احساسات یک شوهر در نصف شب - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: احساسات یک شوهر در نصف شب (/showthread.php?tid=187161) |
احساسات یک شوهر در نصف شب - ຖēŞค๑໓ - 25-10-2014 زن نصف شب از خواب بیدار میشود و میبیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را میپوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین میرود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود... زن او را دید که اشکهایش را پاک میکرد و قهوهاش را مینوشید... زن در حالی که داخل آشپزخانه میشد آرام زمزمه کرد : "چی شده عزیزم؟ چرا این موقع شب اینجا نشستی؟" شوهرش نگاهش را از قهوهاش بر میدارد و میگوید : هیچی فقط اون موقع هارو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات میکردیم، یادته؟ زن که حسابی تحت تاثیر احساسات شوهرش قرار گرفته بود، چشمهایش پر از اشک شد ا گفت: "آره یادمه..." شوهرش به سختی گفت: _ یادته که پدرت ما رو وقتی که رو صندلی عقب ماشین بودیم پیدا کرد؟ _آره یادمه (در حالی که بر روی صندلی کنار شوهرش نشست...) _یادته وقتی پدرت تفنگ رو به سمت من نشون گرفته بود و گفت که یا با دختر من ازدواج میکنی یا ۲۰ سال میفرستمت زندان ؟! _آره اونم یادمه... مرد آهی میکشد و میگوید: اگه رفته بودم زندان الان آزاد شده بودم. RE: احساسات یک شوهر در نصف شب - ~~SARA:HIVA~~ - 26-10-2014 خخخخ، مرسي، RE: احساسات یک شوهر در نصف شب - saba 3 - 04-11-2014 ابراز احساساتشون و حرفای عاشقانشون تو حلقم واقعا خیلی جالب بودددددددددددددددددددددد میسی مارال جونم بیست RE: احساسات یک شوهر در نصف شب - پریسیما - 04-11-2014 یعنی خدای ابراز احساسات عاشقتتتتم عالی بود RE: احساسات یک شوهر در نصف شب - "تنها" - 04-11-2014 عجبـــــــــــا دوروزمونه ای شده |