد».(۱۰) ۴ ۲) پیروزی روح بر بدن در کشاکش جاذبه ها واهداف روح و شهوات وامیال تن؛ ]که[ هریک می کوشند بر دیگری فایق آیند و دیگری را مغلوب و مطیع خود سازند، پرستش، بهترین وسیله پیروزی روح بر بدن است. لکنت دونوئی می نویسد: «ستیزه انسان علیه طبیعت و علیه دشمنان خارجی، نزاع برای زیست بود... سپس ستیزه، مبدل به مجاهده با نفس شد... فردی که در این مبارزه پیروز می شود، مدلل می سازد که وی پیشرو نژاد آینده و جد انسان کامل خواهد بود...».(۱۱) ۵ ۲) یقین یابی انسان به وسیله عبادت، در عقایدش، به مرحله یقین می رسد و با یقین به این که خداوند همه جا حاضر و بر اعمال او ناظر است و جهنم و بهشتی وجود دارد، آماده همه گونه فداکاری و چشم پوشی از لذت و تحمل هرگونه شدت و سختی می گردد و کسب فضایل و اجتناب از رذایل، برایش آسان می شود.(۱۲) ۶ ۲) رهایی از پوچی عبادت، نشانه آن است که نیایش گر، زندگی و هستی را پوچ نمی انگارد درمی یابد که از تیمار مهر و مشیتی حکیم و عادل، برخوردار است؛ اما آن که هستی را پوچ می داند، نخستین اثرش آن است که خود پوچ می شود.(۱۳) ۷ ۲) نیروبخشی عبادت، صرفاً مانع از کژی ها نیست، بلکه نیروبخش است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «از شکیبایی و نماز، مددجویید». آری کلمه «الله بزرگتر است»، به انسان، نیرو و شخصیت اخلاقی می بخشد.(۱۴) ۸ ۲) سلامت و آرامش روان عبادت و نیایش، آرامش روحی و سلامت روانی می بخشد. قرآن در این باره می فرماید: «الا یذکرالله تطمئن القلوب».(۱۵) در این آیه، کلمه «الا» آگاهی وهوشیاری می دهد و خبر مهمی را اعلام می کند. از نظر ادبی هم مقدم داشتن آن، افاده حصر می کند؛ یعنی تنها به یاد خدا بودن و غیرخدا را فراموش کردن، آرامش دل هاست. آری، عبادت در سه جبهه طبیعت، اجتماع و نفس، به انسان نیرومی دهد. (۱۶) ۹ ۲) تجدید میثاق با خدا یکی از فلسفه های عبادت، این است که انسان همواره در یادش باشد که بنده است و مکلف و چشم بینایی، بر او ناظر است. از این نظر، عبادت، تجدید پیمان با خدا و مقام ربوبیت او و یادآور بندگی و تکلیف انسان در برابر خالق است. مونتسکیو می گوید: «انسان چون موجود حساسی است و دچار هزار هوس می گردد و چنین مخلوقی که گرفتار هوس خود می باشد، هرلحظه ممکن است خالق خود را فراموش کند.چنین مخلوقی، هرلحظه خودش را هم فراموش می کند؛ بلکه هرآن ممکن است دیگران را هم فراموش کند؛ به همین دلیل است که خداوند عالم، به وسیله قوانین مذهبی، او را به طرف خود می خواند؛ تا از یاد خدا و خالق خود، غافل نگردد...» (۱۷) ۱۰ ۲) ربوبیت و ولایت درحدیث آمده است:«بندگی، گوهری است که کنه آن، خداوندگاری است». (۱۸ ) مراد از این سخن، ولایت کمال و قدرتی است که درپرتو عبودیت و اخلاص و پرستش واقعی، نصیب بشر می شود. این مسئله به تناسب درجات عبودیت، مراحل و منازلی دارد به شرح زیر: ۱ ۱۰ ۲) روشنی بینی؛ کمترین نشانه قبولی عمل انسان نزد پروردگار، این است که انسان، بینشی نافذ یافته و روشن و بینای خود می