نبرد رمادی.... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: مسائل نظامی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=44) +--- موضوع: نبرد رمادی.... (/showthread.php?tid=184675) |
نبرد رمادی.... - Son of anarchy - 16-10-2014 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. رمادی، شهری به شدت ویژه در جنگ عراق با امریکا هستش... جایی که بارها و بارها نیروی های ویژهی نیوی سیل امریکایی رو به خودش دید! دهها کشتهی نیوی سیل در این منطقه، اون رو به جایی تبدیل کرد که بسیاری نیوی سیلها، خاطرات جنگشون رو دربارهی این شهر تعریف میکنن...!!! این تاپیک، یه جورایی پیش نیازه... راستش اصلا دوست نداشتم این تاپیک رو کار بکنم و الانم دوست ندارم! ولی همونطوری که تو خط اول توضیح دادم، این تاپیک قراره به دوستان یک بریف! کلی از رمادی و علل متعدد اعزام نیوی سیل ها بده... بنابراین وقتی توی تاپیک های مختلف، کشتهها نیوی سیل در این شهر یا کلا نیوی سیل های معروف رو معرفی میکنم و میگم یکی از جنگهایی که توش شرکت کرده، جنگ رمادی بوده دیگه میدونین که ماجرا چیه!!... و همچنین میتونین تصور کنین که طرف از تو چه جهنمی جون سالم به در برده... وقتی براتون میگم که چطوری زنها و بچهها رو کشتن، بعد از خوندن این تاپیک ایدهی بهتری از مسئله خواهید داشت... --------------------- در سال 2004، بعد از فلوجه این شهر رمادی بود که عین اهنربا شورشی ها رو جذب میکرد به خودش و مشخصا تبدیل به یه هدف زیبا و بزرگ برای نیرو های ائتلافش کرده بود... تو همون سال 2004، یه روز شورشی ها تصمیم گرفتن که مسیر های ارتباطی به بغداد رو ببندن و به نیروهای ائتلاف اعلام بکنن که بیاین با ما بجنگین!!! گردان دوم از 4امتکاور(مرین!) از لس انجلس به رمادی فرستاده شد تا کار در این شهر رو شروع بکنه... نیروها، بارها و بارها عملیاتهایی موسوم به IO (عملیات های اطلاعاتی information operation) رو به اجرا گذاشتن و در پوشش نیروهای مختلف از سفیر و کنسول گرفته تا صلحبان و پلیس!!! سعی میکردن که مردم رو در شهر با خودشون همراه بکنن و صد البته کاملا هم میدونستن که اتیش زیر خاکستره این شهر و هر لحظه ممکنه درگیری وحشتناکی رخ بده، واسه همینم همیشه امادهی رزم بودن و این مسئله باعث شد که در طول مدت چند ماهه، صرفا چند تا زخمی کوچیک بدن و البته طرف مقابل هم جز بمب های IED و کمین های کوچیک و تقریبا بیاثر، کار خاصی نکرد... 6ام اوریل، یه کمین سنگین از طرف شورشی ها به یک جوخه، 3 نفر رو زخمی و تقریبا بقیه رو همه رو زخمی کرد. درخواست کمک هم چندان به کار نیومد چون همونطور که گفته شد، مرین ها اکثرا درگیر فلوجه بودن و نه پشتیبانی هوایی و نه پشتیبانی توپخونه وجود نداشت و صرفا چند گروهان کوچیک از مرین ها بودن که میتونستن برا پشتیبانی خودشون رو برسونن... نیروهای پشتیبان در حد یه جوخه رسیدن و به پیشروی پرداختن ولی هیچکس امار درستی از تعداد شورشی ها نداشت... گروههای مختلف نیروهای جوخهی اولیهی کمین خورده هم ارتباطشون قطع شده بود... جوخهی جدید که جوخهی خلیج اسمش بود، حتی از اشپز های پایگاه هم استفاده کرده بود تا کل نیروها بتونن درگیر باشن و در نهایت، دستور داده شد به کلیهی نیروهای دو جوخهی درگیر که فشار بیارن و شورشی ها رو از بین ببرن که درگیری به شب کشیده شد... شب اول، مرین ها با استفاده از تجهیزات دید در شب، موفقیت های بسیار عالیی داشتن و پیشروی خوبی هم داشتن ولی روزهای بعد، شورشی ها متوجه شدن که شبونه هیچ کاری نمیتونن بکنن و 4 روز بعدی جنگ رو فقط روزانه درگیر میشدن! دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. این درگیری، شاید اصلی ترین و تنها! درگیری مهم امریکایی ها در سال 2004 بود که رخ داد که نیروهایش در ان پشتیبانی هوایی و توپخانهای هم نداشتن. در نهایت، در این درگیری، حدود 12 امریکایی کشته و بیش از 40 نفر زخمی شدن و در طرف مقابل هم حدود 600 نفر شورشی کشته شدن... البته، داستان این تاپیک، در این خصوص نیست... این سال و این درگیری، برای همیشه تو ذهنهای نیروهای امریکایی موند و باعث شد دو شهر فلوجه و رمادی جزو مناطق خطرناک از نظر اونها باشن که کنترلشون نیاز به نیروهای بسیار خبره تر داره!!!!... دوسال بعد از این روزهای سخت و خشن، در سال 2006، از ژون تا نوامبر و به مدت 5 ماه برای امن کردن مجدد رمادی امریکایی ها در حال جنگ با شورشی ها بودن... اینبار، با هوشمندی کامل، نیوی سیلها برای اجرای عملیات های سریع و دقیق، و صد البته مشخصا پشتیبانی( این مسئلهی پشتیبانی انشاالله خودش یه تاپیک مفصل داره که براتون میذارم و احتمالا لذت بخش هم خواهد بود!)