گردد. قرآن کریم می فرماید:«اگر تقوای الهی داشته باشید، خداوند نیز قدرت تشخیصی برای شما قرار می دهد» (۱۹) ۲ ۱۰ ۲) تسلط بر قوای نفسانی؛درپـرتو عبودیت، اراده انسان در برابر خواهش های نفسانی و حیوانی، نیرومند و غالب می شود وانسان مدیر لایق دایره وجود می شود. ۳ ۱۰ ۲) سلطه بر اندیشه؛ قوه خیال آدمی، سخت گریز پا و پراکنده و لجام گسیخته عمل می کند؛ تمرکز و حضور قلب را از میان می برد. رشد عبادی انسان، موجب ولایت و تسلط بر اندیشه های پراکنده و نیروی متخیله است. نتیجه این تسلط آن است که چون روح و ضمیر براساس سائقه فطری، خداخواه، میل به یاد خدا کند، قوه خیال با بازیگری های خود، نمی تواند مزاحم آن شود. ۴ ۱۰ ۲) غنای روح از بدن؛ روح در مراحل قوت و قدرت خود، به مرحله ای می رسد که در بسیاری از فعالیت های خود، از به کارگیری بدن، بی نیاز می شود. این بی نیازی گاه لحظه ای و گذرا و گاه دایم و پایدار است. ۵ ۱۰ ۲) سلطه کامل بربدن؛ دراین مرحله، بدن ازهر جهت، تحت فرمان و اراده شخص قرار می گیرد و حتی اعمال خارق العاده از آن سرمی زند. این مسئله، غیر از مطالبی است که قبلا تحت عنوان پیروزی روح بر بدن بیان شد. ۶ ۱۰ ۲) سلطه بر طبیعت؛ دراین گام، طبیعت خارجی نیز تحت نفوذ اراده انسان قرار می گیرد و کرامت خوارق عادات، رخ می نماید. (۲۰) ۱۱ ۲) تقرب به خدا یکی از مهمترین ثمرات عبادت، بلکه اساسی ترین آن، تقرب به ذات احدیت است. چیستی تقرب؛ تقرب به خداوند. به معنای پیمودن مدارج کمال و مراتب هستی و از نظر رتبه وجودی و کمالی، به کانون لایتناهای هستی نزدیک شدن است.انسان دراثر اطاعت و بندگی و عبادت پروردگار، می تواند درمراتب کمال، صعود کند و از مقام فرشته، بالاتر رود و یالااقل درحد فرشته، از کمالات هستی، بهره مند گردد. (۲۱) ۱۲ ۲) پشتوانه اخلاق و ایمان «عبادت» دارای نقش نیرومند تربیتی و پشتوانه ای مهم، برای اخلاق و تربیت است. اخلاق بدون پشتوانه، سست و لرزان است؛ چرا که محور اصلی اخلاق، از «خودی» خارج شدن است و تنها ایمان به خدا، می تواند انسان را از خودی و خودگرایی، خارج کند و عبادت. پشتوانه ایمان است. رابطه عبادت و اخلاق را به صورت نمودار زیر می توان دریافت: عبادت ایمان اخلاق ( ۲۲) امام علی علیه السلام درخطبه ۱۹۶ نهج البلاغه پس از اشاره به پاره ای از مفاسد اخلاقی، چون سرکشی، ظلم، تکبر و... می فرماید:«چون بشر درمعرض این آفات اخلاقی و بیماری های روحی است خداوند به وسیله نمازها و زکات ها و روزه ها، بندگان مؤمن خود را از این آفات، حراست و نگهبانی می کنند...» (۲۳) ۱۳ ۲) پـشتوانه قانون و اجتماع قانون و عدالت، نیازمند پشتوانه است و مهم تر از وجود قانون عادلانه، اجرای آن است. اجرای عدالت نیز مستلزم تحمل و محرومیت است. پس اگر اخلاق و قانون عادلانه، به خدا متکی باشد، می تواند بروجدان حکومت کند والا نه. از طرف دیگر، عبادت، یادآور خدا و غفلت نکردن از بندگی است و لاجرم، پشتوانه نیرومندی برای اجرای عدالت و قانون است. (۲۴) ۱۴ ۲) گناه زدایی و پرورش نیک خواهی هرگناهی، اثری تاریک کننده وکدورت آور بر دل باقی می گذارد و میل به کارهای نیک را کاهش و رغبت به دیگر مفاسد و گناهان را افزایش می دهد؛ درمقابل، عبادت و بندگی، وجدان مذهبی انسان را پرورش می دهد؛ گرایش به شر وفساد را زایل می گرداند و میل به خیر ونیکی را جایگزین آن می سازد. درخطبه ۱۹۶ نهج البلاغه آمده است:«... این عبادت ها، دست ها و پاها را از گناه باز می دارند؛ چشم ها را از خیرگی بازداشته، به آنها خشوع می بخشد؛ نفوس را رام می گردانند: دل ها را متواضع می نمایند و باد دماغ را زایل می سازند.» (۲۵) آموزه های عبادی اسلامی، ویژگی ها و امتیازاتی دارد که برخی از آنها به اختصار عبارتند از: ۱ ۳) تعادل اسلام دین جامع و همه جانبه نگراست؛ نه چنان زندگی را درگیر عبادت به معنی خاص آن می کند که دیگر امور زندگی مختل گردد و نه آن چنان به دیگر فعالیت ها بها می دهد که رابطه با خدا وعبادت و نیایش، فراموش گردد. اسلام، زندگی و معنویت را با یکدیگر توأم می سازد و همه مراتب ظاهری و باطنی حیات را درنظر می گیرد؛ عبادت را در متن زندگی، همگانی و دلپذیر می سازد. (۲۶) ۲ ۳) گستره عبادت در اسلام، عبادت، گستره ای فراخ دارد و منحصر به اموری ویژه (عبادی به معنی خاص) نیست؛ در اسلام، تعلیم و تعلم و تفکر، عبادت است. در روایت است که:«... هیچ عبادتی مانند فکر نیست» ۳ ۳) عبادت و تربیت اسلام به روح عبادت که تذکر و ارتباط با خداست قناعت نکرده، بلکه از نظر تربیتی به عبادت شکل داده و به آنها هم نهایت اهمیت را داده است ]و[ درعبادات، نیت، طهارت و نظافت،احترام به حقوق، وقت شناسی، جهت شناسی، تصورات عالی، ضبط نفس در مقابل احساسات وغرایز، اعلام صلح و سلم با صالحان وپاکان، همکاری و همدلی و استعانت و عبادت دسته جمعی ]و[ اجتماع عملی در جماعات ]را[ درحج و غیره، قرار داده است. (۲۷) به عنوان مثال، از نظر روح عبادت، فرقی نمی کند که ما روی فرش غصبی نشسته باشیم یا فرش خود؛ چرا که تنها مربوط به حوزه قراردادهای اجتماعی است؛ اما اسلام، وجود حتی یک نخ غصبی در لباس را هم باطل کننده عبادت دانسته است و این، بالاترین تأثیر تربیتی درعرصه رعایت حقوق اجتماعی را دارد.به عبارت دیگر، در دین اسلام، برنامه های تربیت، مربوط به حقوق اجتماعی درپیکره عبادت است. (۲۸) ۴ ۳) عبادت و نیت اسلام، هیچ عبادتی را بدون نیت نمی پذیرد.پیامبر اکرم صلی الله و علیه واله فرمود:«اعمل الا بالنیه» (۲۹) و نیز فرمود:«رای هرکسی همان است که نیت کرده» نیت دارای دو رکن است: (۳۰) ۱ ۴ ۳) عمل همراه با آگاهی و توجه باشد؛ نه عادتی غافلانه و تهی از توجه وحضور قلب. ۲ ۴ ۳) اخلاص و انگیزه خدایی. نیت، جان عمل است و بقیه، پیکر آن.پیامبر فرمود:«نیه المؤمن خیر من عمله». (۳۱) راز این مسئله این است: الف) جهت گیری کامل عمل، به سوی خدا حفظ شود. ب) بر اثر عادت به صورت، کاری غیر ارادی، بی هدف و تهی ازدرک و توجه نشود؛ چه دراین صورت، دیگر عمل خاصیت خود را از دست داده است. (۳۳) |