... در این عملیات، علاوه بر مرین ها و سرباز های عادی امریکایی، نیروهای نیوی سیل و نیروهای ارتش جدید عراق هم حظور داشتن. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. در اوایل ژون 2006، گروهان نبرد یکم از یکم مکانیزهی امریکا و تعدادی از گروهان دوم نبرد از تلافار و کویت برای امن کردن در رمادی فرستاده شدند. مردم رو ترس از حملهای دیگر به سبک جنگ فلوجه برداشته بود. به همین منظور، فرماندهان تصمیم گرفتند که بدون تانک، توپخانه و پشتیبانی هوایی و به ارامی عملیات رو جلو ببرن. نیروهای امریکایی همزمان در بیرون از شهر به بمبارن و تخریب خطوط پشتیبانی شورشی ها میپرداخت و همچنین نیروهایش در خیابانها بلندگو به دست به مردم در خصوص جنگ و احتمالات و خطرات اون هشدار میدادن. هدف این بود که پشتیبانی شورشی ها رو قطع بکنن و همچنین تعداد زیادی پستهای نگهبانی جدید تو سطح شهر راه انداختن تا با مردم عادی و ریشسفید های محلات رمادی ارتباط مناسب برقرار بکنن... در چند درگیری کوچک، 2 سرباز امریکایی کشته شدن... عملیات، موفقیت هایی را در پی داشت اما ان نتیجهای که امریکایی ها مد نظرداشتند اتفاق نیوفتاد. به زودی، امریکایی ها درگیر یک جنگ سنگین خیابانی با شورشی های مسلح شدند. گاهی اوقات، تا 100 نفر شورشی طی یک حملهی بزن در رو به یک پست نگهبانی حمله میکردند. هدف اصلی حملات، گرفتن ساختمان مرکزی فرمانداری رمادی بود که مرین های امریکایی از ان حفاظت میکردند، حجم و تعدد حملات انقدر بالا رفت که انها مجبور شدند تا چند خیابان به اطراف رو کاملا منهدم کرده، و طرح ساختن یک پارک در اون رو اجرا بکنن... بمبهای کنار جادهای و کمین ها تقریبا هربار که مرین ها بیرون میرفتن صورت میگرفت و همچنین خطر تکتیرانداز ها نیز بالا و بالاتر میرفت. همچنین چندین حملهی انتحاری نیز صورت گرفت.یک اسنایپر، از بیمارستان عمومی رمادی چند مرین رو به هلاکت رسوند تا اینکه توسط نیروهای ضد اسنایپری به هلاکت رسید. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. داستان بیمارستان عمومی رمادی داستان جالبیه... عراقی ها، هر وقت نیرویی زخمی میشد، اون رو به بیمارستان عمومی میفرستادن، یه روز وقتی درگیری ها بالا گرفته بود و مرین ها تصمیم گرفتن شهر رو تا کنار بیمارستان عمومی تصرف و امن بکنن و بعد از عملیاتی وارد بیمارستان شدن، دیدن که نیروهای القائده از این بیمارستان 250 تخت خوابی برای درمان بیماران و زخمی های خود استفاده میکردن و علاوه بر اون، نیروهای ارتش عراق که به اونجا اعزام شده بودن رو هم سر بریده بودن!!!! انفجاری در داخل بیمارستان، به نیروهای امریکایی نشون داد که کارشون با این بیمارستان هنوز تموم نشده، اونا بعد از اینکه توی یکی از دفاتر پزشکان این بیمارستان، تعداد بسیار زیادی چاشنی و مواد منفجره پیدا کردن، کل بیمارستان رو بازرسی و چک کردن که باز هم مقادیر بسیار زیادی مواد منفجره پیدا کردن. در 21 اگست، شورشی ها یک شیخ سنی رو که مردم رو برای عضویت در پلیس عراق تشویق میکرد به قتل رسونده و بدنش رو پنهون کردن که این مسسله باعث شد که 40 شیخ از مناطق مختلف استان الانبار جنبشی تحت عنوان بیداری انبار رو راه بندازن بعد از این حرکت و خیزش عمومی، و ایجاد درگیری های خیابانی این افراد با شورشی ها، به گفتهی منابع ارتش امریکا، حملات علیه نیروهای اونها حدود 50 درصد کاهش پیدا کرد. این عملیات و جنگهای چریکی در خیابون هاش، تبدیل به یه کابوس وحشتناک برای نیروهای امریکایی شد... در این عملیات، بیش از 7500 سرباز امریکایی و عراقی در مقابل شورشی ها جنگیدن که در نهایت و پس از چند ماه جنگ سخت و چریکی، تنها 70 درصد شهر رمادی پاکسازی شد و در مقابل، حدود 80 نفر امریکایی کشته و بیش از 200 نفر زخمی شدن. همچنین 30 سرباز و افسر پلیس عراقی نیز کشته شدن و در مقابل، تقریبا 750 شورشی نیز به هلاکت رسید. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. |